Iranian Agriculture News Agency

خشونت ناشی از توسعه‌نیافتگی و کولبری در گفت‌وگو با دو مسئول استان آذربایجان غربی

توسعه‌نیافتگی خشونتی در پشت همه زیبایی‌های روستاهای سردشت/ چرا روستاییان وام‌های پنج درصد دولت را نمی‌گیرند؟/ 90 درصد اراضی روستاها کشت دیم هستند/ صاحبان سرمایه‌های قاچاق کولبری چه کسانی هستند؟

هنوز نامی از سرمایه‌گذاران قاچاق از طریق کولبری در رسانه‌ها نیامده است، در حالی که در 10 ماهه سال 95 بیش از دوهزار عملیات علیه قاچاقچی‌های کالا به ثبت رسیده است. با این همه سفر ما در سردشت در حالی اتفاق می‌افتاد که پیش از این بحث‌ها میان مسئولان و کارشناسان حول محور قاچاق در این منطقه و ضرورت افزایش سخت‌گیری در مرزهای منطقه برای مبارزه با این پدیده مطرح شده است. بحث‌هایی که در آن کمتر نامی از عاملان و سرمایه‌گذاران کلان قاچاق منطقه در آن شنیده شده و بیشتر به عنوانی به نام کولبری ختم شده است.

توسعه‌نیافتگی خشونتی در پشت همه زیبایی‌های روستاهای سردشت/ چرا روستاییان وام‌های پنج درصد دولت را نمی‌گیرند؟/ 90 درصد اراضی روستاها کشت دیم هستند/ صاحبان سرمایه‌های قاچاق کولبری چه کسانی هستند؟

خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - ستاره حجتی:

هنوز نامی از سرمایه‌گذاران قاچاق از طریق کولبری در رسانه‌ها نیامده است، در حالی که در 10 ماهه سال 95 بیش از دوهزار عملیات علیه قاچاقچی‌های کالا به ثبت رسیده است. با این همه سفر ما در سردشت در حالی اتفاق می‌افتاد که پیش از این بحث‌ها میان مسئولان و کارشناسان حول محور قاچاق در این منطقه و ضرورت افزایش سخت‌گیری در مرزهای منطقه برای مبارزه با این پدیده مطرح شده است. بحث‌هایی که در آن کمتر نامی از عاملان و سرمایه‌گذاران کلان قاچاق منطقه در آن شنیده شده و بیشتر به عنوانی به نام کولبری ختم شده است. بر اساس آخرین خبر منتشر شده از سوی رئیس پلیس آگاهی آذربایجان غربی و در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم در 15 بهمن 95: "پلیس آگاهی آذربایجان غربی در 10 ماهه سال 95 موفق شده بیش از دوهزار عملیات را علیه قاچاقچیان کالا و ارز انجام دهد. این تعداد عملیات به نسبت سال گذشته در همین مدت 39 درصد رشد داشته است."

به گفته سامان غنی‌زاده، در مجموع در 10 ماهه امسال دوهزار و 86 نفر قاچاقچی کالا و ارز دستگیر شده‌اند که رشد 38 درصدی نسبت به مدت‌زمان مشابه در سال قبل دارد. در این عملیات‌ها یک‌هزار و 144 خودروی حامل بار قاچاق از سوی پلیس توقیف شده‌اند که رشد 15 درصدی را به نسبت سال 94 نشان می‌دهد.

با این همه، مشخص نیست که چند درصد از باندهایی که به گفته مسئولان این منطقه متلاشی شده‌اند، منتج به دستگیری رأس هرم قاچاق شده‌اند و چند درصد آنها فقط به دستگیری عاملان توزیع و حمل همراه بوده است.


مشارکت مردمی اندک است

شش دهستان، مجموعه روستاهای این منطقه را شامل می‌شود. دهستان‌هایی که به گفته مدیرکل دفتر امور روستایی استانداری آذربایجان غربی؛ "سرانه درآمدی کمی بیشتر از یک‌سوم میانگین کشوری دارند." با این همه از برآیند صحبت‌های او می‌شود اینطور برداشت کرد که تمایل اهالی دارای سرمایه و متمول منطقه برای مشارکت در امور و طرح‌های توسعه هم بسیار اندک است.

مهدی قهرمانی در گفت‌وگو با ایانا می‌گوید: "سردشت منطقه‌ای کوهستانی است. 90 درصد اراضی آن کشت دیم است. بخش‌های زیادی از منطقه به کشت انگور و سیب اختصاص دارد، اما کشاورزان هم برای بهره‌برداری و روش‌های کشت حاضر نیستند دست از روش‌های سنتی خود بردارند."

او افزود: "دیگر زمان آن گذشته است که محصولاتمان را به‌صورت فله روانه بازار کنیم. محصولات باید بسته‌بندی شوند. تقاضای بازار با گذشته فرق کرده است. همه این امور باید در روندی درازمدت برای کشاورزان ما فرهنگ‌سازی می‌شد، اما متأسفانه این اتفاق نیفتاده است. از سوی دیگر از گذشته هم طرح‌هایی بدون نگاه کارشناسی انجام گرفت که همان اقلیت مردمی را که حاضر به سرمایه‌گذاری در منطقه خودشان بودند، با مشکل روبه‌رو کرد."


یک میلیون تن سردخانه بدون توجیه اقتصادی

مدیرکل دفتر امور روستایی استانداری آذربایجان غربی به‌عنوان مثال به ظرفیت تولید محصولات باغی آذربایجان که یک میلیون و 300 هزار تن است اشاره کرده و می‌گوید: "چیزی حدود 350 هزار تن را از زمان برداشت تا آوردن به سردخانه‌ها از دست می‌دهیم، می‌ماند یک میلیون تن. آن‌وقت برای دو میلیون تن مجوز احداث سردخانه صادر شده و الآن یک میلیون ظرفیت بلااستفاده که تبدیل به واحدهای راکد شده است در استان داریم."

قهرمانی ادامه می‌دهد: "یکی از راهکارهای دولت برای مناطق کشاورزی، فراهم‌آوری تمهیدات لازم و ارائه تسهیلات به‌منظور ایجاد صنایع تبدیلی است، اما آن را چه کسانی باید ایجاد کنند؟ معاونت توسعه روستایی امسال اعتبار ویژه را به استان‌های دارای شرایط برای این منظور داده است. اما همه قدم‌ها را نمی‌تواند و نباید دولت بردارد."



دولت واقعیت‌ها را می‌پذیرد

او با اشاره به مسئله قاچاق در این منطقه می‌گوید: "ما نرخ بالای بیکاری و درآمد اندک مردم را هم می‌پذیریم. قرار نیست صورت‌مسئله را پاک کنیم. ما در این منطقه زندگی می‌کنیم و به‌خوبی می‌دانیم که مردم ما نه فقط ضرر اقتصادی می‌کنند، بلکه متحمل هزینه‌های جانی و اجتماعی می‌شوند. مانند همین ماجرای بهمن سردشت، اما حقیقت این است که روی دیگر ماجرا را هم باید دید. اگر دولت به‌تنهایی هم بتواند میزان شغل و درآمد معقول ایجاد کند، آیا باز کسانی که به سودهای گزاف از راه غیرقانونی می‌رسند حاضر خواهند شد دست از تجارت غیرقانونی شان بردارند؟"

او درباره امکان‌های اولیه و زیرساختی روستاهای سردشت می‌گوید: "در مجموع دوهزار و 200 روستا با جمعیت هر یک بالای 20 خانوار در استان ما وجود دارد. از این تعداد 620 روستا گاز دارند. برای 450 روستا عملیات گازرسانی در حال اجراست و گلنگ گازرسانی در 150 روستای دیگر در ایام دهه فجر امسال به زمین خورد که از نظر تعداد حدود یک‌هزار روستا در استان بدون گاز هستند و روستاهای سردشت نیز در این مجموعه قرار دارند."

وی با اشاره به اینکه "اگر از نظر شاخص جمعیتی نگاه کنیم 68 درصد از جمعیت روستایی استان از گاز برخوردارند" گفت: "درباره سهمیه سوخت روستاهایی مانند بیوران و روستاهای مرزی سردشت، حقیقت این است که به همه این روستاها سهمیه سوخت تعلق می‌گیرد، اما به‌عنوان مثال در تابستان که ضرورت‌های گرمایی وجود ندارد، روستاییان در دریافت سوخت تعلل می‌کنند و آنوقت در زمستان با یک برف کوهستانی که امکان تردد را دشوار می‌کند، با مشکل روبه‌رو می‌شوند."


ناچار به سخت‌گیری در مرزها هستیم

قهرمانی می‌گوید: "دولت در بخش‌های زیادی کارهای فراوانی برای انجام دارد، اما جوامع محلی هم باید دست به کار شوند. فقط مشارکت است که می‌تواند مشکل سردشت را حل کند و باور به این که نیازی نیست برای دست پیدا کردن به معیشت منطقی دست به کارهای غیرقانونی زد."

او در پایان افزود: "ما ناچاریم با وجود تروریسم تکفیری، از مرزهای کشورمان به‌طور سفت و سخت مراقبت کنیم. هیچ‌کس رفتار خشن با شهروندان کشور را تأیید نمی‌کند، اما مردم ما باید بدانند که برخی کارها اشتغال نبوده و به نفع منطقه شان هم تمام نمی‌شود. فقط سرمایه قشر خاصی افزایش می‌یابد. این نگاه است که ما را ناچار به بستن مرزها و برخورد با گروه‌های کولبری کرده است. ما برای همه طرح‌های کارآفرینی و اشتغال‌زایی که قرار باشد در روستاها انجام شود به‌ویژه برای روستاهای مرزی تسهیلات صفر و چهار درصد اعطا می‌کنیم، اما افسوس که استقبال اندک است البته مراجعه‌کنندگانی هم داریم."


گفت‌وگوی اندک اهالی با یکدیگر

به‌نظر می‌رسد یکی از نکات قابل تأمل، نرخ پایین مشارکت مردمی در توسعه منطقه است؛ موضوعی که در گفت‌وگو با بومیان هم به چشم می‌آید. وقتی قرار است بیوران را به مقصد سردشت و از آنجا به قصد بانه، مرکز فروش کالاهای ارزان قیمت، ترک کنیم تعدادی از مردان بیوران دورمان جمع می‌شوند. از آنها می‌پرسیم چقدر درباره مسائل روستا با هم صحبت می‌کنید؟ چند بار با مسئولان دولتی دیدار کرده‌اید یا مشکلاتتان را با دهیار مطرح کرده‌اید؟ اصلاً چقدر با دهیار روستا جلسه مشترک می‌گذارید؟ فکر می‌کنید چه کارهایی می‌شود در روستا انجام داد که دولت برای آن با شما همکاری نکرده است؟ اما همه جواب‌ها به یک نقطه می‌رسد: "ما چاره‌ای جز استفاده از مرز نداریم. در روستاها وشهر ما کارخانه‌ای برای کار نیست. چیزی وجود ندارد که بخواهیم به آن فکر کنیم."

آنهایی که کمی جوان‌تر هستند، اما به ایده‌های جدیدی فکر می‌کنند. یونس یکی از جوانانی است که در طول سفر همراه ماست. او مکرر از پیست اسکی روی کوه‌های دوپه‌زه حرف می‌زند. ایده‌ای که شاید بدون استقرار زیرساخت گردشگری مانند جاده‌های مناسب دسترسی و گاز (آن هم در زمستان) کمی برای بیوران بزرگ باشد، اما رؤیای پیست اسکی یونس را شاید بشود جور دیگری نگاه کرد. طبیعت این روستاها، تقریباً بکر هستند و تاریخی از ماقبل اشکانیان را در خود حمل می‌کنند.

همچنین روستاهای سردشت این بخت یاری را داشتند که طرح‌های هادی آنها با نگاه به حفظ بافت سنتی‌شان اجرا شده است. دیوار چین‌های سنگی، خانه‌های قدیمی، تنورهای هنوز داغ و سنگفرش‌های کف کوچه‌ها حتی زیر برف هم نمایه‌ای از روستاهایی را نشان می‌دهند که هنوز تبدیل به روستا - شهر نشدند. با این همه تمام سهم آذربایجان غربی از بوم‌گردی، موضوعی که معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور، آن را آخرین راه توسعه روستاها عنوان کرد، فقط یک اقامتگاه، آن هم در روستای لیلانه است.



سلامت، ظرفیت گردشگری منطقه

مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آذربایجان غربی درباره توسعه گردشگری در این منطقه می‌گوید: "این منطقه به‌دلیل داروهای گیاهی و چشمه‌های معدنی، به‌عنوان منطقه گردشگری سلامت در نظر گرفته شده است. ما یک اقامتگاه بوم‌گردی در روستای لیلانه دایر کرده‌ایم که بیشتر در فصل تابستان کارآیی دارد، اما بدون‌شک موفقیت ما در حوزه سلامت بیشتر بوده است. با وجود همه محدودیت‌های پیش رو، ما در سال چیزی حدود 600 تا 700 نفر گردشگر از عراق در بحث سلامت داریم."

جلیل جباری ادامه می‌دهد: "موزه بمباران شیمیایی به‌دلیل فاجعه بمبارانی که در سال 66 برای این منطقه رخ داد در دست احداث است. اما حقیقت این است که این کارها تازه شروع شده است. موضوع احیای بناهای تاریخی مانند حمام بیستون سردشت هم در دستور کار ما قرار دارد که در حال انجام است، اما بخش‌هایی وجود دارد که در اختیار اداره ما نیست. رایزنی‌های زیادی با اداره‌کل راه و شهرسازی برای جاده‌های دسترسی انجام شده است. محدودیت‌های مالی و منابع باعث می‌شود متولیان این بخش هم نتوانند همه راه‌های روستایی و مواصلاتی را ساماندهی کنند. از عهده اداره میراث فرهنگی که خودش یک دستگاه هزینه بر است هم برنمی‌آید که همه زمینه‌ها را با هم ساماندهی کند؛ جاده را استانداردسازی یا در گازرسانی مشارکت کند و اموری مانند این."

جباری در پایان می‌گوید: "درباره توسعه گردشگری، به‌ویژه در روستاها، مشارکت و همدلی مردمی هم نقش بالایی دارد. اهالی روستانشین ما بسیار با ما همکاری می‌کنند، اما به‌نظر می‌رسد آنقدر که باید به این زمینه امیدوار نیستند و باید تلاش‌های بیشتری صورت گیرد."


موضوع "ما" و "دیگری" است

وقتی با مدیران محلی و اهالی بومی صحبت می‌کنیم، به‌نظر می‌رسد خط نامرئی‌ای هنوز میان جامعه و دولت وجود دارد؛ خطی که شاید بشود آن را ابعاد مختلفی بررسی کرد. آیا اعتماد به‌عنوان سرمایه اجتماعی در این منطقه کمرنگ و شکننده است؟ یا رویای یک‌شبه پولدار شدن آدم‌هایی که یک‌شبه به نان و نوای زیادی رسیده‌اند، ذهن مردم را چنان به خود مشغول کرده که از طرح‌های دولتی فاصله می‌گیرند؟

عیسی مزیدی کارشناس ارشد جامعه شناسی است. او در گفت‌وگویش با ایانا، سعی می‌کند ابعادی از شرایط سردشت و روستاهایش را ترسیم کند. مزیدی می‌گوید: "با جامعه‌ای طرف هستید که فاکتورهای قومی، تاریخی، فرهنگی و زبانی خودش را دارد. فاکتورهایی که معمولاً معنای "دیگری" بودن را تقویت می‌کند. علاوه بر این با پدیده‌ای بسیار پیچیده و چندین‌وجهی به نام قاچاق روبه‌رو هستید. این پدیده نه فقط درباره کولبران، بلکه در همه اشکال، همه را در یک نظام دلالی مورد استعمار قرار می‌دهد، اما نبود سامانه‌هایی همچون نظام بهره‌وری کشاورزی، نفع اقتصادی از طریق قاچاق را به سایر هزینه‌ها مانند زندان، از دست دادن سرمایه یا حتی مرگ ارجحیت داده است."

او ادامه می‌دهد: "برای مقابله با قاچاق باید شغل جایگزین توام با صرفه اقتصادی وجود داشته باشد. علاوه بر این یک من دیگری که از قضا می‌توانم ساکن اینجا نباشم و ساکن جایی باشم که در آن "ما" تعریف شوم با همه مزایایش، باید سامان یابد. مفاهیم زیادی باید درباره هویت محلی و اقوام، در زیر چتر هویت ملی ما باید تبیین شود. چگونگی ایجاد رفاه اجتماعی و گریز از محرومیت در قالب منافع ملی و در حقیقت تشکیل "ما" میان دولت، جوامع محلی و جامعه مدنی باید بازتعریف شود. "ما"یی که در آن منافع "من" نیز به نفع افزایش منزلت فردی و توسعه منطقه‌ای است؛ نه اینکه من کار کنم شما پولدار شوید. من بار ببرم شما سرمایه‌دار شوید. من سخت کار کنم شما راحت باشید."

او در پایان می‌گوید: "همه این مباحث نیازمند این است که حلقه‌های فکری زیادی راه‌اندازی شود و بتوان گفتمان جدیدی برای این منطقه ایجاد کرد. نمی‌خواهم سخت‌گیرانه رفتار کنم، اما کولبری و شرایط روستاهایی منطقه سردشت شبیه یک نظام برده‌داری است که در آن افرادی کار می‌کنند، افرادی می‌میرند، افراد زیادی و تولید ملی آسیب می‌بینند، فرآیند توسعه محلی کند می‌شود و قشری به سرمایه گزافی دست پیدا می‌کنند که بنا به گفته مسئولانی که شما نقل کردید حاضر به سرمایه‌گذاری در منطقه نیستند."/


تصاویر: زویا کاظم‌زاده

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید