آمار جنگلکاری ایران در مقایسه با جهان صفر است
حرکت لاک پشتی درختکاری در کشور
لیلا مرگن
بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی سازمان جنگلها پس از پیروزی انقلاب اسلامی جنگلکاری در 960 هزار هکتار از عرصههای کشور انجام شده است. یعنی سالانه در حدود 27 هزار و 500 هکتار از اراضی کشور، درخت کاشته شده است. این رقم در برابر آمار سالانه بیش از چهار میلیون هکتاری درختکاری در چین، بههیچوجه قابل مقایسه نیست.
ایران کشوری خشک با پوشش کم جنگل است. جنگلهای طبیعی آن توان بهرهبرداریهای صنعتی را ندارد. از سوی دیگر فرسایش خاک در آن بسیار شدید بوده و ریزش بهمن در مناطق کوهستانی به دفعات تکرار میشود. جنگلکاری در مناطق بدون پوشش جنگل که اصطلاحا به آن افورستیشن گفته میشود، یکی از راهکارهایی است که به این نیازها پاسخ دهد و از شدت وقوع برخی بلایای طبیعی بکاهد. اما گویا مسئولان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور این مساله را جدی نگرفتهاند.
در حالی که در نهالستانهای سراسر کشور سالانه فقط 36 میلیون اصله نهال تولید میشد، رئیس دولت دهم در سال 91 به مسئولان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور دستور داد که طی یک سال 500 میلیون اصله نهال بکارند. علیرضا اورنگی رئیس وقت سازمان جنگلها و مراتع هم با آب و تاب از این دستور رئیسجمهور وقت، به عنوان یکی از وظایف اصلی سازمان متبوعش یاد کرد. اما در این میان هیچ کارشناسی نگفت که نهالهای مورد نیاز برای کشت را از کجا قرار است تامین کنیم؟ در حالی که بر اساس اعلام خداکرم جلالی رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در خطبههای پیش از نماز جمعه، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون 960 هزار هکتار جنگلکاری در کشور انجام شده است، قرار بود مسئولان سازمان جنگلها یک شبه ره صد ساله روند و 500 میلیون اصله نهال را طی یک سال بکارند!
سرعت جنگلکاری در ایران بسیار کم است اما هیچ کس نگران این روند نیست. ایجاد کمربند سبز در حاشیه شهرها با اجرای پروژههای جنگلکاری در کشور، یکی از راهکارهایی است که نهتنها از توسعه سرسامآور شهرها به سوی عرصههای طبیعی جلوگیری میکند، بلکه روزنهای برای نفس کشیدن مردم کلانشهرها ایجاد میکند. روزنهای که گلوی خشک شده شهرهای بزرگ کشور را از طریق جذب رطوبت و تلطیف هوا تا حدودیتر میکند و بیلان منفی سفره آبهای زیر زمینی را بهبود میبخشد. اما سالهاست که چشم براهیم تا دامنه جنوبی البرز هم جنگلکاری شود و ریههای تهران جانی دوباره بگیرند. متاسفانه پروژههای جنگلکاری به افرادی ناشی واگذار میشود. تشکلهای غیرتخصصی که عمدتا در قالب گروههای بسیجی به منطقه اعزام میشوند و در کنار اردوی تفریحی یک روزه با روشهای غیراصولی نهالی را در زمین میکارند. این کاشت غیراصولی خود زمینه خشک شدن نهالها را فراهم کرده و سرمایههای کشور را به باد میدهد. پس از جنگلکاری هم کسی به نهالهای کاشته شد سر نمیزند. از آبیاری به موقع خبری نیست و کسی نمیداند چنددرصد جنگلکاریهای انجام شده موفق بوده و چه میزان نیاز به کاشت مجدد (واکاری) دارد. در مقابل رفتارهای مسئولان ایرانی آنچه در کشورهای دیگر رخ میدهد به شکل دیگری است. کاشت درخت در تمام کشورهای دنیا اصول خاصی دارد که نیروی متخصص برای آن تربیت میشود. طبیعی است که جنگلکاریهای آنها نیز از ایران موفقتر باشد. در سوئد سالانه 207 هزار هکتار جنگلکاری انجام میشود، کانادا 720 هزار هکتار، آمریکا یک میلیون و 775 هزار هکتار، چین چهار میلیون و 670 هزار هکتار و استرالیا 62 هزار هکتار از اراضی خود را طی یک سال زیر پوشش جنگلکاری میبرند. در حالی که این رقم در ایران برای هر سال معادل 27 هزار و 500 هکتار است.
استاد جنگلشناسی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه اجرای پروژههای جنگلکاری در مناطقی که فاقد پوشش جنگلیاست، امری مثبت به حساب میآید، تاکید میکند: مقایسه وضعیت جنگلکاریهای ایران با آمارهای جهانی خجالتآور است.
محمد رضا مروی مهاجر میگوید: در مناطق کویری کشور پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در مجموع دو میلیون هکتار جنگلکاری داشتیم. در آن مقطع ایران جزء 10 کشور برتر دنیا در این زمینه به حساب میآمد. اما در این دو میلیون هکتار درجا زدهایم.
وی ادامه میدهد: چین تاکنون 37 میلیون هکتار جنگلکاری انجام داده است. اگرچه پروژههای سازمان جنگلها در مناطق خشک مثبت است اما در شمال سرعت جنگلکاریها بسیار کند است.
مهاجر در پاسخ به پرسشی درباره انتخاب نوع گونه برای جنگلکاریها، تصریح میکند: اگر در ارتفاعات بالای البرز سوزنی برگ میکاریم، نباید از پنج درصد ترکیب جنگلهای این منطقه بیشتر شود. در غیراین صورت مخالف کاشت سوزنی برگ در شمال هستم. در ارتفاعات دامنههای جنوبی البرز نیز ارس یا سرو کوهی را داریم که علمدار مناطق خشک است. از اینگونه میتوان برای جنگلکاری استفاده کرد.
وی اضافه میکند: متاسفانه در جنگلکاریها، گونههای بومی را فراموش کرده و دنبال سرو نقرهای رفتهایم. در دامنههای جنوبی البرز و به خصوص اطراف تهران اینگونه برای کشت مناسب است اما در کاشت آن نباید افراط شود. در ارتقاعات بیش از 1500 تا 1600 متر هم باید ارس بکاریم.
استاد جنگلشناسی دانشگاه تهران با تاکید بر کاشت گونههای پهن برگ در پروژههای جنگلکاری، بیان میکند: با کشت گونههای پهن برگ به حاصلخیزی خاک مناطق کوهستانی کمک کردهایم. سوزنی برگان خاک را تخریب میکنند.
وی با تاکید بر اینکه هیچ تعصبی روی گونههای مناسب برای جنگلکاری نباید داشته باشیم و حتی اگر گونههای غیربومی پاسخ مناسبی به شرایط محیطی داشتند میتوان از آنها استفاده کرد، میگوید: متاسفانه وقتی تب سوزنی برگ میگیریم، همه جا از این گونهها استفاده میکنیم.
مهاجر درباره ارزیابی پروژههای جنگلکاری، اظهار میکند: متاسفانه ارزیابی روی این پروژهها انجام نشده است. در مناطق بیابانی گونهها بسیار متراکم کشت شده در صورتی که به شکل طبیعی تراکم گیاهان در این مناطق بسیار کم است. در نتیجه جمعیت موشهای صحرایی افزایشیافته و اکوسیستم به هم ریخته است.
تعطیلی برخی نهالستانها پس از خصوصیسازی
مهمترین عنصر در اجرای پروژههای جنگلکاری تولید نهال مناسب با شرایط اقلیمی هر منطقه است. بر اساس آمارهای سازمان جنگلها در سال 90، 81 نهالستان در جنوب کشور و 23 نهالستان در شمال کشور وجود داشت. در این میان نهالستانهای شمال سالانه 20میلیون و 800هزار اصله و در جنوب نیز 15میلیون اصله نهال تولید میشد. اما به گفته «رئیس بخش تحقیقات جنگل موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور» برخی از نهالستانهای ایران به دنبال اجرای طرح کوچک سازی دولت و واگذاری آنها به بخش خصوصی، تعطیل شده است.
مصطفی جعفری در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا پروژههای جنگلکاری در ایران ارزیابی میشوند یا خیر میگوید: تا کنون این پروژهها به شکل موردی بررسی شده و تحقیق جامعی درباره آنها انجام نشده است. قرار است بر اساس پروژهای مشترک بین سازمان جنگلها و موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، ارزیابی دقیق و علمی از این پروژهها انجام شود.
وی درباره انتخاب گونه برای پروژههای جنگلکاری تاکید میکند: نهالهای به کار رفته در پروژههای جنگلکاری باید شناسنامه داشته باشند و نهال تولید شده در نهالستانهای گلستان را نمیتوان در گیلان استفاده کرد.
رئیس بخش تحقیقات جنگل اضافه میکند: متاسفانه مدیریت نهالستان به عنوان یک فعالیت تصدیگری به بخش خصوصی واگذار شد. این مساله سبب شده این مراکز نیمه تعطیل یا به طور کامل فعالیتشان متوقف شود. در حالی که تولید نهال یک وظیفه تولیگری است.
سرعت جنگلکاری با تخریبها همخوانی ندارد
سالانه میلیونها درخت در کشور بر اثر اجرای پروژههای توسعهای، برداشتهای صنعتی یا بهرهبرداری سنتی از بین میرود اما همچنان بر اساس آمارهای سازمان جنگلها سطح جنگلکاری در ایران یک میلیون هکتار اعلام میشود.
رئیس انجمن جنگلبانی ایران با اشاره به اینکه آمارهای ارایه شده درباره تعداد نهالهای کاشته شده دقیق نیست، میگوید: مشاهدات بصری نیز نادرست بودن این آمارها را تایید میکند. اعلام میشود سالانه 3-2 میلیون نهال در کشور کاشته میشود. اگر فرض بگیریم جنگلکاریها فقط در 20 سال انجام گذشته انجام شده باشد، همچنین در هر هکتار 1000 نهال کاشته شود، با در نظر گرفتن دو میلیون نهال در سال، در مجموع سطح کل جنگلکاری سالانه حدود 40 هزار هکتار خواهد بود که در مقایسه با وسعت کشور رقم ناچیزی است.
دکترهادی کیادلیری اضافه میکند: 6 میلیون راس دام در مراتع کشور داریم. با فرض اینکه روزانه هر راس دام دو نهال را بخورد و مدت «چرا» 150 روز در سال در نظر گرفته شود، یک میلیارد و 500 میلیون نهال طی یک سال از بین میرود. که این رقم در مقایسه با میزان نهالی که سالانه تولید و کاشته میشود، رقم ناچیزی است.
وی تاکید میکند: از سازمانی که یک درصد بودجه کشور را برای مدیریت 83درصد وسعت آن در اختیار دارد، نمیتوان بیش از این انتظار داشت. وقتی بحران مدیریت داریم چگونه میتوانیم مدیریت بحران کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید