Iranian Agriculture News Agency

چالش‌های آب و خاک در میزگردی با حضور حمیدرضا جانباز، محمدعلی رحیمی و علی داداری بخش دوم و پایانی

بی‌عدالتی در توزیع منابع مالی در اعتبارات عمرانی آب

در شماره نخست میزگرد حاضر به محورهایی چون برنامه جهاد کشاورزی در تجهیز چهار میلیون و 500 هزار هکتار اراضی آبی در طول 10 سال، میزان واقعی مصرف آب در بخش کشاورزی، ضعف تولیدات محصولات زراعی به‌دلیل تنها دو درصد تخصیص بودجه عمرانی کشور به بخش کشاورزی و پیامدهای آن، پایش پنج‌هزار حلقه چاه کشور از تعداد 750 هزار حلقه چاه کشور، ضعف‌ها در برنامه‌ریزی برای بالا بردن راندمان دانش کشاورزی در دانشگاه‌های کشاورزی، نحوه ارزش‌گذاری روی آب و خاک و... از نظرتان گذشت.

بی‌عدالتی در توزیع منابع مالی در اعتبارات عمرانی آب


خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - فروزان آصف‌نخعی:


اشاره: در شماره نخست میزگرد حاضر به محورهایی چون برنامه جهاد کشاورزی در تجهیز چهار میلیون و 500 هزار هکتار اراضی آبی در طول 10 سال، میزان واقعی مصرف آب در بخش کشاورزی، ضعف تولیدات محصولات زراعی به‌دلیل تنها دو درصد تخصیص بودجه عمرانی کشور به بخش کشاورزی و پیامدهای آن، پایش پنج‌هزار حلقه چاه کشور از تعداد 750 هزار حلقه چاه کشور، ضعف‌ها در برنامه‌ریزی برای بالا بردن راندمان دانش کشاورزی در دانشگاه‌های کشاورزی، نحوه ارزش‌گذاری روی آب و خاک، تأکید بر هدف‌های تعیین‌شده بدون توجه به داده‌های واقعی و توجه به کشاورزی با رویکرد به توسعه محلی از نظرتان گذشت. در بخش دوم عدم ثبات در برنامه‌ریزی‌های بخش کشاورزی، غیرواقعی بودن اهداف راندمان آبیاری در برنامه ششم توسعه، عدم آمار دقیق مصرف آب در چاه‌ها به‌دلیل عدم نصب کنتور، توزیع ناعادلانه بودجه در حوزه کشاورزی، فقدان ساخت شبکه‌بندی سدهای اصلی کشور و نبود متولی برای آب مجازی در کشور ازجمله مباحث مطرح‌شده در قسمت دوم میزگرد با حضور مهندس حمیدرضا جانباز، مهندس علی داداری و مهندس محمدعلی رحیمی‌جمنانی است.


* نقشه راه در مدیریت حوزه کشاورزی، سپردن کار به دست مردم است

* متأسفانه در شبکه‌های مدرن، راندمان آب پایین‌تر از قنات است

* مرتع اجازه نمی‌دهد باران به سیل تبدیل شود

* اعتبارات عمرانی فصل آب تا سال 94 در حد صفر بوده است

* 100 هزار ماشین در پارکینک‌های ایران خودرو و سایپا مانده بود. مثل پیاز که دست کشاورز مانده بود. بانک‌ها به مردم وام دادند که بروند آن اتومبیل‌های با مصرف بالا را خریداری کنند که مصرف سوخت آن چند برابر میانگین جهانی است و با ایمنی پایین و آلوده‌کننده محیط زیست، اما نتوانستیم در مقوله پیاز و سیب‌زمینی به کشاورز کمک کنیم


بیایید خودمان را جای کشاورز بگذاریم. از دیرباز این‌گونه بوده و به شرایط کنونی هم تنها مرتبط نیست. وقتی کشاورز مشاهده می‌کند سیاست‌های حاکمیتی سیاست‌های غلطی هستند و فریادش به جایی نمی‌رسد، می‌گوید چرا من کاسه داغ‌تر از آش شوم. بنابراین تلاش می‌کند منافع خود را حفظ کند. برای مثال پروژه‌های زیادی برای آب‌های سطحی تعریف می‌شود، اما درباره آب‌های زیرزمینی کاری انجام نمی‌دهیم؛ زیرا برخلاف آب‌های زیرزمینی، در حوزه آب‌های سطحی منافع زیادی وجود دارد. از این رو وقتی نقشه راهی وجود ندارد، کشاورز هم‌پای کار شما نخواهد بود. چون سیاست‌ها سیال و روان است، یک دولت می‌آید و حرفی می‌زند و دولت بعدی حرف دیگر و سیاست دیگری را اجرا می‌کند. بنابراین پس از کسب ارزش افزوده 27 درصدی، همه هم و غمش این است که هرچه زودتر گلیم خودش را از آب بیرون بکشد چون معلوم نیست فردا چه شود؟

مهندس رحیمی: من هم می‌گویم در حوزه بالادستی، برنامه‌ریزی کلان دارای ایده‌های خوبی است.


بنده خلاف شما عرض می‌کنم، سیاست‌ها ثبات ندارند؟

مهندس رحیمی: شاید به این دلیل که حوزه کارشناسی با حوزه اجتماعی در بخش کشاورزی آن چنانکه باید و شاید، درگیر نیست. نقشه راهی که در همه دولت‌ها بیان شده، سپردن مدیریت حوزه کشاورزی به مردم است. اما هنوز جواب قانع‌کننده‌ای برای این پرسش نیافتم که با پمپ‌چی که خودش سرمایه‌گذاری کرده بود، چرا حذفش کردیم و حالا مسئولان می‌گوید آب را از هر کسی می‌خریم، در حالی که آن پمپ‌چی داشت این کار را می‌کرد؛ بنابراین نقشه راه یعنی سپردن امور به مردم درست است، اما در اجرا چه می‌کنیم؟ برای مثال در شبکه‌های آبیاری راندمان آبیاری در شبکه‌های مدرن از طریق نوع بهره‌برداری و مدیریت شبکه‌های آبیاری سنجیده می‌شود. ازجمله اینکه شبکه آبیاری که در یک محدوده 10 یا 20 هزار هکتاری چیده شده و افزایش راندمان آبیاری بر اساس چه خواهد بود؟ شبکه آبیاری با یک سیاست طراحی می‌شود سیاست کلان با سیاست دیگری طراحی می‌شود. برای مثال شبکه آبیاری بر اساس آبیاری سطحی طراحی و اجرا می‌شود، در صورتی که سیاست کلان در بخش وزارت نیرو و وزرات جهاد کشاورزی بر آبیاری تحت فشار تأکید می‌کنند. بنابراین زیرساخت‌هایی را آماده می‌کنیم که با سیاست‌های کلان هم‌خوانی ندارد.

پرسش بعدی این است که بهره‌بردارها و کشاورزان چقدر در دغدغه صرفه‌جویی در مصرف آب کشاورزی سهیم هستند؟ کشاورز چقدر می‌داند که دولت برای افزایش راندمان آبیاری اقدام به کانال‌کشی کرده و نباید آب را هدر بدهد؟ شما می‌فرمایید تبخیر آب پشت سد در حالی که خیلی کارها در سطوح پایین‌تر داریم که اگر آن را انجام بدهیم، آن آب در مقابلش چیزی نیست.


یک مثال روشن مطرح بفرمایید تا بتوانیم از 10 میلیارد مترمکعب تبخیر آب در پشت سدها صرف‌نظر کنیم؟

مهندس رحیمی: اکنون راندمان آبیاری که توسط آب پشت سدها انجام می‌شود 23 درصد است، یعنی اگر من 10 میلیارد مترمکعب آب داشته باشم، حدود هشت میلیارد مترمکعب را از بین می‌برد. ضمن اینکه رقم تبخیر سالانه 10 میلیارد مترمکعب، رقم کلی است. در حال حاضر بخش کشاورزی حدود 90 میلیارد مترمکعب آب را استفاده می‌کند.


اما اینکه تأیید سخن منتقدان درباره سدسازی است و اینکه سدها شبکه‌بندی درستی ندارند و هدررفت آب زیاد است؟

مهندس رحیمی: این صحبت‌ها متناسب با جو روز است و برای مسئولان ترس و شبهه‌ای به‌وجود می‌آورد و قدرت ابتکار را از آنان می‌گیرد، برای مثال دبی پیک سیل اخیری که در خوزستان آمد هشت‌هزار مترمکعب بر ثانیه ذکر کرده‌اند. تمامی رودخانه‌های ما ظرفیت شان بیشتر از دوهزار مترمکعب بر ثانیه نیست. یعنی اگر سد دز نبود، با هشت‌هزار مترمکعب در ثانیه آب، فاتحه دزفول را خوانده بود، اما آقایی از خارج کشور می‌آید و مصاحبه‌ای می‌کند که گویی کارشناسان داخل ایران این چیزها را نمی‌دانند.

مهندس جانباز: مهندس رحیمی دارند سدسازی‌ها را توجیه می‌کنند و من هم مخالف سد و سدسازی نیستم. آقای رحیمی می‌فرمایند سیستم به سمتی رفته که کشاورز آب را درست استفاده نمی‌کند. آیا در این میان کشاورز به‌تنهایی مقصر است؟

مهندس رحیمی: وزارت نیرو برنامه تعادل‌بخشی آب سفره‌های زیرزمینی را در دستور کار خود دارد که بر اساس آن ایران را به سه ناحیه تقسیم کرده و در هر ناحیه برای کلیه طرح‌های درباره آب زیرزمینی، یک متدولوژی برای پایش، ارزیابی و ارائه راهکار در دست تدوین دارد. طرح دیگر وزارت نیرو در کل ایران بررسی سیستم‌های تحویل آب حجمی است.


مهندس حمیدرضا جانباز و مهندس محمدعلی رحیمی


آب‌های سطحی یا تحت فشار؟

مهندس رحیمی: اولویت نخست هم آب‌های سطحی هستند.


این طرح قرار است ظرف چه مدتی اجرایی شود؟

مهندس رحیمی: در مرحله مطالعه است.


پس یک طرح 10 ساله است؟

مهندس رحیمی: بله. همچنین وزارت نیرو در سه استان خوزستان، مازندران و تهران دارد با روش آماربرداری کلیه منابع آبی به‌ویژه آب زیرزمینی را اندازه‌گیری و پایش می‌کند. برای مثال تعداد چاه‌های استان مازندران را کسی نمی‌دانست، اما در حال حاضر علاوه بر چاه‌های دارای پروانه، آمار تعداد چاه‌های فاقد پروانه را هم داریم. وزارت نیرو اگر بودجه داشته باشد برای سیکل‌های پنج‌ساله این آماربرداری را انجام می‌دهد. نقطه ضعف آن بحث مالی است. یعنی اگر پروژه به گروهی واگذار شد با اطمینان از پشتیبانی مالی بتواند آن را به پیش ببرد. در آماربرداری مشخصات چاه مشخص می‌شود، جی‌پی‌اس زده می‌شود، پمپ چاه را روشن و در سال یک‌بار اندازه‌گیری می‌کنیم. البته این آماربرداری شاید باز بهتر از هیچی است، اما یکی از نقاط ضعف این برنامه عدم سازه‌های اندازه‌گیری دقیق هنگام پایش است.


بنابراین مصرف به‌طور دقیق اندازه‌گیری نمی‌شود؟

مهندس رحیمی: ما طی پرسشنامه‌ای مصرف را طبق پروانه و با توجه به میزان ساعات روشن نگاه داشتن پمپ چاه حدس می‌زنیم، با این همه ما هم به نقطه ضعف رسیده‌ایم که آیا با یک‌بار می‌توانیم تدقیق کنیم؟ بر این اساس نصب کنتور برنامه بعدی است که انجام خواهد شد.

مهندس جانباز: مهندسان مشاور جاماب برآوردشان از میانگین کل راندمان آبیاری در کشور چه در آب‌های سطحی و چه آب‌های زیرزمینی در پایان برنامه اول، 31.5 درصد بوده است.

مهندس رحیمی: روی این رقم هم حرف و حدیث مفصلی وجود دارد. زیرا اگر اعداد و رقم‌ها ریز نشوند مدیران ما به اشتباه می‌افتند. آقای مهندس ما یک راندمان داریم که نامش راندمان مصرف آقای ایکس است. یک راندمان به نام راندمان حوزه داریم. زیرا راندمان حوزه ما شاید بالای 80 درصد باشد. ما وقتی شالیزاری می‌کنیم، آب شالیزاری من کجا می‌رود؟ می‌رود به پایین‌دست آب می‌دهد. راندمان من ممکن است پایین باشد، اما همین آب من هست که در پایین دارد استفاده می‌شود. اگر ما بخواهیم آن آب کلان را هم بهش نگاه بکنیم آنوقت در آن بحث داریم.

مهندس جانباز: مؤسسه‌های تحقیقاتی در سه سطح راندمان را محاسبه می‌کنند، در سطح مزرعه به نام راندمان کاربرد آب در مزرعه، راندمان در حوزه و راندمان در کشور. میانگین راندمان کاربردی آب در مزرعه با فرمول راندمان انتقال آب در شبکه اصلی ضرب در راندمان توزیع آب در شبکه فرعی و ضرب در راندمان آبیاری در مزرعه نتیجه آن راندمان کاربرد آب آبیاری است که 31.5 در ابتدای برنامه دوم توسعه، توسط مهندس مشاور جاماب که سنتز آب کشور را مطالعه و ارائه داد 31.5 درصد اعلام کردند.


اندازه‌گیری راندمان بیشتر در چه مقیاسی مدنظر است؟

مهندس رحیمی: آیا برای هر استان داریم؟

مهندس جانباز: بله برای هر استان داریم. پس رقم قبل از برنامه دوم توسعه 31.5 درصدبوده است. طی چهار برنامه شامل برنامه دوم، سوم، چهارم و پنجم راندمان از 31.5 درصد برای پایه برنامه ششم به 41.5 درصد ارتقاء یافته است. به عبارتی ما طی 20 سال توانستیم 10 درصد راندمان را افزایش بدهیم. این رقم را مؤسسه تحقیقات فنی مهندسی طی اندازه‌گیری مستقیم در یک‌هزار مزرعه در طول پنج سال در سطح کشور به‌دست آورده است. البته یک واقعیت تلخی که وجود دارد آن است که متأسفانه در شبکه‌های مدرن، راندمان پایین‌تر بوده و زیرقنات راندمان 55 درصد و زیرچاه‌ها راندمان 50 درصد است. در شبکه مدرن بهبهان، راندمان آبیاری 25 درصد است. چرا؟ زیرا با این که کشاورز به رهاسازی آب در شب معترض است، اما شب آب را رها می‌کنند که تلف می‌شود ولی آن را به حساب کشاورز می‌گذارند.

مهندس رحیمی: من این را توضیح می‌دهم. در این باره ما راندمان انتقال، توزیع و مصرف آب را اندازه‌گیری می‌کنیم. برای مثال شبکه‌ای داریم که راندمان انتقال آب 17 درصد بود.

مهندس جانباز: این راندمان نیست. راندمان انتقال در تعریف ما این است که آبی که از بالا وارد کردیم و از پایین گرفتیم، چقدر است؟ و چقدر نفوذ کرده است؟ این راندمان مدیریت شبکه است. کشاورز 200 روز کشاورزی می‌کند ولی برایش 300 روز آب رها می‌شود. این ارتباطی به کشاورز ندارد و این راندمان مدیریت شبکه است. در شبکه بتون شده، آیا راندمان بالا نمی‌رود؟ قبلا 20 درصد نفوذ می‌کرد، الآن پنج درصد نفوذ می‌کند، چرا؟ چون شبکه بتونی است.


برگردیم به بحث سدسازی و تجربیات دیگر کشورها در این باره؟

مهندس جانباز: اتفاقاً می‌خواستم درباره بحث آقای مهندس رحیمی مبنی بر اینکه گفتند درباره سدسازی جوسازی شده صحبت کنم. سال دوم دانشگاه بودم که از حوزه سدسازی ایتالیا کارشناسان و اساتیدی برای شرکت در یک سمینار به ایران آمدند. یکی از اساتید سخنرانی خیلی خوبی کرد، گفت ایتالیا در عین آن که بزرگ‌ترین سدساز دنیا است، کمترین سد بزرگ را هم دارا است. می‌گفت سد بزرگ را اتحاد جماهیر شوروی دارد، به این دلیل که استالین گفته من بزرگ‌ترین، عریض‌ترین و عمیق‌ترین سد را می‌خواهم،اما در ایتالیا آمدیم آب را در بالای یک‌هزار و 500 متر مدیریت کردیم. این حرکت باعث شد که رودخانه‌های ما با آبخیزداری صحیح آب دائمی داشته باشند. در آبخیزداری دو روش داریم: 1- آبخیزداری با بوته 2- آبخیزداری با عملیات عمرانی. به همین دلیل آب را در بالا نگاه داشتیم تا آرام آرام آب در دامنه جاری شود. یعنی میانگین دبی رودخانه ما با بده پایه، باید به هم نزدیک باشند. به عبارت دیگر اگر هشت‌هزار مترمکعب در ثانیه آورد سه روز رودخانه دز بود، اما در طول سال این عدد 150 است، باید کاری کنیم که این رقم همیشه دور و بر 150 تا 200 باشد. نه در تابستان 150 مترمکعب در ثانیه بشود و نه در فصل سیلابی هشت‌هزار مترمکعب بر ثانیه. به عبارت دیگر سد زدن کار بسیار ساده‌ای است. ولی این شبکه‌های سد شامل شبکه اصلی و فرعی و تجهیز و نوسازی در داخل مزرعه است که آن را گران می‌کند.

این رودخانه دز ما، آیا در 50 سال گذشته هم هشت‌هزار مترمکعب بر ثانیه (هشت میلیون لیتر در ثانیه) سیلاب داشته است؟ چرا آن موقع هشت‌هزار مترمکعب در ثانیه با باران‌های بسیار شدیدتر سیلاب نداشت. در 50 سال اخیر چرا چنین سیلی را نداشتیم. یک روزی 90 میلیون هکتار مرتع درجه یک در کشور داشتیم. مرتع درجه یک یعنی چه؟


یعنی اسفنج!

مهندس جانباز: کاملاً درست است. یعنی اسفنج. زیرا مرتع اجازه نمی‌دهد که باران به سیل تبدیل شود. فقط سد احداث کرده‌ایم، سدسازی هم اعتبار و هم عنوان خوب دارد. بسیاری از مسئولان و مردم متوجه نشدند که طالقان کار آبخیزداری اش به اتمام رسیده است. در این 10 سال اخیر شما شنیده‌اید که در طالقان سیل بیاید؟ تا آبخیزداری نکرده‌ایم امور اصلاح نمی‌شود. نکا هیچ‌گاه سیل به خود ندیده بود. یک سال سیل نصف شهر را برد. یک خانه 200 ساله کنار رودخانه ویران شد، اما چرا در 200 سال گذشته بر اثر سیل ویران نشده بود؟ زیرا در این 50 سال اخیر بلایی بر سر طبیعت آورده‌ایم که سابقه نداشته است. ما 50 سال قبل قدرت تخریب طبیعت را نداشتیم. الآن متأسفانه از تکنولوژی به بدترین شکل استفاده می‌کنیم و تا جایی که توانستیم چاه حفر کرده‌ایم و درختان جنگل را تراشیده‌ایم.

مهندس رحیمی: پرسش من این است که آیا سرریز سدی که به قول مهندس جانباز تا حالا این دبی را نداشته، و سازنده سازه پیش‌بینی این دبی حجم آبی را کرده است. مدیر بهره‌برداری سد دز می‌گفت که ما ساعت سه می‌خواستیم هشدار بدهیم که مردم دزفول را خالی کنند. قابل انتظار نیست اینکه دبی هشت مترمکعب آب در اینجا وجود داشته باشد. حالا این که عوامل به‌وجودآورنده آن دبی چی هست، ما الآن روی آن بحثی نداریم. فقط به این نکته توجه شود که برای طراحی سد در حدود 50 سال پیش، این دبی لحاظ شده بود.

مهندس جانباز: برای همین می‌گویم که شما دنبال معلول هستید.


جناب مهندس جانباز اختلاف مبنایی شما با مهندس رحیمی فکر می‌کنم در بررسی علت‌ها و دلایل است؟

مهندس جانباز: بله. ببینید در بیان علت‌ها و دلایل برای نمونه در زمان پهلوی دوم در دهه 40، سد سپیدرود حداث شد، اما هنوز شبکه اصلی‌اش کامل نشده و خط چپش که باید به سمت فومنات می‌رفت، نیمه‌کاره رها شده است. خط راستش هم که باید به سمت رامسر می‌رفت فعلاً تا لاهیجان هم هنوز ساخته نشده است. شبکه فرعی آن هم در چند جا ساخته شده ولی هنوز پروژه ناقص است. سد امیرکبیر کرج در دهه 30 ساخته شده، اما هنوز شبکه فرعی آن کامل نشده است.

همین پول اندکی که در آب و کشاورزی آمده، متأسفانه به عدالت تقسیم نشده است. مگر نمی‌گوییم 70 درصد آب کشاورزی و 90 درصد آب شرب، بهداشت و صنعت ما از آب زیرزمینی است؟ چقدر از این پول عمرانی فصل آب، صرف آب زیرزمینی شده است؟ تا سال 94 این رقم در حد صفر است. برای سال 95 هم که آقای مهندس رحیمی در باره تعادل‌بخشی سفره آب زیرزمینی می‌فرمایند، فقط در حد مطالعه اقداماتی صورت گرفته است و بودجه‌اش هم بیشتر از یک تا دو درصد بیشتر نیست، این نکته نخست، اما نکته ظریف دوم آن است که آیا کشاورزان فقط در مغان هستند که برایشان سد و شبکه می‌زنیم و تسطیح و تجهیز می‌کنیم؟ آیا کسی که با قنات زمینش را آب می‌دهد، از این بودجه عمرانی کشور سهم ندارد؟ عدالت را در تأسیس شبکه‌های سدها و سرمایه‌گذاری در منابع آب را رعایت نکردیم. در حوزه آب فقط روی آب‌های سطحی سرمایه‌گذاری می‌کنیم. در کشور برای کشاورز سیستانی ریالی هزینه نکرده‌ایم و سرمایه‌ها را تنها به چند نقطه خاص برده‌ایم. این سومین مورد.

نکته چهارم که تمام ارکان ما را زیر پرسش می‌برد، بحث چاه فاقد پروانه است. برای مثال در دشت قزوین به یک کشاورز یک‌هزار لیتر در ثانیه پروانه داده‌اند، کشاورز بغل‌دستش 2.5 لیتر در ثانیه برداشت می‌کند، اما فاقد پروانه است. پرسش این است که این دو کشاورز با یکدیگر چه تفاوتی دارند؟ آب مگر انفال و مال همه مردم نیست؟ ما چگونه به یک کشاورز بابت 2.5 لیتر آب، پروانه نداده‌ایم، اما به دیگری یک‌هزار لیتر در ثانیه پروانه می‌دهیم؟ همین شیوه برخورد باعث شده تا مردم خود اقدام به احداث 200 هزار حلقه چاه فاقد پروانه کنند.

مهندس رحیمی: همه‌اش این‌گونه نیست.

مهندس جانباز: بیشتر این‌گونه است. تجربه کشورهای توسعه یافته مثل ایتالیا در این زمینه بسیار جالب است. در جنوب ایتالیا چهار استان با بارش 700 میلی‌متر که نسبت به استان‌های دیگر کم‌بارش‌تر هستند، 460 هزار هکتار زمین کشاورزی دیم و آبی داشتند با 230 هزار کشاورز. دولت تصمیم گرفت در آن مناطق عمران اراضی انجام بدهد. 860 میلیون مترمکعب آب را به 460 هزار هکتار تقسیم کرد و به هر هکتار دوهزار مترمکعب آب رسید. آب را به همین سیستم در شبکه تحت فشار تقسیم کرد. برای آب‌رسانی، آب پنج سد را به وسیله لوله منتقل کرد، همه این شبکه را به هم وصل کرد. در سر هر مزرعه یک کنتور آب برایش گذاشت، و با فشار دو اتمسفر، آب را در اختیار کشاورز قرار داد. برای آبیاری قطره‌ای، دو اتمسفر فشار کافی است، اما برای آبیاری بارانی باید یک بوستر پمپ هم بهش اضافه کند. این عدالت در توزیع آب است که در کشور ما متأسفانه نه در آب سطحی و نه در آب زیرزمینی، رعایت نشده است. در نتیجه کشاورز به هیچ وجه با مقوله بهره‌وری آب و یا مصرف بهینه آب احساس مسئولیتی نمی‌کند.


در اینکه سد دز پدیده جالبی از نظر مهندسی ساخت است در این تردیدی نیست، اما دانش امروز به اینجا رسیده که محیط زیست را تا چه اندازه تغییر بدهیم تا وضعیت خودمان دچار مشکل نشود. این پرسش اساسی منجر به یک تجدیدنظر در حوزه اقتصادی شده مبنی بر اینکه باید روند رو به رشد تولیدات در مقیاس متوقف شود. حتی در حوزه کشاورزی هم تولید در مقیاس می‌تواند توان خاک و آب منطقه را از بین ببرد. به همین دلیل تولید حفاظتی امروز به مانند استخراج صیانتی در استخراج نفت، یک اصل اساسی در کشاورزی است؟

مهندس رحیمی: در دهه 20 به ازای هر نفر 15 هزار مترمکعب آب بود و اکنون این رقم به یک‌هزار و 600 مترمکعب کاهش یافته است، اما پرسش‌های اساسی وجود دارد که اگر ما نتوانیم به این‌ها جواب بدهیم نمی‌توانیم به پاسخ منطقی برسیم. برای مثال آقای مهندس جانباز بحث عدالت را مطرح کردند. اگر عدالت می‌خواهیم بگوییم اعتبارات بخش آب در هر ناحیه‌ای اقتصادی است؟ اگر برگشت هزینه یک واحد به ریال در یک استان کمتر است بهتر نیست آن را در استانی هزینه کنیم که برگشت سرمایه بیشتر است. در پرسش قبلی آقای آصف بحث تهیه نقشه راه مطرح شد که جمله جالبی است. باید ببینیم نقشه راه ما چیست.

دیگر این که متولی آب مجازی کشور کیست؟ در یک مقاله تحقیقی نوشتم که کشت پیاز به روش سنتی در هر هکتار 20 هزار مترمربع آب می‌برد. کیسه‌های پیاز را کنار دریاچه ارومیه دیدم که کشاورز آنها را دور ریخته بود. پرسش این است که مقدار آب کیسه‌های پیازی که کنار دریاچه ارومیه معدوم شد چقدر است؟ من مقدار پیاز تولیدشده در فقط پنج روستا را آماربرداری و آب مصرفی آنان را محاسبه کردم، جمع محاسبه به اندازه حجم یک سد می‌شود، اما پیازها را مجبور شدند دور بریزند.


منظورتان این است که می‌توانستیم همان آب را در قوطی آب استاندارد بریزیم و صادر کنیم؟

مهندس رحیمی: احسن همین‌طور است.

مهندس جانباز: دلیلش این است که از سال 1338 به بعد اجازه ندادیم بیش از 3.5 درصد در بخش کشاورزی سرمایه‌گذاری شود.

مهندس رحیمی: آقای مهندس قبل از این که وارد بحث صنایع تبدیلی و امثالهم بشویم، من می‌گویم متولی‌اش کیست؟ وزارت نیرو می‌گوید که هر مترمکعب را 200 تومان می‌خرد. اما من می‌گویم که همین آب است. پس متولی آب مجازی کیست؟ پیاز را کشاورز با هزینه‌ای که برای تهیه کیسه کرده با کیسه کنار دریاچه انداخته است تا منهدم شود.

مهندس جانباز: ببینید کشاورز هزینه را انجام داده است، محصول را به عمل آورده و بازار که دیگر دست کشاورز نیست. مای دولت باید چه کنیم؟ عوض اینکه پولت را ببری در بقیه بخش‌ها هزینه کنی تا جذابیت داشته باشد، باید توی صنایع تبدیلی سرمایه‌گذاری کنیم.


ببینید جناب مهندس رحیمی؛ 70 درصد اقتصاد کشور دولتی است. در سال 1338 میزان سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی سه درصد است، در حالی که 70 درصد مردم در روستا هستند. اکنون 75 درصد مردم در شهر هستند باز هم سه درصد سرمایه‌گذاری صورت می‌گیرد. چرا؟ این چه معنایی دارد؟

مهندس جانباز: در تأیید سخنان جنابعالی. 100 هزار ماشین در پارکینک‌های ایران خودرو و سایپا مانده بود. مثل پیاز که دست کشاورز مانده بود. بانک‌ها به مردم وام دادند که بروند آن اتومبیل‌های با مصرف بالا را خریداری کنند که مصرف سوخت آن چند برابر میانگین جهانی است و با ایمنی پایین و آلوده‌کننده محیط زیست، اما نتوانستیم در مقوله پیاز و سیب‌زمینی به کشاورز کمک کنیم تا کشاورز محصولی که تولید کرده، نریزد توی دریاچه و می‌توانستیم ولی چرا نکردیم؟/

D-950308-01

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید