کدام خیانت؟
شرق / همواره با نام آقای هاشمیطبا در مدار مدیریت کلان در حوزه ورزش و کمیته ملی المپیک و... برخورد داشتهام، اما عنوان «خدمت یا خیانت کشاورزان» در یادداشت ایشان (روزنامه «شرق»، ١٣ دی ماه جاری) و تحلیل در یک حوزه تخصصی، باعث شگفتیام شد. وجه مشترک کتاب آلاحمد با واکاوی در یک جامعه و حوزه فنی- اجرائی، مانند کشاورزان نیز جای پرسش دارد. قبل از خواندن یادداشت، به یاد نمایشنامه «استثنا و قاعده» برتولت برشت افتادم. کشاورزان در هر کشوری، یک جامعه را تشکیل میدهند. همواره کاستیهای بررسیشده در یک جامعه را نباید با نقاط ضعف یک شخصیت حقیقی مشابهسازی کرد. چرا بسیاری از ما در نقدهای خود در مجادلات سیاسی و حتی فنی به کمتر از کاربرد واژه خیانت تن نمیدهیم؟ آیا در فرهنگ لغات ما، واژه اشتباه حذف و «خیانت» به جای آن نشسته است؟ اشارات درست جناب هاشمیطبا، درخصوص هشدار برای تعیین سقف رشد و افزایش تولید محصولات، تا جایی که به منابع بیش از این آسیب نرسد، محل تأکید است. البته این نگرانیها مدتهاست به عنوان اصلیترین چالشهای بخش کشاورزی بیان میشود، اما به خاطر داشته باشیم فعالیتهای اجتنابناپذیر کشاورزی با درک ضرورت در اصلاح راهبرد و شیوهها، بسیار کمتر از توسعه ساختوسازهای بیرویه و گردشگریهای بیتوجیه داخلی و... به منابع آسیب وارد آورده و میآورد. اگر آقای هاشمیطبا و دیگر صاحبان تصمیم و اجرا در گذشتهای که هنوز دیر نبود، از دغدغههای حال حاضرشان برای توسعه پایدار بهره میگرفتند، حتما به شرایط امروز نمیرسیدیم. اشاره مکرر به افقهای نگرانکننده در عرصه منابع تولید و بدون ارائه راهحلهای کارآمد، نقش نصیحتی را دارد که گرچه خیرخواهانه است، اما تنها با نگاه سلبی بر انجامندادنها تأکید میکند. مادامی که ماشینآلات تخریب همچنان زوزه میکشند و برای حراست از بقایای طبیعت شمال کشور هنوز ارادهای وجود ندارد، توقف فعالیتهای بخش کشاورزی، گسترش تخریب در آن سو است. بهتر است به جای گرفتن انگشت اتهام به سمت قشر زحمتکش کشاورزان که مثلا شبیه مدیرانشان شدهاند، پرسشهای فنی از مدیریتهای کلیدی در حوزه منابع داشته باشند. مطمئن باشند که واژه خیانت در قاموس کشاورزان راه ندارد. البته اگر هم خیانتی بوده است کشاورزان از خیل شاکیاناند نه متهمان.
دیدگاه تان را بنویسید