Iranian Agriculture News Agency

اظهارات صریح عضو هیات مدیره، از دلایل چند دستگی در کانون انجمن های صنایع غذایی

ایانا: از اعضای جوان، اما فعال و با تجربه هیات مدیره کانون انجمن های صنایع غذایی کشور به شمار می رود که در بیش از نیمی از سال های تاسیس کانون با عناوین مختلف در جلسات این تشکل حاضر بوده و از نزدیک روند امور را پیگیری کرده است. خیلی ها معتقدند اگر اختلاف سلیقه او و ابوالحسن خلیلی رخ نمی داد و یا هر دوی آنها کمی بیشتر خویشتنداری می کردند، شاید بسیاری از مشکلات امروز کانون پدیدار نمی شد. کما اینکه برخی معتقدند در دوره روابط عمومی وی در کانون انجمن های صنایع غذایی، ابوالحسن خلیلی به موفقیت های بزرگی در اتاق بازرگانی دست یافت و کانون صنایع غذایی از موقعیت نافذتری در ارگان های تصمیم ساز و تصمیم گیر مانند شورای گفت وگوی دولت و بخش خصوصی برخوردار شد. به هر حال او نیز این روزها در گروه ناراضیان کانون قرار دارد و برای اطلاع از آخرین وضعیت این تشکل و بیان راهکارهای پیش رو، ماهنامه "اقتصاد سبز"در شماره جدید خود که ویژه مطالبی را در این شماره منتشر کرده و نسخه ای از آن نیز به خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) ارسال شده است، پای صحبت های مانی جمشیدی نشسته که خواندن آن ها برای فعالان جامعه کشاورزی و صنایع غذایی خالی از لطف نیست. به ویژه که این عضو هیات مدیره، برخلاف سایر دبیران تشکل های صنایع غذایی با محافظه کاری کمتری به اظهار نظر پرداخته است.

به نظر می رسد کانون انجمن های صنایع غذایی، این روزها حال و روز خوبی ندارد و دو دستگی در آن به چشم می خورد. در این رابطه چه نظری دارید؟

بله. حال و روز کانون این روزها چندان خوب نیست. اما این وضعیت مربوط به این روزها نیست، بلکه چند سالی است که کانون با مشکلاتی مواجه است اما این روزها دیگر دو دستگی در صنعت غذا به چند دستگی تبدیل شده و به همین دلیل بیشتر به چشم می آید.

این وضعیت چطور به وجود آمد؟

اجازه بدهید کمی به عقب برگردیم. کانون در سال 82 بنا به دلایلی و با اهدافی تشکیل شد، زیرا در آن زمان تنها انجمن متخصصین علوم و صنایع غذایی ایران نماینده صنعت غذا بود و در جلسات با متولیان دولتی حضور داشت و عملا انجمن های صنفی از این امر ناراضی بودند. در نتیجه کانون تشکیل شد و در دوره اول توانست لااقل اتحاد ایجاد شده را تا حدی حفظ کند به طوری که حداکثر اعضاء در جلسات حضور می یافتند. اما به مرور طرفداران کانون کاهش پیدا کردند تا آنجا که در سال 85 بحث تقلب در انتخابات هیات مدیره پیش آمد و این اتفاق منجر به برگزاری مجدد انتخابات شد و نتایج حاصله، منجر به ریزش افراد شد. در ادامه نیز برخی ها در کانون با تمامیت خواهی یا بهتر بگویم زیاده خواهی، گروهی را بر گروه دیگر حاکم کردند و توانستند با در دست گرفتن کانون، خود را بر مسند قدرت بنشانند و با رفتارها و منش های نه چندان مقبول ریزش دوباره ای را در اعضاء به وجود آوردند تا جایی که به نظر من انتخابات اخیر دبیر کل در اردیبهشت ماه امسال مصداق واقعی ریزش و دلخوری بود، به طوری که امروزتعداد نفرات حاضر در جلسات، حتی در جلسه با معاونین وزراء به تعداد انگشتان دو دست هم نمی رسد، در حالی که تعداد تشکل ها در این سال ها دو برابر شده است. واقعیت این است که مثلث حاکم بر کانون در دو سال اخیر عامل اصلی فرصت سوزی ها و اتفاقات اخیر است.

لطفا بیشتر توضیح دهید؟

ببینید، در سال 91 از 365 روز سال حدود 100 روز با استعفاء یا قهر آقای دبیرکل سابق مواجه بودیم (این یعنی اینکه یا کانون کار مهمی انجام نمی داد یا اگر کارهای کانون مهم بود این صد روز به هدر رفت) در حالی که وی تاکید زیادی بر کناره گیری داشت، اما بعضی از اعضای هیات مدیره با پافشاری و اصرار عجیب سعی در نگه داشتن ایشان داشتند، به طوری که تقریبا یک سوم از سال 91 بدون هیچ کار هدفمندی رو به پایان بود که سرانجام هیات مدیره در اواخر سال 91 با استعفای آقای خلیلی موافقت کرد و قرار شد تا اردیبهشت ماه دبیرکل جدید انتخاب شود. پس از کش و قوس های فراوان در روز مجمع به پیشنهاد برخی افراد از جمله شخص رییس هیات مدیره کانون، دکتر افلاکی به عنوان دبیرکل نهایی شد (حتی بسیاری از حاضرین به ایشان تبریک گفتند) و مقرر شد آقای افلاکی با هماهنگی هیات مدیره انجمن فرآورده های گوشتی و اعلام برنامه های خود سکاندار کانون شود. اما به یکباره و تنها کمتر از چند روز مانده به جلسه هیات مدیره برای اعلام رسمی دبیرکل ورق برگشت و کودتای مثلث حاکم بر کانون با قدرت طلبی و بهانه های واهی و با لابی گری مانع از این اتفاق شدند و بدون هیچگونه مقدمه ای علی موحد دبیرکل اسبق کانون باز هم به عنوان دبیر کل کانون معرفی شد. به نظر من این گونه انتخاب یک نوع خود زنی بود که جریان حاکم از ترس از دست دادن جایگاهش به آن تن داد چون این انتخاب آن هم در این شرایط به هیچ عنوان نه به صلاح کانون و صنعت غذا بود نه به صلاح آقای موحد. نتیجه عملکرد آقایان نیز همین شد که امروز می بینید. آقایان حالا خودشان منتقد دبیرکل شدند و کسی نیست بپرسد تاوان این انتخاب و فرصت سوزی که شما به راه انداختید را چه کسی باید بدهد؟!

تنها اقدام قابل بحث در این دوران برگزاری همایش روز جهانی غذا بعد از روی کار آمدن دولت جدید بود.

در مورد این همایش نیز حرف و حدیث های فراوانی مطرح است، به نظر شما این همایش در راستای منافع صنعت غذا بود؟

صرف برگزاری همایش با توجه به روی کارآمدن دولت جدید و ضرورت آشنایی وزرا با مباحث مورد نظر صنعت غذا مفید بود، اما به نظر من برگزارکنندگان همایش، هم در هدفگذاری اشتباه کردند و هم راه را اشتباه رفتند.

بیشتر مشکلات صنعت غذا در سال های گذشته، مشکلات اقتصادی بود. از طرف دیگر دستگاه های نظارتی مانند وزارت بهداشت و به خصوص سازمان ملی استاندارد همکاری و هماهنگی مناسبی با کانون، انجمن ها و حتی شرکت های صنایع غذایی داشته اند، به طوری که مشاور رییس سازمان ملی استاندارد در تمامی جلسات مرتبط حضور فعال و موثر دارد. اوایل نیز بحث بر سر این بود که همایش با محوریت مباحث اقتصادی برگزار شود، اما به یکباره همایش به سمت وزارت بهداشت رفت و شاهد بودیم که مباحث مورد نظر صنعت غذا در سخنرانی ها اصلا وجود نداشت و نماینده وزارت صنعت حضور کم رنگی داشت و حتی اظهارات وزیر جهاد کشاورزی نیز کمکی به حل مشکل همایش و بیان مطالب مورد نظر نکرد.

به نظر من با توجه به هزینه چند ده میلیونی برگزاری همایش که از جیب صنعت غذا پرداخت شد، می توانستیم بهره برداری مناسب تری داشته باشیم. ما حتی یک سخنرانی کاربردی و مفید وهدفمند و هماهنگ در همایش نداشتیم و هر کس برای خودش حرفی زد، به طوری که رییس کمیسیون بهداشت مجلس که یکی از سخنرانان بود، در روز جهانی غذا و آن هم جلوی چشم مدیران صنعت غذا، با تهمت زدن و سخنرانی تحریک آمیز، صنایع لبنی و فرآورده های گوشتی ما را به چالش کشید. در نتیجه به رغم زحمات فراوان تیم برگزاری، هیچ جمع بندی و خروجی مفید و کاربردی برای صنعت غذا به دست نیامد.

این همایش تنها یک شو برای صنعت غذا بود؛ کمی بهتر و شیک تر از شوها و همایش هایی که توسط برخی دیگر در سال های نه چندان دور برای صنعت غذا برگزار می شد و همین سخنرانان کانون در همایش، منتقد آن بودند.

پیشنهاد شما برای اصلاح وضعیت موجود چیست؟

بخشی از مشکلات کانون مربوط به اساسنامه است که باید در فضای آرام و بدون تنش اصلاح شود. مثل اینکه در اساسنامه هیچ محدودیتی برای تعداد دوره حضور در هیات مدیره وجود ندارد و همین مساله باعث می شود بعضی از دوستان سه دوره پیاپی در هیات مدیره باشند و گویا قصد کنار رفتن هم ندارند تا تفکرات جدید وارد کانون شود. با اصلاح اساسنامه مشکلاتی از این دست که منجر به چسبندگی به صندلی قدرت و پدرخواندگی می شود از بین می رود.

بخش دیگر نیز ضرورت حضور همه اعضای کانون است حتی مخالفان که سالها به کانون نیامده اند. آنها باید بدانند که نیامدن آنها راه را برای سلطه برخی هموارتر کرده است. در نتیجه به نظر من باید فضای موجود هرچه زودتر از بین برود، کانون در سالهای اخیر به ویژه در ماه های اخیر بدون هیچ برنامه ای فعالیت کرده است در حالی که با توجه به روی کارآمدن دولت جدید می توانستیم خیلی بهتر عمل کنیم و از منافع صنعت غذا به نحو بهتری محافظت کنیم.

پیش بینی شما از انتخابات پیش روی در کانون چیست؟

به نظر من کانونی ها دو راه بیشتر ندارند. یا اینکه گروه حاکم می پذیرد که دست از تمامیت خواهی و تندروی بردارد و تعامل بیشتری داشته باشد که نتیجه آن همبستگی همه اعضاء و تشکیل هیات مدیره قوی، منسجم و کارآمد خواهد بود یا اینکه باز هم با لابی گری و باند بازی نتیجه انتخابات را به نفع خود رقم خواهند زد که به نظر من اینبار به خروج کامل بعضی از انجمن ها و اعضاء و تضعیف کامل کانون و در نتیجه صنعت غذا منجر خواهد شد.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید