چالشهای اجرای "ایده تنفس" در میزگرد ایانا با سمن های محیط زیستی
عزم ملی برای نجات جنگل وجود ندارد/ نیازمند همگرایی هستیم/ طرحهای جنگلداری غیرچوبی مشتری ندارد
سمنهای محیط زیستی مازندران در میزگرد ایانا، چالشهای پیش روی اجرای ایده تنفس را بررسی کردند. اگرچه فعالان محیط زیست این استان از وضعیت حاکم بر طرحهای فعلی جنگلداری راضی نیستند، اما این طرحها را بهعنوان یگانه الگوی مدیریتی جنگلها، قبول داشته و معتقدند وجود این طرحهای ناقص از نبود برنامه برای مدیریت جنگل بهتر است. سمنهای مازندران به برنامهریزی دولتی اعتماد ندارند و نگران آینده جنگلهای کشور هستند.
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - لیلا مرگن:
سمنهای محیط زیستی مازندران در میزگرد ایانا، چالشهای پیش روی اجرای ایده تنفس را بررسی کردند. اگرچه فعالان محیط زیست این استان از وضعیت حاکم بر طرحهای فعلی جنگلداری راضی نیستند، اما این طرحها را بهعنوان یگانه الگوی مدیریتی جنگلها، قبول داشته و معتقدند وجود این طرحهای ناقص از نبود برنامه برای مدیریت جنگل بهتر است. سمنهای مازندران به برنامهریزی دولتی اعتماد ندارند و نگران آینده جنگلهای کشور هستند. هرچند بخشی از این نگرانی، ناشی از عدم اطلاعرسانی درست و تعلل در ارایه بسته طرح تنفس جنگل به افکار عمومی است، اما ایدههای فعالان منابع طبیعی برای برون رفت از مشکلات اجتماعی ناشی از اجرای این طرح تنفس هم شنیدنی است.
طرح تنفس یا همان استراحت جنگل از نظر حاضران در میزگرد خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) یک طرح نیست. زیرا مشخصات فنی آن از سوی دستگاه متولی مدیریت عرصههای طبیعی کشور (یعنی سازمان جنگلها) به ذی نفعان ارایه نشده است. برای همین طرحی که بیش از سه سال در عرصه رسانهها مطرح بوده از نگاه فعالان منابع طبیعی مازندران ایدهای بیش نیست.
در میزگرد ایانا که در شهر قائمشهر و در "دفتر کانون طبیعت و سلامت مازند" برگزار شد، کاظم باقرزاده چهره، رییس هیات مدیره کانون طبیعت و سلامت مازند، داریوش عبادی نماینده تشکلهای مردم نهاد در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی استان مازندران، فریبا قلیپور عضو گروه جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست، محمد نجاتی عضو انجمن یاوران زمین بابل، حسن حسن پور عضو انجمن زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست و رییس شرکت تعاونی آذر رود، علیرضا اسدی اتویی کارشناس جنگل همچنین مریم پروین بیانگذار موسسه دیار سبز مازندران حضور داشتند.
بخشی از فعالان محیط زیست و منابع طبیعی مازندران در واقع کارشناسان منابع طبیعی هستند که پس از بازنشستگی به فعالیتهای اجتماعی روی آوردهاند. به همین دلیل مریم پروین، بنیانگذار موسسه دیار سبز مازندران در ابتدای این نشست بیان کرد: 80 درصد تشکلهای مردم نهاد استان تبدیل به محلی برای فعالیت بازنشستگان دولت شده است. این مسئله هم خوب است و هم معایبی دارد. شخصیت بازنشستگان، دولت پذیر شکل گرفته و این روحیه سبب میشود در مقابل بخشنامههای دولتی، عکسالعمل لازم را نداشته باشند.
وی که سابقه حضور در دو دوره شورای شهر را دارد، عدم تصمیمگیری صحیح مجموعهای مردم نهاد نظیر شورای شهر برای حل معضل زباله را نیز ناشی از مداخله بخش دولتی در تصمیمسازیهای شوراها میداند.
به گفته پروین کاهش تعداد افراد با دستورپذیری کم در سمنها، سبب شده که این مجموعهها نتوانند به نقش موثر و مثبت خود در حفاظت از منابع طبیعی بپردازند.
وی همچنین در واکنش به آمارهای ارایه شده در جلسه در زمینه وضعیت مطلوب جنگل در طرحهای جنگلداری و مقایسه طرحها با مناطق بدون طرح، میگوید: دولت به جای اینکه جنگلهای با طرح و بدون طرح را با هم مقایسه کرده و درباره مزیت جنگلهای دارای طرح آمار ارایه کند، باید این مسئله را آسیب شناسی میکرد که چرا در جنگلهای بدون طرح تخریب زیاد است و چرا سازمان جنگلها که متولی حفاظت از تمام جنگلهاست، برای حراست از مناطق بدون طرح، برنامهای نداشته است.
بیانگذار موسسه دیار سبز مازندران به زد و بندهای پیمانکاران در طرحهای جنگلداری اشاره کرده و بر لزوم توجه هرچه بیشتر به مسئله معیشت مردم در اجرای طرح تنفس تاکید میکند.
وی همچنین نزدیک بینی دولت، مطالعه نقطهای و عدم توجه به افقهای دور دست در طراحی برنامههای مدیریتی را عواملی میداند که سبب میشود یک طرح خوب تهیه شود اما این طرح اجرایی نشود.
توقف واگذاری جنگل، درخواست اصلی سمنها
فریبا قلی پور عضو جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست نیز بر توقف واگذاریها و تجاوز به اراضی جنگلی تاکید میکند.
وی که به طرح تنفس چندان خوشبین نیست، تاکید میکند که حاکمیت باید ارادهاش را برای حفاظت از جنگل تقویت کند. زیرا در مدیریت جنگل بسیاری از موارد در کنترل و اختیار مردم نیست و این دولت است که باید برای اجرایی شدن برنامهها گام بردارد.
قلیپور مهمترین دلیل بدبینی خود به طرح تنفس را وابسته بودن این طرح به دولت معرفی میکند. زیرا معتقد است که پشتوانههای دولتی همیشه متزلزل هستند.
وی اضافه میکند: در سالهای اخیر دولت به جای آنکه طرحها را در چارچوبهای کارشناسی به تصویب رسانده و اجرا کند، ایدههایی را مطرح کرده و به جامعه شوک وارد میکند تا بازخورد این شوکها را از جامعه دریافت کرده و سپس درباره اجرای برنامه تصمیم بگیرد. این یک روش غلط است و ما موافق این ترفندها نیستیم. بنابراین دولت باید رویکردهای خود را تغییر دهد.
کاظم باقرزاده چهره، رییس هیات مدیره کانون طبیعت و سلامت مازند نیز با تاکید بر اینکه سمنها باید مسئولانه درباره تنفس اظهار نظر کنند، نگران تامین منابع مالی طرح تنفس است.
وی بیان میکند: نشستهای متعددی با مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست و اداره منابع طبیعی برگزار شده تا در جریان جزییات ایده تنفس قرار بگیریم اما پاسخ مناسبی دریافت نکردهایم.
تدوین طرح مختص جنگلهای مخروبه نیست
همواره در میان موافقان ایده تنفس این بحث مطرح بوده که طرحهای جنگلداری فقط برای مناطقی که کمتر مشکل داشته و موجودی چوب آنها وضعیت مطلوب دارد تهیه شده است. این نظر از سوی حسین حسن پور عضو انجمن زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست رییس شرکت تعاونی آذر رود به چالش کشیده میشود.
به گفته وی بسیاری از مناطق جنگلی هستند که موجودی در هکتار آنها بالا بوده اما به دلیل داشتن معضلات اجتماعی، طرحهای جنگلداری برای آنها تهیه نشده یا اساسا طرحهای تدوین شده برای این مناطق، اجرایی نشدهاند.
علیرضا اسدی اتویی کارشناس جنگل که دستی هم بر نظارت طرحهای جنگلداری دارد، نظرات رییس شرکت تعاونی آذر رود را تایید میکند. به گفته وی برخی جاهایی که طرح ندارند، غنی هستند و اینگونه نیست که مناطق بدون طرح، غنی نبودهاند. همچنین جنگلهای بسیار مخروبهای وجود دارند که تحت پوشش طرح هستند. جنگلهای شکار پشته و درفک مناطق بسیار غنی هستند که برای آنها طرح تهیه نشده است.
این کارشناس جنگل با تاکید بر اینکه سمنها باید نیروی تخصصی جنگل داشته باشند تا بتوانند در زمینه این اکوسیستم اظهار نظر کنند، به واکاوی دلایل عدم موفقیت طرحهای جنگلداری غیر چوبی میپردازد.
وی ادامه میدهد: طرحهای جنگلداری فقط با هدف برداشت چوب نوشته نشدهاند و امکان فعالیتهای جنبی نظیر زنبورداری و غیره در آنها پیشبینی شده است.
اسدی اتویی به این پرسش که صدور مجوز فعالیتهایی نظیر پرورش قارچ، زنبورداری و آبزیپروری در حیطه وظایف سازمان جنگلها نیست اما چگونه این سازمان چنین فعالیتهایی را در دل طرحهای جنگلداری گنجانده است، این گونه پاسخ میدهد: ما میتوانیم امکان فعالیتهای جنبی برای مجریان طرحها فراهم کرده و اجرای چنین برنامههایی را تسهیل کنیم.
به گفته وی در طرح جنگلداری نساء رود، سازمان جنگلها به مجری کمک کرده واحد آبزی پروری ایجاد کند.
البته این کارشناس جنگل به آسیبشناسی دلایل عدم موفقیت فعالیتهای جنبی در طرحهای جنگلداری نیز تاکید میکند. وی میگوید: کسب درآمد از چوب خیلی راحت نیست و بهرهبرداری جنگل یکی از سختترین کارهاست و حاشیه سوددهی طرحهای جنگلداری نیز از بنگاههای اقتصادی دیگر کمتر است.
اسدی اتویی دلیل عدم تمایل فعالان اقتصادی به اجرای طرحهای غیر چوبی جنگل و عدم موفقیت طرحهای بهرهبرداری غیر چوبی را اینگونه تشریح میکند: یکی از دلایل عمده به هدف نرسیدن این طرحها آن است که شرکتهای تشکیل شده برای فعالیت در طرحهای جنگلداری، عمده تخصصشان روی بهرهبرداری و احیای جنگل بوده است.
وی اضافه میکند: قبل از انقلاب، 73 درصد مجریان دولتی و حدود 20 درصد خصوصی بودند. چهار شرکت خصوصی چوب و کاغذ مازندران، فریم، نکا چوب و شفارود بیش از 50 درصد طرحهای جنگلداری را در اختیار دارند و عمده فعالیت آنها بر بهرهبرداری از چوب جنگل و انجام تعهدات بعد از بهرهبرداری متمرکز بوده است. اما برای اینکه در همین عرصه زنبورداری و پرورش قارچ انجام شود، نیاز به متخصص داریم. بنابراین اگر شرکتهای متخصص در زمینه فعالیتهای جنبی ایجاد میشد، این شرکتها با شرکتهایی که بهرهبرداری چوب میکردند، دچار تداخل وظیفه میشدند. این مسئله باید ساماندهی میشد که متاسفانه این اتفاق رخ نداد زیرا در مدلی که ما فعالیت میکردیم، نتوانستیم این مسئله را به ثمر برسانیم.
این کارشناس جنگل با اشاره به اینکه سالها فعالیت انجام شده تا برای بیش از 150 هزار هکتار جنگل، 20 طرح غیر چوبی (چند منظوره) تهیه شود، دلیل عدم تمایل بخش خصوصی برای مشارکت در اجرای این طرح را بیلان منفی (نداشتن سود اقتصادی) آنها اعلام میکند.
به گفته وی در برداشت محصولات غیر چوبی چند مسئله مطرح است. نکته اول آن است که اصلا نمیدانیم برداشت محصولات غیر چوبی چقدر سود اقتصادی عایدمان میکند زیرا هیچ تجربهای در این رابطه نداریم. نکته دوم آن است که محصولات غیر چوبی که از پیکره علفی و خشبی میآید جزء حقوق مردم است و نمیتوان برای آن بهره مالکانه تعیین کرد تا از برداشت این محصولات درآمدی برای مدیریت جنگل کسب شود. نکته سوم هم آن است که قانونی در رابطه با کسب درآمد از منابع غیر چوبی نداریم.
اسدی اتویی تاکید میکند: ما 50 سال بهرهبرداری چوبی از جنگل داشتهایم هرچند طرحهای جنگلداری دارای نواقصی است اما از وضعیت بیبرنامگی بهتر است.
وی استفاده از پتانسیلهای غیر چوبی جنگل را جزء آمال و آرزوهای کارشناسان معرفی میکند اما بر این باور است که برای رسیدن به این آرزو، نمیتوان برنامه عملیاتی تدوین کرد زیرا امکان تدوین چنین برنامهای وجود ندارد.
منازعات اجتماعی برنده ندارد
این کارشناس جنگل وجود موافقان و مخالفان در بحث تنفس را به فال نیک گرفته اما طرفین را از برچسب زدن به یکدیگر بر حذر میدارد.
به گفته وی نباید اجازه دهیم منازعات مدیریت جنگل تبدیل به منازعات اجتماعی شود زیرا منازعات اجتماعی برنده ندارد. منازعات اجتماعی با گفتمان به راحتی تبدیل به تفنگ میشود.
وی یاد آور میشود: تمام کارکردهای اکولوژیکی و اقتصادی جنگل زمانی ارتقاء مییابد که طرح جنگلداری داشته باشیم و مولفه بهرهبرداری در جنگلهای قابل برداشت در نظر گرفته شود.
اسدی اتویی اعداد اعلام شده در زمینه برداشت 6 میلیون متر مکعبی برای تامین نیازهای جامعه روستایی را غیر منطقی توصیف کرده و میگوید: در سال 64 میزان مصرف چوب 2.5 میلیون متر مکعب بوده و در حال حاضر جمعیت روستایی کاهش یافته است.
وی افزایش جمعیت دام کتول و خانگی در جنگلها را یکی از معضلات اصلی و عامل تخریب جنگلهای شمال معرفی می کند که دولت برای آن برنامهای ندارد. تخلیه زباله در جنگل از نگاه این کارشناس عامل دیگری است که از سوی موافقان تنفس به آن توجهی نشده است.
ریزش نیرو در تغییر رویکردها طبیعی است
به گفته اسدی اتویی بیشتر شرکتهای بهرهبرداری از جنگل با تفکر برداشت چوب شکل گرفتهاند بنابراین اگر قصد تغییر اهداف در طرحهای جنگلداری را داشته باشیم، ریزش نیرو و بیکار شدن بخشی از شرکتهای فعال فعلی، اجتناب ناچذیر است. وی با تکیه بر آمار و ارقام وضعیت جنگلهای شمال را غیر بحرانی اعلام میکند.
این کارشناس جنگل میگوید: در سال 34 اولین عکسبرداری توسط راجرز انجام شده و روی نقشه توپوگرافی به مقیاس یک بیست و پنج هزارم سطح جنگلهای شمال کشور تعیین شد. بر مبنای آن آماربرداری، در شمال ایران دو میلیون و 88 هزار هکتار جنگل داشتهایم. در آن مطالعه جنگل به منطقهای اطلاق شده که تاج پوشش 10 درصد داشته یا حداقل 250 اصله درخت در هکتار آن موجود بوده است.
وی اضافه میکند: بر اساس تخمین راجرز، در این سال سطح جنگل و اراضی جنگلی شمال کشور سه میلیون و 400 هزار هکتار جنگل بوده است. اراضی جنگلی همه در جلگه بوده و در حال حاضر بخش اعظم آن تبدیل به شهر شده است.
اسدی اتویی با اشاره به اینکه بخشی از جنگلهای شمال تبدیل به پروژههای گردشگری و غیره شده، ادامه میدهد: سطح جنگلهای شمال کشور کاهش یافته و در سال 46 به یک میلیون و 989 هزار هکتار رسیده است. سطح جنگلها در سال 73 یک میلیون 848 هزار هکتار اعلام شد و در سال 86 نیز این سطح به یک میلیون و 939 هزار هکتار رسید. در حال حاضر رییس سازمان جنگلها مدعی است که سطح جنگلهای شمال کشور به بیش از دو میلیون هکتار رسیده است.
وی تاکید میکند: باید به دنبال علل و عوامل کاهش و تنزل کمی و کیفی جنگلهای کشور باشیم. طرحهای جنگلداری عامل بهبود وضعیت جنگل بودهاند.
این کارشناس جنگل با اشاره به مطالعهای که به روی وضعیت جنگلهای دارای طرح و بدون طرح بین سالهای 1370 تا 1380 انجام داده، بر این باور است که تخریب و تجاوز در طرحهای جنگلداری به شکل ملموسی نسبت به مناطق بدون طرح کاهش یافته به طوری که در تعداد پرونده قاچاق چوب در هفت طرح جنگلداری نسا رود، ملک رود، انجیل بن، صفارود، سوردار- انارستان آذر رود و خارسنگ رود این مسئله کاملا مشهود است. تعداد پرونده تخلفات قبل از واگذاری این طرحها به مجری 832 تا بوده که بعد از واگذاری به 152 فقره کاهش یافته است یعنی 82 درصد کاهش تکیکل پرونده داشتهایم. تعداد پرونده تجاوز به اراضی در این جنگلها نیز قبل از واگذاری طرح 542 مورد بوده که بعد از ورود مجریان در قالب تعاونیهای جنگل نشین، به 168 مورد رسیده است.
شوک وارد کردن به مدیریت جنگل صحیح نیست
داریوش عبادی، دبیر شورای هماهنگی سازمانهای مردم نهاد استان مازندران نیز با عجولانه توصیف کردن ابلاغیه وزیر جهاد کشاورزی در زمینه عدم تمدید قرارداد طرحهای جنگلداری، تاکید میکند: هر بخشنامهای اگر درون مایه کارشناسی نداشته باشد، محکوم به شکست است.
به گفته وی شوک وارد کردن به مدیریتها کار درستی نیست و نباید قبل از معرفی برنامه جایگزین، اقدام به تعطیل کردن برنامههای قبلی کنیم. بنابراین باید قبل از دستور وزیر درباره عدم تمدید طرحهای جنگلداری، راهکارهای جایگزین تعریف میشد.
عبادی البته بر تغییر رویکرد طرحهای جنگلداری فعلی نیز تاکید کرده و میگوید: باید رویکرد اکولوژیک در طرحهای جنگلداری مورد توجه قرار گیرد و فقط به بهرهبرداری از چوب جنگل توجه نشود.
وی اضافه میکند: چرا یک دستگاه نظارتی مثل محیط زیست به لحاظ قدرت سیاسی رییس این سازمان، میتواند وزیر جهاد کشاورزی را مجبور کند که دستور اجرای تنفس را صادر کند؟
دبیر شورای هماهنگی سازمانهای مردم نهاد استان مازندران این نقد را هم به سازمان جنگلها وارد میداند که چرا بعد از گذشت سه سال از مصوبه هیات وزیران برای تغییر رویکرد طرحهای جنگلداری، تکلیف نحوه مدیریت عرصههای جنگلی را مشخص نکرده است.
وی یاد آور میشود: کشور ما همیشه دچار افراط و تفریط است به خاطر اینکه یک مدیریت را اصلاح کنیم و به سمت مطلوب سازی برویم، برنامههای قبلی تعطیل میکنیم.
عبادی بیان میکند: از آنجا که دولت تکلیف مدیریت جنگلهای شمال را مشخص نکرد، شبکه سمنها سند راهبردی مدیریت مشارکتی را تهیه و به سازمان جنگلها پیشنهاد داد که این سند را به صورت پایلوت اجرایی کند. در نهایت گیلان به عنوان منطقه اجرای پایلوت این برنامه تعیین شد.
وی بر تدوین طرح برای تمام عرصه های جنگلی کشور تاکید میکند و بر این باور است که بخشنامههای دستوری راه به جایی نمیبرند.
دبیر شورای هماهنگی سازمانهای مردم نهاد استان مازندران عنوان میکند: هر بخشنامه و دستوری باید کارشناسی شود. برنامهها باید توسط کارشناسان به صورت مشارکتی با مردم تدوین و به بخشنامه تبدیل شوند. اما در حال حاضر تعدادی افراد، درسطح خاصی تصویب نامه غیر کارشناسی برای جنگل صادر میکنند و این تصمیمات، تبدیل به بخشنامههایی میشود که در نهایت اجرایی نمیشوند.
عبادی بر بازنگری و اصلاح طرحهای جنگلداری تاکید دارد و بر این باور است که طرحهای فعلی جامع نیست و همه مباحث اکوسیستم در آن دیده نشده است. فرآیند مشارکت جامعه محلی در آنها به درستی دیده نشده و دولت همواره تلاش کرده، فقط دستورات و خواستههای خود را با مشارکت جامعه محلی اجرایی کند.
وی تاکید میکند: اگر درست رفتار میکردیم، شاهد قاچاق چوب آن هم چندین برابر حجم برداشت دولتی، نبودیم.
دبیر شورای هماهنگی سازمانهای مردم نهاد استان مازندران با ابراز نگرانی از ایجاد خلاء مدیریتی در جنگلهای کشور، بر واکاوی دلایل عدم استقبال بخش خصوصی از اجرای طرحهای غیر چوبی تاکید میکند.
وی همچنین ساختار سازمان جنگلها را ساختاری تضعیف شده میداند که قادر نیست به وظایف خود به درستی عمل کند. بنابراین خواستار اصلاح این ساختار و تقویت سازمان جنگلهاست.
عبادی تاکید میکند: باید نقد پذیر باشیم و اگر خودمان را نقد نکنیم، دیگران بلایی مشابه امروز به سر ما میآورند. اگر اجازه نقد میدادیم و پنج سال پیش طرح جامع مدیریت جنگل را تهیه کرده بودیم و این طرح در ویترین خاک نمیخورد، رویکرد سیستمی در جنگلها حاکم میشد و امروز به این وضع دچار نمیشدیم.
وی ادامه میدهد: تا زمانی که طرح تنفس برنامه نداشته باشد، نمیتوان راجع به آن حرف زد. این طرح قبل از اجرایی شدن باید کارشناسی میشد. اما در حال حاضر وارد فاز اجرایی شدهایم و تازه به دانشگاه تربیت مدرس دستور داده شده که برای طرح تنفس برنامه بنویسد. در چنین شرایطی یک عده جمع میشوند و پولی می گیرند، طرح تدوین میکنند، آخر سر هم این طرح، به سرانجام نمیرسد.
نیازمند همگرایی هستیم
محمد نجاتی عضو انجمن یاوران زمین بابل نیز طرح تنفس را ایدهای میداند که فقط مجموعهای از نبایدها را ارایه کرده و راهکارهای اجرایی و آنچه باید در جنگل انجام شود را در دل خود ندارد.
وی میگوید: افرادی که درباره این طرح صحبت میکنند در لابهلای صحبتهای خود تردیدهایی هم دارند.
نجاتی اضافه میکند: با مسایل جنگل نباید احساسی برخورد کنیم و باید ایدهآل گرایی را کنار بگذاریم. در حال حاضر اراده حاکم بر این است که طرح تنفس اجرا شود. اما ما به عنوان سمنها وظیفه داریم اگر تصمیمی بر خلاف منافع ملی باشد، در رابطه با آن هشدار لازم را ارایه کنیم.
وی با اشاره به پیچیدگیهای جنگل ادامه میدهد: کار در جنگل، کار در کارخانه مسقف نیست که همه عوامل کار در اختیار ما باشد. وقتی در این اکوسیستم با عوامل و پارامترهای به شدت متغیر سر و کار داریم، چطور دم از پایداری میزنیم.
این عضو انجمن یاوران زمین بابل عدم مدیریت درست در سازمان جنگلها را عامل اصلی دچار شدن به وضعیت امروز دانسته و بیان میکند: باید بیپرده این موضوع را بگویم که در درون سازمان جنگلها از نیمه اول دهه 70 به بعد، مدیریت واحدی نداشتهایم. مدیران این سازمان انسانهای خوبی بودند یا لااقل هر کدام از آنها مدیران خوبی بودند اما با هم هماهنگ نبودند. این ناهماهنگی در چند سال اخیر بیشتر شد. جامعه دانشگاهی به شدت دچار تشتت افکار بود و هماهنگی درستی بین دانشگاه و سازمان جنگلها نبود. صنعت و دانشگاه به طور کلی دو بال جدا از هم هستند. در واقع دانشگاههای ما بسیار عقبتر از صنایع هستند زیرا صنایع که متعلق به بخش خصوصی است، مستقیما با تکنولوژی نوین دنیا سر و کار دارند اما دانشگاههای ما چندین سال طول میکشد تا کتابهای خارجی را ترجمه کنند و به دانش روز دست یابند.
وی اضافه میکند: دخالت متولیان و سازمانهای غیر مرتبط در مسئله مدیریت جنگل نیز مشکلات عدیدهای برای مدیریت این اکوسیستم ایجاد کرده است و سبب شده مدیران سازمان جنگلها نتوانند به یک تصمیم واحد برای مدیریت جنگل برسند.
نجاتی با تاکید بر اینکه همه ما در پیدایش وضعیت موجود مقصر هستیم، بر این باور است که طرح تنفس را باید به صورت آزمایشی در بخشهایی از جنگلهای شمال اجرایی کنیم و حق نداریم این طرح را به تمام عرصههای جنگلی تسری بدهیم.
وی ادامه میدهد: در شرایطی که برای طرحهای جنگلداری فعلی جایگزینی نداریم، اجرای ایده تنفس کار بسیار خطرناکی است زیرا این مسئله به مفهوم رها شدن جنگل است.
اتحاد برای نجات جنگل
این عضو انجمن یاوران زمین بابل با چهار شرط حاضر است که همراه با طرح تنفس باشد. اول اینکه تجاوز به اراضی جنگلی متوقف شود. دوم ورود دام به جنگل کنترل شود. سوم اجرای طرح های بیرویه دولتی و غیر دولتی از اراضی جنگلی و مرتعی برچیده شود و چهارم اینکه هر نوع واگذاری در این عرصهها ممنوع شود.
به اعتقاد وی که یکی از منتقدان روند بهرهبرداری فعلی از جنگلهای کشور است، باید برای تدوین طرح تنفس از مشارکت شایستگان رشته جنگل استفاده شود. همچنین یک فرد متخصص که در جریان تدوین طرحهای جنگلداری قرار دارد و از نزدیک با مسایل آشناست، سکاندار معاونت امور جنگل سازمان جنگلها بشود.
نجاتی با اشاره به شرایط رخ داده در جنگلهای واتاشان و عدم تمدید طرح این منطقه همچنین بلاتکلیفی قرقبانان، هشدار میدهد که امروز باید اختلافات را کنار گذاشته و به دولت فشار بیاوریم که منبع مالی مشخص برای حقوق قرقبانها تعریف کند. باید از همه دستگاههایی که میتوانند نقش موثری در حفاظت از عرصههای طبیعی داشته باشند نظیر ادارات کل منابعطبیعی، محیط زیست، نیروی انتظامی، دستگاه قضایی کمک گرفته شود تا با همکاری سمنها و جوامع محلی -که از همه مهمتر هستند و کمتر به آنها توجه میشود- جلوی فجایع داخل جنگل را بگیریم.
وی هشدار میدهد: روزهای بدی در پیش روی ماست اما جلوی تبعات منفی برخی تصمیمات را میتوان گرفت. باید برای نجات جنگل متحد شویم. مخالفان و موافقان طرح تنفس به دنبال منافع ملی هستند و با اعتمادسازی مناسب، همه برای حفاظت از جنگل یک صدا خواهند شد.
نجاتی میگوید: تا کنون مجموعه عواملی که باعث عدم پیشرفت برنامههای سازمان جنگلها میشد را بررسی نکردهایم. سازمان جنگلها در بیشترین حجم برداشت، نزدیک به دو میلیون متر مکعب چوب از جنگلهای کشور خارج میکرد. حتی با این سقف برداشت، باز هم میدیدیم کارخانههای ما تشنه خوراک بیشتری هستند و از منابع دیگری تغذیه میکردند.
وی اضافه میکند: از هفت تا هشت سال قبل سطح برداشت از جنگل را کم کردیم، همین طور که نمودار برداشت ما از جنگل کاهش مییافت، توسعه کارخانههای چوب افزایش مییافت. عدم هماهنگی در دستگاههایی که به طور غیر مستقیم در کار سازمان جنگلها دخالت میکردند، سبب شد این سازمان نتواند برنامه درستی برای جنگل تدوین کند. وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز مجوز فعالیت به صنایع چوب میداد، فشار از سوی استانداری و غیره به سازمان جنگلها برای تامین نیاز صنایع، تغییر کاربری و غیره افزایش مییافت یعنی تا کنون فشار روانی و اجتماعی زیادی به این سازمان وارد شده است.
وی به عدم برخورد مناسب دستگاه قضایی با قانونشکنان اشاره کرده و بر این باور است که سازمان جنگلها به موجودی ضعیفی تبدیل شده که هر کسی به آن شلاق میزند.
نجاتی بیان میکند: با سرنوشت بخش زیادی از روستاییان نمیتوان بازی کرد. در نتیجه در اجرای طرح تنفس باید با تزریق اعتبارات و برنامه مناسب، به معیشت جامعه روستایی توجه شود.
وی که معتقد است برداشت 500 هزار متر مکعب چوب صنعتی در مقابل 6 میلیون متر مکعب قاچاق و نیازهای روستایی عدد قابل ملاحظهای نیست که طرح تنفس به روی آن تکیه دارد، خوشنشینها و ویلا نشینها را معضلات جدیدی برای جنگل معرفی میکند که با وانت درختان و سرشاخههای قطع شده را به محل سکونت خود میبرند تا آن محیط را گرم کنند.
وی تاکید میکند: اگر مشکل ما با دستگاه قضایی حل شود، بسیاری از مشکلات موجود رفع میشود.
به گفته نجاتی فعالیتهای معدنی به شدت در عرصههای جنگلی مخرب هستند و باید به نقش این دسته از فعالیتها در تخریب جنگل نیز توجه شود./
L-951011-01
دیدگاه تان را بنویسید