حفظ صنعت چوب به قیمت نابودی جنگل، جنایتی بزرگ
یوسف حسینعلیزاده، کارشناس بازنشسته سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در گزارشی به تحلیل اهمیت جنگلهای ایران پرداخته و تأکید میکند که حفظ این ذخایر ارزشمند باید مقدم بر بهرهبرداری از چوب آنها و اثر جنگل بر اشتغالزایی صنایع چوب باشد.
هر کیلوگرم چوب جنگلی کمتر از 200 تومان در جنگل قیمت دارد. این بها کمتر یا بیشتر از قیمت یک بیسکوییت گندمی در فروشگاه هر محله است. اگر تنها همین واقعیت تلخ را معیار ارزشگذاری و تعامل انسان با بنیانیترین عنصر سازنده جنگل فرض کنیم، آنگاه درمییابیم که برای ریشهیابی عوامل تخریب جنگلهای بیبدیل، تلاشی بیهوده میکنیم. اگرحد اقل ارزش خدمات حیاتی و غیر تجاری هر عضوی از جنگل را مبنای تخمین و تعیین ارزش تجاری آن قرار دهیم آن موقع در ارزشگذاری احتیاط بیشتری به خرج داده و بهراحتی دست به تبر نخواهیم برد و از بانیان فکر و عمل برای حفظ جنگل خواهیم شد.
به گزارش خبرنگار ایانا، چوب علاوه بر ارزشهای زیست محیطی بینظیر، در تاریخ کشور ما به هنرمندان ذوق و توانایی و به معماران و نجاران قدرت طراحی و به کف و سقف و دیوار خانهها گرمی بخشیده است، اما این روزها در کمال ناباوری سرنوشت چوب با سود بیش از 60 درصدی، به گروهی و یا شاید افرادی معدود ختم میشود.
اگرچه چوب فینفسه در میدان تجارت و صنعت همچون آب، اکسیژن و غذا در گروه نیازهای اولیه و حیاتی انسان دستهبندی نمیشود اما در جایگاه فطری خود ستون فقرات ایستایی جنگل و تمام وابستگان به جنگل است از طرفی امروزه آنچنان با معیشت و تأمین نیازهای اولیه بخش قابل توجهی از جامعه گره خورده که اظهار نظر نسبت به اهمیت زنجیره تولید، استحصال، فرآوری، تجارت و مصرف آن چندان ساده نیست.
چوب با وجود پیدایش مواد جایگزین برای خود، در زندگی انسانها جایگاهی شگرف یافته و کانون توجه دانشمندان، کارشناسان، صنعتگران و تاجران ملی و بینالمللی شده و برای مدیریت، خود انسانها را وادار به ایجاد تشکیلات مدیریتی، آموزشی، پژوهشی، تجاری و ارتباطاتی کرده است. صدالبته همسو با این تشکیلات، ارتباطات با نفوذ و اعمال سلیقه در شیب منافع، بیکار نماندهاند، تا جایی که چوب در مقابل سودجویی انسانها، تاب و توان از دست داده و با ورود به ورطه قهقرایی غزل وداع با جنگل میسراید.
منابع چوب
چوب صنعتی و تجاری از نظر منشاء تولید در جنگلهای طبیعی مستعد یا در مزارع زراعت چوب بهعمل میآید. آخرین بازمانده جنگلهای هیرکانی منحصر بهفرد در شمال ایران با مساحت حدود 1.8 میلیون هکتار، ازجمله منابع طبیعی تولید چوب صنعتی و حدود 220 تا حداکثر 350 هزار هکتار مزرعه اختصاصی تولید چوب از مهمترین منابع رسمی و پایدار تولید چوب در ایران هستند. با این توضیح که بنا بر توضیح مسئولان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور تا کنون تنها از یک میلیون هکتار از جنگلهای هیرکانی برداشت چوب انجام میشود. علاوه بر اینها از گذشتهها در حواشی باغها و مزارع کشاورزی بهطور سنتی چوب تولید میشود که عمدتاً از گونههای سریعالرشد و آبدوست هستند. گونه سفید پلت در منطقه صفرابسته آستانه اشرفیه از گونههای نامآشنای ایران است.
کارشناسان علوم جنگل و زراعت چوب، تولید سالانه چوب در جنگلهای هیرکانی را بسته به نوع گونه 3.5 تا چهار مترمکعب در هکتار و در مزارع چوب در شرایط مناسب بهزراعی با توجه به انتخاب گونه مناسب، نوع خاک و وجود آب کافی حداکثر 15 تا 20 متر مکعب در هکتار تخمین میزنند. وجود جنگل های هیرکانی در بخشی از کشوری که با یکسوم بارندگی جهانی و سه برابر تبخیر جهانی، روی نوار خشک زمین قرار گرفته، تعجب همگان را برانگیخته است و از طرفی با علم به شرایط اقلیمی حاکم بر سایر مناطق، موفقیت تمامعیار زراعت چوب در ایران را در هالهای از ابهام قرار داده است. موضوع زراعت چوب بهعنوان گزینه دوم تامین چوب در کشور، نیازمند واکاوی مفصلی است که به قدر وسع در بخشهای بعدی این نوشتار پرداخته خواهد شد.
مردم و دولتهای حاکم ایران در گذشته و حال، بهدرستی میدانستند و میدانند که درختان، هویت جنگل و جنگلها، نماد منابع طبیعی تجدیدشونده و در کلامی جامعتر ابروی طبیعت چهار فصل ایران هستند، اما حال و روزگار طبیعت شاهد این نکته است که بخش ناچیزی از این آگاهی به باور و رفتار مناسب با طبیعت تبدیل شده است.
به گواهی تاریخ، شوق زیستن در ایران زمین، ریشه در تمدنی دارد که با تکیه بر منابع طبیعی، خاصه منابع طبیعی تجدیدشونده (جنگلها، مراتع، آب و خاک و هوا) قد علم کرده و تا به امروز با ارتزاق از این منابع خدادی به حیات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خود پایداری بخشیده است. افزایش چهار برابری جمعیت جهان در قرن بیستم، مصرف آب شیرین را به 9 برابر و مصرف انرژی را به 15 برابر و تولید گاز کربنیک را به 17 برابر رساند و با بروز پدیده گرم شدن زمین و تغییر اقلیم، چالشهای زیستمحیطی بینالمللی همچون کمبود آب شیرین، بیابانزایی، تخریب سرزمین، افزایش روزافزون تقاضا برای انرژی و مواد غذایی، کاهش منابع جنگلی و ذخایر ژنتیکی و تنوع زیستی، تخریب کمی و کیفی آب و هوا و خاک، اکوسیستم شکننده و خشک سرزمین ما را بیش از سایر کشورها تحت تأثیر قرار داد و تأثیرات سوءکمتوجهی به منابع طبیعی تجدید شونده را صدچندان کرده و نگرانیهای جدی را به بار آورده، تا جایی که فرمایشات مقام معظم رهبری در ایام هفته منابع طبیعی بهویژه در اسفندماه سال 1393 انعکاس شفاف و کامل این نگرانیها بوده و ابلاغ سند محیط زیست از طرف معظمله، تکلیف همه قوا و مسئولان در حفاظت، احیاء، توسعه و بهرهبرداری پایدار از این منابع را مشخص کرده است. البته این نه به این معناست که تاکنون این موضوع در سایه غفلت بوده و اقدامی صورت نگرفته است، بلکه بیانگر این نکته است که اگر اقدامات کافی و وافی بودهاند پس ریشه این نگرانیها را در کجا باید جستجو کرد. به اعتقاد کارشناسان در کنار خشک شدن دریاچهها، تالابها، رودخانهها و چاههای آب، شور و قلیایی شدن آبهای زیرزمینی و افزایش بیلان منفی سفرههای زیرزمینی آب، بروز طوفانهای شن و گردوغبار، خشکسالیهای مستمر، فرونشست زمین و تخریب آبخوانها، طغیان آفات و بیماریها، سیل، قطع درختان و درختچهها و بوتههای بیابانی سرآمد همه ناگواریهای زیستمحیطی شناخته شده است.
صنایع چوب و کاغذ از نگاه آمار
با نیمنگاهی گذرا به حاصل شوم تعامل انسان با جنگلها در دنیا و ایران درمییابیم که وحشت کارشناسان از آینده زندگی انسان در کنار دانش و تکنولوژی توسعهیافته اتفاقی نیست. باشد که این وحشت در کشور ما بیثمر نشود و در هر اقدامی ملی و منطقهای جانب حفظ جنگل گرفته شود. پایداری هر چه به جنگل وابسته است مهم است، اما پایداری جنگل مهمتر. در بین امور وابسته به جنگل، حساسیت ایجاد صنایع چوب بیش از هر امری خودنمایی میکند. چرا که خوراک بلاواسطه این صنعت، چوب است. چوب نتیجه رشد و نمو تدریجی درخت است. یکشبه میتوان کارخانه عظیم صنعت چوب را مونتاژ کرد، اما برای تأمین یک اصله درخت مناسب باید سالها انتظار کشید. از 165 میلیون هکتار مساحت کشور 14.3 میلیون هکتار پوشیده از جنگل است. با این توجه که بنا به اقتضاء شرایط جنگلها، فقط میتوان از یک میلیون هکتار از جنگلهای ایران چوب برداشت کرد، هر سال بر تعداد کارخانههای صنعت چوب در گوشه و کنار کشور افزوده میشود.
آمار و اطلاعات بنیان برنامهریزی و برنامهریزی اساسیترین اهرم برای مدیریت در این حوزه است. موهبت ارتباطات و گردش اطلاعات در هر بخشی بهویژه در این بخش زمانی معنا پیدا میکند که آن بخش بتواند با تکیه بر آمار و اطلاعات چگونگی گذشته، حال و آینده را به درستی ترسیم کند. در غیر این صورت مخاطبان خود را از دانایی آماری محروم کرده و خود را در معرض قضاوتهای متنوع خواهد دید.
حال ببینیم با مرور آمار قابل دستیابی صنعت چوب و کاغذ در ایران به چه بینشی میرسیم. آیا عزم جدی برای برقراری تناسب منطقی بین صنایع چوب ایران و منابع تغذیه آنها در کار بوده است یا نه؟
طبق بررسیهای آماری و گزارشهای سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو)، وسعت جنگلهای ایران در دهه 60 برابر با حدود 18 میلیون هکتار بوده که به سادگی و با عدم مدیریت، به حدود 12 میلیون هکتار در دهه 90 رسیده است و باز بر اساس همین گزارشات فائو متأسفانه بر اثر برداشت بیرویه از جنگلها، سالانه حدود یک میلیارد دلار به جنگلهای کشور خسارت وارد میشود.
در بررسی جداول آماری بخش صدور مجوزهای تأسیس صنایع در گزارشهای عملکرد سالیانه وزارت صنعت، معدن و تجارت مشخص میشود که در سالهای 85 تا 94 به تعداد ششهزار و 983 مجوز تحت عنوان "چوب و محصولات چوبی غیر از مبلمان" و چهارهزار و 979 مجوز تحت عنوان "مبلمان و مصنوعات طبقهبندینشده در جای دیگر" و هفتهزار و 236 مجوز تحت عنوان "ساخت کاغذ و محصولات کاغذی" صادر شده است. یعنی در مجموع 19 هزار و 225 مجوز طی 9 سال. قابل ذکر است که مجوزهای سال 91 در این آمار لحاظ نشده است. مضافاً اینکه متأسفانه از آمار مجوزهای صادرشده در سالهای قبل از85 اطلاعی حاصل نشده.
صدور مجوز تأسیس صنعت در سال 94 نسبت به سال 85 در بخش چوب و محصولات چوبی 77.13 درصد و در بخش مبلمان و مصنوعات طبقهبندینشده 59.47 درصد و در بخش ساخت کاغذ 66.04 درصد کاهش نشان میدهد. در جداول آماری فوقالذکر به میزان سرمایهگذاری و اشتغال حاصل از تأسیس صنایع بسنده شده است، در صورتی که انتظار میرفت درباره تأمین مواد اولیه این صنایع و دستگاههای دخیل در صدور مجوزها اشاره میشد. البته شایان ذکر است که یکی از دلایل کاهش صدور مجوزها، مشکلات اقتصادی و رکود حاکم بر صنعت کشور بوده است.
بر اساس همین منابع آماری، وزارت صنعت، معدن و تجارت در سالهای 84 تا 94 در حوزه صنعت چوب و صنایع وابسته به تعداد چهارهزار و 350 پروانه بهرهبرداری صادره کرده که از این تعداد یکهزار و 631 فقره مربوط به بخش چوب و محصولات چوبی، به غیر از مبل و یکهزار و 725 فقره مربوط به ساخت کاغذ و محصولات کاغذی و 994 فقره مربوط به مبلمان و سایر مصنوعات بوده و همچنین از محل پروانههای صادر شده امید به ایجاد 57 هزار و 310 شغل ایجاد شده است.
به استناد گزارش 14 اسفندماه سال 92 انجمن کارفرمایان صنایع چوب ایران، 85 کارخانه روکش کردن اوراق فشرده چوبی با ظرفیت اسمی سالانه نزدیک به 287 میلیون مترمربع (در حال حاضر این آمار به بیش از 200 کارخانه و با سرمایهگذاریهای کلان افزایش یافته) و 24 کارخانه آغشتهسازی روکشهای اوراق فشرده چوبی با ظرفیت اسمی سالانه حدود 459 میلیون مترمربع و 21 کارخانه نئوپانسازی با ظرفیت بیش از یک میلیون مترمکعب و شش کارخانه تولید فیبر امدیاف، با ظرفیت 625 هزار مترمکعب (در حال حاضر به 11 کارخانه افزایش یافته) و دو کارخانه تولید فیبر اچدیاف، با ظرفیت 43 هزار مترمکعب فعال هستند.
شریعتنژاد، قائممقام وقت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در جشنواره منطقهای صنوبر غرب کشور که در سال 87 در کرمانشاه برگزار شد، با اشاره به اینکه از سال 75 تا 87 (در بازه زمانی 12 ساله) شاهد افزایش دو برابری صنایع چوب در کشور بودهایم، گفت : با راهاندازی هشت صنعت چوب دیگر در مجموع 73 صنعت چوب با 58 هزار کارگاه چوببری در کشور فعال خواهند بود.
خبرگزاری مهر در 20 آذرماه 87 در گزارشی تحت عنوان "کمبود ماده اولیه؛ سد توسعه صنایع چوب و کاغذ کشور" درباره آمار صنایع چوب کشور نوشت: بر اساس آمار سال 85 مناطق مرطوب و نیمهمرطوب سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در شمال، 69 واحد بزرگ صنایع روکش و تخته لایه، نئوپان، فیبر، کاغذ و 204 واحد صنایع روکش و تخته لایه کوچک و 58 هزار و 308 واحد کارگاههای درودگری و تولید مصنوعات نجاری با اشتغال 170 هزار نفر در شمال کشور فعالیت دارند.
اسنفدیاری، معاون مدیرکل صنایع شیمیایی و سلولزی وزارت صنعت، معدن و تجارت کشور 13 مردادماه 94 در مصاحبه با خبرگزاری مهر، تعدد واحدهای صنعتی گروه صنایع سلولوزی کشور را ششهزار و ۱۱۹ واحد معادل هفت درصد صنعت کشور بیان کرده است.
بر اساس آمار منتشره از طریق رسانهها و انجمنهای مربوطه، در شهریورماه 95، هماکنون حدود 35 کارخانه بزرگ صنایع چوب با مصرف چوب خام و جنگلی در کشور فعال است که از این میان، 27 کارخانه در شمال و دربطن جنگل قرار داشته، پنج کارخانه در جنوب کشور و سه کارخانه دیگر در اقصینقاط کشور هستند.
بنبست تأمین چوب
در ابتدا مدیریت برداشت چوب از جنگلهای شمال، یکی از اهداف اساسی دانش جنگل و دستگاه اجرایی تلقی میشد، اما اکنون آن رسالت به یک تکلیف بزرگ در مقابل 52 مجری طرحهای جنگلداری مبدل شده است. نه راه به پیش مانده و نه راه به پس. از اصطلاح برداشت بیرویه در اظهارات متولیان منابع طبیعی در گذشته نهچندان دور این گونه استنباط میشد که نگرانی مردم و مسئولان از تخریب جنگل بیربط نبوده است.
برداشت چوب یگانه عامل تخریب جنگل نیست. اگر تخلیه روزانه دو هزار تن زباله و وجود دام و تبدیل اراضی جنگلی و آتشسوزیها را هم به آن اضافه کنیم، آنگاه باور کردن گفته جلالی رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در مورد افزایش آمار رخداد سیل در کشور چندان مشکل نخواهد بود. جلالی گفته است: رخداد سیل در کشور از 183 مورد در دهه 30 تا 40 به یکهزار و 481 مورد در دهه 80 تا 90 رسیده است. البته هیچکس موافق استراحت مطلق جنگل نیست، اما به خاطر استمرار حیات خودمان هم شده باید بین خواستههای خود و توان جنگل توازنی پایدار بر قرار کنیم. به جنگل فرصت بازسازی دهیم تا بتواند پاسخگوی نیازهای متنوع نسل حاضر و آینده باشد. جنگل باید بتواند چشمهها را تغذیه کند. جنگل باید مامن حیات وحش باشد. جنگل باید بتواند به انسانهای خسته شهرها نشاط و بازسازی روح و روان ببخشد. جنگل تاریخ طبیعت ماست. جنگل باید با تولید اکسیژن، هوا را از الودگیها پاک و مصفا کند. همچنانکه نفت در جنوب کشور متعلق به تمام مردم ایران است، جنگلها هم در شمال و غرب و جنوب متعلق به تمام مردم ایران هستند. حتی زیبایی جنگل نیز یک سرمایه محسوب میشود. وضعیت جنگلهای هر کشور شاخصه عریان ارزیابی توسعه یافتگی کشورها است.
به هر حال واقعیت برداشت چوب حتی به مقدار یک چهارم مقدار قبل از سال 92 وجود دارد بنابراین هرچه این مقدار برداشت کمتر شود، آسیبهای اکو سیستم و مشکلات حال و آینده کمتر خواهد بود.
بنا به گزارش خبرگزاری فارس در 23 مهر 94، جلالی رئیس سازمان جنگلها، مراتع و ابخیزداری کشور گفته است: تنها از یک میلیون هکتار از 14.3 میلیون هکتار جنگل کشور برداشت چوب انجام میشود در مابقی جنگلها رویکرد حفاظتی است. وی تأکید کرده بود: برداشت چوب به یک چهارم کاهش پیدا کرده در سالهای گذشته به طور متوسط سالانه دو میلیون متر مکعب از جنگلها برداشت چوب بوده ولی با تصویب دولت در سال 92 هم اکنون به 500 هزار متر مکعب در سال رسیده است.
پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران (iew) در پنجم شهریور 95 اعلام کرد: رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور روز چهارشنبه سوم شهریور در کنفرانس خبری که به مناسبت هفته دولت برگزار شد، گفت: درسال ۹۱ حدود ۸۵۰ هزار مترمکعب از جنگلها بهره برداری چوب انجام میشد و این رقم اکنون به ۵۵۰ هزار متر مکعب رسیده است.
اسفندیاری معاون مدیرکل صنایع شیمیایی و سلولزی وزارت صنعت، معدن و تجارت کشور در مرداد 94 در همایش مجریان طرحهای جنگلداری، با بیان اینکه در سالهای گذشته حدود یک میلیون متر مکعب چوب وارد میکردیم گفت: برداشت چوب از طرح های جنگل داری کشور در سال ۹۲ به ۶۷۰ هزار متر مکعب و در سال 93 به ۵۳۰ هزار مترمکعب رسیده است. وی در بخش دیگری از صحبتهای خود بیان کرد: میزان چوب قابل استحصال از طرحهای جنلگداری ۶۷۰ هزارمتر مکعب بوده است. وی افزود: این درحالی است که چوب وارداتی ۶۶۰ هزار مکعب و در مجموع چوب استحصال شده بیش از چهار میلیون متر مکعب بوده است. این گفته در حالی است که آمار واردات عنوان شده توسط ایشان فقط مربوط به چوب خام، تنه و یا الوار است که بهدلیل گران بودن تقریبا بیش از 99 درصد آن در صنایع غیر از تولید نئوپان و ام دی اف مصرف میشود.
صنعت چوب، پیشرو در تولید ضایعات
در حکایت چوب هم تا میتوانیم بر سر مصرف فریاد بزنیم. اگر در مصرف مواد غذایی 30 تا 35 درصد دور ریز داریم اینجا هم خیلی روسفید نیستیم. ضایعات چوب از مرحله برداشت تا مصرف یک زنجیره کامل است. اگرچه در مرحله برداشت تلاش بر رعایت نکات فنی برداشت برای کاهش ضایعات وجود دارد ولی با قطع یک اصله درخت دو اصله درخت و چند درختچه و نهال در سایه هم فدا میشوند. در هنگام تخلیه از جنگل یا بارگیری بخشی از درختان دچار خسارت میشوند و نهایتا استفاده از تجهیزات نامناسب در فرآوری به تولید محصول بیکیفیت یا کم کیفیت منجر میشود، همه در این موارد ضایعات چوب را افزایش میدهند.
در خصوص فرهنگسازی مصرف چوب اصولا فتیلهایی وجود ندارد که پایین باشد یا بالا. چوب با روح زیبا شناختی انسان مانوس است. امروز تولید مبلمان کاملا چوبی پسندیده نیست از چوب باید به صورت ترکیبی تزئینی استفاده شود. دقت و حساست جواهر سازان در مصرف طلا و سنگهای قیمتی باید به صنعتگران چوب منتقل شود. خلاصه اینکه اگر شما هم در منزلتان حداقل یک دست مبل چوبی و یا درب و پنجره چوبی و یا کتابخانه چوبی دارید در مدیریت مصرف بهینه چوب نقش خواهید داشت.
متخصصین انجمن کارفرمایان صنایع چوب ایران بر این باور هستند که برای تولید هر متر مکعب نئوپان دو مترمکعب چوب معادل حدود1200 کیلوگرم چوب و برای تولید هر متر مکعب فیبر (امدیاف یا اچدیاف) 2.5 متر مکعب چوب معادل حدود 1500 کیلوگرم چوب و برای تولید هر تن کاغذ سه متر مکعب چوب معادل حدو یکهزار و 800 تا دوهزار کیلوگرم چوب لازم است.
قائم مقام سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در سال 87گفته بود: میزان مصرف چوب صنایع کشور پنج میلیون و 700 هزار متر مکعب است که با راه اندازی هشت کارخانه صنعت چوب دیگر، مصرف چوب به 8 میلیون متر مکعب خواهد رسید. وی در همان زمان پیش بینی کرده بود: با وجود فعالیت 58 هزار کارگاه چوب بری، مشکل تامین چوب و افزایش قیمت چوب در آینده پیش خواهد آمد.
جلالی رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در 23 مهر 94به خبرگزاری فارس گفته بود: صنایع سالانه به 6 میلیون متر مکعب چوب نیازدارند که 600 تا 700 هزار متر مکعب آن از طریق واردات تامین شده و مابقی از طریق زراعت چوب و ضایعات باغی تامین میشود. وی ادامه داده بود: در سطح 350 هزار هکتار از اراضی کشور، در مناطقی که مشکل اب وجود ندارد زراعت چوب انجام میشود. این در حالیست که همانطور که در قبل عنوان شد، میزان واردات اعلام شده بهدلیل قیمت بالا فقط جهت امور خاص و درصنایع خاص چوبی استفاده میشود.
جلالی رییس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در اردیبهشت سال 95 نیز در همایش « پایداری جنگل و صنعت » مصرف سالانه چوب کشور را 6.5 میلیون متر مکعب اعلام کرد و گفت: با توجه به واحدهای در حال احداث صنایع چوب تا افق 1404 این میزان مصرف به 13 میلیون متر مکعب خواهد رسید.
انجمن کارفرمایان صنایع چوب ایران در مرداد ماه 95 بدون اشاره به تعداد کارخانجات صنعت چوب و کاغذ در حال کار، چوب مصرفی همین کارخانجات را 3 میلیون 272 هزارو 129 متر مکعب اعلام کرده و 5 میلیون و 161 هزار متر مکعب چوب نیز برای تامین نیاز 19 پروژه توسعه صنایع چوب و کاغذ مطالبه میکند. در نهایت جمع چوب مورد نیاز در مقطع سال 97 را 8 میلیون و 883 هزار و 129 متر مکعب برآورد می کند.
نتیجتا در چنین وضعیتی با توجه به آمارهای اعلام شده فوق، در صورت برداشت فقط 550 هزار متر مکعب چوب از جنگل، مابقی نیاز چوب که حدود 9 میلیون متر مکعب است از چه محلی تامین میشود؟ مگر چه مقدار سر شاخه و سردرختی در سال از باغات قطع میشود ؟ آیا بهطور کل چوب مورد مصرف این دست از کارخانجات که تعهد استفاده از چوب وارداتی را دارند، در آمار گمرک ایران ثبت گردیده است؟
ابوالفضل روغنی مدیرعامل شرکت صنایع و چوب و کاغذ مازندران، نوزدهم اسفند 94 در مصاحبه با خبرگزاری مهر، میزان سرانه مصرف چوب و فرآوردههای آن را در کشور دو دهم مترمکعب بیان کرد و اضافه کرد: این بدان معنی است که نیاز مصرفی کشور به چوب در سال بیش از ۱۴ میلیون مترمکعب است و برای تأمین این نیاز باید به زارعت چوب توجه شود.
البته مصرف چوب در کشور به صنایع چوب و کاغذ ختم نمیشود بر اساس آمار های منتشر شده ساکنان4 هزار روستای موجود در جنگل های شمال و حدودا 40 هزار روستا در سطح جنگلهای خارج از شمال، سالانه هشت میلیون متر مکعب چوب برای تامین سوخت از درختان و درختچههای خشکیده و افتاده جنگلی، درختچه ها و بوته هابرای تولید انرژی روزانه و سایر مصارف استفاده میکنند.
لذا با کمی دقت در آمارهای اعلامی به این نتیجه خواهیم رسید: در صورتی که واقعا 350 هزار هکتار زراعت چوب در کشور وجود داشته باشد (که احتمالاً با بررسی واقعی بعید است) و هر هکتار حدود 15 متر مکعب چوب تامین کند، بنابراین حدود پنج میلیون متر مکعب تولید چوب زراعی خواهیم داشت، پس بقیه چوب مورد نیاز از 10 میلیون متر مکعب چگونه تامین میشود. در این مطلب دو نکته بسیار حائز اهمیت است. اول آنکه برای تامین چوب از طریق زراعت، نیاز به زمانی حدود حداقل پنج تا شش سال برای سریع الرشدترین نوع درخت خواهیم داشت و فواصل زمانی کاشت تا برداشت خالی میماند، مگر سطح کشت را به میلیونها هکتار برسانیم تا بهطور مداوم دوره کاشت تا برداشت طی شود. دوم آنکه با توجه به مشکلات تامین آب، حتی در قسمتهای پر بارش کشور، میزان مصرف آب برای زراعت چوب به هیچ عنوان مقرون به صرفه نخواهد بود زیرا با توجه به میزان آب مورد نیاز برای تولید هر کیلو چوب، میتوان حداقل دو کیلو گندم و یا برنج که مواد اصلی و استراتژیک غذایی است، برداشت کرد. همچنین با توجه به خشکسالیهای اخیر نه تنها سرمایهگذاری در زراعت چوب به ضرر مردم بوده و باید با برنامهریزی دقیق و مدون در جمعآوری آبهای سطحی و سفرههای زیرزمینی بتوانیم در حداقلهای ممکن، مقابل این خشکسالیها بایستیم.
محدودیتهای تولید چوب در ایران
در ابتدا باید مرزهای بین بحث تولید چوب به عنوان ماده بیولوژیک و بحث فرآوری چوب در صنایع چوب را بشناسیم. در عصر فرمانروایی تکنولوزی و سرمایه، شاید صنعت چوب بدون توجه به سایر نیازهای اولیه انسانها، پتانسیل قطع و فرآوری تمام درختان کشور را در ظرف زمانی کوتاه داشته باشد، ولی آیا توان اکولوژیکی کشور هم با توجه به سرشت طبیعی خود حتی تحت مدیریت متعالی و سرمایهگذاری کلان قادر به جایگزینی درختان قطع شده خواهد بود. به نظر آنهایی که حتی آشنایی مختصری با فرآیند تولید چوب در طبیعت دارند، تایید میکنند که در قاموس رشد فیزیولوژیک در طبیعت، واژههای مرسوم بین انسانها از قبیل تند، سریع، مشتری و گرمی بازار، معنا و مفهومی ندارند. با این حساب بخشی از محدودیتهای صنعت چوب در ورای صنعت و اراده انسانهاست. حالا آنکه اگر در آینده بتوان با اصلاح نژادی گونهها، تولید در هر هکتار را افزایش دهیم، با اما و اگرهای فراوان روبروست.
حال صرف نظر از اینکه در گذشته چه بوده و در آینده چه خواهد شد، یکی دیگر از محدودیتها در بحث تولید چوب و نتیجتا حیات صنعت چوب،محدودیت اکولوژیکی است. انسانها از زمینهای در اختیار خود توقعات دیگری هم دارند که هرکدام در جای خود نقش بیبدیل دارند. انسانی که موقعیت خود را از نظر برخورداری شناسایی و ارزیابی نکند بهراحتی تصمیم میگیرد و بهراحتی شکست میخورد. قرار است اقتصاد، اجتماع،سیاست، امنیت و فرهنگ با هم حرکت کنند لذا صنعت چوب نمیتواند از کنار اینها برای خود جاده یکطرفه درست کند. توجه به هشدارهای سایر بخشها و سازگاری با آنها یکی از ماموریتهای صنعت چوب است. وقتیکه رحیم میدانی معاون آب و آبفای وزیر نیرو درگزارش پایان سال آبی 95-94 میگوید: در استان کمبارشی مانند اصفهان، میزان بارش در مقایسه با بلندمدت با کاهش 30 درصدی مواجه شده و به همین دلیل به سختی توانستیم آب را مدیریت کرده و آب شرب مردم را تأمین کنیم و متاسفانه امسال به علت کم آبی کشت پاییزه در اصفهان نخواهیم داشت.و تاکید میکنند گرچه آمار بارشها نسبت به سال گذشته در بیشتر مناطق کشور مثبت بوده است، اما این مسئله به معنای بازگشت کشور به روال عادی نیست ؛ بلکه بر اساس پیش بینیها ما در سالهای آتی دو درجه افزایش دما را در کشور تجربه خواهیم کرد و افزایش این میزان دما را تبخیر بیش از 27 میلیارد متر مکعب آب کشور معنی می کنند. در کنار این یاد آور می شوند: براساس پیش بینیهای دموگرافیگ، در سال 1420 جمعیت کشور به 106 میلیون نفر خواهد رسید که حدود 50 میلیون از این افراد ساکن فلات مرکزی خواهند بود و چنانچه تدابیری برای تأمین آب این مناطق اندیشیده نشود، کشور در بحران شدید آبی فرو خواهد رفت. در هشدار به کسانی که عمدتاً بهدنبال شبهه افکنی در آمار و ارقام هستند، گفت: شبهه افکنی در آمار و ارقام تنها نتیجهای که در برخواهد داشت، عدم کنشگری و انتظار کشیدن برای افزایش خسارتهای ناشی از بحران آب در کشور است و نفعی از این مسأله عاید کشور نخواهد شد.
وقتی جلالی رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور جدول پدیده فرونشست زمین در اثر بهرهبرداری بیرویه از آبخوانها را مطرح میکند.
منطقه | میزان فرونشست | منطقه | میزان فرونشست |
دشت تهران | 17 | قزوین | 24 |
دشت ورامین | 12 | مشهد | 25 |
ساوجبلاغ | 22 | نیشابور | 12 |
کاشمر | 30 | دشت زرند | 25 |
کرمان | 20 | رفسنجان | 30 |
*واحد: سانتیمتر |
همچنین از گفته های قربانعلی خدابخشی مدیر دفتر مطالعات پایه منابع آب شرکت آب منطقهای مازندران، میفهمیم که در کنار120رودخانه اصلی و فرعی که در طول هفت هزار کیلومتر جریان دارند و حدود 460 هزار هکتار از زمینهای کشاورزی و باغی استان را آبیاری میکند باید 85 هزار حلقه چاه دیگر سالانه یک میلیارد مترمکعب آب از دل زمین تخلیه کن تا تا آب مورد نیاز کشاورزی تامین شود. آنگاه کاهش 14سانتی متری سطح ایستایی آب چاههای زمینهای کشاورزی شرق و مرکزی استان مازندران بر نگرانیها میافزاید. استانی که انتظار می رود بتواند سهمی بیشتری در زراعت چوب داشته باشد.
هنوز از انتشار خبر نصب سامانه فروش آب شیرین در گناوه چیزی نگذشته است، هنوز ذائقه مردم برای نوشیدن آب شور عادت نکرده؛ هنوز موازنه قابل قبول بین تخلیه و تغذیه سفرههای آبهای زیر زمینی بر قرار نشده، هنوز خطر نابودی از بیخ گوش 75 درصد از تالابهای کشور نگذشته، هنوز آب خزر به دشتهای استان سمنان نرسیده، هنوز آب خلیج فارس به دشتهای استان مرکزی نرسیده، هنوز لیست شهرهای در آستانه بحران آب شرب بسته نشده، هنوزآثار طرح تعادل بخشی و احیای منابع آب زیر زمینی وزارت نیرو دیده نشده، هنوز تصویر گویای بحران آب در کلانشهرها از جمله تهران هضم نگردیده، هنوز مصرف آب در زراعتهای استراتژیک بهینه نشده، هنوز واقعیت تلخ کمبود بودجه برای اجرای طرحهای آبخیزداری شیرین نشده، هنوز قانون توزیع عادلانه آب به میدان نیامده، هنوز فریاد بحران آب به باورها رسوخ نکرده، هنوز سایه پدیده خشکسالیها از سر کشور کوتاه نشده است. هنوز بهت کارشناسان از افزایش 1.7 برابری شوری آبها به علت افت سطح سفره های آبهای زیر زمینی رفع نشده که در کنار هزاران هنوز دیگر، کارخانجات تولید ام دی اف با ظرفیت تولید روزانه فقط 500 متر مکعب یا 4600 ورق ام دی اف حد اقل پانصد هزار تا یک میلیون لیتر آب بطور روزانه مصرف میکنند که با توجه به تعدد این قبیل کارخانجات و میزان ظرفیت هر یک، میزان آب مصرفی سر به فلک خواهد گذاشت.
هنوز تخریبهای سیل اخیر استان گلستان در خانه و کاشانه مردم شهر و روستا و مزارع کشاوزری سامان نیافته، هنوز از فرسایش دو میلیارد تنی سالانه خاک چیزی کم نشده ؛ هنوز برای جلوگیری از تخلیه زباله در جنگل اقدام موثری بعمل نیامده، هنوز ریشه درختان جنگلی از تبر قاچاقچیان چوب رهایی نیافته، هنوز جوهر خبر مرگ درختان شمشاد جنگلهای هیرکانی و درختان بلوط زاگرس خشک نشده، هنوز ریز گردها از حلقوم مردم دور نشده، هنوز دامن طبیعت از شراره های آتش سوزیهای عمدی و غیر عمدی نجات نیافته، هنوز استراحت جنگل برای بازسازی جنگل اجرایی نشده، هنوز آثار تخریبی اکتشاف و برداشت معادن کاهش نیافته، هنوز روند تبدیل بی مهابای اراضی جنگلی به سایر مصارف کند نشده، هنوزخسارت روزافزون حضور دام در جنگل کاهش نیافته که مجوز تاسیس کارخانه هایی داده می شود که هر یک با قطع 85 اصله درخت سوزنی برگ، به بیانی ملموس تر با 1450 گیلوگرم چوب یک متر مکعب یا 5/9 ورق ام دی اف تولید کند.
در دورانی که حرص قدرطلبی و استیلا بر دیگران دنیا را فرا گرفته و رحم و مروت از دلها کوچ کرده و نان را با خون معاوضه می کنند عقل سلیم اجازه نمی دهد شالیزار و زمین زراعت گندم و علوفه به زراعت چوب تبدیل شود. در عصر نامروتی برای مقاومت می توان با نان و پنیر و با یک پتو شب را سحر کرد و هیچ نیازی را به ام دی اف و مبل و غیره احساس نکرد. خدای نکرده منظور تخطئه و تخریب زراعت چوب و صنعت چوب نیست هدف سوق افکار به سوی الویتهای کشور است.
چه باید کرد؟
در مسئله پایداری جنگل و صنایع، اولویت پایداری با جنگل است و نیازهای صنعت را میتوان با واردات برطرف کرد.
خداکرم جلالی رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور واردات چوب را به منزله واردات آب مجازی میداند و معتقد است واردات هر متر مکعب چوب به منزله واردات هزار متر مکعب آب مجازی است. همچنین وی با توجه به شرایط کم آبی و خشکسالی کشور کشت فرا سرزمینی را توصیه کرده و اعلام میکند دولت از سرمایه گذاران در این زمینه حمایت خواهد کرد. جلالی با اشاره به امکان تامین 10 درصد نیاز چوبی کشور از جنگلها در شرایط کنونی، تاکید کرد: در قضیه پایداری جنگل و صنایع، اولویت پایداری با جنگل است و نیازهای صنعت را می توان با واردات برطرف کرد.
جلالی بیان کرد: در سال 1404 زراعت چوب باید بتواند حدود 9.8 میلیون مترمکعب چوب تولید کند. با یک بررسی اجمالی با توجه به استمرار خشکسالی و سیاست افزایش جمعیت، افزایش نیاز به تامین غذایی و افزایش حساسیتها به بهرهبرداری از جنگلها در سطح ملی و بینالمللی و اجبار به اجرای استراحت جنگل و محدویت های زراعت چوب امکان تامین 9.8 میلیون متر مکعب دور از انتظار بوده و بهینه سازی شرایط وارادات چوب بدون فوت وقت ضروری به نظر می رسد. در چنین شرایطی و با توجه به نظر کارشناسی وی و دیگر کارشناسان، میتوان به این نتیجه رسید که واردات چوب خام و بهتر از آن اوراق چوبی خام به مانند ام دی اف کاملا و صد در صد به نفع کشور و مردم بوده و این خود عین حفاظت و صیانت از جنگلهای کشور و آبهای سطحی و زیرزمینی ایران است. بهطوری که دیگر کشورها از جمله ترکیه نیز با بارش باران بیشتر و تولیدی چندین برابر در صنایع چوب از واردات چوب خام بهره برده و از جنگلهای خود حفاظت و صیانت میکند.
شریعت نژاد قائم مقام وقت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در بیستم آذر 87 به خبرگزاری مهر گفت: توسعه صنایع چوب بی اعتنا به محدودیتهای تامین مواد اولیه به شدت افزایش یافته است. لازمه استقرار هر صنعتی درک درست از بازار مناسب محصولات و تضمین تامین مواد اولیه آن است. با تعمق در این گفتار درمیابیم که متاسفانه ما در کشور دقیقا برعکس عمل کرده و با صدور مجوزهای تولید با مصرف چوب جنگلی، حمایت میکنیم.
واردات چوب حافظ منافع ملی
اگردر هر بخشی از فعالیتهای اقتصادی کشور به هر دلیلی واژه واردات پسندیده نیست اتفاقا در بخش صنعت چوب نه تنها عین صواب و ثواب است بلکه یک ضرورت بلامنازعه و اقدام شایسته است.
در کشور ما واردات چوب و محصولات چوبی که بصورت مواد اولیه و نیمه تمام میباشد، با مشکلاتی از قبیل صعوبت تهیه و هزینه های حمل در مقایسه با چوب داخلی، مقررات قرنطینه چوب و مزیت نسبی قیمت چوب درگیر شده است.
جهان به دنبال ارزش افزوده می گردد و ما به دنبال حاضری خوری. در جایی هم که می توانیم با واردات چوب خام یا محصولات چوبی خام به ارزش افزوده برسیم دقیقا در همانجا اگر مشکلی هم نباشد خودمان مشکل تعریف می کنیم. گویا همه کشورها غنی از چوب هستند و کاری به واردات چوب ندارند تا با مشکلات آن مواجه شوند.
طبق آمار در دسترس سال 2007 در لیست 221 کشور صاحب جنگل حدود 173 کشور کمتر از مساحت جنگلهای ایران جنگل دارند. صرف نظر از جغرافیا و مساحت جنگل نسبت مساحت کشور و نوع جنگلها به هر حال بخش عمده ایی از این کشورها نیاز به چوب دارند و در راستای منافع ملی خوشان به واردات چوب مبادرت می کنند. آیا زمان آن نرسیده که ببینیم آنها برای عبور از مشکلات واردات چوب چه تدبیری اندیشیده اند تا از آنها الگو بگیریم ؟ وقتی کارخانه ایی از بیخ گوش خود با قیمت ارزان چوب جنگلی یا زراعتی خرید می کند طبیعی است که نباید بدنبال خرید چوب از فراتر از مرزها باشد. یکی از عیوب کارخانجاتی که اصرار بر مصرف چوب داخلی دارند در کنار ترویج سستی برای واردات چوب، با ارایه فرآورده های چوبی ارزان بر پایه ی مواد خام ارزان داخلی،گوی رقابت را از کارخانجات وارد کننده چوب ربوده و بازار را برای آنها تنگ می کنند. به شهادت کارشناسان، همین کارخانجات به سودهای زیر 50 تا 60 درصد هم راضی نیستند. در صورتیکه کارخانجات مصرف کننده مواد چوبی وارداتی به سودهای حداکثر 10 تا 15 درصد هم نمی رسند. اینجاست که اگر متولیان منابع طبیعی که دستی به حفظ و احیاء و توسعه جنگل دارند بطور مستقیم یا غیر مستقیم به خاطر حمایت از جنگل میباید گامی برای راهگشایی و تسهیل واردات چوب بردارند. البته وزارت صنعت، معدن و تجارت هم تنها با صدورمجوز تاسیس صنایع چوب نمی تواند به صنعت چوب ایران سرو سامان دهد. آیا در جلسات مشترک اقتصادی که با دیگرکشورها برگزار می شود، چند ماده و بند و تبصره در مورد واردات چوب مطرح شده و پیگیری شده است ؟
وقتی پای امنیت اکولوژیکی و غذایی و منافع ملی در میان است تحمل رنج و مشقت و اعطای تسهیلات و تحقیق و پزوهش برای عبور از مشکلات مقدس می شود.همچنانکه در بند 22 سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به وضوح به مدیریت مخاطرات اقتصادی از طریق تهیه طرحهای واکنش هوشمند، فعال، سریع و به هنگام، در برابر مخاطرات و اختلالهای داخلی و خارجی تاکید شده است. آیا تخریب منابع طبیعی به مخاطره اقتصادی، امنیت غذایی و چالشهای اجتماعی منجر نمی شود؟
واردات چوب از نظر کنترل قاچاق چوب هم حائز اهمیت است. اگر قیمت در گرو عرضه و تقاضاست، با اشباع بازار قیمت چوب تنزل خواهد کرد و هیچ فردی امنیت جانی و حیثیت خانوادگی و اجتماعی خود را به قاچاق چوب ارزان نمی فروشد.
ختم کلام اینکه صنعت چوب حلقه واسط بین جنگل و مردم است. صنعت چوب از یک طرف محتاج به چوب است و از طرف دیگرمحتاج قدرت خرید مردم. صنعت چوب علاقمند است چوب فراوان جنگلی و قدرت خرید مردم با هم مهیا شوند. جنگل و مردم باید زنده بمانند تا مطلوبهای صنعت چوب مهیا شود. مردم و جنگل از دیرباز ارتباط ارگانیک دارند و آنکه خود را در بین اینها جا کرده صنعت چوب است. مردم با هیچ کس تعارف ندارند اگر روزی ببینند فرزندشان از شدت آلودگی هوا روی دستانش مانده و یا خانه و کاشانه اش را سیل می برد و چاه های زراعتش رمق ندارد، آن روز برای هیچ کس زیبا نخواهد بود. مردم خدمات متقابل صنعت چوب و جنگل را زیر نظر دارند و با درک بالا متوجه میشوند که از جنگل چه چیزی می گیریم و به جنگل چه چیزی بر میگردانیم.
صد البته خانواده صنعت چوب هم بخشی از مردم هستند و از خوش اقبالی روزگار، در این حوزه فعالیت می کنند. مسلما خودشان همزمان که تولید کننده فرآورده های چوبی هستند، مصرف کننده نیز میباشند. یعنی خود را جدا بافته از مردم ندانسته و خوب می دانند در بین آنها همزیستی با جنگل یک نفع همگانی است.
صنعت چوب باید همیار متولیان منابع طبیعی باشد تولید دانش و انتقال تجربیات را دست کم نگیریم. صنعت چوب، مردم و جنگلبانان همه در جبهه واحد هستند. شکست احتمالی یکی از آنها شکست قطعی دیگران را رقم خواهد زد.
واردات چوب سخت تر از تامین امنیت جنگل، کنترل آتش سوزی جنگل، مدیریت خروج دام، خلع ید اراضی تصرف شده، کنترل تخلیه زباله و مقابله با خشکسالی نیست. بنابراین در چنین شرایطی بهتر است به فکر این بیمار نزار و در حال مرگ بوده و با عدم برداشت چوب از جنگلها، رفع موانع واردات چوب خام، سهولت در امر واردات محصولات چوبی خام و نیمه آماده، همچنین کنترل کامل و برنامه ریزی شده برداشت آب از سفره های زیرزمینی و سطحی کشور و محاسبه مصرف آب مجازی، بتوانیم گامی هر چند کوتاه در اعتلای طبیعت کشورمان و حفظ رگ حیاتی انسان یعنی آب و محیط زیست، برداریم./
L-950913-01
دیدگاه تان را بنویسید