رابطه دولت و مجلس به زبان ساده
شرق ، پوریا عالمی
بابای سوفیا از من خواست رابطه دولت و مجلس را به زبان ساده توضیح بدهم البته با ذکر مثال:
دولت مدرن باشد و مجلس سنتی
اینطوری دولت هر کاری بکند، مجلس یک چوب راست میگذارد لای چرخ دولت.
(مثل اینکه من فکل - کراواتی باشم، اما شما هنوز به سنت پیژاما پایبند باشید و معتقد باشید حتما باید زیر کت و شلوار پیژامای راهراه آبی پوشید آنهم بهطوریکه پاچهاش بیرون بزند. آخرسر باباهه خون به دل دختر و پسر میکند تا این دوتا بههم برسند. آخرش هم داماد از دست بابای دختره خودکشی یا فرار مغزها یا افسردگی حاد میکند، دختره هم از دست باباش دق میکند.
نتیجه
دولت توی هر کاری که شروع میکند بر اثر فشاری که مجلس میآورد کوتاه میآید).
دولت سنتی و مجلس مدرن
اینطوری مجلس هر کاری بکند، دولت ککش هم نمیگزد.
(مثل اینکه من بچه پایینشهر باشم و عاشق یک دختر بالاشهری بشوم. بابای دختره هرچه میگوید پسرم من بهخاطر خودتان میگویم؛ شما دوتا بههم نمیخورید و تو هم پول نداری و درس هم نخواندی و اصلا از پولدارها بدت میآید و به دخترم هم گفتی که ما بیخانواده هستیم، اما پسره میگوید شما نمیفهمید عشق یعنی چی. پسره برای اینکه ثابت کند عشق یعنی چی، دختره را میدزدد و با هم فرار میکنند و سالهایسال در روستایی از گرسنگی و عشق رنج میبرند تا بمیرند.
نتیجه
دولت کار خودش را میکند و مجلس هم یکییکی از صحنه کنار میروند).
دولت سنتی و مجلس سنتی
اوخاوخ. انگار به جای یک میخ و چکش، دوتا چکش داشته باشی که یکیش را بخواهی بهزور فرو کنی تو دیوار.
(این روش درواقع نوعی ازدواج فامیلی است و شاید طرفین خوشحال باشند و بگویند عقد ما را در آسمانها بستهاند، اما اکثر مواقع بچهشان با مشکل به دنیا میآید و با مشکل به زندگیاش ادامه میدهد و با مشکل از دنیا میرود.
نتیجه
به نتیجه و فرزند دولت دهم و مجلسین همزمان آن نگاه کنیم، کافی است).
دولت مدرن و مجلس مدرن
این مدل، مدل قشنگی است منتها منتج به این میشود که هم دولت و هم مجلس دنبال وثیقه مناسب بگردند.
وصیت
سوفیا اگر من را بهعنوان دولتت انتخاب کنی، من به مصوبات و قوانین مجلست تمکین خواهمکرد.
دیدگاه تان را بنویسید