غذا، محیط زیست و دیگر هیچ
تلاش کشورها تا به حال جهت رسیدن به شعار اجلاس جهانی سران یعنی "کاهش تعداد گرسنگان به نصف تا سال 2015" کافی نبوده است، اما جهان حمایت از شعار اجلاس سران و شعار روز جهانی غذا یعنی "تنوع زیستی و امنیت غذایی" را جدی نگرفته است. فائو برای 2016 شعار "دانههای مغذی برای آیندهای پایدار" را انتخاب کرد تا هم سلامتی تغذیه و محیط زیست شهرنشینها را مورد توجه و اهمیت قرار دهد و هم این که امکان تولید این دانهها با قیمت مناسب برای تغذیه گرسنگان جهان فراهم شود، اما آیا جهان به اینسو میرود؟
وحید اسلامزاده
مسلم کسی را بود روزه داشت
که درماندهای را دهد نان چاشت
وگرنه چه لازم که سعیی بری
ز خود بازگیری و هم خود خوری؟
(بوستان سعدی، باب دوم)
در جهان روزانه 27 هزار نفر به علت گرسنگی جان خود را از دست میدهند. اما حدود 500 میلیون دلار در آمریکا هزینه مبارزه با بیماریهای ناشی از چاقی یا 17 میلیون دلار برای کم کردن وزن هزینه میشود.
بر اساس پیشبینی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو)، تعداد گرسنگان در کشورهای در حال توسعه با تغییرات جوی و کاهش زمینهای قابل کشت، افزایش خواهد یافت. در حال حاضر در 40 کشور فقیر در حال توسعه جهان، دو میلیارد نفر زندگی میکنند که 450 میلیون نفر از آنان دچار سوءتغذیه شدید هستند و از دست دادن تولیدات مواد غذایی بهطور قابل ملاحظهای شمار این افراد را افزایش داده و مانع پیشرفت در زمینه مبارزه با فقر و ایجاد امنیت غذایی خواهد شد.
در حال حاضر هیچ بحران قابل توجهی در "تولید" غذا در جهان وجود ندارد، اما گستردگی فقر در برخی مناطق جهان، بازتاب یک بحران عمیق اقتصاد عمومی است، بحرانی با ابعاد قوی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی. حدود یک میلیارد در جهان گرسنه داریم و بیش از یک میلیارد دارای سوءتغذیه هستند. در هر کشوری فقر بیشتر باشد گرسنگی هم بیشتر میشود. گزارش 2012 فائو حاکی از آن است حدود 600 میلیون از این 1 میلیارد گرسنه در منطقه آسیا - اقیانوسیه زندگی میکنند. بهنظر من صورت مسئله کاملاً روشن و گویا است. گرسنگی در جهان وجود دارد و برای رفع این معضل جهانی باید مواد غذایی که کامل و کافی است، بهصورت عادلانه در کشورهای در حال توسعه توزیع شود.
برخی از محققان و تئوریسینها معتقدند که برای رفع گرسنگی در جهان باید میزان تولید محصولات غذایی را افزایش داد. این سادهترین راه است، اما راه درست و معقولی نیست. اگر تولیدات کشاورزی و دامداری را افزایش دهیم و این افزایش بیرویه و افسارگسیخته باشد، باعث افزایش بیشتر گازهای گلخانهای میشود. تا به امروز دو میلیون و 500 هزار هکتار جنگل بهطور کامل از بین رفته و اگر با همین سرعت به نابودی جنگلها اقدام کنیم در آینده نزدیک جهانی عاری از سلامت خواهیم داشت نه جهانی عاری از آلودگی!
فائو گزارش میدهد که مدرنیزاسیون کشاورزی و گذار تغذیهای و جمعیتی، انسانها را برای تأمین غذای خود، بیشتر از پیش، به تعداد محدودتری از گونههای زیستی وابسته کرده است. طی یک قرن گذشته، حدود سهچهارم تنوع زیستی در محصولات کشاورزی از بین رفته است. از ششهزار و 300 گونه حیوانی، یکهزار و 350 نوع در معرض خطر بوده یا منقرض شدهاند. در حال حاضر مردم دنیا 90 درصد نیازهای خود به فرآوردههای حیوانی را از 14 نوع پستاندار و پرنده و 50 درصد از نیاز به فرآوردهای گیاهی را تنها از چهار گونه گیاهی (گندم، ذرت، برنج و سیبزمینی) تأمین میکنند.
تاکنون سه میلیون و 400 هزار هکتار زمین زراعی بهعلت فرسایش خاک از بین رفته و دیگر قابل کشت نیست. این آمار و بسیاری آمارهای دیگر نشان میدهد که افزایش تولید مواد غذایی راهکار مناسبی نیست. شاید و صد البته شاید در کوتاهمدت این راه حل مناسب بهنظر برسد، اما در طولانیمدت، آسیبهای زیستمحیطی آن بسیار بسیار بیشتر از گرسنگی، انسان و تمدن انسانی را به نیستی میکشاند.
عواملی از قبیل افزایش شهرنشینی، از بین رفتن جنگلها، آلودگی محیط و تغییر کاربری زمینهای کشاورزی تنوع زیستی را تهدید میکنند و از طرف دیگر ایمنی زیستی ( Biosafety ) یعنی حمل و نقل سالم، نگهداری سالم و مصرف سالم مواد غذایی نیز تنوع زیستی را تحت تأثیر قرار میدهد.
مشکل در افزایش تولید مواد غذایی نیست، مشکل در توزیع نابرابر آن است. اگر قرار باشد با افزایش تولید مواد غذایی گرسنگی از بین رود، باید تمامی سطوحی که بر روی کره زمین به هر شکل و نوعی قابل کشت و زرع است زیر کشت برود. این کار نه تنها قابل قبول نیست، بلکه قابل اجرا هم نیست.
هیچ نظام اقتصادی نمیتواند بدون حمایت از نظامهای بومشناختی (منابع زنده و غیرزنده و روابط متقابل بین آنها) به حیات خود ادامه دهد. فائو در سال ٢٠١١ درباره ضایعات و اتلاف مواد غذایی گزارشی منتشر کرده که نشان میدهد در جهان تقریباً یکسوم مواد غذایی تولیدشده در زنجیره عرضه از ابتدای تولید تا مصرف انسان به هدر رفته که در حدود ١,٣ میلیارد تن در سال است. به عبارتی این میزان تولید به زباله مواد غذایی تبدیل شده است.
آیا منشاء گرسنگی در جهان معاصر واقعی است؟
اگر مواد غذایی به مقدار کافی در جهان وجود دارد، اما بهطور عادلانه و مساوی توزیع نمیشود، پس منشاء گرسنگی در جهان واقعی نیست! اما گرسنگی در جهان وجود دارد. با اقدامات مناسب در فرهنگ مصرف میتوان هم جمیعت در حال رشد را تغذیه و هم اقیانوسها، جنگلها، مراتع و سایر اکوسیستمها را حفظ کرد.
بر اساس آمار فائو 3,1 میلیارد تن مواد غذایی به دور ریخته میشود. در صورتی که این مقدار مواد غذایی برای 870 میلیون انسان گرسنه (نزدیک به آمار گرسنگان جهان) کافی است. در اروپا و آمریکا سرانه ضایعات مواد غذایی بین 95 تا 115 کیلوگرم است. در آسیا و آفریقا بین شش تا 11 کیلوگرم است. اما کمپانی های غذایی با ترویج فرهنگ مصرف و فردگرایی ویژه اجازه نمیدهند بشر به توزیع مناسب و رفع گرسنگی بیندیشد.
از این رو بهنظر میرسد تلاش کشورها تا به حال جهت رسیدن به شعار اجلاس جهانی سران یعنی "کاهش تعداد گرسنگان به نصف تا سال 2015" کافی نبوده است، اما جهان حمایت از شعار اجلاس سران و شعار روز جهانی غذا یعنی "تنوع زیستی و امنیت غذایی" را جدی نگرفته است. فائو برای 2016 شعار "دانههای مغذی برای آیندهای پایدار" را انتخاب کرد تا هم سلامتی تغذیه و محیط زیست شهرنشینها را مورد توجه و اهمیت قرار دهد و هم این که امکان تولید این دانهها با قیمت مناسب برای تغذیه گرسنگان جهان فراهم شود، اما آیا جهان به اینسو میرود؟
دیدگاه تان را بنویسید