عضو هیأت علمی دانشگاه گرگان:
تغییر مکرر برنامههای مدیریت جنگل به صلاح نیست/ با اجرای طرح تنفس سرمایهگذاریهای قبلی از دست میرود
عضو هیأت علمی دانشگاه گرگان گفت: با وجود سابقه کم مدیریت جنگل در ایران، مکررا برنامههای مدیریتی این اکوسیستم تغییر کرده است. این مسئله به صلاح جنگلها نیست.
عضو هیأت علمی دانشگاه گرگان گفت: با وجود سابقه کم مدیریت جنگل در ایران، مکررا برنامههای مدیریتی این اکوسیستم تغییر کرده است. این مسئله به صلاح جنگلها نیست.
به گزارش خبرنگار ایانا، رامین رحمانی در "نشست تنفس جنگل؛ بایدها و نبایدها" از سلسله نشستهای پردیسان به تشریح وضعیت گذشته و حال ساختارهای مدیریتی در جنگل پرداخت.
وی در تشریح وضعیت گذشته مدیریت جنگل، عنوان کرد: به نظر من در هر برنامهریزی باید نگاهی به گذشته داشته باشیم و بدانیم که چه اتفاقاتی رخ داد و آنچه به دست ما رسیده چه مسیری را طی کرده است.
رحمانی ادامه داد: با ملی شدن جنگلها، تصمیمسازی بدون لحاظ کردن حقوق جوامع محلی آغاز شد و تمام تعارض دولت و مردم از این نقطه آغاز شد.
وی افزود: تشکیلات جنگلداری ایران جوان است اما مرتبا شیوههای مدیریتی آن در حال تغییر است. روند تغییرات بسیار تند بوده و یکی از دلایلی که نتوانستیم به سکون برسیم، شاید همین تغییرات سریع باشد.
این عضو هیأت علمی دانشگاه گرگان گفت: در جنگلهای ایران شاهد سکونت پراکنده مرم هستیم. قبل از ملی شدن جنگلها نیز دامپروری و زراعت در داخل جنگل وجود داشته است. بدون توجه به این مسایل طرح تدوین کردیم. طرح خروج دام از جنگل شکست خورد زیرا پدر را از جنگل بیرون کردیم اما پسران با دام بیشتر به جنگل بازگشتند.
وی عنوان کرد: هنوز به جنگلهای کشور چشم داشت وجود دارد و گروهی به دنبال تغییر کاربری اراضی جنگلی هستند. نظارت بر بخش خصوصی ضعیف بود و مجریان طرحهای جنگلداری در زمان اجرای روش پناهی، سازمان جنگلها را مجبور کردند که بهترین درختها را اول از جنگل خارج کند در حالی که در این روش، بهترین درختها در آخر برداشت میشود.
شیوه نزدیک به طبیعت دستورالعمل ندارد
رحمانی اضافه کرد: اغلب مدیران ستادی سازمان جنگلها با ساختار و نحوه مدیریت این اکوسیستم طبیعی آشنا نبودند.
وی گفت: شیوه نزدیک به طبیعت اشکال داشت زیرا نتایج این شیوه قابل ارزیابی نبود. برای آن نمیتوان دستورالعمل نوشت و کسی نمیتواند بر اجرای صحیح این شیوه، نظارت کند. 20 سال از زمان مدیریت جنگلهای کشور را با تکیه بر اجرای این شیوه در جنگل، گذراندیم و حالا به این نقطه رسیدهایم که باید طرح استراحت را اجرا کنیم.
این عضو هیأت علمی دانشگاه گرگان افزود: روش علمی میگوید که اگر دو نفر با استفاده از یک متد (روش تحقیق) طرحی را اجرا کنند، باید به نتایج یکسان برسند اما شیوه جنگلشناسی نزدیک به طبیعت، این قابلیت را نداشت.
وی اضافه کرد: در سال 92، با تصویب برنامه بهینهسازی و پایش جنگلهای کشور، تصمیم گرفته شد بهرهبرداری از جنگل مشروط به برداشت درختان شکسته و افتاده شود. برای اجرای این مصوبه طرحی ملی ارایه نشد و آنچه در معرض دید کارشناسان قرار گرفت، بیشتر شبیه تکلیف دانشجویی بود. طرح باید بیلان داشته باشد، نحوه ارزیابی آن مشخص باشد و منابع مالی آن به درستی تعریف شود اما ساختاری با این مشخصات در معرض دید کارشناسان قرار نگرفت.
ترجمه ناقصی که قابلیت اجرایی ندارد
رحمانی برنامه بهینهسازی مصوب دولت را ترجمه ناقصی از "مونترال پروسس" (مدلی مدیریتی که در کشورهایی نظیر اندونزی و مالزی اجرا شده) دانست.
وی افزود: این برنامه طی پنج مرحله اصلاح شده است اما به یکباره ترجمه آن به نسخهای تحت عنوان بهینهسازی و پایش جنگلهای کشور تبدیل میشود. آیا هیأت دولت میداند که یک ترجمه ناقص را به تصویب رسانده است؟
این عضو هیأت علمی دانشگاه گرگان تأکید کرد: نسخه ارایه شده در طرح مدیریت، پایش و بهینهسازی جنگلهای کشور (مصوب سال 1392) برای جنگلهای شمال قابلیت اجرایی ندارد.
وی به تشریح آسیبهای حاصل از اجرای طرح تنفس در کشور پرداخت و افزود: در شرایطی که توقف بهرهبرداری را تبلیغ میکنیم، 10 سال بعد که مجددا تصمیم میگیریم بهرهبرداری از جنگل آغاز شود، به طور حتم با فشار افکار عمومی مواجه خواهیم شد.
رحمانی همچنین با انتقاد از نحوه اطلاعرسانی مسایل مرتبط با جنگل توسط صدا و سیما، بیان کرد: دوربین رسانه ملی فیلمی از دپوی(محل ذخیره چوب آلات مقطوعه) جنگل را به عنوان غارت جنگل به جامعه معرفی میکند. در حالی که ما هنوز از توان جنگل به طور کامل استفاده نکردهایم و تمام این درختان به صورت تک تک، از یک سطح چند هکتاری برداشت شده است. میزان برداشت ما نیم متر مکعب در هکتار هم نبوده است.
وی افزود: تا زمانی که سازمان جنگلها زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی اداره میشود، وضع به همین منوال خواهد بود زیرا نگاه کشاورزی به جنگل فقط تامین زمین است. شاید اگر وزارت منابع طبیعی داشتیم، وضعیت بهتر از امروز بود.
ورود نمایندگان ولی فقیه به مسئله تنفس
این عضو هیأت علمی دانشگاه گرگان از ارسال نامهای به رییس مجلس توسط سه نماینده ولی فقیه در استانهای شمالی برای بازنگری در طرح تنفس و بررسی جدی این طرح خبرداد.
به گفته وی وابستگی طرحهای جنگلداری به بودجه دولتی، مشکل ساز است زیرا اعتبارات این بخش با تغییر درآمدهای نفتی متغیر بوده و تزریق اعتبارات قابل پیشبینی نیست.
رحمانی سازمان جنگلها را مجموعهای توصیف کرد که نه توان نظارت علمی بر کارها را دارد و نه از قدرت ایجاد تحول علمی در کارها برخوردار است. اگر این سازمان توانمند بود، ترجمه ناقص برنامه دیگری را به عنوان راهکار خود به هیأت دولت عرضه نمیکرد.
وی تأکید کرد: در مدیریت جنگل نمیتوان سراغ فلسفه رفت و نمیتوان گفت که شرایط امروز ایجاب میکند که در جنگل تنفس اجرا شود.
این عضو هیأت علمی دانشگاه گرگان افزود: طرح تنفس با تمام توجیههایی که برای آن مطرح میشود به دلیل وجود دام، سکونت روستاییان پراکنده و مسایل بودجهای قابلیت اجرایی ندارد. روی کاغد همه چیز این طرح درست است اما در میدان عمل اهداف آن محقق نمیشود.
وی گفت: بر اساس مصوبه دولت برداشت درختان خشک و سرپا مجاز است. این تصمیم به مفهوم آن است که کارشناسان جنگل نمیتوانند تشخیص دهند که کدام درخت باید قطع شود. آنها باید منتظر بمانند که باد درختان را بیاندازد تا بتوانند چوب را از جنگل خارج کنند. در چنین شرایطی نیازی به جنگلبان نیست و قرقبان خیلی بهتر از جنگلبان میتواند کار بهرهبرداری را انجام دهد.
قاچاق در پارک ملی گلستان
رحمانی گفت: بیش از نیمی از عرصههای جنگلی شمال کشور تحت پوشش طرحهای جنگلداری نیست. در پارک ملی گلستان بهرهبرداری ممنوع است اما فکر میکنم آنجا هم قاچاق چوب وجود داشته باشد.
وی اضافه کرد: در حال حاضر زراعت چوب طرفدار ندارد پس به عنوان یک گزینه برای تامین نیاز صنایع نمیتوان روی آن حساب باز کرد. با اجرای طرح تنفس، تمام دستگاههایی که وابسته به جنگل هستند شامل دانشگاه، بخش خصوصی و غیره را باید از جنگل خارج کنیم و به آنها بگوییم 10 سال بعد به جنگل باز گردند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه گرگان بیان کرد: پس از اتمام 10 سال تنفس، قطعا ما با مجریان فرصت طلب سر و کار خواهیم داشت. در حالی به دنبال اجرای تنفس هستیم که در تمام شیوههای پرورش جنگل، استراحتهای طولانی لحاظ شده است. ما هیچ وقت همه عرصههای جنگلی را هم زمان بهرهبرداری نکردهایم.
وی افزود: بر خلاف مباحث مطرح شده در زمینه تنوع زیستی، مقایسه جنگلهای بهرهبرداری شده و بهرهبرداری نشده نشان میدهد که جمعیت مهرهداران این دو جنگل، با یکدیگر تفاوت معنیداری ندارند. شاخص سطح برگ آنها نیز تقریبا یکسان بوده است.
رحمانی اگرچه طرحهای جنگلداری موجود را نسخه مناسب و مطلوبی برای مدیریت جنگل ارزیابی نمیکند، بلکه تنفس را هم نسخه شفا بخشی برای جنگلهای کشور نمیداند.
به گفته وی با اجرای طرح تنفس تمام سرمایه بخش خصوصی از جنگل خارج شده و به بخشهای دیگر منتقل میشود. همچنین معتقد است: با اجرای این طرح، 10 سال فرصت کسب تجربه و اصلاح را از دست خواهیم داد به این ترتیب سازمانی که توان فنی ندارد را هم تعطیل میکنیم.
این عضو هیأت علمی دانشگاه گرگان تأکید کرد: طرحهای جنگلداری باید تغییر کند. باید بر اساس پتانسیل عرصههای جنگلی برای آنها برنامهریزی کنیم.
وی ادامه داد: زمانی که برای جنگل برنامه نوشته شود، حتی میتوان کمتر از توان جنگل برداشت کرد. اما اگر جنگل را بر اساس شاخصهای قابل مقایسه طبقهبندی نکنیم به نتیجهای نمیرسیم.
رحمانی تأکید کرد: آنچه امروز به آن نیاز داریم تحول است. بسیاری از کشورهایی که طرح تحول را اجرا کردهاند به سمت مدیریت پایدار جنگل و پایداری جنگل رفتهاند. در این کشورها چوبی که وارد بازار میشود، برچسبی دارد که نشان میدهد در زمان برداشت این چوب تمام شاخصهای پایداری لحاظ شده و آسیبهای احتمالی کوچک وارد شده به طبیعت نیز قابل جبران است.
مسئولیتپذیر باشیم
در بخش پرسش و پاسخ این نشست سید مهدی حشمت الواعظین عضو دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، هشدارهایی در پنج بند ارایه کرد.
به گفته وی باید همه افراد مسئولیت حرفهایی که مطرح میکنند را بپذیرند. زیرا گاهی حرف و قلم ما منافع ملی را از بین میبرد بنابراین هر کسی به نسبت مسئولیتی که دارد، مقصر است.
حشمت الواعظین افزود: امروز اگر شب پره شمشاد درختان ما را از بین میبرد، اگر تجربه خسارات ناشی از مرگ نارون و آفت وارداتی در جنگلها را داریم موافقان تنفس باید مسئولیت آن را بپذیرند زیرا گزینه واردات چوب را برای رفع نیازهای کشور مطرح میکنند. اگر ما نسخه بدهیم و مسئولیت آن را نپذیریم، خطرناک است
وی افزود: برای هر طرحی باید یک برنامه جامع و راهبردی ارایه شود آنچه درباره تنفس ارایه شده نه برنامه جامع است و نه راهبرد. یک دیکته نانوشته نامشخص داریم که غلط یا درست آن معلوم نیست، مسئولیتش هم سرنوشت مشخصی ندارد.
این استاد دانشگاه تهران بیان کرد: هیچ ارزیابی مستدل و علمی برای کل جنگلهای شمال کشور وجود ندارد که بدانیم تشخیص و تجویز فعلی ما برای جنگل درست است یا خیر. در رویکرد علمی عوامل تخریب و راه حل را باید ببینیم به توان هم توجه کنیم که در طرح تنفس این مسئله مورد توجه قرار نگرفته است.
وی ادامه داد: دنیا متوقف نمیشود که ما برنامه بدهیم. قاچاقچی قاچاق میکند، تجاوز به عرصهها ادامه مییابد. شخصا چنین ریسکی را نمیپذیرم و آن را خیانت به مملکت میدانم.
حشمت الواعظین بیان کرد: باید اولویتها را تعیین کنیم. هنوز حد نگاری جنگلهای شمال کامل نشده و بخشهایی از آن سند مالکیت ندارد. در نتیجه مرز جنگل مشخص نیست. بسیاری از مرزها تدقیق نشده است. در چنین شرایطی اولویت این است که مرز جنگلها را مشخص کنیم، بعد به فکر ساختار جنگل باشیم.
وی در خاتمه گفت: فراموش نکنیم که یک میلیون هکتار از جنگلهای غرب از بین رفته و 800 هزار هکتار آن نیز تحت شخم و زراعت قرار گرفته است./
L-951020-05
دیدگاه تان را بنویسید