ما و تغییرات اقلیمی
حسین آخانی
استاد دانشگاه تهران
دوسالونیم پیش بود که ٥٢٠ نفر از دانشمندان دنیا، نامهای به سران کشورهای جهان نوشتند که اگر دیر بجنبید پنج مشکل عمده شامل تغییر اقلیم، انقراض گسترده گونههای زیستی، افت شدید تنوع اکوسیستم، آلودگی، رشد جمعیت و مصرف بیش از اندازه، آینده زمین و کیفیت زندگی ما را تا نیمه قرن حاضر بهشدت تغییر خواهد داد. به تازگی هم در مقالهای در مجله نیچر، پیشبینی شده است احتمالا تا پایان قرن، بخشهایی از خلیجفارس به دلیل افزایش دما، قابل سکونت انسانی نخواهد بود. اگرچه ابعاد فاجعه تغییر اقلیم جهانی است، ولی شوربختانه کشورهایی که اقتصاد آسیبپذیر و آبوهوای خشک دارند، بیش از همه در معرض خطرات آن و تخریب محیطزیست هستند. شاید نیاز به حجت نباشد که ایران از جمله کشورهایی است که با شرایط فعلی، بهسرعت به سوی مخاطرات زیستی حرکت میکند. مصرف ٨٥درصدی آبهای تجدیدپذیر، افت بیش از ٢٠متری آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین در جایجای پهنه ایران، خشکشدن بیش از نیمی از تالابها و دریاچههای کشور، گسترش ریزگردها و تکرار توفانهای گردوخاک و آلودگی بیش از حد و مصرف بیرویه منابع و انرژی، ایران را در شرایطی قرار داده است که اگر اقدامهای اساسی در اصلاح روش ناپایدار زندگی ٧٨ میلیون ایرانی صورت نگیرد، بدون تعارف بیش از هر زمانی باید بهشدت نگران آینده ایران بود. با وجود گفتههای امیدوارکنندهای که گاهوبیگاه از زبان مسئولان طراز اول کشور بهویژه ریاستجمهور شنیده میشود، تغییر محسوسی در سیاستهای دولت و مجلس در اصلاح اشتباهات گذشته نمیبینیم. کمتوجهی به رعایت فاکتورهای زیستمحیطی در صنعت خودروسازی، آبگیری سد داریان، ادامه ساخت سد شفارود، اجرای پروژههای مخرب انتقال آب بینحوضهای از طرفی و بیتوجهی به گسترش حملونقل عمومی، توجهنکردن به استفاده از توانمندی بالای ما در استحصال انرژی خورشیدی، همگی نشان میدهند پاشنه سیاست و اقتصاد در ایران همچنان بر مدار توسعه ناپایدار میچرخد. عبور از این گذرگاه نیاز به عزم جدی از سوی سیاستگذاری کلان کشور دارد. خوشبختانه ابلاغ سیاستهای کلی محیطزیستی توسط مقام معظم رهبری و بازگشایی روابط ما با دنیا، فرصتی است که آقای «روحانی» میتواند در این یکونیمسال باقیمانده از دوره ریاستجمهوری از آن حداکثر استفاده را ببرد. فقط چند نمونه عملی این اقدامات نشان میدهد اگر عزمی برای برداشتن قدم در مسیر توسعه پایدار باشد، حرکت در آن مسیر دشوار نیست.
١- دولت به جای حمایت از صنعت تولید خودروهای شخصی آلودهکننده، سرمایهگذاری خود را برای توسعه حملونقل عمومی به کار گیرد. کشورهای آلمان و فرانسه از پیشروان مترو و راهآهن جهان هستند. آلمان از بهترین الگوهای سیستم موفق حملونقل عمومی در جهان به شمار میرود. مگر با گسترش حملونقل عمومی نمیتوان شغل ایجاد کرد؟ گسترش حملونقل عمومی مهمترین اقدام برای کاهش گازهای گلخانهای است.
٢- کشوری که بالاترین پتانسیلها را در استفاده از انرژی خورشیدی و باد دارد، چرا باید همچنان بخش عمده بودجه کشورش را صرف ساخت سدهایی کند که بنیان توازن آبی کشور را از هم پاشیده است؟ همین امروز پروژههای سدسازی و انتقال آب را متوقف کنید و بودجههای کلان آن را صرف توسعه صنایع جذب انرژیهای نو کنید. خواهید دید تا چه اندازه میتوانیم در کاهش گازهای گلخانهای ایفای نقش کنیم.
٣- واقعیت آن است که سازمان حفاظت محیطزیست در ایران با شرایط فعلی، توان هدایت کشور و سایر دستگاهها را ندارد. دولت و مجلس باید در اقدامی فوری با تأسیس وزارت محیطزیست و تقویت ساختاری و توان بودجهای آن، از هزاران فارغالتحصیل بیکاری که در سایر کشورها در جستوجوی کارند، آنها را در ساخت ایرانی با حداقل تولید گازهای گلخانهای بهکار گیرند. نمایندگان مجلس به جای آنکه در فکر انحلال سازمان حفاظت محیطزیست باشند، بهتر است با ارتقای آن، هم خود را در انتخاب وزیر سهیم کرده و هم کشور و کرهزمین را از خطرات تغییر اقلیم ایمن کنند.
دیدگاه تان را بنویسید