Iranian Agriculture News Agency

هشدار کارشناسان در باره برداشت چوب از جنگل / جنگل‌های ایران را با اروپا مقایسه نکنید


روزنامه سبزینه - لیلا مرگن: بسیاری از کارشناسان جنگل با توجه به وضعیت بحرانی جنگل‌های هیرکانی بهره برداری از این اکوسیستم‌های طبیعی را غیرمنطقی می‌دانند.این کارشناسان معتقدند مقایسه شرایط جنگل‌های ایران و اروپا به لحاظ تولید چوب اقدام صحیحی نیست. اما در این میان کسان دیگری از جمله اکبر نجفی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، نظری مخالف این گروه دارند.
اکبر نجفی در کارگاه آموزشی بین‌المللی مدیریت پویای جنگل‌های طبیعی که از سوم خرداد ماه کار خود را در دانشگاه تربیت مدرس واقع در شهرستان نور آغاز کرده است، بسیاری از استادان دانشگاهی را در ردیف مخالفان اجرایی شدن طرح توقف بهره‌برداری از جنگل قرار می‌دهد.
به گفته وی، کشورهای اروپای غربی با سابقه 500 سال جنگل‌داری طرح توقف بهره‌برداری از جنگل را مناسب نمی‌دانند.
نجفی با اشاره به سابقه 60 ساله جنگل‌داری در ایران، از روی کاغذ ماندن طرح توقف بهره‌برداری از جنگل به‌دلیل نداشتن تجربه موفق و نبود پیشینه علمی و عملی خبر می‌دهد. وی اضافه می‌کند: هیچ‌گونه جایگزینی برای بحث اقتصادی و جبران هزینه‌های طرح‌های جنگل‌داری وجود ندارد. براساس سیاست‌های طرح تنفس، مجریان این طرح‌ها باید در جنگل باشند و به‌عنوان مُسکن درخت‌های پوسیده را برداشت کنند؛ در حالی‌که این ایده برای پایداری جنگل مناسب نیست.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در شرایطی از روی کاغذ ماندن طرح توقف بهره‌برداری از جنگل که بعدها به طرح تنفس شهرت یافت، خبر می‌دهد که خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها، در جمع رسانه‌ها رسماً اعلام کرده بود مصوبه دولت در زمینه کاهش بهره‌برداری از جنگل‌های شمال در دست اجرا بوده و حجم بهره‌برداری از دومیلیون متر مکعب در سال به کمتر از 500 هزار متر مکعب رسیده است.
جنگل‌های ایران لاغر شده‌اند
باریس مجنونیان، عضو هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، در گفت‌وگو با «سبزینه»، با تأکید بر این نکته که مقایسه جنگل‌های ایران و اروپا صحیح نیست، جنگل‌های ایران را به گاوی تشبیه می‌کند که لاغر شده و باید برای تولید شیر چاق شود.
به گفته وی، نقش جنگل در ایران و اروپا متفاوت بوده و به‌دلیل شرایط اقلیمی، جمعیت و سرانه جنگل نمی‌توان این دو را با هم مقایسه کرد.
مجنونیان می‌گوید: بخش بزرگی از توسعه اقتصادی اروپای مرکزی در محدوده کشورهای آلمان، اتریش، شمال ایتالیا و غیره طی 500 تا 600 سال گذشته روی دوش جنگل بوده است؛ زیرا مساحت جنگل‌های آن‌ها و جمعیت به‌گونه‌ای پاسخ‌گوی نیازها بوده است؛ اما ایران با وسعت یک میلیون و 648 هزار کیلومتر مربع، جنگل‌هایی دارد که طبق تعریف اروپا بیابان است. در اروپا تاج پوشش پنج درصد، جنگل به حساب نمی‌آید.
وی اضافه می‌کند: جنگل‌های هیرکانی نیز در مقایسه با وسعت ایران مثل یک لکه پارک کوچک است که همه باید از مواهب مختلف آن بهره‌مند شوند؛ اما این جنگل‌ها شاهد اشکال متنوعی از بهره‌برداری هستند.
مجنونیان ادامه می‌دهد: در جنگل‌های ایران از یک سو صنایع، چوب برداشت می‌کنند و از سوی دیگر دام در عرصه می‌چرد؛ همچنین مردم به‌دلیل عدم توسعه منطقه به چوب و زمین جنگل وابسته‌اند؛ اما در اروپا کسی یک شاخه از جنگل برنمی‌دارد و همه‌چیز در آن‌جا تعریف شده است.
وی با تأکید بر این‌که برداشت چوب از جنگل‌ها هیچ اشکالی ندارد، توجه بیش‌تر به نقش حفاظتی جنگل برای ایران را یک اصل مهم و ضروری توصیف می‌کند.
این عضو هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران اضافه می‌کند: بعد از این‌که انواع فشارها را از روی دوش جنگل برداشتیم، فقط می‌توانیم براساس امکان برداشت در مناطقی که جنگل پُر است، چوب از جنگل خارج کنیم. به گفته وی، جنگل پُر به مناطقی گفته می‌شود که موجودی آن بیش از 350 متر مکعب باشد؛ در حالی که امروز اگر بخشی از جنگل دارای حجم سرپای 250 متر مکعب باشد، چنین تصور می‌شود که با یک جنگل با پتانسیل روبه‌رو هستیم؛ در حالی که این جنگل کمبود دارد و ظرفیت اکوسیستم خالی است؛ بنابراین باید اجازه دهیم که ابتدا جنگل پُر شود.
مجنونیان می‌گوید: بر اساس مطالعاتی که قبل از انقلاب توسط «یاکو بویری» با استفاده از عکس‌های هوایی انجام شد، فقط 30 تا 40 درصد جنگل‌های شمال بیش از 300 متر مکعب در هکتار چوب دارند. وی ادامه می‌دهد: در جنگل‌داری اروپا اصطلاحاً می‌گویند «چوب روی چوب رشد می‌کند.» اگر درختان پیر جنگل را برداشت کنیم، چیزی در اکوسیستم باقی نمی‌ماند؛ بنابراین برای ترمیم جنگل‌های کشور باید 30 تا 50 سال زمان صرف کنیم.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان می‌کند: درختان جنگل تا وقتی سرپا هستند کارخانه تولید چوب به حساب می‌آیند و بعد از قطع شدن به محصول تبدیل می‌شوند. وقتی جنگلی 200 متر مکعب موجودی دارد؛ یعنی 200 واحد تولیدی دارد. جنگل‌هایی با 300 متر مکعب موجودی هم 300 واحد تولیدی دارند. این اختلاف حجم نشان می‌دهد بخش‌هایی از جنگل تخریب شده، تمشک مستقر شده یا اتفاقی رخ داده که نمی‌توانیم از تمام توان اکوسیستم استفاده کنیم. وی می‌گوید: در زمانی که بهره‌برداری از جنگل در راستای پُر شدن آن متوقف می‌شود، می‌توانیم قطع‌های بهداشتی، اصلاحی، تنک کردن و غیره را به صورت جاری انجام دهیم.
نسخه‌های اروپایی نامناسب برای ایران
احمد رحمانی، رئیس بخش تحقیقات جنگل موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور، نیز شرایط جنگل‌های ایران و اروپا را متفاوت توصیف کرده و بر این باور است که مقایسه این دو کار صحیحی نیست.
وی به «سبزینه» می‌گوید: هر از گاهی در ایران همایشی‌ برگزار می‌شود و گروهی را از کشورهای اروپایی از جمله اتریش به ایران می‌آورند که برای ما نسخه بپیچند؛ در حالی که تحصیل‌کرده‌های ایرانی مثل دکتر مهاجر، دکتر ثاقب طالبی و سایرین که عمدتاً تحصیلات خود را در اروپا گذرانده‌اند، بهتر می‌توانند وضعیت فعلی جنگل‌های ما را تشریح کنند. رئیس بخش تحقیقات جنگل اضافه می‌کند: حتی کارشناسان فائو هم برای مطالعه بیماری خشکیدگی بلوط به تحقیقات کارشناسان ایرانی استناد کرده و معتقدند که در داخل کشور همه آنچه لازم بوده برای جنگل‌های زاگرس انجام شده است.
به اعتقاد وی اروپا جنگل بکر ندارد و هدف اصلی در جنگل‌های این منطقه، برداشت چوب است. آن‌ها جنگل می‌کارند و برداشت می‌کنند و به نوعی زراعت چوب در این مناطق پیگیری می‌شود، در حالی که شرایط جنگل‌های ایران کاملاً متفاوت است.
رحمانی با تأیید نظرهای دکتر محمدرضا مروی مهاجر عضو هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، در زمینه طرح تنفس بیان می‌کند: توقف بهره‌برداری مترادف با حذف مدیریت در جنگل نیست؛ بلکه جنگل به مدیریت نیاز دارد و ضروری است که برای تمام جنگل‌های ایران طرح تهیه شود؛ اما تمرکز طرح‌های جنگل‌داری به جای بهای چوب، باید روی سایر ارزش‌های جنگل شامل ذخیره‌گاه ژنتیکی، منظر، حفظ خاک، تولید آب و... متمرکز شود. وی ادامه می‌دهد: به اعتقاد من و دیگر دوستانم جنگل‌های شمال کشور به یک استراحت کوتاه‌مدت و نه دائم نیاز دارند که باید در این دوره استراحت، طرح‌های مدیریتی خود را اصلاح کرده و به سمت مدیریت بهینه حرکت کنیم.
طبیعت خودبه‌خود طرح تنفس را اجرا می‌کند
بدون شک نبود اعتبارات مانع اصلی و مهم پیش روی اجرای کامل طرح تنفس در ایران است؛ اما حتی اگر دولت این طرح را اجرا نکند، جنگل با تنک شدن، امکان برداشت اقتصادی را از مجریان طرح‌های جنگل‌داری خواهد گرفت. گزارش‌های زیادی درباره غیر اقتصادی شدن طرح‌های جنگل‌داری به گوش می‌رسد.
دولتی که امروز به دلایل متعدد حاضر نیست ردیف بودجه‌ای مشخص را برای جنگل‌ها تخصیص دهد، به دلیل غیر اقتصادی شدن طرح‌ها برای مجریان، انجام بخشی از تعهدات نظیر ساخت جاده، جنگل‌کاری و غیره را از روی دوش مجریان طرح‌ها بر می‌دارد تا شاکله مدیریتی جنگل از هم نپاشد و تأثیر حداقلی حضور مجریان طرح‌های جنگل‌داری، در کاهش قاچاق چوب حفظ شود.
با وجود امتیازاتی که دولت برای مجریان طرح‌ها قائل می‌شود، باز هم شاهد فسخ قرارداد طرح‌های جنگل‌داری یکی پس از دیگری هستیم. به این ترتیب تنفس اجباری در جنگل‌های شمال حاکم می‌شود؛ اما این اجبار خود ساخته، منافع جنگل‌های هیرکانی را هم برای همیشه از سرزمین خشک ایران حذف خواهد کرد.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید