انتحار خودرو، انزوای شیر
وحید زندیفخر
* وحید زندیفخر
گویا توصیف مزایا و تشریح نقاط مثبتی که در شیر و لبنیات وجود دارد، دیگر برای مردم کارساز نیست و باید اینبار، منظر و امتداد نگاه دولتمردان را نشانه رفت. رفتار، تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای برخی از دستاندرکاران بهگونهای است که انگار تنها نوک بینی شان را میبینند و نسبت به جریاناتی که برای بخش بزرگی از امنیت غذایی کشور پیش آمده، کاملاً بیتفاوتند.
بهنظر میرسد که بیشتر مسئولان از صنعت، حساب میبرند؛ بهویژه صنعتی که در طول بیش از دو دهه، نهتنها پیشرفت چشمگیری نداشته است، بلکه در برخی موارد تعداد کشتههایی که برجا میگذارد، از عملیات انتحاری در شهرهای بزرگی چون استانبول یا بروکسل در یک روز بیشتر است! با این حال، شیرینی خودروسازی برای دولت، حلاوت دیگری دارد که با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست.
تابستان سال گذشته بود که کمپینی مردمی برای نخریدن خودرو شکل گرفت. مردم بهصورت خودجوش برای تنبیه خودروسازان و جلوگیری از عرضه اتومبیل بیکیفیت به بازار، دست به چنین اقدامی زدند، اما در عرض چند ماه، تیمهای اقتصادی برای حل این مشکل و به عبارتی دقیقتر جهت مبارزه با مقاومت مردم دست به کار شده و تدابیر ویژهای اندیشیدند؛ تدابیری اثرگذار که دیوار کمپین را شکست و مقاومت را درون سیاهچاله آرزوها فرو برد.
دولت برای فروش 110 هزار دستگاه خودرو بهصورت اقساط و با بهرهای 16 درصدی، بیش از چهارهزار میلیارد تومان بودجه تخصیص داد. به عبارتی با وعده وامهای 25 میلیون تومانی، فوجفوج از اقشار مختلف برای ثبت نام در این طرح هجوم آوردند و کمپین به طور کلی از یادها رفت.
این سیاستی بود که دولتمردان برای جلوگیری از رکود و ورشکستگی صنعت خودروسازی انجام داد و به راستی توانست کشتی به گل نشسته آن را از ورطه غرق شدن نجات دهد.
اکنون حال و روز شیر و لبنیات کشور، چه بسا وخیمتر و نگرانکنندهتر از خودروسازی است. هر روز خبرهای ناگواری از تجمع دامداران و خالی کردن شیرخام در جویها به گوش میرسد؛ شیری که برای تولید آن چندین کیلوگرم خوراک، آن هم در وضعیتی که کشور از بحران کم آبی رنج میبرد، مصرف شده است. حال پرسش اینجاست که چرا هیچ عکسالعملی از طرف دولت برای درمان درد دامداران صورت نمیگیرد؟ مگر این قشر، جزو اقشار تولیدکننده نیست؟ چرا شعار حمایت از تولید تنها در شعار و به سود هیچکدام نمود پیدا میکند!؟
تمام این اتفاقات در شرایطی است که زندگی دو میلیون و 700 هزار دامدار به تولید شیر گره خورده در حالی که شاید جمعیت کل خودروسازان، به یک میلیون نفر هم نرسد. از طرفی، تولید این کجا و آن کجا؟ آیا شیری که سلامت مردم را تضمین و آنها را برای افزایش بهرهوری در جامعه آماده میکند با خودروی بیکیفیتی که هر لحظه ممکن است سرنشینانش را طعمه مرگ کند، برابر است؟
شاید گروهی ادعا کنند که هزینه چهارهزار میلیارد تومانی دولت برای فروش خودرو، با اقساطی که مردم پس از آن پرداخت میکنند، جبران میشود، اما این اتفاق در شیر و لبنیات نیفتاده و دولت هرچه هزینه کند، سوخت میشود. در پاسخ به این گروه باید گفت که هزینهکرد مسئولان در راستای تولید ماده خوراکی مثل شیر و ارائه یارانه برای افزایش مصرف آن، شاید در کوتاهمدت تأثیری منفی در حساب خزانه داشته باشد، اما آینده سلامت جامعه را بهگونهای تامین میکند که دیگر لازم نیست بودجههای هفتهزار میلیاردی برای طرح تحول سلامت در دستور کار قرار گیرد. به عبارتی، این هزینه به معنای واقعی کلمه، سرمایهگذاری است و مخارج درمانی مردم آینده را بهشدت کاهش میدهد.
اصلاً همه این مسائل را کنار بگذارید. در سطور بالا عنوان شد که وام 25 میلیونی خودرو با بهره 16 درصدی به خریداران تعلق گرفت و قرار است صاحب اتومبیل با پرداخت اقساط، اصل پول به همراه بهره را به بانک برگرداند. نکتهای که اینجا باید به آن اشاره کرد این است که اکنون همه تسهیلاتی که به کشاورزان پرداخت میشود، بهره 18 درصدی دارد. مگر قرار نیست که این پول نیز مانند همان مبلغی که در بخش خودرو هزینه شد، به بانکها عودت داده شود؟ چرا وامی که برای امنیت غذایی مردم ارائه میشود، چند درصد بهره بیشتر نسبت به خودرویی دارد که... بگذریم./
V-950225-01
دیدگاه تان را بنویسید