محمد حقانی، عضو شورای اسلامی شهر تهران در گفت و گو با ایانا :
پروندهسازی کثیف در حوزه باغهای تهران/ در چند سال اخیر بیش از 5000 هکتار از باغهای تهران نابود شده است/ نیترات موجود در آب تهران بین 70 تا 200
فاضلاب تهران، منشاء آبیاری محصولات کشاورزی در جنوب تهران است و این امر سلامت غذایی را دچار تهدید جدی برای ساکنان بیش از 10 میلیون نفری این شهر بزرگ کرده است؛ علاوه بر این، در سلامت آب تهران نیز تردید جدی وجود دارد؛ اینها سخنان حقانی عضو شورای اسلامی شهر تهران است. او به صراحت میگوید که در این 10 یا 15 سال اخیر بیش از پنجهزار هکتار از باغهای تهران نابود شده و میزان آب شرب آن نیز که باید 50 باشد بین 70 تا 200 در نوسان است.
وحید اسلامزاده
اشاره: فاضلاب تهران، منشاء آبیاری محصولات کشاورزی در جنوب تهران است و این امر سلامت غذایی را دچار تهدید جدی برای ساکنان بیش از 10 میلیون نفری این شهر بزرگ کرده است؛ علاوه بر این، در سلامت آب تهران نیز تردید جدی وجود دارد؛ اینها سخنان حقانی عضو شورای اسلامی شهر تهران است. او که سابقه طولانی در مطالعه مشکلات شهری دارد معتقد است انتقادها و نگرانیها فقط به شهرداری تهران مربوط نمیشود، بلکه دستگاهها و نهادهای بسیاری هستند که با محیط زیست شهری سروکار دارند. متأسفانه نگاه زیستمحیطی یکی از نگاههای فرعی در برنامههای شهری است. او به صراحت میگوید که در این 10 یا 15 سال اخیر بیش از پنجهزار هکتار از باغهای تهران نابود شده و میزان آب شرب آن نیز که باید 50 باشد بین 70 تا 200 در نوسان است. بهتر است دغدغهها و انتقادات این عضو شورای شهر را از زبان خودش بشنویم:
*************
لطفا شرح مختصری از وظایف کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای اسلامی شهر تهران بفرمایید؟
کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری برای نخستینبار در دوره چهارم شورای اسلامی شهر تهران شکل گرفت و شکلگیری آن نیز تابعی از نگرانیهای فزاینده منتخبان جدید این دوره از شورا بود. در دورههای قبلی اگرچه مسائل زیستمحیطی توسط کمیتهای به همین نام در ذیل کمیسیون اجتماعی و فرهنگی پیگیری میشد، اما تجربه ثابت کرده که حجم چالشها و نگرانیهای مسائل زیستمحیطی به همراه مسائل مرتبط با سلامت شهروندان بهویژه در شهر بزرگی همچون تهران آنقدر فزاینده و قابل توجه هست که یک کمیته با امکانات اندک نتواند بهدرستی از عهده آن برآید.
اگرچه در دوره سوم اعضا این کمیته بهویژه دکتر ابتکار اهتمام جدی در پیگیری و نظارت بر مسائل زیستمحیطی شهر تهران داشتند و به لحاظ کمی و کیفی نیز پرکارترین کمیته دوره سوم معرفی شدهاند، اما پیگیری امور این حوزه و نظارت جدی بر فعالیتهای شهرداری تهران و سایر سازمانها و نهادهای دخیل در اداره شهر میطلبید که کمیسیونی مستقل با اختیارات مشخص شکل بگیرد. گستردگی و حجم بالای مسائل فراروی تهران از یک طرف میطلبید که کمیسیونهای مختلفی با موضوعهای مشخص بهصورت مستقل شکل بگیرند، اما محدودیتهای اداری و مدیریتی موجود در شورای اسلامی شهر تهران نیز باعث شد تا چندین موضوع کلیدی و حیاتی همچون "محیط زیست"، "بهداشت و سلامت"، "ایمنی و مدیریت بحران" و "خدمات شهری" با هم در یک کمیسیون واحد تجمیع شوند و البته امروزه قرابت این موضوعهای متفاوت بهعنوان نقطه قوت کمیسیون مطرح است، زیرا ماهیت مشترک همه این موضوعات سلامت و کیفیت زیست شهری است.
اما مهمترین اهداف کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری را شاید بتوان برنامهریزی برای ارتقای سلامت عمومی در شهر تهران، برنامهریزی برای ارتقا سطح ایمنی و نهادینه کردن فرهنگ ایمنی، صیانت از منابع و میراث طبیعی شهر، گسترش سطح کیفی و کمی خدمات عمومی به شهروندان (مدیریت پسماند، میادین میوه و ترهبار، فروشگاههای شهروند، پارکها و فضاهای سبز شهری و...)، کاهش هزینههای نگهداشت در شهر تهران و برنامهریزی برای محیط زیستی عاری از آلودگیها و همگام با شاخصهای توسعه پایدار دانست.
بر این اساس مهمترین وظایف کمیسیون نظارت بر کیفیت اجرای برنامههای زیستمحیطی، سلامت و خدمات شهری، ارزیابی و نظارت بر حسن اجرای مصوبات شورای اسلامی شهر تهران در حوزههای مورد اشاره، نظارت بر چگونگی تخصیص و هزینهکرد بودجههای مصوب و نیز بسترسازی برای ایجاد نظام مدیریت یکپارچه شهری در حوزه محیط زیست است.
رابطه کمیسیون سلامت و محیط زیست با سازمان حفاظت محیط زیست و کمیسیون کشاورزی و منابع طبیعی مجلس چگونه است؟ آیا با یکدیگر تعامل دارند یا مقابله میکنند؟
نخست باید این نکته را یادآوری کنم که کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران در سطح محلی و محدوده کلانشهر تهران دارای مسئولیت قانونی است و سازمان حفاظت محیط زیست و کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس دهم در سطح ملی دارای مسئولیت هستند و این موضوع باعث شده تا سطح همکاریها و تعاملات میان شورای شهر تهران و این سازمانها و نهادها آن چنان که باید زیاد نباشد اگرچه کمیسیون ما هیچگاه از مسائل کلان نیز غافل نبوده است. بهطور مثال میتوان به همکاری میان شورای اسلامی شهر تهران با مجمع مشورتی کلانشهرها و سازمان حفاظت محیط زیست در سال نخست دوره چهارم اشاره کرد که خروجی آن امضای تفاهمنامه مشترک با سازمان حفاظت محیط زیست کشور بود یا میتوان به دعوت از وزیر جهاد کشاورزی به صحن شورا برای بررسی و تبادل نظر درباره نگرانیهای مشترک اشاره کرد.
فاضلاب تهران، منشاء آبیاری محصولات کشاورزی در جنوب تهران است و این امر سلامت غذایی را دچار تهدید جدی برای ساکنان بیش از 10 میلیون نفری این شهر بزرگ کرده است. درباره کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس نیز چون این کمیسیون تازه شکل گرفته و در دورههای قبلی مسائل زیستمحیطی و منابع طبیعی کشور در چارچوب فراکسیون دنبال میشد هنوز همکاری آن چنانی شکل نگرفته، اما بدونشک این تعامل ایجاد خواهد شد زیرا هر ابزاری که به ما در رسیدن به اهداف متعالیمان کمک کند مورد استفاده قرار خواهیم داد و قطع به یقین همکاری و تعامل پایدار با کمیسیون آب و منابع طبیعی مجلس نیز به واسطه اختیارات قانونی قابل توجه آن منشاء خیر و برکت خواهد بود.
کمیسیون شما درباره حفظ محیط زیست چه وظایفی برای شهروندان و مسئولان شهری برشمرده است؟
کار اصلی کمیسیون ما نظارت بر فعالیتهای اجرایی است که در حوزه سلامت و محیط زیست توسط نهادهای ذیربط و ذیمدخل در اداره شهر صورت میگیرد. در طی این سه سال کوشیدهایم تا میزان تخریب محیط زیست شهر تهران و حریم آن به حداقل ممکن برسد. برای این کارگاه اعضای کمیسیون شخصاً اقدام به پلمپ و بستن صنایع آلاینده کردهاند، گاه پشت تریبون شورا تذکر دادهاند و خیلی از اوقات هم طرحهایی تهیه و تصویب کرده است.
اما درباره بخش نخست پرسش، یک نکته قابل توجه وجود دارد و آن هم این است که عوامل مؤثر بر تخریب محیط زیست بیش از آنکه شهروندان باشند، نهادها و سازمانهای شهری هستند و لذا ما هم با درک این واقعیت کوشیدهایم نظارت مسئولانهای بر مسائل زیستمحیطی شهر داشته باشیم و برای این کار هم بیشتر نیاز داریم تا مسائل و قوانین را برای مسئولان امر یادآوری و بازگو کنیم. تلاش کرده ایم با به جریان انداختن مصوبات و قوانین فراموش شده از حجم تخریب محیط زیست بکاهیم؛ شفافسازی درباره مقررات و قوانین موجود کاری است که شاید بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم.
اگر این قوانین بیرون بیایند و درباره آنها به مردم هم اطلاعرسانی کنیم مسئولان کمتر به خود جرأت میدهند که اقدامی خلاف منافع شهر انجام بدهند. به یاد داشته باشیم جامعهای که مردمانش از نظر مسائل زیستمحیطی آگاه باشند بیش از دیگر جوامع از بخت توسعه پایدار برخوردارند. بهدلیل این عدم شفافسازی چه بسیار مواردی که در بیخ گوش خانههای ما ساخت و سازهایی صورت میگیرد که بهطور مشخص خلاف قوانین و برنامههای تصویب شده است، اما بهدلیل عدم اطلاع از آن اعتراضی شکل نمیگیرد. بهطور مثال در جایی که در طرح تفصیلی فضای سبز یا پارک در نظر گرفته شده مجتمعها و شهرکهایی برپا میشود، اما چون دسترسی به اطلاعات برای شهروندان مقدور نیست؛ لذا واکنشی هم از جانب آنها صورت نمیگیرد و وقتی هم ما اعتراض کنیم با تاریخسازی و نمایشهای آنچنانی فعالیتهای تجاری و اقتصادی خود را توجیه میکنند و مار را مقصر جلوه میدهند. اینکه میگویم تاریخسازی یعنی اینکه مثلاً عکسهایی تهیه میشود که قبلاً اینجا درختی وجود نداشته یا اگر هم وجود داشته در دورههای قبلی قطع شدهاند و با این مستندسازی کثیف راه را برای فروش شهر هموار میکنند.
در کلانشهر تهران آلودگیهای زیستمحیطی گوناگون داریم که زیانهای بسیاری را متوجه شهروندان میکند؛ هم زیانهای جانی و هم اقتصادی. چرا هیچوقت در ایران برای جلوگیری از این زیانها اقدام نمیشود و برنامه پیشبینانه برای این زیانها نداریم؟
اگر بخواهم خلاصه پاسخ دهم شاید باید بگویم بهدلیل آنکه به اشتباه به مسائل زیستمحیطی هم جلوه و رنگ و لعاب سیاسی داده شده است. سیاسی کردن مسائل زیست محیطی نهتنها راه را بر تخریب محیط زیست نمیگیرد که هموار هم میکند. هرجا اعتراضی به تخریب صورت بگیرد آن را اعتراضی سیاسی تعبیر میکنند. این موضوع نه در این دولت که در همه دولتها به همین شکل بوده است. اگرچه باید بگویم ممکن است سیاسیون از محیط زیست سوءاستفاده کنند، اما محیط زیست موضوعی غیرسیاسی و بین نسلی است به همین دلیل هم مقام معظم رهبری در تمام دولتها و ادوار شورای اسلامی شهر تهران مکررا زمینخواری و کوهخواری و تخریب محیط زیست را مورد نکوهش قرار دادهاند و همه را مامور و مکلف به حفظ آن کردهاند.
اینکه امروز هم برای آلودگیهای شهر تهران برنامه جامعی وجود ندارد از یکسو بهدلیل همان سیاسی شدن مسئله است و از سوی دیگر بهدلیل فقدان نظام یکپارچه مدیریت زیستمحیطی است. الان مسائل زیستمحیطی شهر چندپارچه شده و هر بخش از آن در دست یک نهاد خاص است و جالب آن که هیچکس هم مسئولیت نمیپذیرد.
فقدان نظام برنامهریزی جامع زیستمحیطی هم ریشه در همین موضوع دارد و تا زمانی که تکلیف این موضوع روشن نشود حتی برنامهای هم اگر تصویب شود اجرایی نخواهد شد.
چرا مسئولان شهرداری و برخی از اعضای شورا این همه به صحبتهای شما حساسند؟ از اینکه این همه آماج حملات قرار میگیرید نارحت نیستید؟
نه، من اصلاً ناراحت نیستم؛ زیرا برای دفاع از ارزشهایی که به آن معتقدم مورد اتهام و هجمه قرار میگیرم و این هم بهدلیل اشتباهی است که همکاران من در شورا و شهرداری دچار آن شده و متأسفانه متوجه آن هم نیستند. من دغدغه محیط زیست تهران را دارم و آنها گاه دغدغههای سیاسیشان بیشتر از مسائل زیستمحیطی است. این است که هرگاه من حرفی را در دفاع از شهروندان یا محیط زیست شهر بزنم به جای پاسخ به پرسش یا دغدغه من، من را متهم به سیاسیکاری میکنند؛ این توهم سیاسی باعث شده تا گاهی هزینههای کارها و فعالیتها و اقدامات اشتباه مسئولان را شهر و شهروندانش بدهند. البته این را هم بگویم که تخریب محیط زیست شهر با هدف سیاسی نیست، بلکه با هدف اقتصدی و کسب منافع مادی است، اما توجیه آن با ابزارهای سیاسی صورت میگیرد. خوشبختانه امروز خیلی از مردم متوجه شدهاند که واقعیت از چه قرار است.
شما که این همه دغدغه زیستمحیطی دارید محیط زیست پایدار از نظر شما دارای چه ویژگیها و مشخصاتی است؟
مفهوم توسعه پایدار و ابعاد آن که حفظ محیط زیست یکی از آنها است، ازجمله مفاهیم جدیدی است که بحثهای فراوانی رادر سطح جهان به وجود آورده است. امروزه دیگر توسعه یافتگی جوامع را صرفاً با پیشرفتهای اقتصادی ارزیابی نمیکنند بلکه میزان پایبندی جوامع به مسائل زیست محیطی و رعایت اصول توسعه پایدار ازجمله معیارهای ارزیابی توسعهیافتگی آنها محسوب میشود.
محیط زیست پایدار محیطی است که امکان زیست باشرافت و کامل را برای تمام نسلهای بشر فراهم میکند بدون آنکه گونههای گیاهی و جانوری و اکوسیستم آن در معرض تخریب یا تغییر قرار بگیرند. به یاد داشته باشیم بسیاری از گرفتاریهای امروز ما در شهرها حاصل تخریب و تغییری است که در محیطهای شهریمان بهوجود آوردهایم؛ امروزه زمان در معادلات زیستمحیطی رنگ باخته و نتیجه تخریبها و از بین بردن باغها و فضاهای سبز و تغییر کاربریها در کمتر از یک نسل و بلکه کمتر از یک دهه خود را آشکار میکند. سیلهای گاه و بیگاه رود درههای شهر تهران معلول تغییر کاربری و تجاوز به حریم آنها است. بخش قابل توجهی از آلودگیهای شهر تهران حاصل فعالیت معادن و کارگاههای تولید شن و ماسه در جنوب تهران است. افزایش مرگ و میر و میزان مراجعه به بهشتزهرا و پایین آمدن سن ایست قلبی و بیماریهای تنفسی معلول فعالیتهای مخرب ما در محیط زیست شهرمان است. محیط زیست پایدار محیطی است که در آن برای تمام شهروندان بهطور عادلانه امکان دسترسی به فضاهای سبز، آب قابل شرب، هوای پاکیزه و چشمانداز طبیعی مناسب فراهم باشد. محیطی است که همانطور که حقوق انسانها محترم شمرده میشود، حقوق گیاهان و جانوران و منابع طبیعی نیز محترم شمرده شود.
درباره باغهای تهران بفرمایید. با توجه به انواع آلودگیهایی که در تهران با آنها روبهرو هستیم، آیا برای حفظ باغها در تهران انگیزه و برنامهای وجود دارد. آیا فضای سبز و گل و گلکاری مهم است یا درخت و درختکاری؟
در گذشته من معاون شهرداری بودم و بیگانه با مسائل شهری و شهرداری نیستم. بیش از 40 سال است که در این حوزه کار میکنم. گرایش تحصیلیام هم درباره شهر است. واقعیت این است که تهران روزبهروز وضعیت زیستمحیطیاش بحرانیتر میشود. روزبهروز ظرفیتهای زیستمحیطی آن کاسته میشود. هر روز از گرده این شهر بیش از ظرفیتش کار میکشیم.
حال چرا این کار را میکنیم دلایل متفاوتی دارد. در سال 1376 اعلام شد که ظرفیت زیستمحیطی تهران تمام شده است. آن سال با جمعیت هفت میلیونی این هشدار داده شد. طرحهای جامع و تفصیلی نخست و دوم تهران روی چهار یا پنج میلیون نفر پیشبینی شده بود. جمعیت و تودهگذاری جمعیت بر چه اساسی تعیین میشود؟ بر اساس توان زیستمحیطی یک شهر. مسائل زیستمحیطی شهر تهران را کارشناسان تجزیه و تحلیل کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که جمعیت تهران باید چهار یا پنج میلیون نفر باشد، اما در طرحهای بعد این رقم را به هفت میلیون رساندند. اما الان جمعیت تهران حدود دو برابر از آخرین ظرفیت آن شده است.
تهران یک کلانشهر است و دارای حریمهای بسیاری است. بسیاری از مسائل و مصائبی که بر تهران تحمیل میشود از حریمهای آن است. در صورتی که حریم باید پوسته محافظتی شهر باشد، اما در تهران این حریمها خود مشکل و معضل اساسی تهران شدهاند و متأسفانه اینکه به این حریم اصلاً توجهی نمیشود، هیچ برنامهای هم برای سامان دادن به حریمهای شهر تهران وجود ندارد. امروز حریمهای تهران شدند مناطق شهرداری تهران. این اشتباه بزرگی است. این شهرداریهای کوچک توان مالی ندارند به خاطر همین اجازه ساخت و ساز به آنها داده میشود. این ساخت و سازها هم در حریم شهر تهران و هم در خود شهر تهران یک فاجعه است، از هر نظر و جنبهای که به آن نگاه کنید. امروز حریم شهر تهران از خود شهر تهران مهمتر شده است؛ بنابراین شهر و مطالعات شهری بسیار بسیار گسترده است. تخصصهای مختلفی در این مطالعات سهیم هستند. پرسشهای اساسی این است: تودهگذاری ما چگونه است؟ ساخت و سازهای ما چگونه باید باشد؟ و... دولتها هم مقصر هستند. دولتها تمامی انگیزههای شهرنشینی را در تهران جمع کردهاند. درصورتی که طبق مطالعات شهری باید تودهگذاری و تراکم جمعیت بر اساس ظرفیتهای زیستمحیطی یک شهر انجام شود. تهران هم که بیدر و پیکر و از هر سمت و سویی میتوان به این شهر وارد شد. آیا اگر بر اساس مطالعات و راهبردها و برنامهها حرکت میکردیم، آیا با مشکلات امروز میشدیم. طرحهایی که امروز تهیه میشود یک نقص و ایراد اساسی دارد: نگاه زیستمحیطی، زندگی، مردمداری و ارتقای کیفیت به شهر و شهروندان و زندگی شهری ندارد.
شما مشکلات و مسائل شهر تهران را آسیبشناسی کردید. این آسیبها شناخته شده است. چرا هیچ راهکاری وجود ندارد و اشتباهها سالبهسال تکرار میشود؟
شورای شهر یک دستگاه نظارتی است و شهرداری یک دستگاه اجرایی. ما در جلسات شورا بارها و بارها گفته و تأکید کردهایم که بیایید شهرداری و شورای شهر را از باندبازی سیاسی و جناحبندیهای سیاسی جدا کنید. کار شورا و شهرداری کار تخصصی و فنی است و هیچ ربطی به سیاست روز کشور ندارد. شهرداری برای تمامی شهروندان است با هر گرایش سیاسی. ما نمیتوانیم شهروندانی را که با گرایش سیاسی ما موافق نیستند کنار بگذاریم. اصلاً محیط زیست و آلودگی هوا و غیره چه ربطی به سیاست دارد. اعضای شورای شهر اعتقاد دارند که طرحی در مجلس تصویب شود که کسی که شهردار شد یا عضو شورای شهر شد نمیتواند تا چهار سال برای ریاست جمهوری کاندیدا شود. وقتی سودای رئیس جمهوری شدن در فکر شهردار باشد از خدمت کردن به مردم غافل میشود. وقتی شهردار میخواهد رئیس جمهوری شود کارها را جوری برنامهریزی میکند تا نظر مردم را جلب کند. این دور از وجدان و انصاف کاری است.
آیا در شهرداری انگیزه و عزم و برنامهای برای حفاظت از زیستمحیط شهری وجود دارد؟
نوع نگاه به شهر مهم است. باید ببینیم که مجموعه شهرداری آیا نگاه زیستمحیطی به شهر دارد یا خیر! یکی از مشکلات موجود طرحهایی است که برای شهر مینویسند. در یکی از این طرحها شهر را به چهار قسمت تقسیم کردهاند و یکی از این بخشها فقط با عنوان بخش فضای سبز مطرح شده است. آیا سایر بخشها به فضای سبز نیاز ندارد؟ شهر یک مجموعه است و به آن باید دید کلی داشته باشیم. اجازه میدهند که باغها به برج تبدیل شود. برج سازان میتوانند 70 درصد باغ را تخریب کنند و 30 درصد آن را نگه دارند. اما به مرور آن 30 درصد هم از بین میرود. طرحی به شورا ارائه دادیم و هفت یا هشت ماهی هم میشود که پیگیر هستیم به نام: "صیانت از باغهای تهران". متأسفانه طرحهای تفصیلی ارائهشده به شورا ایراد دارد و در صدد اصلاح آنها هستیم. در این 10 یا 15 سال اخیر بیش از پنجهزار هکتار از باغهای تهران نابود شده است. چه منطق و استدلالی دارد که درخت 50 یا 60 ساله را با قدرت عظیم اکولوژیکی قطع کنیم و بگوییم که نهال یکساله کاشتهایم. به هیچوجه در شهرداری نگاه زیستمحیطی وجود ندارد. چرا؟ چون عزم فقط بر درآمد و پولسازی است. دیگر در تهران باغ و فضای باز نداریم. شهرداری باید برای خود درآمد پایدار تعریف کند نه از طریق ساخت و سازهای شهری درآمد برای خود بسازد.
آیا آب تهران سالم است؟
شورا به مسئله سلامت آب در تهران نیز وارد شده است. با بازدیدهایی که داشتیم و کارشناسانی که با ما بودند به این نتیجه رسیدیم که آب تهران سالم است. البته کارشناسان ما ایرادهایی وارد کرده بودند و بر خلاف آن سازمان آب و وزارت بهداشت اعلام کردند که آب سالم است. من شخصاً به این جمعبندی نرسیدم که آب تهران سالم باشد. نیترات در آب در حد استاندارد 50 است، اما در تهران نیترات آب از 70 تا 200 در نوسان بوده است. آب تهران از پنج سد تغذیه میشود. این کفاف تهران را نمیدهد. شهرداری 500 حلقه چاه آب دارد که برای فضای سبز استفاده میکند و ربطی به آب شرب تهران ندارد. سازمان هم حدود 500 حلقه چاه آب دارد، ولی تأمین آب تهران یک طرف، سلامت این آب یک طرف، مهمتر از این تخلیه آبهای زیرزمینی تهران است. ببینید آبهای زیرزمینی در لایههای خاک در جریان است. وقتی این آبها را از خاک بیرون میکشیم لایههای خاک به هم میچسبند و به مرور زمان سخت میشوند. این کار دو اشکال اساسی دارد: نخست اینکه وقتی لایههای خاک به هم چسبیده شوند دیگر اجازه نفوذ آب را به خود نمیدهند و به مرور زمان آب به داخل زمین نفوذ نمیکند و خودبهخود سفرههای آبهای زیرزمینی هم خشک میشود. به عبارت دیگر آب در سطح شهر باقی میماند و به زمین نفوذ نمیکند. دوم اینکه وقتی لایههای زمین خشک شد خاک سست میشود و با توجه به بارگذاری ما توسط ساخت و سازها مشکل نشست زمین را داریم. بالاترین نشست زمین در دنیا 30 سانت و در کشور مکزیک است. جالب است بدانید که تهران 36 سانت در سال نشست دارد. بهنظر من باید منتظر فاجعه بزرگی باشیم. فقط می خواهم بگویم که کدام طرح عمرانی و اجرای در شهر تهران با نگاه زیستمحیطی انجام شده است./
دیدگاه تان را بنویسید