در گفتوگو با فروغ بنیهاشم، مشاور وزیر جهاد کشاورزی و مدیرکل دفتر امورزنان روستایی و عشایری مطرح شد:
چشمانداز کلان وضعیت زنان روستایی و عشایری/ تلاش 7200 تسهیلگر زن روستایی و عشایری برای نهادسازی و توسعه اشتغال/ برهم خوردن نظام جنسیتی در روستا
مهاجرت مردان روستا به شهر باعث برهم خوردن توازن جنسیتی شده است، مهاجرت مردان باعث شده تا زنان و حتی دختران جوان، سرپرست خانوار شوند و فشار معیشت اعضای خانواده روی دوش آنان قرار بگیرد. با این همه از آنجا که مالکیت زمینها به نام آنان نیست، کار آنان در جایی ثبت نمیشود و خلق ارزش اضافی بهعنوان درآمد خانوار در جایی محاسبه نمیشود.
خبرنگار خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - فروزان آصفنخعی:
اشاره: مهاجرت مردان روستا به شهر باعث برهم خوردن توازن جنسیتی شده است، مهاجرت مردان باعث شده تا زنان و حتی دختران جوان، سرپرست خانوار شوند و فشار معیشت اعضای خانواده روی دوش آنان قرار بگیرد. با این همه از آنجا که مالکیت زمینها به نام آنان نیست، کار آنان در جایی ثبت نمیشود و خلق ارزش اضافی بهعنوان درآمد خانوار در جایی محاسبه نمیشود. وزارت جهاد کشاورزی از ابتدای سال 1372 با راهاندازی تشکیلات مستقلی بهدنبال آن بوده تا بتواند در حوزه زنان در سه بخش 1- ظرفیتسازی 2- نهادسازی و 3- توسعه اشتغال و کارآفرینی اقدامات عاجلی بهعمل بیاورد. در این باره فروغ بنیهاشم، مشاور وزیر جهاد کشاورزی و مدیرکل دفتر امور زنان روستایی و عشایر در گفتوگو با ایانا چشمانداز کلان وضعیت زنان روستایی و عشایری را ترسیم کرد.
از نظر جغرافیایی توسعهیافتگی و یا عقب نگاه داشته شدگی زنان دارای چه پراکندگی است؟
بر اساس مطالعات انجام شده توسط معاونت امور زنان و خانواده، از نظر پراکندگی جغرافیایی در مناطق شرق و جنوب شرقی کشور، همچنین در استانهای مرزی وضعیت زنان بدتر از سایر بخشها است. اگر چه در استانهای برخوردار هم گروههایی از زنان هستند که از محرومیتهای مختلف رنج میبرند.
در شرایط کنونی مهاجرت مردان به شهر، روی وضعیت زنان در روستا چه تأثیرات عمیقی برجای گذاشته است؟
وضعیت زنان روستایی بهطور کلی تابعی است از وضعیت خانوار روستایی است، با این وجود آن چه موضوع زنان روستایی و عشایری را بهعنوان یک موضوع خاص مطرح میکند و حائز اهمیت و توجه میسازد، موضوع مهاجرت مردان از روستا به شهر، ظهور پدیده زنان سرپرست خانوار (اعم از متأهل ومجرد) است. مهاجرت فزاینده از روستا به شهر باعث کاهش شاخص نسبت جنسی و افزایش تعداد دختران مجرد روستایی شده است. دخترانی که با وجود مجرد بودن، در غیاب مردان خانواده، سرپرستی و مسئولیت اعضای خانوار را به عهده دارند.
مهاجرت در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، در مراحل نخست، انفرادی عمدتاً مردانه است. اگرچه مهاجرتهای انفرادی پس از مدتی تبدیل به مهاجرتهای دائم میشود، اما میتوان با توجه و برنامهریزی برای افرادی که هنوز در روستاها بهسر میبرند از این اتفاق جلوگیری کرد.
در چه صورت میتوانیم به بازگشت افراد مهاجر به روستا امیدوار باشیم؟
اگر درآمد افراد در روستا نسبت به درآمد افرادی که مهاجرت کردهاند اعم از همسران، پدران یا برادران بیشتر باشد قطعاً تمایل به بازگشت افزایش مییابد. بهنظر من با این استراتژی لازم است موضوع زنان روستایی و عشایری در برنامه ششم بهصورت موضوع خاص مورد توجه قرار گیرد. در عین حال اعتقاد ما بر آن است، بازگرداندن افرادی که مهاجرت کردهاند، به روستا به مراتب سختتر از نگه داشتن افرادی است که در حال حاضر در روستا زندگی میکنند؛ بنابراین برنامهریزی برای این گروه با هدف توانمندسازی، بهبود وارتقای سطح زندگی، تمایل به ماندن در روستا را در این افراد افزایش میدهد. بررسیهای مختلف نشان میدهد که مهمترین عامل مهاجرت در حال حاضر کسب شغل و درآمد است. با توجه به محدودیتهای کسب و کار در شهر، کارهای حاشیهای و کمدرآمد و بالا بودن هزینه زندگی در شهر در سالهای اخیر، چنانچه برنامهریزی مناسب، با همه جانبهنگری در زمینه توسعه کسب و کار در روستاها صورت گیرد، احتمال ماندگاری در روستاها وجود دارد.
برای توجه به زنان در حوزه روستایی چه اقدامی صورت گرفته است؟
وزارت جهاد کشاورزی تنها وزارتخانهای است که تشکیلات مستقلی در حوزه زنان روستایی و عشایری دارد. اگرچه در سالهای اخیر بسیاری از دستگاهها به ضرورت برنامهریزی در حوزه زنان پی بردهاند، اما بهدلیل فقدان تشکیلات و نیروهای اجرایی در صف در عمل قادر به انجام این کار نیستند. برای نخستینبار شورای عالی اشتغال یکی از کمیسیونهای تخصصی خود را به موضوع زنان اختصاص داد. وزارت بهداشت هم برنامههای متعددی در زمینه آموزش بیماریهای مشترک انسان و دام دارد که از طریق تفاهمنامه با وزارت جهاد کشاورزی آنها را اجرا میکند. بهطور قطع مشارکت بیشتر زنان در فعالیتهای کشاورزی و در مناطق روستایی باعث شده است که وزارت جهاد کشاورزی از سالهای 70 به این موضوع توجه کند و در 1372 تشکیلاتی با موضوع زنان روستایی و عشایری در اینجا شکل بگیرد.
با این همه فعالیت زنان روستایی چرا در ارزیابیها و آمارهای رسمی گنجانده نمیشود؟ دلیل آن چیست؟
زنان روستایی و عشایری اگرچه فعالیتهای زیادی دارند، اما بهدلیل آن که مالک عوامل تولید و بهویژه زمین و واحدهای تولیدی نیستند و به عبارتی در بخش غیررسمی اقتصاد فعالیت میکنند، اطلاعات دقیقی از کم و کیف مشارکت اقتصادی آنها موجود نیست. در آمارهای کشاورزی تنها آمار آن دسته از زنانی وجود دارد که سرپرست خانوار و مالک زمین هستند. مشخصات سایر افرادی که بهعنوان اعضای کشاورزی خانوادگی فعالیت میکنند تاکنون در هیچ سرشماری وارد نشده است، اما مطالعات موردی که در استانهای خاصی انجام شده و عمدتاً بر اساس نمونهگیری بوده است، نشان میدهد که مشارکت زنان در فعالیتهای مرتبط با امور دام، تولید سبزی و صیفی، فراوری محصولات باغی، دامی و گیاهان دارویی بسیار بیشتر از سایر بخشها است.
آیا آماری وجود دارد که نشان دهد مشارکت زنان در حوزه بهرهبرداری زمین در حال افزایش است یا کاهش؟
مقایسه سرشماری سال 85 و 90 نشان میدهد که تعداد بهرهبرداران زن طی پنج سال بیش از 25 درصد افزایش یافته است، حال آن که تعداد بهرهبرداران مرد در همین دوره زمانی تنها دو دهم درصد افزایش داشته است. اگرچه این ارقام گویای مشارکت اقتصادی زنان روستایی و عشایری نیست، اما نشاندهنده افزایش مشارکت آنها است. مطالعات موردی نشان میدهند که در زمینه بازاریابی و فروش، زنان چندان فعال نیستند. در سایر حوزهها بهویژه فراوری، حضور چشمگیری دارند.
فعالیت زنان بیشتر در چه نوع نظام زراعی معنا میدهد؟
زنان چه زمانی که بهصورت مستقل کار میکنند و چه زمانی که بهعنوان عضوی از اعضای کشاورزی خانوادگی در کنار سایر افراد خانواده مشغول به کار هستند، عمدتاً در نظامهای زراعی خرد فعالیت و کسب و کارهای کوچک راهاندازی میکنند.
این نوع از فعالیتهای زنان دارای چه خصوصیات و مزیتهایی هستند؟
این نوع کشت و کار و کسب و کار چند ویژگی دارد که شایان توجه است:
- کاربر است. عمده کارهای آن بهصورت دستی و با مهارتهای انسانی انجام میشود. بر خلاف کارهای بزرگ که معمولاً مکانیزه است و با ماشین انجام میشود.
- کمهزینه است. استفاده کمتر از ماشین و تکنولوژیهای پیچیده باعث کاهش هزینه میشود. راهاندازی کسب و کارهایی که با محوریت زنان انجام میشود، سرمایه اولیه زیادی نمیخواهد. با پولهای کم هم میتوان کسب و کارهای آبرومند راهاندازی کرد.
- مبتنی بر مشارکت مردم و بهصورت گروهی است. فعالیتهای کاربر طبیعتاً مشارکت مردم را بهدنبال دارد.
- نیازمند دانش و مهارتهای فردی است. افرادی که درگیر این نوع از فعالیتها هستند، ممکن است تحصیلات عالیه نداشته باشند، اما به لحاظ تجربی افراد کارآزموده و ماهر هستند.
- روشهای استفاده شده در فرایند تولید وفراوری، کمتر به سلامت تولیدات آسیب میرساند.
بنابراین اگر بخواهیم مزیت نسبی تولیدات زنان روستایی و عشایری را برشماریم میتوانیم به مواردی مانند:
سالم و طبیعی بودن محصولات، مشارکتی بودن، کمهزینه بودن، مبتنی بر امکانات، منابع و مواد اولیه داخلی، بهرهگیری از دانش بومی و تجربی اشاره کنیم.
با توجه به این ویژگیها ملاحظه میشود که برخی از این ویژگیها دقیقاً در راستای پر کردن خلاءهایی است که اقتصاد کشور با آنها روبهرو است: مانند بیکاری، بالا بودن هزینههای تولید، کاربردی نبودن دانش و فنون رایج یا وارداتی بودن دانش و فنون مورد نیاز. در واقع آنچه بهعنوان اقتصاد مقاومتی امروزه درباره آن صحبت و تلاش میکنیم تا سیاستها و برنامههای خود را به این سمت سوق دهیم، در فعالیتهایی که توسط زنان روستایی و عشایری انجام میشود، متبلور شده است. فقط باید این فعالیتها را بشناسیم و برای بهبود آنها برنامهریزی کنیم.
شما در صحبتهای خود به تأسیس تشکیلات مستقل در حوزه زنان روستایی و عشایری در وزارت جهاد کشاورزی اشاره کردید، سیاستهای این تشکیلات در چه بخشهای تدوین شده و بر چه اموری از مسائل زنان تمرکز دارد؟
الزامات توجه به زنان روستایی و عشایری در کنار ظرفیتهایی که در این گروه برای توسعه روستایی و کشاورزی وجود دارد باعث شده تا سیاستهای وزارت جهاد کشاورزی در حوزه زنان روستایی و عشایری در سه بخش تنظیم شود: 1- ظرفیتسازی 2- نهادسازی 3- توسعه اشتغال و کارآفرینی
در راستای تحقق این سیاستها و اجرایی کردن آنها، دفتر امور زنان برنامههای مشخصی دارد. در مورد ظرفیتسازی مهمترین برنامه دفتر، طرح انتخاب، آموزش و حمایت از زنان تسهیلگر توسعه روستایی و عشایری است. در این باره بیش از هفتهزار زن تسهیلگر توسعه روستایی و حدود 200 زن تسهیلگر عشایری در روستاهای کشور وجود دارند. این افراد گروه هدف برنامههای آموزشی و ترویجی دفتر امور زنان هستند.
در حوزه نهادسازی، مهمترین پروژه دفتر، توسعه و تجهیز صندوقهای اعتبار خرد روستایی و عشایری است و در زمینه توسعه اشتغال و کارآفرینی، این دفتر توسعه آموزشهای فنی - حرفهای، آموزشهای کارآفرینی و توسعه کسب و کارهای خرد و کوچک، مشاورههای فنی و بازاریابی به خوشههای شغلی را در برنامه خود دارد.
علاوه بر این، دفتر امور زنان با شناسایی فعالیتهای درآمدزا با مد نظر قرار دادن آموزشهای مرتبط با تکمیل زنجیره تولید، به افزایش درآمد خانوار روستایی کمک میکند. نمونه این نوع فعالیت در نوغانداری مشهود است. بیشترین درآمد وارزش افزوده نوغانداری در فرایند تکمیل زنجیره تولید و تبدیل پیله به نخ ابریشم و نخ به پارچه یا فرش است. فعال شدن این بخش به توسعه صنایع خرد و خانگی و افزایش درآمد روستاییان کمک شایانی میکند، اما تاکنون برنامه مدونی برای حمایت از این طرح وجود نداشته است. در حال حاضر فعالیتهای خوبی از سوی مرکز نوغانداری و سازمان میراث فرهنگی شروع شده که امیدواریم با همکاری آنها بتوانیم این موضوع را به سرانجام برسانیم.
اما آیا دفتر امور زنان بهتنهایی میتواند این سه هدف اساسی را محقق سازد؟ بهنظر میآید همکاریهای میانبخشی و میاندستگاهی در این زمینه میتواند به اهداف توانمندسازی زنان مدد برساند؟
دفتر امور زنان چون با رویکرد نتیجه محور، و هدفمند، زنان روستایی و عشایری را تحت پوشش برنامههای خود قرار میدهد، تأثیر اقتصادی - اجتماعی قابل توجهی در افزایش درآمد، توسعه اشتغال و بهبود معیشت خانوار روستایی و عشایری دارد، اما بسیاری از فعالیتها چند وجهی است و نیازمند حمایت بخشهای مختلف است. بهعنوان مثال در مورد کد بهداشتی که برای بازاریابی و عرضه محصولات زنان بسیار مهم است، همکاری وزارت بهداشت لازم است. برای ارائه تسهیلات و اعتبارات کوچک به زنان روستایی و عشایری در راهاندازی کسب و کارهای خرد، مساعدت بانکها الزامی است. رویکرد فرایندی و تکمیل زنجیره تولید درباره بیشتر محصولات نیازمند همکاری و مشارکت بیندستگاهی است./
D-950513-01
دیدگاه تان را بنویسید