Iranian Agriculture News Agency

آب کارتی به تهران هم می‌رسد

اعتماد ،غزل حضرتی/ مساله آب در کشور، ‌مدتی است رنگ و روی بحران به خود گرفته است؛ ‌بحرانی که تا چندی پیش ‌چندان جدی گرفته نمی‌شد و چند سالی است مسوولان کشور و متولیان مرتبط با آب کشور، ‌چه آب شرب، چه کشاورزی و چه آبی که روانه صنعت می‌شود، ‌همه با مشکل بزرگ کم آبی و بی‌آبی در آینده مواجهند. تامین آب شرب شهرها و روستاها، ‌اولویت اول دولت است، ‌آب شرب برای آدم‌ها که میزان استفاده‌اش، ‌٥ تا ٦ درصد کل آب مصرفی کشور است. شاید در شهرهای بزرگ، ‌این میزان کمی بیشتر باشد و نزدیک به ١٠درصد برسد، ‌اما به بیش از اینها نمی‌رسد. می‌شود گفت نزدیک به همه آب کشور، ‌سهم کشاورزی می‌شود، ‌کشاورزی‌ای که نه‌تنها ما را به خودکفایی نمی‌رساند که هنوز اندرخم کوچه کشت به روش سنتی است و تنها منابع آبی (٩٣درصد) را می‌بلعد و یک مصرف‌کننده بزرگ محسوب می‌شود تا تامین‌کننده غذای کشور.

شهرهای واقع در بخش مرکزی ایران، ‌که در دوسوم خشک قرار دارند، ‌به دنبال روش‌های جدید و نوین برای بهینه کردن مصرفند، ‌راه‌هایی که برخی اوقات از کشورهای توسعه یافته الگوبرداری می‌شود و گاهی اوقات، ‌عقل جمعی، ‌ابتکاراتی ایجاد می‌کند که در نهایت خود به الگویی جهانی تبدیل می‌شود. قم، ‌شهری در ١٥٨ کیلومتری پایتخت، ‌از شهرهایی محسوب می‌شود که با مساله آب مواجه است. از قدیم‌الایام، قم به شوری آب معروف بوده و آب شربش را جز قمی‌ها، ‌کسی نمی‌توانست بیاشامد. متولیان آب در این شهر و استان، ‌چندسالی است به فکر جداسازی آب شرب از آب مصرفی بهداشت افتاده‌اند. استراتژی‌ای که در شهرهای بزرگ کشورهای توسعه یافته اجرا می‌شود و هنوز پایش به تهران باز نشده. قمی‌ها اما، ‌از سر اجبار با توفیقی مواجه شدند که به این ترتیب، ‌آب قابل نوشیدن را برای مردم از آب آشپزی و شست و شو جدا کرده‌اند، مردم هم از سر اجبار، ‌به این فرهنگ تن دادند، ‌فرهنگی که باید پیش از اینها برای مردم همه شهرهای ایران جا می‌افتاد و بیفتد. آب کارتی، ‌با قیمت نازل، ‌همان آب شربی است که مردم برای نوشیدن از آن استفاده می‌کنند و آب لوله‌کشی خانه‌ها را برای پخت و پز و شست و شو. باجه‌های فروش کارتی آب (آبسارها) در سطح شهر احداث شده‌اند تا مردم با دبه‌های‌شان، ‌هر زمانی از شبانه‌روز، ‌که نیاز به آب دارند، ‌راهی آبسارها شوند و آب آشامیدنی بخرند.

قمی‌ها، ‌‌لیتری شش تومان برای آب تصفیه شده گوارا می‌پردازند و کارتی شش هزار تومانی می‌خرند تا با آن بتوانند هزار لیتر آب آشامیدنی‌شان را تامین کنند. مدیرعامل آب و فاضلاب قم، ‌از مورد توجه قرار گرفتن این طرح، در مجامع بین‌المللی می‌گوید. مهندس عبدالحمید توکلی بینا، ‌در گفت‌وگویش با «اعتماد»، از لزوم همه‌گیر شدن این جداسازی می‌گوید، ‌اینکه همه شهرهای ایران باید با توجه به شرایط متفاوت‌شان با هم، ‌به نوعی، ‌به این فرهنگ برسند تا آب آشامیدنی را از آب بهداشتی جدا کنند. او با مقایسه تجربه آب کارتی در قم با برخی ایالات امریکا و برخی شهرهای اروپایی، ‌قم را پیشتاز در این زمینه می‌داند.

همیشه از قدیم‌الایام، آب شرب قم معروف بوده که شور است و غیرآشامیدنی. این مشکل آب در طول زمان شاید کمتر شده باشد و آب آشامیدنی بیشتری برای مردم فراهم شده باشد، ‌اما هنوز در سطح شهر، آدم‌ها با کارت آب و دبه‌ها، آب را به خانه‌ها می‌برند. کمی درباره وضعیت آب شرب شهر توضیح دهید. اینکه در چه مرحله‌ای از تصفیه است؟ آیا مناطق مختلف شهر باهم فرق دارند؟ شهروندان می‌توانند از آب شهری یا همان لوله‌کشی استفاده شرب کنند؟

قم، اساسا در معرض یک جبر جغرافیایی قرار گرفته. ایران در منطقه خشک و نیمه‌خشک دنیا قرار گرفته. اگر اعداد را مقایسه کنیم، متوسط بارندگی جهان بین ٧٥٠ تا ٨٠٠ میلیمتر است، این در حالی است که متوسط بارندگی در ایران، ٢٥٠ میلیمتر است. به گفته آقای وزیر، در سه، چهار سال اخیر، به متوسط ٢٠٤ میلیمتر رسیده، این رقم در قم ١٥٨ میلیمتر است که باز در چند سال گذشته، به ١٢٠ تا ١٣٠ میلیمتر رسید. ایران هم ١٤ سال است در معرض خشکسالی قرار گرفته، در قم هم ١٠ سال است خشکسالی پیاپی داریم. مضاف بر اینکه، جمعیت قم، در سال ٥٥، حدودا ٣٢٠ هزار نفر بود و حالا جمعیت حال حاضر این شهر به یک میلیون و ٢٠٠ هزار نفر رسیده و قم را در رده کلانشهرهای ایران قرار داده است. از طرفی دیگر جمعیت زایر و توریست افزایش پیدا کرده، حدود ٢٠ میلیون نفر در سال برای زیارت به قم می‌آیند. چند عامل برای افزایش مصرف وجود دارد که ما در استان با آن مواجهیم. بیش از چهار برابر افزایش جمعیت بعد از انقلاب داشتیم، یکی از دلایلش حوزه علمیه بود، دیگری هم توسعه حرم و جمکران. دلایل زیارتی در کنار افزایش جمعیت، تغییرات اقلیمی، افزایش آلایندگی‌هایی که در محیط و هوا ایجاد شده به خاطر تغییر در سبک زندگی مردم، همه عواملی‌اند که در مساله افزایش مصرف آب تاثیرگذارند. قبل از انقلاب و در سال‌های خیلی دور اینقدر مواد شوینده وجود نداشت، ‌مردم از پودر آجر برای شویندگی استفاده می‌کردند. الان انواع مواد شوینده به شکل جداگانه برای شستن ظرف و لباس آمده. انواع ماشین‌های ظرفشویی و لباسشویی. دو سه جور جلادهنده برای هرکدام وجود دارد. در واقع نوع آلاینده‌ها تغییر کرده. انواع سمومی که در محیط دارد دفع می‌شود، انواع روغن‌هایی که برای خودروها وجود دارد، بخشی از آن به محیط برمی‌گردد، توسط چاه‌های جذبی فاضلاب به خاک برمی‌گردد، یا توسط باران به سفره‌های آب نفوذ می‌کند. فرهنگ مردم هم در خصوص آب تغییر کرده. عکس‌های قبل از انقلاب را که نگاه می‌کنیم، خبری از حمام داخل خانه‌ها نبود. هفته‌ای یک بار به حمام عمومی می‌رفتیم، با سفیداب و صابون برگردان نظافت می‌کردیم. اما الان حتما باید روزی یک بار دوش بگیریم. سبک زندگی‌ها تغییر کرده، فرهنگ مصرف آب تغییر کرده، آب انبارها از بین رفته، مردمی که آب انبار داشتند، حجم معینی از ذخیره آب را در خانه‌شان می‌دیدند و قدرش را می‌دانستند که باید برای یک یا چند ماه‌شان کفایت می‌کرد. الان اما، آب جاری از شیر، دایم، کلر زده و بهداشتی می‌آید. طرف، آب را باز می‌کند و سخاوتمندانه استفاده می‌کند. ما روی این موضوع خیلی کم کار کردیم، نه در قم که در همه کشور. ما اقرار می‌کنیم که در بحث فرهنگ‌سازی ضعف داریم.

ولی با همه این تفاسیر، ‌آب قم همچنان شور است.

من می‌خواهم بگویم ما مستثنی از تغییرات جهانی و ملی نیستیم. زمانی در اوایل انقلاب، ‌با هزینه چند میلیون تومانی و انتقال آب از اطراف قم، ‌مشکل آب شیرین حل می‌شد، ‌الان برای انتقال بین حوضه‌ای از سرشاخه‌های دز، ١٥٠٠ میلیارد تومان هزینه شده. نکته‌ای که مهم است این است که آب قم، بعد از انقلاب با دستور امام و تاکید علما، از دشت علی آباد در حاشیه رودخانه قره‌چای که از استان مرکزی وارد استان قم می‌شود آب مناسبی دارد. EC آب (هدایت الکتریکی آب یا میزان املاح هادی موجود در آب) در این منطقه٧٥٠ میکروموس در سانتیمتر مربع بود، ٩ تا ١١ حلقه چاه در این منطقه حفر شد و چیزی حدود ٤٠٠ لیتر در ثانیه آب به قم انتقال یافت. جمعیت سال‌های اول انقلاب در قم به ٦٠٠ تا‌٧٠٠ هزار نفر رسیده بود. آن زمان، ٧٠ تا ٩٠ متر زمین را حفر می‌کردند، آب دو متر پرش می‌کرد. آنقدر سفره غنی بود که اصطلاحا چاه آرتزین است. آن زمان، قم مخزن ذخیره و زیرساخت‌های شبکه نداشت. مردم به همان آب عادت داشتند. در این بین، ‌دو اتفاق افتاد. از یک سو با سیاستگذاری‌هایی که درباره توسعه کشاورزی و برداشت از چاه‌های زیرزمینی می‌شد که البته در هر دولتی سیاست‌های متفاوتی در زمینه آب اتخاذ می‌شد و فرمول‌های مختلفی را پیگیری می‌کردند و از سوی دیگر جمعیت قم از آبی که در دهه ٦٠، برای قم تامین می‌شد، پیشی گرفت. جالب است بدانید از سال ٤٢ مطالعاتی در زمینه آب در قم شد. هسته اولیه شبکه آب قم حدود ٤٠ کیلومتر شبکه آبرسانی در همان سال‌ها اجرا شد. دو مخزن که گفته می‌شود توسط فرانسوی‌ها ساخته شد؛ مخزن‌های بتنی هوایی که با هم ٤ هزار متر مکعب آب گنجایش داشت ولی الان حدود ٣٠٠ هزار مترمکعب مخزن داریم با بیش از ٢٢٠٠ کیلومتر شبکه آبرسانی و ٧٧ حلقه چاه و پنج باب تصفیه‌خانه آب ‌در رودخانه قمرود که از استان اصفهان و مرکزی شروع می‌شود و تا انتهای دشت مسیله و قمرود می‌رود، حفر چاه کردیم. آب هم خوب بود. اگرچه خاک قم به خاطر دریاچه نمک وحوض سلطان، اساسا شور است، بارندگی هم که می‌شد، آب مقطر باران روی زمین شور می‌شد. مردم هم عادت کرده بودند. با افزایش جمعیت، توسعه کشاورزی و کاهش بارش، ‌از طرفی تغذیه آبخوان‌های قم کاهش یافت و برداشت افزایش پیدا کرد. سازه‌های بالادست قم هم زیاد شد. آورد آب در رودخانه‌های بالادست کم شد، سفره‌های زیرزمینی در منطقه کم‌آب شد. چاه‌ها کم‌آب شدند، افت سفره داشتیم. در حال حاضر سالی یک متر سفره‌های‌مان افت می‌کند و سالی ١٠٠ میکروموس آب شور‌تر می‌شود و EC آب بالاتر می‌رود؛ یکی از علت‌ها، سد الغدیرساوه بوده در استان مرکزی. همچنین دراستان‌های مرکزی و اصفهان هم سدها و سازه‌های آبی بالادستی زده شد. باعث شد ما افت سفره پیدا کنیم. قضیه این است که در سفره‌ها وقتی آب شیرین تعذیه نمی‌شود، حرکت معکوس می‌شود، یعنی در حالت عادی آب باید از سوی رودخانه و سفره‌های نسبتا شیرین و کم شور به سمت دریاچه نمک برود، ‌در حالت فعلی که معکوس است، آب شور از سمت دریاچه به سمت سفره‌های آب شیرین و کم شور هجوم می‌آورد. وقتی تغذیه سفره نداریم، سفره‌ها که شبیه اسفنج هستند، ‌با خالی شدن از آب شیرین، پایین می‌رود و توسط وزن انبوه خاکی که روی آن قرار دارد، ‌فشرده می‌شود. اسفنج را فشرده می‌کندو بعد از آن، هرچه آب بیاید، نمی‌تواند بر سفره غلبه کند و آن را بالا ببرد و به حالت قبل بازگرداند. در واقع ما دچار مرگ بازگشت‌ناپذیر آبخوان‌ها و سفره‌ها شده‌ایم. اگر ترسالی هم اتفاق افتد، حجم مخازن زیرزمینی‌مان کم شده، آب روی زمین جاری می‌شود، سیلاب می‌شود. اگر در سدها و رودخانه‌ها هم باشد، تبخیر می‌شود. نوع بهره‌برداری غیراصولی که در همه سال‌ها انجام شده، ما را به این نتیجه رسانده که رویه‌هایمان درست نبوده. دو، سه دهه به سمت سدسازی رفتند، اما چند سالی است ترمز را کشیده‌اند و متوجه شده‌اند اقدامات سازه‌ای دیگر جواب نمی‌دهد یا درست نیست و باید به سمت اقدامات غیرسازه‌ای فرهنگی اقتصادی برویم.

همه این اقداماتی که اشاره کردید، باعث می‌شود آب منطقه‌ای ناگوار شود اما وقتی منطقه‌ای خشک است و منابعش محدود می‌شود، باید فکر دیگری برای تصفیه آب کرد.

کارهای جالبی انجام دادیم. در دهه ٧٠ آب ١٥ خرداد را به دستور امام داشتیم؛ ‌منبعی که مطالعاتش از قبل از انقلاب شروع شده بود. همچنین در سال ٧٤ سدی احداث و افتتاح شد که EC‌اش حدود ٧٠٠ تا ١٠٠٠ بود. منبع دیگرمان، سد کوچری پایین دست گلپایگان در استان اصفهان بود که این دو تا یک پکیج بود. به خاطر تصمیم‌گیری‌های سیاسی و غیر سیاسی، بازهم سازه‌های بالادست ساخته شد و آورد رودخانه‌های بالادست ١٥ خرداد کم و آب دوباره شور شد. در دهه ٨٠ دولت، تصمیم گرفت در پکیج آبرسانی به حوزه مرکزی که قم است، به نوعی سد کوچری و پروژه آبرسانی دز را اجرا کند. منطقه لرستان، مخزن و ذخیره آب ایران است، بسیار آب فراوان دارد، سالانه حدود دو میلیارد مترمکعب ریزش جوی داریم که به سمت خوزستان می‌رفت و به کارون می‌ریخت و در نهایت به خلیج فارس می‌ریزد. ٩٥ درصد از این دو میلیارد آب را قرار شد به سمت قم بیاورند. البته ١٠ شهر و ١٠٠ روستای در مسیر هم از آن مشروب می‌شود، همزمان با این پروژه‌١٥٠٠ میلیارد تومانی که سومین اقدام پس از علی آباد ‌در دهه ٦٠ بود، سد ١٥خرداد در دهه ٧٠ و ‌سرشاخه‌های دز در دهه ٨٠ هم وجود داشت. لازم به یادآوری است که آب علی آباد در سال ٦٠، EC‌اش ٧٠٠ بوده و شیرین، الان شده ٢٤٠٠ و رفته در حوزه لب شور.

این شوری با تصفیه آب حل نمی‌شود؟

چرا حل می‌شود. در دهه ٨٠، از برخی کشورها الگو گرفتیم. مثلا در اردن، در استرالیا یا اسپانیا هم این اتفاق افتاده بود. چاه‌های قم، EC‌اش شده ٣٥٠٠ تا ٧٠٠٠. آبی کهEC ‌اش اوایل انقلاب، دو هزار بود. مردم از رودخانه‌های اطراف آب می‌آوردند. مطالعات انجام دادیم، شبکه را در دو قسمت شمال و جنوب شهر احداث کردیم. یکی برای آب علی‌آباد با EC١٥٠٠ که در سال ٨٠ افتتاح شد. آب، خیلی شیرین نمی‌زد، ولی شور هم نبود. مردم راضی بودند با دبه آب می‌خریدند. سال ٧٨، چهار دستگاه برداشت آب یا آبسار در بالادست در قم و چهار آبسار در پایین‌دست قم احداث کردیم تا بتوانیم کمی به بهداشت مردم کمک کنیم تا مردم از روستاها آب گوارا نیاورند و مجبور نشوند شبانه آب بیاورند و در تانکر خالی کنند و حتی آبمیوه‌فروشی‌ها هم آب شیرین بفروشند. آبی با EC ٧٠٠ تا هزار. بعد از این داستان، ‌به خاطر استقبال مردم از این ٨ آبسار، ‌پروژه‌ای تعریف کردیم تا شبکه مجزایی احداث کنیم تا آب علی‌آباد که لب شور شده، را به دستگاه تصفیه اوسموزیک RO ببریم، آن هم با استاندارد بهداشت جهانی WHO آب را شیرین کنیم و EC حدود ٢٥٠ تا ٥٠٠ را تحویل مردم بدهیم. در موضوع آب، ‌یک بحث گوارایی داریم یک بحث بهداشت. طبق نمودار شولدر آب تا ٢٥٠٠ و حتی سه هزار هم برای آشامیدن مجاز است، حتی تا پنج هزار هم بعضا مجاز است ولی گوارا نیست. بالای هفت تا هشت هزار غیرمجاز می‌شود. از سرانه مصرف هر نفر در شبانه‌روز که در مجموع حدود ٢٠٠ لیتر است، سه تا شش لیتر آب برای شرب مصرف می‌شود و بقیه برای بهداشت مصرف می‌شود. شبکه‌ای احداث کردیم که این دو تا سه درصد آب قم را که مصرف شرب است، جداسازی کنیم تا مردم از طریق آبسار (باجه‌هایی شبیه باجه تلفن در شهر که برای آب استفاده می‌شود) و کارت هوشمند، آب بخرند. حدود ٢٠٠ کیلومتر لوله‌گذاری کردیم تا مردم٥٠٠ تا ٨٠٠ متر پیاده‌روی کنند و به آبسار برسند و از آبسار هوشمند آب بخرند.

آبی که از این طریق به مردم داده می‌شود، تنها برای استفاده شرب است یا مصرف بهداشتی هم از آن می‌شود؟

بله. مردم با دبه آب می‌برند و تنها مصرف شرب دارد. به بخش خصوصی متولی احداث و بهره‌برداری از این شبکه مجزا هم گفتیم باید با استاندارد سازمان بهداشت جهانی پیش برویم. البته باید بگویم در کلانشهرها هم EC آب بین ٧٠٠ تا ١٥٠٠ است، بعضی جاها دو هزار است اما آب، شیرین است چون درصد نمک (nacl) آن پایین است.

EC آبی که با دبه دست مردم می‌دهید، چقدر است؟

بین ٣٠٠ تا ٤٠٠ نوسان دارد. EC نباید زیر ٢٥٠ باشد. چون یکسری از املاح مورد نیاز بدن از طریق آب تامین می‌شود.

آبی که در لوله است، از نظر بهداشتی مشکلی ندارد؟

هیچ مشکلی ندارد. می‌شود با این آب غذا درست کرد، می‌شود آن را خورد. اتفاقی در تغییر فرهنگ‌مان افتاده. قمی‌ها تا پیش از این، ‌آب زیر ٢٥٠٠ نخورده بودند. ٢٠ درصد قم، آب علی‌آباد داشتند و‌ بقیه همین آب ٢٥٠٠ را می‌خوردند. ‌از وقتی که دستگاه RO آوردیم، سختی موقت آب هم گرفته می‌شد. سختی موقت، همان لایه‌ای است که در اثر یخ زدن یا جوشیدن جدا می‌شود. لایه‌ای که حاوی بی‌کربنات است، ‌همان لایه‌ای که در رسوب کتری‌ها هم دیده می‌شود. RO که مثل غربال مولکولی عمل می‌کند، ‌روش جدیدی است برای تصفیه و شیرین کردن آب. همان reverse osmosis است. وقتی این آب شیرین زیر زبان مردم قم رفت، دیگر آن آب ١٥٠٠ آبسارهای علی‌آباد برای‌شان گوارا نبود. ته کتری‌هاشان رسوب نمی‌گرفت، چایی‌های‌شان مثل عقیق می‌شد. مردم قم ١٢ سال آب مصنوعی خوردند. آب مصنوعی که از RO ایجاد می‌شد. این قضیه در کشورهای دیگر هم همین است. من سال ٩٠ با تعدادی از همکاران مرکز رفته بودم ژاپن برای انعقاد تفاهمنامه همکاری با آب توکیو. EC آب توکیو ١٢٠٠ بود، جالب بود که به عنوان هدیه، آب را در بطری‌های آب آشامیدنی به ما دادند و حرف‌شان این بود که این آب‌ها را در مجامع عمومی می‌دهیم که مردم مطمئن باشند این آب‌ها خوردنی است. در هتل پنج ستاره در توکیو وضو که می‌گرفتم، آبی که روی سنگ گرانیت سیاه، می‌ریخت، ‌گرانیت را لک می‌کرد. این در حالی است که بارندگی توکیو حدود ٢ هزار میلیمتر در سال است.

EC آب هرچه بالا برود حتما شوری دارد یا ممکن است ناخالصی‌های دیگر هم داشته باشد؟

بستگی دارد نمک آب چقدر باشد. شما وقتی مثلا شیراز می‌روید، EC آب ١٥٠٠ است، اما چون نمکش کمتر است، شور نیست. چندوقت پیش، ‌من در سفری که به پاسارگاد داشتم، یک شب اطراق داشتم. کف کتری خانه، دو سه سانت ترکیبات کلسیم‌دار بود، EC آب٧٠٠ بود. اما رسوبش بیشتر از آب‌های دیگر بود. جای دیگری هست که EC آب

دو هزار است، اما برای شرب مجاز است. تفاوت را در سنگین بودن آب می‌فهمیم.

نمک موجود در آب، از منبع آب است یا در راه شور می‌شود؟

آب که از آسمان می‌آید، مقطر است. در سفره‌ها که حرکت می‌کند، از انواع بافت خاک که عبور می‌کند، نمک می‌گیرد، مثلا منیزیم و آهن می‌گیرد. یکجا سولفاتش زیاد است، یک جا منگنزش زیاد، یک جا هم نمک طعام زیاد است، منطقه قم همین است، دو تا دریاچه نمک داریم، اصلا دریاچه نمک‌های ایران اینجاست. علی‌القاعده امیدی به شور نبودن آب سفره‌های زیرزمینی قم نداریم.

اینکه مردم بخواهند با دبه به خانه‌های‌شان آب ببرند و هر روز کارشان این باشد که دبه به دست باشند، بخشی از زندگی روزمره مردم را دچار اختلال می‌کند. راهی که بتوان جایگزین دبه کرد چیست؟

یک کار ایده‌آل هست که به هر خانه یک لاین آب شرب جدا بدهیم. ما ٢ هزار کیلومتر شبکه آب بهداشتی در قم داریم، ٢٠٠ کیلومتر شبکه آب شرب. اگر بخواهیم برای کل شهر لوله بکشیم، باید ١٨٠٠ کیلومتر دیگر اجرا کنیم که به یک اعتبار فوق‌العاده بالایی نیازمند است. الان در کشورهای

توسعه یافته که بروید، از جمله برخی از ایالت‌های امریکا، ‌همین است. ما با دو مقوله متفاوت تنوع محصول آب و تنوع عرضه آب مواجهیم. استراتژی‌های تنوع محصول می‌گوید در هر کاربری یک آب مخصوص خودش باید استفاده شود. برای خوردن، آب با EC٤٠٠، برای بهداشت، EC تا٣٠٠٠ و ٤٠٠٠ و حتی ٥ هزار. در صنعت EC ، هفت هزار هم کافی است. به طور مثال ما برای اماکن مختلف قم، ‌لوله‌های جدا برده‌ایم. به حرم حضرت معصومه سه لاین دادیم. آب پنج هزار برای شیرهای آتش نشانی، فلاش تانک‌ها و آبیاری فضای سبز البته حرم ٤ تا مخزن دارد؛ آب شرب، بهداشتی، آب خام و پساب خاکستری (که آب حاصل از روشوریی‌ها را تصفیه و استفاده می‌کند. آب شیرین را برای آب شیرین کن‌ها و تاسیسات برودتی داده‌ایم، آب بهداشتی برای وضو و شست وشو. به این می‌گویند تنوع محصول آب، آن هم با سه قیمت متفاوت.

تفکیکی که در سطح شهر انجام دادید به چه ترتیب است؟

مثلا آب ٣٥٠٠ تا ٥ هزار را برای زون سنگبری‌ها جدا کردیم، آب شور را برای ساب زدن سنگ‌های‌شان مصرف می‌کنند، در حوض، ذخیره می‌کنند، دوباره فیلتر و استفاده می‌کنند. زون چوب‌بری‌ها همین طور. آب صنعت را جدا کردیم، آب ٢٥٠٠ می‌دهیم. ما برای نخستین بار در ایران، تنوع محصول آب را ایجاد کردیم. با دانشگاه‌ها مکاتبه کردیم، فضای سبزشان را با فاضلاب خاکستری که جمع می‌کنند، با یک پیش تصفیه آبیاری کنند.

هزینه‌ای که برای ٢٠٠ کیلومتر آب شرب کردید، چقدر است؟

عدد دقیق ندارم، اما اگر حساب کنیم، فقط هزینه شبکه‌گذاری نیست.

آبی که در نهایت با دبه به دست مردم می‌رسد، چقدر برای شما هزینه داشت؟

این‌طور بگویم که ما آب ٢٠ لیتری را داریم به مردم با قیمت ٧٥ تومان می‌دهیم با محاسبه می‌شود لیتری حدود ٤ تومان. هزینه‌ای که برای ما داشت، احداث شبکه ٢٠٠ کیلومتری و دو تا مخزن ذخیره و سوله‌ای بود که در اختیار شبکه خصوصی قرار دادیم. استهلاک اینها جزو هزینه‌های ما حساب می‌شود. بخش خصوصی آب را تصفیه می‌کند، کلرزنی می‌کند، به شبکه می‌برد، ٨٥٠ تا انشعاب به مدارس، مساجد، حوزه‌های علمیه، صنایع و ادارات با یک لاین جدا داده‌ایم. حدود ٣٠٠ آبسار هم در سطح شهر داریم. در امریکا هم مردم دبه‌های ٤ لیتری در ماشین می‌گذارند و به همین شیوه آب می‌خرند. برخی ایالات از مغازه‌ها می‌خرند، بعضی‌هایشان با اداره پست قرار دارند، ‌هر روز صبح یک بطری آب را پشت در آپارتمان می‌گذارند و آبونه پرداخت می‌کنند، ‌بعضی‌های‌شان هم مثل سیستم ما هستند و کارت آب دارند. ما این کار را ٣ سال پیش در اجلاس جهانی اسکان بشر که توسط سازمان ملل در کنیا برگزار شده بود، ارایه دادیم. سال بعدش در اجلاس جهانی آب فرانسه مطرح شد. طرح‌مان جزو شش طرح برگزیده ایران شد و از سوی گروه داوران سازمان ملل لوح تقدیر عملکرد جهانی شایسته گرفتیم و تبدیل به یک مدل جهانی شد. آنها معتقد بودند این طرح برای کشورهایی که دچار چالش آب هستند، موثر است. تابه حال دو سه گروه از ژاپن برای بازدید به قم آمدند. تنوع عرضه همین است. شبکه، آب بطری، روش‌های مختلف عرضه محصول. الان در دنیا دارد مرسوم می‌شود از آب بطری استفاده کنند. برای ٣ درصد آب شربی که در شهرها استفاده می‌شود، که نباید کل آب را در حد شرب، بهداشتی کنیم تا ٣ درصدش خورده شود. دنیا دارد به سمت جداسازی می‌رود، هر آب برای کاربری خودش.

روند جداسازی لاین‌های آب برای خانه‌های در حال ساخت چه شکل است؟

من در مجتمعی زندگی می‌کردم، از روزی که زمین را خریدیم با مهندسش صحبت کردم که لاین جداگانه آب شیرین درآشپزخانه‌ها تعبیه کند، ما هزینه خط اختصاصی به شرکت آب و فاضلاب پرداخت کردیم، کنتور آب شیرین داشتیم. الان هم بعضی مجتمع‌های مسکونی خط اختصاصی دارند. ما داریم فرهنگ‌سازی می‌کنیم. امروز صبح، نامه‌ای دریافت کردم که دانشگاه صنعتی شریف وارد موضوع تنوع محصول آب شده، از ما خواسته شد تجارب خود را در اختیارشان قرار دهیم.

مشکلاتی که سر راه انشعاب گذاشتن برای منازل دارید چه‌ها هستند؟

کشیدن خط لوله، هزینه دارد. یا باید دولت پولش را بدهد. یا ما. دولت به خاطر مضیقه اعتباری، اعتبار ما را قطع کرده. اما از طرف دیگر، ‌از من خواسته شد گزارش کارمان را که برند جهانی شده بدهم تا به شخص رییس‌جمهور برسد. حالا در زمینه تنوع عرضه مثالی بزنم. یادم است در سفری به هلند، دکتر کلی که در دانشگاه IHE خیلی روی آب کار کرده بودند، درباره تفکیک آب شرب در منازل‌گفتند، ما ٤٠ سال پیش این طرح را داشتیم و بعدا برچیدیم چون لوله کش‌ها بعضا اشتباه می‌کردند، بعضا آب شیرین و بهداشتی را قاطی وصل می‌کردند یا اینکه طرح تفکیک آب شرب و بهداشتی در امریکا به شکل آب بطری است. در واقع مولفه‌های فنی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در تنوع عرضه تاثیرگذار است. ما نسخه کلی نمی‌پیچیم. احداث RO برای همه شهرها کاربرد ندارد. شهرهای کوچک می‌توانند از نزدیک‌ترین مخزن و منبع آبی مناسب شیرین لوله بکشند و دیگر نیاز به RO ندارند.

نسخه‌ای که برای قم درنظر گرفتید، ممکن است برای خشکسالی فراگیری که با آن مواجهیم، به شهرهای دیگر هم منتقل شود؟

بله، همین الان هم ما الگو شده‌ایم. ما نخستین شهری بودیم که این سامانه را راه انداختیم. در حال حاضر، ‌ساوه و استان خراسان جنوبی دارند این کار را می‌کنند. در مشهد، اطراف حرم امام رضا (ع) هم به شکل پایلوت اجرا کردند. اما باید گفت که عین نسخه ما در همه شهرها و روستاها قابل اجرا نیست. در روستاها و شهرهای کوچک قم، به شکل پکیج آب شیرین کن جلو رفتیم. شبکه ایجاد نکردیم. آب کارتی با تانکر در اختیار مردم است. در روستاهای کوچک هم که فرهنگ کارت نیست، آدم می‌گذاریم بهشان آب بفروشد.

چه حجم از آب را برای مشترکان بزرگ‌تان می‌فرستید؟

از حدود ٣٠٠ هزار مشترکی که داریم، فقط ٨٥٠ مشترک بزرگ مثل حرم، جمکران، استانداری، فرمانداری، برخی از ادارات، صنایع و مدارس از این شبکه بهره‌مندند. توسعه این کار ‌برای مشترکان کوچک، ‌هزینه‌بر است. ٢٠٠، ٣٠٠ میلیارد تومان پول می‌خواهد. اگر بخواهیم برای کل قم این کار را بکنیم، شاید ١٠، ١٥ سال زمان ببرد. ملاحظاتی داریم، بعضی کوچه‌ها تنگ و باریکند، باید کنار لوله‌های برق، آب و فاضلاب لوله مجزا ببریم. باید بخش خصوصی انجام دهد. البته اخیرا وظیفه اصلاح شبکه آب شیرین و کاهش پرت شبکه را که نتیجه آن افزایش کیفیت و فشار آب است به همان بخش خصوصی متولی آب شیرین قم واگذار کردیم.

یعنی شما اصلاح شبکه انجام می‌دهید و هزینه تمام شده را از مردم می‌گیرید؟

بله، چاره‌ای نداریم. یکی از دلایلی که تقاضا بالاست، ارزانی آب است. شما یک پفک برای بچه تان بخرید، حداقل هزار تومان پول می‌دهید. ما در آب و فاضلاب کشور، به طور متوسط، داریم هزار لیتر آب را هزار تومان می‌دهیم. متوسط قبض یک خانوار برای یک ماه در کشور هفت هزار تا هشت هزار تومان است، ولی متوسط قبض تلفن و تلفن همراه خانوار برای یک ماه‌شان نزدیک صد هزار تومان است. آب معدنی که بهتر است بگویم آب آشامیدنی کوچک را ٥٠٠ تومان می‌خرید و بزرگ را هزار تومان، یک و نیم لیترش هزار تومان است، می‌شود لیتری ٦٦٦ تومان. این آبی را که از طریق RO به دست می‌آید، ٢٠ لیترش را می‌دهیم ٧٥ تومان، می‌شود لیتری حدود ٤ تومان. تفاوت قیمت را می‌بینید؟ کیفیت آبی که ما می‌دهیم همان کیفیت آب آشامیدنی است، تازه آب RO استاندارد است و تحت کنترل. اگر مترمکعبی بخواهید حساب کنید، مردم برای یک مترمکعب آب آشامیدنی بطری، ٦٦٦ هزار تومان پول می‌دهند و برای آب تصفیه شده شیرین RO، چهار هزار تومان یعنی ارزان‌ترین کالای حیاتی که به دست مردم می‌رسد آب است.

چراباید هزینه اصلاح سیستم آبرسانی شما را مردم بدهند؟

ما سه آیتم داریم که می‌تواند تقاضا و مصرف را مدیریت کند. مولفه‌های اقتصادی، فرهنگی و فنی. ما باید روی فرهنگی و اقتصادی کار کنیم. اصلا سیستم اقتصادی ما باید به سمت قیمت تمام شده جلو برود که تقاضا را مدیریت کند. از سال ٦٧ مطابق قوانین تصویبی مجلس، شرکت‌های آب و فاضلاب شهری به لحاظ بودجه، غیردولتی و خودگران شدند. دولت به ما چیزی نمی‌دهد. من باید لوله را از بازار آزاد بخرم، دیگر بازار تعاونی و دولتی وجود ندارد. با همین دلار ٣ هزار و خرده‌ای لوله، سیمان و میلگرد را از بورس خرید می‌کنم. همه‌چیز را آزاد می‌خریم. دولت ریالی به من یارانه نمی‌دهد. جالب است بدانید که خود مردم در محاوره‌های عمومی می‌گویند خیلی دارید آب را مفت می‌دهید. ما سر چیزهایی که جزو موارد لوکس زندگی‌مان است، بیشتر خرج می‌کنیم. ارزانی آب دارد تلقی بی‌ارزشی آب را می‌کند. در آلمان وقتی یک مترمکعب، آب مصرف می‌کنید، ٣/١ مترمکعب هم برای‌تان فاضلاب می‌بینند، جمعا ٣/٢ مترمکعب متر مکعبی حدودا ٨ و نیم یورو دارند از یک خانوار پول می‌گیرند. اگر یک خانوار در ماه ٢٠ متر مکعب مصرف می‌کنند، عدد بزرگی را آخر ماه باید صرف آب و فاضلاب کند.

درست است که باید هزینه تمام شده پرداخته شود، اما به شرطی که میزان حداقل دستمزد هم بر اساس استانداردهای همان کشوری باشد که از آن مثال می‌آورید.

مردم در کشور ما کمتر از نیم درصد در سبد هزینه خانوار، دارند هزینه آب و برق می‌دهند. یعنی ٥/٩٩ درصد دارند هزینه خوراک، پوشاک، گردش، رفاه، ماشین و موبایل می‌دهند. واقعا اینکه ما ماهی ١٠٠ هزار تومان پول حرف زدن با تلفن بدهیم، چقدر ضروری ست. تازه ما پول آب را نمی‌گیریم، پول خدمات آب را می‌گیریم. مشترکی به من گفت چرا باید اینقدر پول آب بدهم، گفتم اشکالی ندارد. دبه دستت بگیر، برو سد ١٥ خرداد آب بیاور. من کیلومترها لوله‌کشی دارم، شبکه دارم، کلرزنی دارم، استرس آلودگی آب را دارم، پشت کنتور خانه آب را تحویل می‌دهم، باید بیمه کنم، خسارت بدهم، غیردولتی هم هستم. در حال حاضر تا پایان سال ٩٣ بالغ بر ١٤٦ میلیارد تومان زیان انباشته ما است. دولت می‌گوید چون غیردولتی هستید، نمی‌توانم کمک به زیان کنم. ما یک قیمت تمام شده داریم، یک قیمت تکلیفی شورای اقتصاد. این فاصله میان این دو قیمت می‌شود زیان ما.

این بحث که مردم بخواهند خودشان خط لوله جدا داشته باشند چقدر برای‌شان هزینه می‌شود؟

حساب نکردم بخواهم بگویم.

می خواهید مردم را تشویق کنید که این کار را بکنند؟

بله، چرا نکنیم. اینجا اما باید بخش خصوصی وارد شود، سیاست نظام و دولت، خصوصی‌سازی و برون‌سپاری است. باید بخش خصوصی سرمایه‌گذاری کند.

شما برای ٢٠ لیتر آب ٧٥ تومانی چقدر هزینه کردید

آب بهداشتی صرفا در شهر قم برای دولت و شرکت آبفا در مجموع مترمکعبی، حدود دو تا سه هزار تومان تمام می‌شود و ما به مشترکین در قم نزدیک ٤٠٠ تومان می‌فروشیم. اما باید مجلس به ما کمک کند. باید واقع نگرانه وضعیت آب را ببینیم.

مجلس چه کمکی می‌تواند به شما بکند؟

دولت لوایحی به مجلس داده تا مجوزهایی به ما بدهند. به طور مثال به مجلس پیشنهاد دادیم که از صندوق ارزی توسعه ملی به ما تسهیلاتی بدهند که روی این موضوع اصلاح و بازسازی تاسیسات آب و فاضلاب یا توسعه مدیریت مصرف کار کنیم. در حال حاضر منابع تامین‌مان تمام شده، ‌اگر این کمک‌ها نباشد با مشکل جدی مواجه می‌شویم بحران آب جدی‌تر از آن چیزی است که ما می‌شنویم لذا باید همه قوا و مردم برای اصلاح اقتصادی، فرهنگی و زیرساخت‌های فنی کار جهادی کنند.

چ ند تا تصفیه‌خانه در قم دارید؟

٤ تا تصفیه خانه زلال ساز آب داریم، یکی تصفیه خانه برای شرب که می‌شود ٥ تا.

در شهرستان‌ها چطور؟

در شهرستان‌ها هم RO و هم آب زیرزمینی داریم.

برای کشاورزی آب خام می‌دهید؟

ما متولی کشاورزی نیستیم، تخصیص آب با آب منطقه‌ای است.

سهم کشاورزی در قم زیاد است؟

همه جا سهم اعظم آب از آن کشاورزی است. اینجا هم همین است، ٩٠ درصد کشاورزی است، یکی دو درصد صنعت و بقیه شرب. آب شرب و بهداشتی.

انتقال آب بین حوضه‌ای هم دارید؟

بله، ‌از استان لرستان انتقال بین حوضه‌ای داریم. خطوط انتقال هم داریم،

تصفیه خانه مان نزدیک دلیجان است، تصفیه می‌شود به قم می‌رسد. نکته کلیدی این است که اساسا در ایران و اختصاصا قم دیگر آبی نیست که از جایی تامین کنیم. منابع تامین بسیار فقیر شده‌اند، باید در حوزه مصرف، به شکل جدی کار کنیم. با مشارکت صنایع، کشاورزی و عموم مردم. حدود ٧٧ درصد از آب خانگی توسط خانم‌ها مصرف می‌شود. با توجه به نوع وظایفی که در فرهنگ ایرانی تعریف شده. ‌سبک زندگی ما در مصرف آب باید تغییر اساسی کند. الگوی کشت و کشاورزی عوض شود، حتی برای شستن لیوان باید سبک‌مان را عوض کنیم. یک خاطره برای‌تان بگویم، خانمی که مسوول نگهداری و تعمیرات شبکه آب فاضلاب برلین بود و ایرانی هم بود، حرف جالبی زد که خانم‌های ایرانی وقتی می‌خواهند یک لیوان آب بشویند، به اندازه یک دست لیوان که ما می‌شوییم، آب مصرف می‌کنند. ما این لیوان‌ها را در ماشین ظرفشویی می‌گذاریم، براق‌تر و تمیز‌تر هم می‌شود. من خودم یک‌بار امتحان کردم، ‌دو حجم یکسان ظرف را یکی در ماشین ظرفشویی و دیگری را در سینک ظرفشویی شستم، ماشین ظرفشویی ٩ لیتر آب مصرف کرد و من با صرفه‌جویی، ‌٧٥ لیتر.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید