Iranian Agriculture News Agency

بررسی و نتایج یک تحقیق

چرا برخی روستاییان تمایل به بیمه اجتماعی صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر ندارند؟

تأسیس صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر یک نهادسازی بود و برای آن کارکردهای مختلفی متصور است که از آن جمله می‌توان به تعمیم بیمه‌های اجتماعی به روستاییان، تحقق عدالت اجتماعی در میان روستاییان، بالا بردن سطح سلامت آنها به ویژه افراد فقیر و کم‌درآمد در زمان پیری، کاهش نابرابری شدید اجتماعی و مشارکت کشاورزان، روستاییان و عشایر حاشیه‌نشینان اجتماعی در برنامه‌های توسعه اشاره کرد. تحقق بیمه‌های اجتماعی روستاییان و برخورداری روستاییان از مواهب اجرای این برنامه می‌تواند در کاهش چالش‌های موجود میان مناطق شهری و روستایی مؤثر باشد.

چرا برخی روستاییان تمایل به بیمه اجتماعی صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر ندارند؟


شناسنامه طرح

عنوان تحقیق: اثرسنجی عملکرد صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر (با تأکید بر دلایل عدم پوشش مطلوب)

کارفرما: صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر

مجری سازمانی: شرکت پژوهشی روستا شهر پارس

مجری علمی: دکتر فاطمه پاسبان

همکاران طرح: صمد رحیمی سوره - عبدالمطلب رضایی

ناظرین علمی: دکتر محمد حسین عمادی، دکتر محسن گودرزی

سال اجرا :1393 و 1394


اقتصاددانان نهادگرا همواره بر این نکته تأکید داشته‌اند که مسیر اصلاحات اقتصادی از مسیر اصلاحات نهادی می‌گذرد. منظور از اصلاحات نهادی ایجاد نهادهای لازم، اصلاح نهادهای موجود و اصلاح‌پذیر و حذف نهادهای ناکارآمد اصلاح‌ناپذیر است، به‌طوری‌که نهادهای اصلاح شده بتوانند به مثابه بستری مناسب کارکرد روابط اقتصادی را تسهیل کنند. از نگاه دیگر هر بازاری در اقتصاد هنگامی به‌خوبی کار می‌کند که دارای قواعد، سازوکارهای اجرایی و نهادهای مورد نیاز برای بهبود مبادلات بازار باشد.

به‌طور کاملاً مشخص نهادها باعث انتقال اطلاعات، اجرای قراردادها و حقوق مالکیت و کنترل درجه رقابت می‌شوند و در انجام این کار به مردم برای ورود به فعالیت‌های بازاری ثمربخش، فرصت و انگیزه‌های لازم را می‌دهند. نهادها می‌توانند توسط دولت یا جوامع ایجاد شوند و می‌توانند رسمی یا غیررسمی باشند. ایجاد نهادها مستلزم زمان است و فرآیند آن درون هر کشور به‌دلیل تضادهای سیاسی یا اقتصادی و شرایط اجتماعی ممکن است متوقف شود یا روند معکوس به خود بگیرد. نهادسازی برای دستیابی به اهداف و غایتی ایجاد می‌شود و لازمه پایداری هر نهادی ارزیابی مستمر در طول بازه زمانی حیات آن است تا کنترل و نظارت شود آیا به اهداف مطلوب نایل شده است یا نه.

تأسیس صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر یک نهادسازی بود و برای آن کارکردهای مختلفی متصور است که از آن جمله می‌توان به تعمیم بیمه‌های اجتماعی به روستاییان، تحقق عدالت اجتماعی در میان روستاییان، بالا بردن سطح سلامت آنها به ویژه افراد فقیر و کم‌درآمد در زمان پیری، کاهش نابرابری شدید اجتماعی و مشارکت کشاورزان، روستاییان و عشایر حاشیه‌نشینان اجتماعی در برنامه‌های توسعه اشاره کرد. تحقق بیمه‌های اجتماعی روستاییان و برخورداری روستاییان از مواهب اجرای این برنامه می‌تواند در کاهش چالش‌های موجود میان مناطق شهری و روستایی مؤثر باشد.

به عبارت دیگر این بیمه به لحاظ ماهیتی می‌تواند در رشد و توسعه مناطق روستایی و کشاورزی چه در ابعاد محیطی و چه در ابعاد انسانی مؤثر باشد و در نتیجه از شکاف ایجادشده ناشی از عدم موفقیت در اجرای طرح‌ها و برنامه‌های توسعه‌ای در کشور و بروز مسائل گوناگون طبقاتی بکاهد. به‌دلیل کارکردهای مثبت برنامه تأمین اجتماعی، صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر در سال 1384 به‌طور رسمی کار خود را آغاز کرد و تا بهمن‌ماه سال 1392 موفق به جذب یک میلیون و 101 هزار و 790 بیمه‌شده اصلی و دو میلیون و 555 هزار و 700 بیمه‌شده تبعی شده است و در مجموع توانسته است سه میلیون و 657 هزار و 490 نفر بیمه‌شده اصلی و تبعی را تحت پوشش خود درآورد.

مأموریت اصلی صندوق طبق تصریح آیین‌نامه مصوب عبارتست از: "تعمیم و گسترش بیمه روستاییان و عشایر به کلیه افراد مشمول". با توجه به این هدف و اینکه بر اساس سرشماری نفوس و مسکن کشور در سال 1390 حدود 21 میلیون و 446 هزار و 783 نفر در مناطق روستایی و عشایری با تعداد خانوار پنج میلیون و 757 هزار و 799 ساکن هستند (روستاییان و عشایر و کشاورزان تنها بخشی از مخاطبان صندوق هستند) هنوز تا پوشش کامل افراد مشمول فاصله دارد. به عبارتی هنوز بخشی از مخاطبان، عضو صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر نشده‌اند. بحث بر سر این است که با وجود تمام منافعی که برای مخاطبان از عضویت در صندوق متصور است، چرا بخشی از مخاطبان صندوق از بیمه آن استقبال نکرده‌اند؟ این تحقیق در پی پاسخ به این پرسش بوده است.

به‌منظور یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش از روش مطالعه کیفی مبتنی بر رویکرد گراندد تئوری " Grounded Theory " استفاده شده اﺳﺖ. بر این اساس، مطالعه میدانی به هفت استان آذربایجان شرقی و غربی، سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی، فارس، مازندران و مرکزی و مصاحبه عمیق با روستاییان از ابتدای بهمن تا 17 بهمن‌ماه سال 1393 انجام شده است. در هر استان دو شهرستان و 10 روستا و از هر وستا تعداد 30 نفر برای مصاحبه انتخاب شده‌اند که به نقطه اشباع رسیده است. نحوه انتخاب استان و شهرستان و روستا بر اساس ضریب نفوذه و پوشش بیمه‌ای بوده که بر اساس معیار بیشترین و کمترین ضریب نفوذ، استان، شهرستان و روستا انتخاب شده‌اند. در داخل روستا به‌صورت تصادفی با افراد روستا مصاحبه عمیق صورت گرفته است. در انتخاب استان، شهرستان و روستا متغیرهای جمعیتی، جغرافیایی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در نظر گرفته شده که نمونه انتخاب‌شده تصویری از جامعه مورد نظر باشد. مصاحبه‌ها بین 40 تا 60 دقیقه به طول انجامید.

نتایج به‌دست‌آمده از مصاحبه با روستاییان نشان می‌دهد که دلایل پذیرش پایین بیمه اجتماعی به عواملی همچون ناشناخته بودن صندوق بیمه نزد مخاطبان، نامشخص بودن شرایط بیمه، نداشتن شرایط احراز، نداشتن توانایی مالی، عدم پوشش بیمه درمان، کهولت سن، اطمینان ناکافی به صندوق، انتقال اطلاعات نادرست از بیمه اجتماعی صندوق توسط بیمه‌شدگان به سایر مخاطبان صندوق، عدم ارائه خدمات غیر از بیمه بازنشستگی و ازکارافتادگی به بیمه‌شدگان، نامناسب بودن سن بازنشستگی با شرایط سنی مخاطب، عدم اطمینان به برقراری مستمری در زمان خود، ضعف ساختار اجرایی و عملیاتی صندوق و عوامل محیطی و پیرامونی (عواملی که بر درآمد و قدرت خرید تأثیرگذار است همانند خشکسالی، کاهش سودآوری تولید در بخش کشاورزی، پایین آمدن عملکرد در واحد سطح تولید، بیکاری و نداشتن شغل، تغییرات اقلیمی و وارد آمدن خسارت به تولید، افزایش قیمت نهاده‌های تولیدی، بار تکفل بالا ازجمله عوامل است. بر اساس نتایج تحقیق فرضیه کلیدی تحقیق را می‌توان مطرح کرد که:

ارتباط مثبتی میان افزایش فضای نااطمینانی و ابهام و پذیرش پایین بیمه اجتماعی صندوق وجود دارد.

ارتباط مثبتی میان ضعف درآمدی و پذیرش پایین بیمه اجتماعی صندوق وجود دارد.

به‌منظور ایجاد تغییر و تحول به‌منظور اصلاح وضع موجود در صندوق بیمه اجتماعی با هداف افزایش سطح پوشش بیمه‌ای و افزایش وفاداری به صندوق پیشنهاداتی از قبیل تغییر در فرآیند انتخاب کارگزار، تغییر در تعداد روستای تحت پوشش هر کارگزاری با در نظر گرفتن معیار صرفه اقتصادی، تحول و تغییر در بانک اطلاعاتی ثبت اطلاعات بیمه‌شدگان بر اساس مکان و کد آبادی و اتصال اطلاعات بانک صندوق با اطلاعات سرشماری کشاورزی و نفوس و مسکن، ایجاد واحدی به نام تحقیق و توسعه به‌منظور شاخص‌سازی و پایش مستمر شاخص‌های ارزیابی عملکرد و میزان وفاداری در سطح روستا، تغییر در فرآیند و ساختار تبلیغات با شیوه‌های نوین و متناسب با هر استان، تدوین راهکارهایی برای جذب بیشتر زنان و جوانان با بهره‌گیری از نهادهای موجود مانند صندوق اعتبارت خرد زنان روستایی، صندوق زنان روستایی، سازمان جوانان، تعبیه پرسشی در پرسشنامه سرشماری نفوس و مسکن درباره انواع بیمه‌ای که روستاییان و عشایر دارند به‌منظور برآوردی از جامعه هدف، تأمین مالی مخاطب (تعامل و گفتمان سازنده با دولت درباره تخصیص درصدی از مالیات‌های شهری، صنایع مرتبط با بخش کشاورزی و تعرفه‌های گمرکی بخش کشاورزی به بیمه روستاییان و کشاورزانی که توانایی پرداخت حق بیمه را ندارند) و تعامل و گفتمان سازنده با وزارتخانه‌ها و سازمان‌هایی که در بخش تولید و اشتغال و درآمد روستاییان وظیفه‌مندی داشته و چانه‌زنی برای حل مشکل درآمدی مناطق روستایی که با بحران روبه‌رو هستند اشاره شده است./

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید