Iranian Agriculture News Agency

یادداشت استاد اسماعیل شهبازی برای ایانا درباره بازاندیشی در راه 100 ساله ترویج

پژوهش و تحقیقات، نه فقط برای تولید!

آیا امروزه، بررسی و تحقیق و مطالعه و پژوهش در مراکز و مؤسسه‌ها و نهادهای کشاورزی و منابع طبیعی باید فقط متمرکز بر افزایش "تولید" در محصولات کشاورزی باشد یا باید لزوماً و قطعاً و همزمان، در جهت و بر مبنای هدایت و حمایت از "شخص تولیدکننده" محصولات کشاورزی هم باشد؟

پژوهش و تحقیقات، نه فقط برای تولید!


دکتر اسماعیل شهبازی - استاد دانشگاه شهیدبهشتی پردیس یک

آیا امروزه، بررسی و تحقیق و مطالعه و پژوهش در مراکز و مؤسسه‌ها و نهادهای کشاورزی و منابع طبیعی باید فقط متمرکز بر افزایش "تولید" در محصولات کشاورزی باشد یا باید لزوماً و قطعاً و همزمان، در جهت و بر مبنای هدایت و حمایت از "شخص تولیدکننده" محصولات کشاورزی هم باشد؟

از حدود 80 سال پیش، به همت نهادهای تحقیقات و آموزش و ترویج کشاورزی کشور و پشتیبانی ارگان‌های فنی و تشکل‌های تعاونی و منابع اعتباری و در نتیجه مددجویی از فناوری‌های نوپدید برای به‌کارگیری راه و روش‌های جدید و مناسب در جهت کاربرد مواد شیمیایی و استفاده از وسایل و ماشین‌آلات نوظهور و در عین حال، دسترسی آزاد بهره‌برداران به منابع و سرچشمه‌های آبی نسبتاً فراوان، بخش کشاورزی کشور به‌طور اعم از افزایش کمی وکیفی قابل ملاحظه‌ای در تولید محصولات و فراورده‌های کشاورزی بهره‌مند شده است و بدین مناسبت، تقدیر و تشکر تقدیم به هزاران محقق و مربی و مروجانی که در این "نهضت خاموش"، راهنما و مشکل‌گشای میلیون‌ها کشاورز و باغدار و دامدار و اقشار روستایی و عشایری در سرتاسر کشور بودند و هستند.

این تحولات بر اساس هدف‌گذاری‌های روز به‌منظور افزایش کمی و کیفی محصولات برای پاسخگویی به نیازمندی‌های روزمره مردم، خواه و ناخواه طی این دوران، باعث افزوده شدن بی حد و حصر مواد شیمیایی به محیط زیست طبیعی شده و همچنان که باعث تأثیرگذاری مخرب ادوات و ماشین‌آلات سنگین کشاورزی بر آرایش طبیعی عرصه‌های سرزمینی هم شده است. همزمان با بروز و شیوع این آسیب‌ها، استفاده نامحدود از منابع آب در سفره‌های زیرزمینی و به‌دنبال آنها، باعث تخریب آبخوان‌ها و منابع ارضی و جنگلی و مرتعی و تالابی و در نتیجه، پدیدار شدن عوارض مخرب رانش و لغزش و فرونشست اراضی، تقریباً در کل کشور شده است و همه این دگرگونی‌های ناخواسته، به ناچار تغییرکاربری منابع ارضی کشاورزی را در پی داشته و دارد.

و باز هم مهم‌تر از این‌ها، خروج تدریجی نظام تولید در کشاورزی کشور از صورت‌های "معیشتی" و "سنتی" به روال‌های "تجارتی" و "پیشرفته" و به‌دنبال آن، بروز روزمره مسائل و مشکلات و چالش‌های نوظهور اقتصادی و اجتماعی در امور بازرگانی برای خرید نهاده‌های تولیدی از یک‌سو و تبدیل و توزیع و نگهداشت و فروش محصولات و فراورده‌های کشاورزی در سطوح محلی و ملی و بین‌المللی، و خواه و ناخواه، در رقابت با مولدان غیرایرانی، از سوی دیگر بوده است که همین هم متأسفانه، مسئله "قاچاق" نهاده‌ها و محصولات و فراورده‌های تولیدی کشاورزی از خارج به داخل یا از داخل به خارج از کشور را به جد، پیش آورده و اغلب، تبدیل به مسئله روز مولدان و مسؤلان کشاورزی و بازرگانی کشور شده است.

روال "تجاری‌سازی" در نظام کشاورزی پیشرفته و در جریان مکانیزاسیون و اتوماسیون، به ناچار و درطول زمان، به تدریج کارکشاورزی را از صورت "نیروی کارگرطلبی" به‌صورت "نیروی ماشین‌طلبی" در آورده و باز هم بیشتر و بیشتر در می‌آورد؛ لذا، روزبه‌روز برای کار در مزرعه به نیروهای انسانی کمتر و کمتری نیاز پیدا می‌شود و باعث تراکم نیروهای انسانی بیکار، علاوه بر "سرریز" متعارف جمعیت در روستاها، می‌شود مگر اینکه برای جلوگیری از سیل کشاورزان بیکار، همزمان، اقدام به تأسیس و توسعه صنایع تبدیلی و دستی وکوچک در مناطق روستایی شود.

و به سبب این پدیده و در هر صورت، مناطق روستایی نه‌تنها با افزایش روزافزون روستاییان بیکار، در نتیجه جریان "مکانیزاسیون" و "اتوماسیون" که همزمان، با سرریز طبیعی جمعیت روستا هم روبه‌رو خواهد بود و همین عوارض هم به هر شکل و صورت، مهاجرت به مناطق شهری و شهرک‌ها و حواشی کلان‌شهرها را به‌دنبال داشته و دارد که همین‌ها هم متأسفانه، این‌بار مسائل متعدد اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی ناشی از تحولات روستایی -علاوه بر مسائل اقتصادی و فنی- را مطرح و دامنگیر جامعه بزرگ ساخته و می‌سازد.

و حال با بیان این چکیده، این‌گونه می‌توان گفت که امروزه نه تنها لازم است که بررسی و تحقیق برای افزایش کمی و کیفی تولید در نظام کشاورزی ایران را می باید ادامه داد، که جداً و همزمان می باید در مقام مطالعه و پژوهش در باب اوضاع و احوال اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی شخص یا به عبارتی کلی‌تر، اشخاص یا همان قشرهای تولیدکننده محصولات و فراورده‌های کشاورزی -یعنی کشاورزان و باغداران و دامداران و... و در مجموع، جوامع روستاییان و عشایری- هم برآمد. که در غیر این صورت، در نتیجه نزدیک به یک قرن تمرکز بر بررسی و تحقیق در جنبه‌های زیست فناوری و "غفلت" سهوی یا عمدی از پرداختن به مطالعات و پژوهش‌های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی -به‌عنوان لازمه استواری و پایداری اشخاص تولیدکننده در صحنه‌های اجرا و عمل- هنوز هم باید شاهد باشیم که بیشتر تولیدکنندگان کشاورزی، به‌رغم برخورداری از افزایش درکمیت و کیفیت تولیدات خود، باز هم متضرر و مقروض دلالان و مدیون میدان‌داران و بدهکار منابع اعتباری و لذا ناراضی و ناخوشنود از تداوم کار کشاورزی و گه‌گاه هم، مصمم به تغییر کاربری و فروش مزرعه و مهاجرت از روستا به شهر و پرداختن به امورسوداگری و دلالی در دیگر زمینه‌ها هستند.

و در این صورت است که می‌توان پرسید: پرداختن نهاد تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی کشور به تداوم "سیر" در یک راه تقریباً صدساله و فقط پیگیری تحقیق و بررسی در زمینه‌های افزایش "تولید" و فراموش و یا واگذار به غیرکردن مطالعه و پژوهش در باب هدایت و حمایت از عوامل و مجریان تولید، یعنی "اشخاص تولیدکننده" محصولات و فراورده‌های کشاورزی در مواجهه با مسائل و مشکلات و چالش‌های پیش روی ایشان در دنیای پر از تلاطم‌های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی، چه وجه و ضرورت و الزامی می‌تواند داشته باشد؟ که این‌گونه بررسی و تحقیق صرفاً زیست‌فناوری را هم شاید بتوان به مثابه: "آب در هاون کوبیدن" تلقی کرد./

M-950711-02

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید