گفتوگو با امیر فتاح، عضو هیأت علمی دانشگاه و متخصص دامپروری
چشم دامداران همیشه به دست لبنیاتیهاست/ قاچاق شیرخشک از مبادی غیررسمی
شیر در زبان فارسی، چند معنی دارد و جملههایی که با این کلمه ساخته میشود، میتواند باعث سوءتفاهم شود. از قضا یکی از انواع شیرها، مدتی است باعث به وجود آمدن حرف و حدیثهای زیادی شده است. هزینه تمامشده شیر برای دامداران زیاد است و قیمت خرید این محصول کفاف مخارج را نمیدهد، از طرفی تولید شیر در کشور بیش از مصرف آن است و افزایش قیمت محصولات لبنی، بیش از پیش میتواند تعادل بازار را به هم بزند، این در حالی است که مصرف لبنیات در کشور، همین حالا هم کمتر از حد مطلوب است.
احمد هاشمی
اشاره:
شیر در زبان فارسی، چند معنی دارد و جملههایی که با این کلمه ساخته میشود، میتواند باعث سوءتفاهم شود. از قضا یکی از انواع شیرها، مدتی است باعث به وجود آمدن حرف و حدیثهای زیادی شده است. هزینه تمامشده شیر برای دامداران زیاد است و قیمت خرید این محصول کفاف مخارج را نمیدهد، از طرفی تولید شیر در کشور بیش از مصرف آن است و افزایش قیمت محصولات لبنی، بیش از پیش میتواند تعادل بازار را به هم بزند، این در حالی است که مصرف لبنیات در کشور، همین حالا هم کمتر از حد مطلوب است.
یکی از خبرگزاریها در تاریخ ششم اردیبهشتماه 1395 گزارش داد با وجود منع قانونی، هشتهزار تن شیر خشک وارد کشور شده است. در ادامه این گزارش از زبان مسئولان وزارت جهاد کشاورزی آمده است که واردکنندگان مذکور از مدت زمانی که تا پایان مهلت دوساله مجوز واردات باقی مانده استفاده کردهاند و این شیرخشکها را وارد کردهاند، اما پرسش اصلی اینجاست که باوجود مازاد تولید شیرخام در کشور، که بهراحتی قابل تبدیل به شیر خشک است، چه نیازی به واردات این ماده وجود دارد؟
وقتی به سابقه این امر نگاه میاندازیم، متوجه میشویم واردات شیرخشک، موضوع تازهای نیست و در سالهای اخیر، با وجود تولید مازاد بر مصرف شیر، واردات ادامه داشته است. خبرگزاری فارس در گزارشی به تاریخ 12 شهریورماه 1391 با عنوان "آزادسازی واردات شیرخشک و کاهش قیمت لبنیات از هفته آینده" با بیان اینکه شیرخشک وارداتی علاوه بر صنعت لبنیات، در صنایع سوسیس و کالباس و شیرینی و شکلات هم استفاده میشود، به این نتیجه رسیده که ممنوعیت واردات شیرخشک، باعث افزایش قیمت شیرخام در کشور شده، زیرا بخشی از شیرخام تولیدی در داخل برای تولید شیرخشک مصرف میشود.
نویسنده گزارش در ادامه با بیان اینکه هر لیتر شیرخام در اروپا حدود 35 سنت قیمت دارد و با توجه به شرایط آب و هوایی ایران به این نتیجه رسیده که قیمت شیرخام در ایران حداکثر میتواند 10 درصد بیش از آن مبلغ، یعنی 38.5 سنت باشد. باید توجه داشت این قیمتها در سال 91 محاسبه شده است. در آن زمان قیمت دلار هنوز سیر صعودی خود را طی نکرده بود و هر دلار با مبلغی حدود یکسوم قیمت امسال مبادله میشد. بهنظر میرسد دفاع از واردات شیرخشک در آن زمان، در ادامه سیاستهای دولت پیشین بوده است که زمینه را برای واردات انواع محصولات فراهم کرده بود.
موضوع کاهش قیمت ها از طریق واردات، برای هر دولتی میتواند جذاب باشد. نگاه به این موضوع، از این منظر اهمیت دارد که در ماههای اخیر، گشایشهایی در زمینه تبادلات مالی بینالمللی ایجاد شده است و دست دولت برای هزینه کردن باز است. از طرفی این شکل از واردات، میتواند آثار مخرب و جبرانناپذیری بر تولید ملی داشته باشد.
برای بررسی این موضوع و مشکلات واحدهای تولیدی دامی، با امیر فتاح به گفتوگو نشستهایم. وی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد است و افزون بر تخصص در رشته دامپروری، از نزدیک با واحدهای تولیدی در ارتباط است.
******
میزان تولید و مصرف شیر در کشور چقدر است؟
مصرف سرانه لبنیات در ایران، 92 کیلوگرم است، در حالی که توصیه سازمانهای جهانی درباره مصرف سرانه هر نفر 160 کیلوگرم در سال است. تولید شیر در کشور به ازای هر نفر 110 لیتر است. مشاهده میشود که فاصله میزان تولید و مصرف در کشور رقم کمی نیست. این فاصله باید با صادرات شیرخشک جبران شود، با این حال، آمار صادرات در سالهای اخیر امیدوارکننده نبوده است. صادرات شیرخشک در سال 93، 12 هزار و 595 تن بوده که در سال 94 به مقدار هفتهزار و 110 تن کاهش یافته است. از طرفی، واردات شیرخشک در سال 93، چهارهزار و 996 تن بوده که این مقدار در سال 94، به عدد ششهزار و 537 رسیده است. بهنظر میرسد بخش عمده واردات از مبادی غیررسمی صورت میگیرد. تولید مازاد شیر در کشور، حدود یک میلیون تن در سال است که معادل 80 تا 90 هزار تن شیرخشک خواهد بود.
چرا همین شیر تبدیل به شیرخشک نمیشود و واردات صورت میگیرد؟
برخی این نکته را مطرح میکنند که کیفیت لبنیات داخل پایین است، اما بهنظر من بیشتر منافع شخصی بعضی از افراد باعث شده این واردات انجام شود.
دولت نمیتواند جلوی این واردات را بگیرد؟
من این موضوع را نمیدانم، آنقدر میدانم که در این کار کوتاهی میشود. مصرف شیرخشک در صنایع شکلاتسازی، سوسیس و کالباس و... است. شیرخشک را وارد میکنند و به ازای هر کیلوگرم، هشت تا 9 کیلوگرم آب به آن اضافه میکنند. در حالی شیر تولیدی از این روش، کیلویی 600 تومان تمام میشود که قیمت مصوب شیرخام یکهزار و 440 تومان است، پس عملاً برای صنایع لبنی به صرفه است که شیر خشک بخرند. پرسش اینجاست که چرا شیرخشک در کشورهای دیگر ارزان است؟ به خاطر اینکه کشورهای دیگر به دامدار یارانه پرداخت میشود.
دلیل این امر استفاده از فناوریهای پیشرفته در تولید نیست؟
اتفاقاً به جرأت میتوانم بگویم که روش تولید ما در کشور، در خاورمیانه اول است. من آمار دقیقی ندارم که وضعیت ما در دنیا چگونه است، اما حسب شنیدهها میتوان گفت وضعیت خوبی داریم. الآن دامداریهای صنعتی، گاوی را که زیر 30 کیلوگرم در روز شیرخام تولید میکند، از چرخه تولید حذف میکنند، یعنی اینقدر انتظارات زیادی از دام دارند. بهنظر من در این بخش مشکلی نداریم.
برای رفع این مشکلات چه راهکاری وجود دارد؟
باید جلوی قاچاق شیرخشک گرفته شود. همچنین سیاستهای حمایتی از تولیدکننده از طریق پرداخت یارانه اعمال شود و شیرخشک مصرفی در کشور از شیر تولیدشده در داخل تأمین شود.
آیا دلیل گران بودن فراوردههایی مانند شیر وابستگی به نهادههای وارداتی همچون علوفه است؟ بهطور کلی میزان وابستگی صنعت دامپروری به واردات چقدر است؟
علوفه دام در کشور ما وارد میشود، زیرا اگر خیس باشد، بخش عمده آن از آب تشکیل شده و هزینه حمل و نقل آن زیاد میشود. البته میشود خشکش کرد، همانطور که صادرات شیر صرفه اقتصادی ندارد، مگر اینکه خشک شود.
در بحث کلان این موضوع مطرح است که اگر کشاورزی بازدهی اقتصادی هم نداشته باشد، بهدلیل اهمیت سلامت جامعه باید حفظ شود. در کشورهای پیشرفته با وجود نداشتن صرفه اقتصادی، دولت از آن حمایت میکند.
الآن کمکهای دولت به دامداران در چه زمینههایی است؟
هزینههای آب و برق با تعرفه کشاورزی محاسبه میشود و این باعث میشود حدود یکسوم تعرفههای عادی تمام شود. وامهایی که در دولت قبلی پرداخت میشد با بهره 7.5 درصد بود. سال گذشته اعتبار این وامها تأمین نشد. اعتبارات پارسال به امسال منتقل شد. هنوز از میزان بهره این وام اطلاعی در دست نیست، اما بعید میدانم زیر 12 تا 14 درصد باشد. این میزان سود برای بخش کشاورزی زیاد است.
دامپروری در کشور ما با معضلات زیادی روبهرو است و در قیاس با کشورهای پیشرفته رشد چندانی نداشته است. دامداران با چه مشکلاتی دست به گریبان هستند؟
یکی از مشکلات ضعف سندیکاها و شرکتهای تعاونی است. مطالبات دامدار باید از یک مجرایی به گوش دولت برسد. شرکت تعاونی یا اتحادیه میتواند این نقش را داشته باشد که متأسفانه این کار بهدرستی انجام نمیشود. افرادی که در این شرکتهای تعاونی وارد میشوند، عمدتاً منافع شخصی خود را در نظر میگیرند و امکاناتی را که از دولت میگیرند به سود خودشان استفاده میکنند. من با یکی از دامدارها در یکی از شهرستانها صحبت میکردم، میگفت شرکت تعاونی سبوس را از دولت میگیرد، اما به دامدار نمیدهد. میگفت اینکه سهمیه ما را برمیدارند و به مصرف دامداریهای خودشان میرسانند، برای ما عادی شده. خیلی از این شرکتهای تعاونی در دادگاه بهدلیل اختلاس پرونده دارند.
در خیلی از کشورها، دامداران از طریق اتحادیهها و قرار گرفتن چند دامدار در کنار یکدیگر، خودشان کارخانههای صنایع تبدیلی را تأسیس میکنند. در این صورت اگر واردات شیرخشک به صرفه هم باشد، بهدلیل اینکه خود دامدار متضرر خواهد شد، از شیرخشک وارداتی استفاده نمیکنند و اجازه نمیدهند وارد شود. در کشور ما دامداران مجبورند شیر تولیدی را به کارخانههای دیگر بفروشند که این یکی از مشکلات دامداران است. از آنجا که لبنیاتیها کاملاً از دامداران جدا هستند، چشم دامدار همیشه به دست لبنیاتیها است. جالب اینجاست که با اینکه صنایع لبنی به هر حال وابسته به تولیدکنندگان شیر هستند، اما چون دامداران پول شیر را با چک دریافت میکنند، همیشه دنبال کارخانههای لبنی هستند، این در حالی است که دامدار پول علوفه را نقد پرداخت میکند.
آیا تولید داخلی گوشت کفاف مصرف را میدهد؟
باید زمینههای توسعه دامپروری در داخل کشور فراهم شود. با توجه به امکاناتی که در کشور وجود دارد، میتوان تولید را تا سطح زیادی افزایش داد. البته سرانه مصرف مواد پروتئینی در کشور کم است و روی این موضوع هم باید کار کرد.
با توجه به میزان آب مصرفی برای تولید گوشت، برخی معتقدند اگر گوشت مصرفی در کشور را وارد کنیم، با در نظر گرفتن معیارهای محیط زیستی این امر به صرفهتر است؟
اینها بحثهای کلان است و در تشخیص اولویتها باید مورد توجه واقع شود، اما در زمینه صرفهجویی در مصرف آب، اولویتهای دیگری وجود دارد. برای نمونه، تولید هندوانه بسیار آببر است. با این حال آنقدر مازاد تولید داریم که هندوانه نوبر کیلویی 500 تومان عرضه میشود. مبلغی که از این پول به دست کشاورز میرسد، کمتر از 200 تومان برای هر کیلوگرم هندوانه است. باید ضمن هدایت تولید به سمت محصولات کمآببر، برخی کارها همچون مهار آبهای سطحی و مدیریت آب رودهای مرزی را مورد توجه قرار دهیم.
بعضی از انواع دام، آب کمتری مصرف میکنند، مانند گوسفند و شتر. اگر تولید گوشت به این سمت هدایت شود، کمک بزرگی خواهد بود. کشاورزی و دامپروری، به دلایل استراتژیک نباید حذف شود. موضوع اشتغالزایی این صنعت هم اهمیت زیادی دارد.
دامداران تا چه حد از روشهای علمی برای تولید استفاده میکنند؟
در خیلی از واحدهای دامپروری از دانشآموختگان رشته دامپروری استفاده نمیکنند. خیلی از واحدها از روشهای سنتی استفاده میکنند. در بحث کشاورزی و دامپروری اینگونه است که تا زمانی که اهرمهای فشار و مشوقها وجود نداشته باشد، تغییرات حاصل نمیشود. در خیلی از واحدها، به جای استفاده از متخصص دامپروری، از دامپزشک استفاده میکنند. به خاطر اینکه وقتی دام مریض میشود، بتوانند از آن برهه عبور کنند. در حالی که متخصص دامپروری میتواند بازدهی بسیار بیشتر برایشان داشته باشد و میتواند در زمینههای مدیریت، اصلاح نژاد و تغذیه کمک کند، اما چون در زمان کوتاه این امر ملموس نیست، دامدار به سراغ این افراد نمیرود. از طرفی تا حدودی به علت نگاه سنتی افراد، در مقابل این امر جبههگیری وجود دارد.
در زمینه تحقیقات افزایش بازدهی تولید و اصلاح نژاد دام، چه کارهایی در کشور انجام شده است؟
ما 27 نژاد گوسفند داریم و در بعضی از شهرستانها مراکز اصلاح نژاد وجود دارد. عمر برخی از این مراکز بیشتر از 20 تا 30 سال است، ولی در بحث اصلاح نژاد کار خاصی انجام ندادهاند و متأسفانه این مراکز فقط از آن نژادها نگهداری کردهاند. یک نژاد گوسفند به نام رومانف اخیراً از روسیه وارد شده است و مشغول کار تلقیح با نژاد ایرانی هستیم. اگر نتیجه بگیریم، خوب است، اما از طرفی این باعث میشود که ذخیره ژنتیکی کشورمان از بین برود. حفظ ذخیره ژنتیکی کشور برای ما خیلی اهمیت دارد. این ژنها طی سالهای طولانی بهوجود آمده و امکان دارد در آینده به آن نیاز داشته باشیم.
در زمینه گاو شیری هم، گاو هلشتاین در کشور پرورش داده میشود و نژادی است که در خارج از کشور اصلاح نژاد شده است. این نژاد در زمینه تولید شیر مشکلی ندارد، اگر هم مشکلی هست در زمینه مدیریت و نگهداری است.
دولت در این زمینه چگونه میتواند نقش هدایت و حمایت داشته باشد؟
بهنظر من اگر دولت این مراکز اصلاح نژاد را به بخش خصوصی واگذار کند و برای آن مشوقها و یارانههایی در نظر بگیرد و سپس از آن مراکز بیلان بخواهد، خیلی بهتر از این است که در بخش دولتی باشند. بخش دولتی در این سالها بازدهی خوبی نداشته است.
در زمینه بازارهای خارجی برای صادرات چه فرصتهایی وجود دارد؟
تنشهایی که اخیراً بین روسیه و ترکیه بهوجود آمد، باعث شد بازار روسیه برای ما فراهم شود. آنطور که من شنیدهام برخی از شرکتهای داخلی اقداماتی برای ورود به آن بازار انجام دادهاند، اما متأسفانه به علت کیفیت پایین این امر محقق نشده است. همانطور که گفتم چون صنایع لبنی میدانند که دامدار مجبور است شیر خود را به آنها بفروشد، رقابتی در زمینه تولید ایجاد نمیشود و کیفیت بهتر نمیشود. از طرفی چون ترکیه بازار روسیه را از دست داده است، احتمال دارد به سمت بازارهای ایران گرایش پیدا کند، یعنی عملاً به جای اینکه از بازار روسیه استفاده کنیم، از طرف محصولات ترکیهای تهدید میشویم./
D-950323-01
دیدگاه تان را بنویسید