Iranian Agriculture News Agency

رئیس هیأت‌مدیره تعاونی تولیدکنندگان مواد غذایی هم‌صنف در گفت‌وگو با ایانا عنوان کرد:

جنگ نرم میان ملت‌ها با ماهیت برندها/ برند، کالای لاکچری نیست/ قیمت‌گذاری اجباری با روح رقابت بیگانه است

"دولت نه تنها نباید به بحث قیمت‌گذاری ورود کند، بلکه باید از تجارت هم کنار کشیده و تنها به نظارت دقیق، اکتفا کند." این چکیده اصلی سخنان مهدی کریمی‌تفرشی، تولیدکننده موفق صنعت غذا است که اتفاقاً ریاست هیأت‌مدیره تعاونی تولیدکنندگان مواد غذایی هم‌صنف را نیز بر عهده دارد.

جنگ نرم میان ملت‌ها با ماهیت برندها/ برند، کالای لاکچری نیست/ قیمت‌گذاری اجباری با روح رقابت بیگانه است

خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - وحید زندی‌فخر:

"دولت نه تنها نباید به بحث قیمت‌گذاری ورود کند، بلکه باید از تجارت هم کنار کشیده و تنها به نظارت دقیق، اکتفا کند." این چکیده اصلی سخنان مهدی کریمی‌تفرشی، تولیدکننده موفق صنعت غذا است که اتفاقاً ریاست هیأت‌مدیره تعاونی تولیدکنندگان مواد غذایی هم‌صنف را نیز بر عهده دارد. وی همچنین به‌عنوان رئیس هیأت‌مدیره صنایع غذایی "گلها" و تنها دارنده نشان شوالیه صنعت غذا از کشور فرانسه شناخته می‌شود. گفت‌وگوی ایانا با مرد سال صنعت غذا در سال 95 را در ادامه می‌خوانید.

*************


نظر شما درباره ورود دولت به قیمت‌گذاری کالاها به‌ویژه در زمینه مواد عذایی چیست؟

وقتی قرار است قیمت‌ها الزامی باشد، دیگر رقابتی وجود نخواهد داشت. به‌عنوان مثال، وقتی من کالایی را تولید می‌کنم که دیگران نیز به تولید آن مبادرت می‌ورزند و قیمت این کالای مشخص، از قبل تعیین شده باشد، دیگر نمی‌توانم از مواد اولیه بهتری در فرایند ساخت کالای خود استفاده کنم؛ زیرا قطعاً با ارتقای کیفیت مواد تشکیل‌دهنده یک محصول، قیمت تمام‌شده افزایش یافته و این موضوع در زمانی که شرایط، اجازه افزایش نرخ برای مصرف‌کننده را به بنده نمی‌دهد، چیزی به‌جز ضرر مالی برای من نخواهد داشت. حال بعد از بیش از یک سال که از برجام می‌گذرد، صنعت غذا می‌تواند از این موهبت استفاده کند، زیرا تا پیش از آن واردکنندگان نمی‌توانستند مواد اولیه را از هر کشوری که دوست دارند، وارد کنند؛ بنابراین تعداد معدودی بازار شناخته شده وجود داشت که ما مجبور بودیم تنها از همان بازارها کالای مورد نیاز را وارد کنیم. این باعث شده بود که فروشندگان، در بسیاری از موارد سوءاستفاده کرده و بعضاً اجناس بی‌کیفیتی به تجار ما تحویل دهند. از این جهت که می‌دانستند تاجران چاره‌ای جز خرید این کالاها ندارند، اما اکنون وضعیت به کلی متفاوت است. در حال حاضر و با اجرای برجام، صنعتگران ما قدرت انتخاب دارند تا مواد اولیه خود را از کشورهای اروپایی یا آسیایی با در نظر گرفتن موضوع رقابت، تامین کنند و دیگر الزامی در کار نیست؛ بنابراین فرصتی طلایی در اختیار ایران است، اما از این طرف، قیمت‌گذاری داخلی از رشد و بالندگی صنعت غذا در راستای رقابت سالم، جلوگیری می‌کند؛ چیزی که در کشورهای دیگر وجود ندارد و تولیدکننده با توجه به رقابت و صدها برندی که در بازار هم‌سطح او فعالیت می‌کنند، دست به تولید می‌زند. اکنون که هنوز به عضویت سازمان تجارت جهانی در نیامده‌ایم، این مشکل آنچنان به چشم نمی‌آید، اما به محض ورود ایران به WTO انواع کالاها بدون داشتن قیمت مصرف‌کننده وارد کشور می‌شود و آن زمان خواهد بود که تولیدکنندگان داخلی بیشترین ضرر را می‌بینند. بنابراین از هم‌اکنون که هنوز دیر نشده، باید در تدوین زیرساخت‌ها اقدام کنیم تا در زمان مقتضی، دچار مشکل نشویم. با شروع تجارت آزاد، تنها کیفیت محصول خواهد بود که حرف نخست را می‌زند.


آیا شما به وجود انحصار در صنعت غذا معتقدید؟

خیر؛ دلیل آن را هم باید در مسائل پس از برجام جست‌وجو کرد. اکنون تجارت به مرحله‌ای از شکوفایی رسیده است که دیگر هیچ شرکت یا سازمانی نمی‌تواند مدعی واردات یک محصول خاص باشد، بلکه این راه برای همگان باز بوده و هر کس از توانایی لازم برخوردار باشد، اقدام به واردات می‌کند. البته شرایط در صورت داشتن نمایندگی از یک برند خارجی، متفاوت است. در این راستا وقتی کسی از یک برند خاص، نمایندگی اخذ می‌کند، تنها اوست که اجازه واردات کالاهای تولید شده توسط این برند را دارد و دیگران نمی‌توانند به این مسئله اعتراض کنند؛ قانونی که نه‌تنها در ایران، بلکه در تمام کشورهای دنیا حاکم است. بنابراین داشتن نمایندگی به معنای انحصار نیست.


آیا برندسازی در صنعت غذای ایران، موفق بوده است؟

تا حدودی پاسخ شما مثبت است، زیرا همین برندها بوده‌اند که توانسته‌اند صادراتی به ارزش دو میلیارد دلار از مواد غذایی به روسیه را در کارنامه خود ثبت کنند، نه تولیدکنندگان متفرقه یا زیرزمینی که از هیچ پشتوانه‌ای برخوردار نیستند. غیربرندها توانایی صادرات ندارند. یک برند، تمام ایزوها، استانداردها، گواهینامه‌های محیط زیستی و شرایط بهداشتی را دارا بوده و اینها هستند که می‌توانند حتی بعد از عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی، پایدار بمانند. البته نباید نگاهی لوکس به برند داشت؛ بلکه باید آن را به‌گونه‌ای ساخت که برای مصرف کننده ایجاد اطمینان کند. چیزی که تولیدکنندگان معتبر مواد غذایی به دنبال آن هستند، همین جلب اعتماد و اطمینان مشتریان به واسطه نام برندی است که آنها برای خود می‌سازند؛ بنابراین از بُعد لاکچری، نباید به برندینگ نگاه کرد، بلکه این مبحث بسیار فراتر از یک نام است. البته باید اعتراف کرد که تا سطح ایده‌آل، فاصله زیادی داریم.


در حال حاضر برندهای صنایع غذایی ما در مقایسه با کشورهای پیشرفته، در چه جایگاهی قرار دارند؟

بحث برندینگ مانند صادرات، برای ما جدید است. هرچند که در قبل از انقلاب، برندسازی در ایران قوی‌تر بود، اما در سال‌های بعد، حرکتی اساسی در این زمینه صورت نگرفته است. به طوری که در گذشته مردم مثلاً مایع ظرفشویی را تنها با نام "ریکا" می‌شناختند؛ یا به اسنک، "پفک" می‌گفتند و تصور می‌کردند نام اصلی دستمال کاغذی، "کلینکس" است. در حالی که این موضوع قدرت و برتری یک برند را به اثبات می‌رساند؛ بنابراین کارخانه‌های ما چند دهه است که از این قدرت بالقوه غافل مانده‌اند. در حالی که اکنون با توجه به دنیای مجازی و پیشرفت‌های جهانی در راستای ارتباطات و همچنین ورود برندها به کشورها، به گونه‌ای جنگ نرم و آهسته‌ای آغاز شده که ماهیت و هسته آن را برندها می‌سازند. آنها می‌توانند با نفوذی که دارند، ذائقه ملت‌ها را در راستای محصولات خود عوض کرده و مثلاً تعیین کنند که شما "ماهی را با چیپس بخورید!" البته مثال‌ها در این زمینه بسیار است؛ آنها فست‌فود ویژه‌ای وارد می‌کنند که متعاقب آن، کمپانی دیگری، چاشنی‌های بسته‌بندی شده آن را تولید و عرضه می‌کند. بر این اساس، ممکن است یک برند خاص، ده‌ها برند فرعی دیگر را نیز همراه خود وارد بازار کرده و به نحوی به مشتری القا کند که این دو محصول، فقط و فقط در کنار یکدیگر خوشمزه هستند و لذت واقعی، حضور هر دوی آنها در یک سفره است. ما نیز نباید تا ابد به صادرات نفت، دل خوش کنیم. پس باید برای اینکه در صادرات محصولات غذایی، حرفی برای گفتن داشته باشیم، از همین امروز در راستای برندسازی بیشتر اقدام کنیم تا از تجارت جهانی عقب نمانیم. البته کسانی هستند که در این صنعت به خوبی کار خود را آغاز کرده و با روسیه تجارت می‌کنند؛ آنها به‌خوبی می‌دانند که راه تجارت با اروپا از روسیه شروع می‌شود.


بخش کشاورزی، تنها بخشی بود که در سال گذشته توانست با رشد مثبت خود، تأثیری شگرف در رشد کلان اقتصادی کشور داشته باشد. حال مسئولان ارشد وزارت جهاد کشاورزی، در نظر دارند که این تراز تجاری را تا سال‌های آینده به صفر رسانده و سپس مثبت کنند. به‌نظر شما چه زیرساخت‌هایی برای این امر لازم است؟

بدون‌شک به آنچه که هدف مسئولان است، خواهیم رسید، اما باید در این میان از فرصت‌سوزی به شدت اجتناب کرد که در این راه بانک‌ها بسیار می‌توانند تاثیرگذار باشند. آنها باید کمک کنند تا هرچه زودتر ناوگان دستگاه‌های بسته‌بندی تکمیل شده و تولیدکنندگان به نوسازی تجهیزات و ماشین‌آلات صنعتی خود مبادرت ورزند. نحوه تعاملات مسئولان بانکی با کارخانه‌های ورشکسته نیز باعث احیای مجدد تولید شده و در امتداد آن، نرخ اشتغال‌زایی به سمت مثبت شدن پیش می‌رود. در نتیجه سود آن، به نفع کل صنعت خواهد بود. این موضوع به ارتقای سلامت و کیفیت کالاها هم منجر می‌شود و در آینده درصد هزینه‌هایی که برای درمان بیماری‌ها صرف می‌شود، کمتر است.


چرا معمولاً وضعیت مالی صنایع غذایی، بهتر از کشاورزان است؛ در صورتی که کشاورزان، تأمین‌کننده مواد اولیه کارخانه‌ها هستند؟

بین کشاورز و صنایع غذایی، معضلی به نام دلال وجود دارد که اجازه نمی‌دهد صنایع غذایی به‌طور مستقیم با کشاورزان در ارتباط باشند. طی سال‌های گذشته، با هر برنامه و طرحی که می‌خواستیم دست دلال را از این بازار کوتاه کنیم، دیدیم که از جای دیگری دوباره به بطن بازار نفوذ کرد و در میان دو عرصه تولید کشت و صنعت قرار گرفت. تولیدکننده صنعت غذا با قیمت نسبتا بالایی مواد اولیه را می‌خرد؛ اما از واسطه‌ها. از طرفی شاید یک سوم یا یک چهارم آن مبلغ به دست کشاورز می‌رسد؛ بنابراین همیشه کشاورز در تنگنای مالی است. اگر بتوان به نحوی، این واسطه‌ها را حذف کرد، وضعیت مالی کشاورزان نیز 180 درجه بهبود خواهد یافت.


و سخن آخر؟

تولیدکننده‌ها امیدوارند تا با حذف بروکراسی، قوانین دست‌وپاگیر و ارائه تسهیلات بیشتر، مسیر پیشرفت را راحت‌تر از گذشته طی کنند. صنعت غذا یکی از صنایع غیردولتی است و به همین خاطر می‌تواند در صورت فراهم بودن شرایط، تجارت کند. این در حالی است که دولت‌ها باید به این نتیجه برسند که نمی‌توانند یک تاجر خوب باشند، بلکه آنها تنها باید یک ناظر خوب باشند. پس لازم است به کوچک‌سازی بدنه خود اهتمام ورزند، اما در همین راستا نظارت‌ها را قوی‌تر کرده و به ویژه مبادی ورودی و مرزها را با دقت بیشتری کنترل کنند. با دو خواهش از دو دستگاه، سخنم را به پایان می‌برم؛ از گمرک تقاضا داریم تا از ورود کالاهای بی‌کیفیت به کشور جلوگیری کند و از وزارت صنعت، معدن و تجارت خواهشمندیم تا مجوز ورود کالاهایی را که تولید آن در داخل کشور با کیفیت مورد قبول صورت نمی‌گیرد، صادر نکند. این دو، گام‌های مهمی در حمایت از تولید داخلی خواهد بود./

V-951124-01

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید