Iranian Agriculture News Agency

ایانا گزارش می‌دهد:

بررسی وضعیت سن و سواد بهره‌برداران کشاورزی/ آمارها نگران‌کننده است

نگاهی آماری به وضعیت سواد بهره‌برداران در سراسر کشور نشان می‌دهد که اولاً هرچه تعداد کشاورزان یک استان بیشتر باشد، به تناسب آن، درصد افراد بی‌سواد نیز بالاتر خواهد رفت، اما به‌طور تقریبی و با یک حساب سرانگشتی، این مسئله پربیراه نیست که حدود 25 تا 30 درصد از بهره‌برداران هر استان، نه‌تنها از تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی بی‌بهره هستند، بلکه حتی در مقاطع اولیه و ابتدایی نیز آموزش ندیده‌اند.

بررسی وضعیت سن و سواد بهره‌برداران کشاورزی/ آمارها نگران‌کننده است


خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - وحید زندی‌فخر:

شاید هیچ رشته یا بخشی از اقتصاد به اندازه کشاورزی، نیاز به بازتعریف مسئله آموزش و ارتقای دانش فنی و تئوری نداشته باشد. اتفاقاً یکی از مهم‌ترین دلایلی که توانایی این بخش را تقلیل داده و قدرت چانه‌زنی برای دفاع از حقوق واقعی را از بهره‌برداران می‌گیرد، همین موضوع است. نگاهی آماری به وضعیت سواد بهره‌برداران در سراسر کشور نشان می‌دهد که اولاً هرچه تعداد کشاورزان یک استان بیشتر باشد، به تناسب آن، درصد افراد بی‌سواد نیز بالاتر خواهد رفت، اما به‌طور تقریبی و با یک حساب سرانگشتی، این مسئله پربیراه نیست که حدود 25 تا 30 درصد از بهره‌برداران هر استان، نه‌تنها از تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی بی‌بهره هستند، بلکه حتی در مقاطع اولیه و ابتدایی نیز آموزش ندیده‌اند.

طبق آخرین گزارش مرکز آمار ایران، از بیش از چهار میلیون بهره‌برداری که در کشور فعالیت می‌کنند، بیش از یک میلیون و 300 هزار نفرشان کمترین بهره‌ای از سواد نداشته و تنها به آموزه‌هایی اکتفا کرده‌اند که سینه به سینه از اجدادشان درباره تولید محصول به آنها ارث رسیده است. البته از دو میلیون و 630 هزار نفری که به‌عنوان کشاورزان باسواد شناخته می‌شوند، فقط 208 هزار نفر از تحصیلات دانشگاهی برخوردارند و بقیه در نهایت تا مقاطع دیپلم و پیش‌دانشگاهی پیش رفته‌اند.

آمارها نشان می‌دهد که خراسان رضوی با 337 هزار کشاورز، بیشترین تعداد فعالان را در خود جای داده و پس از آن مازندران با 322 هزار نفر و گیلان با 304 هزار نفر به ترتیب در رتبه‌های بعدی قرار دارند. استان قم با 11 هزار کشاورز، جزو مناطقی است که کمترین بهره‌بردار در آن زندگی می‌کند، اما با این حال دوهزار و 500 کشاورز بی‌سواد دارد. حتی استان تهران که به لحاظ برخورداری از امکانات آموزشی سرآمد استان‌های دیگر کشور تلقی می‌شود، با وجود 22 هزار و 800 بهره‌بردار، آمار هفت‌هزار و 500 کشاورز بی‌سواد را به ثبت رسانده است. این تعداد برای استان خراسان رضوی 98 هزار نفر بوده و به این ترتیب، استانی که بالاترین درصد بهره‌بردار را در خود جای داده، از بیشترین درصد بی‌سوادان نیز برخوردار است.

باورپذیر بودن این مسئله کمی دشوار است، اما 434 نفر از کشاورزان کشور سنی کمتر از 15 سال دارند که 88 نفر از آنها تا به حال رنگ مدرسه را به خود ندیده‌اند. این آمار در جایی به نقطه عطف نزدیک می‌شود که نشان می‌دهد بیش از 175 هزار نفر از کشاورزان، مرز 80 سالگی را رد کرده‌اند که 140 هزار نفرشان بهره‌ای از سواد نبرده‌اند.

میزان تحصیلات دانشگاهی در یک بخش بزرگ از اقتصاد، می‌تواند معیاری برای ارزیابی بهره‌وری و اندازه‌گیری راندمان تولید باشد. به این ترتیب، هر چه تعداد دانشگاه رفته‌های فعالان افزایش یابد، به همان نسبت، استفاده از تکنولوژی و دانش روز سیر صعودی یافته و در نهایت برآیند آن به سودآوری بیشتر خواهد انجامید. در این راستا آمارها وضعیت مطلوبی را برای کشاورزی به نمایش نمی‌گذارند؛ زیرا همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، از 208 هزار بهره‌بردار دانشگاه رفته، تنها 31 هزار نفرشان از رشته‌های مرتبط کشاورزی دانش‌آموخته شده‌اند، این در حالی است که بیش از 177 هزار نفر، تحصیلات غیر مرتبط دارند. اینکه چرا با وجود موج عظیم دانش‌آموختگان کشاورزی در سال، بیشتر آنها یا بیکار هستند و یا در رشته‌های دیگر فعالیت می‌کنند، جای بسی تأمل دارد. جالب‌تر اینکه تعداد رشته‌های غیرمرتبط، تقریباً شش برابر رشته‌های مرتبط است. آنگاه از طرف دیگر، بیش از یک میلیون و 300 هزار نفر بهره‌بردار، مدرک مقطع دبستانی را نیز ندارند!

به هر حال، بیشترین تعداد بهره‌برداران بی‌سواد در گروه سنی 60 تا 64 سال قرار داشته، اما اکثریت کشاورزان با‌سواد با 386 هزار نفر، گروه سنی 45 تا 49 سال را تشکیل می‌دهند. در سنین 80 سال و بیشتر، 235 نفر تحصیلات دانشگاهی مرتبط و یک‌هزار و 500 نفر تحصیلات غیرمرتبط دارند.

جالب توجه است که فقط مساحت اراضی چهار نفر از بهره‌برداران بی‌سواد کشور، از دوهزار هکتار تجاوز می‌کند که این مقدار در گروه باسوادها به 19 نفر می‌رسد. نگاهی به جدول تقسیم‌بندی بهره‌برداران بر حسب وسعت اراضی‌شان نشان می‌دهد که هرچه مساحت افزایش می‌یابد، در مقابل تعداد کشاورزان کمتر می‌شود. به‌عنوان مثال، اراضی کمتر از پنج هکتار، بیش از 813 هزار نفر از بهره‌برداران بی‌سواد و یک میلیون و 687 هزار نفر باسواد را در خود جای داده است، اما این عدد برای اراضی 20 تا 50 هکتار، در گروه بی‌سوادها به 45 هزار نفر و در ردیف باسوادها به 82 هزار نفر تقلیل می‌یابد. جالب است بدانید بهره‌بردار باسوادی که از تحصیلات دانشگاهی مرتبط برخوردار بوده و زمینی به بزرگی دوهزار هکتار داشته باشد، وجود ندارد. اما پنج نفر از دانش‌آموختگان غیرمرتبط با کشاورزی، از این موقعیت بهره می‌برند و زمین‌های‌شان از دوهزار هکتار به بالا است.

این وضعیت آماری برای بخش بزرگی مانند کشاورزی که وظیفه امنیت غذایی را بر عهده داشته و راه استقلال کشور را هموار می‌کند، شایسته و درخور نیست. ضمن اینکه همچنان سایه سنگین نظام خرده مالکی، چیرگی خود را بر اراضی کشور حفظ کرده و کماکان، مانعی بزرگ برای پیشرفت مکانیزاسیون و به‌روز شدن کشاورزی است؛ زمین‌های کوچکی که بخش قابل توجهی از بهره‌برداران بی‌سواد را در خود جای داده است./

V-950515-01

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید