Iranian Agriculture News Agency

بررسی تغییرات آب‌وهوایی کشور در گفت‌وگو با استادیار دانشگاه تروندهایم نروژ؛

ایران در چنگال تغییر اقلیم

خشکسالی و ترسالی لزوما امری غیر‌عادی نیستند و اینکه برف و باران به‌صورت سیل‌آسا و سنگین در یک‌سال باریده هیچ‌چیز جز اینکه امسال، سال پربارش یا ترسالی بوده را نشان نمی‌دهد

ایران در چنگال تغییر اقلیم


روزنامه وقایع اتفاقیه - جواد حیدریان:

تغییرات آب‌وهوایی در منطقه خاورمیانه و اساسا در جهان به نظر می‌رسد بیش از آنکه در صورتی ظاهری قابل بررسی باشد، باید در لایه‌های نهانی نیز موردمطالعه قرار گیرد؛ لایه‌هایی که به وضعیت جامعه‌شناختی و تاریخی مربوط هستند. اینکه تغییرات آب‌وهوایی و اساسا در مقیاسی بزرگ‌تر، تغییرات اقلیمی علاوه بر تأثیرات اولیه و کوتاه‌مدت مانند خشکسالی، افزایش فقر و ... چگونه می‌تواند بر حکمرانی سرزمینی در طول تاریخ تأثیر‌گذار باشد و چطور توانسته شرایط زیستی در جهان را تغییر دهد. در یکی، دو هفته گذشته در ایران، همزمان با بارش شدید باران در مناطق مرکزی و جنوبی کشور، بارش شدید برف، مناطق شمالی و غربی را متأثر کرده بود. همزمان طوفان‌های شدید گردوغبار خوزستان و بخش‌هایی از جنوب‌غربی را تحت‌تأثیر قرار داد و حتی موجب اعتراض‌های اجتماعی شد؛ البته بررسی شرایط خوزستان و مشکلات مردم در زمینه‌های آب، برق، تلفن و ... که متأثر از بحران ریزگردهاست، خود حدیث مفصلی است که در جای خود، قابلیت طرح و بررسی دارد اما آنچه بیش از هر چیز بررسی وضعیت آب‌وهوایی ایران و در نهایت، تغییر اقلیم در کشور را ضروری کرده، درگیری سراسر کشور با بحران‌هایی مانند آب، خشکسالی، فرسایش خاک و در نهایت، طوفان‌های گردوغبار و... است. بااین‌حال، بسیاری از مردم در هنگام درگیری کشور با بارش‌های شدید باران و برف بر این باور هستند که بارش نسبت به سال قبل، بیشتر و وضعیت خشکسالی تغییر کرده است، درحالی‌که آمارها و ارقام‌‌های سازمان هواشناسی بر عکس چنین وضعیتی را نشان می‌دهند که سال آبی امسال نسبت به سال قبل نه‌تنها بارش بیشتری نبوده، بلکه نسبت به نرمال سال قبل، بارش کمتری را شاهد بوده‌ایم. برای درک بهتر وضعیت تغییرات اقلیمی در ایران به سراغ ناصر کرمی، دکتری اقلیم‌شناسی و دانشیار (Asociate Professor) دانشگاه تروندهایم نروژ رفته‌ایم؛ کسی که البته می‌توان گفت بنیانگذار روزنامه‌نگاری محیط‌زیست در ایران نیز بوده، کرمی در این گفت‌وگو معتقد است؛ ایران دچار تغییر اقلیم شده و از نظر وضعیت اقلیم‌شناسی، شرایط نرمال را رد کرده و در دوران پست‌نرمال به سر می‌برد.

وضعیت آب‌وهوایی کشور به شکلی است که درحال‌حاضر، ترکیبی از همه رویدادها را می‌توان دید. در شمال، شمال‌غرب، برف سنگین و در جنوب و جنوب‌شرق و غرب، سیل و طغیان رودخانه‌ها، در کنار اینها، بخشی از جنوب کشور درگیر پدیده شدید گردوغبار است. ایران دچار چه وضعیتی شده که چنین مورد تهاجم طبیعی قرار گرفته؟
درباره پرسش اول، کشور در چند روز گذشته درگیر همه پدیده‌های آب و هوایی بوده؛ مثلا سیل، برف، گردوغبار و... این امری طبیعی است. ما کشوری هستیم که تحت‌تأثیر شکل‌های مختلف آب‌وهوا قرار داریم. در این موقع از سال، جریان سرد و پرفشار سیبریایی در شمال‌شرق کشور، جریان سرد و مرطوب مدیترانه‌ای و اطلسی از شمال‌غرب، جریان گرم‌وخشک از جنوب و جنوب‌غرب از سمت عربستان و جریان گرم و مرطوب از سمت اقیانوس هند و از جنوب و جنوب‌شرق به سرزمین ما وارد می‌شود. کشور ما، فلات بلندی است در عرضی پایین که این خود یک پارادوکس جغرافیایی است؛ یعنی ما چون در عرض پایین هستیم، باید گرم بوده و چون فلات بلندی است، باید سرد باشیم. این دو با هم در تعارض هستند. ضمن اینکه کشور دو محدوده کوهستانی وسیع دارد و درعین‌حال، دشت‌های فراخی نیز آن را دربرگرفته است. ضمن اینکه باید پذیرفت ما نوعی تنوع اقلیمی داریم که در نتیجه آن، در آن واحد و در سراسر کشور، پدیده‌های مختلفی رخ می‌دهند؛ این امری کاملا طبیعی بوده و همیشه هم وجود داشته است. بارها شاهد بوده‌ایم که زمانی، یک طرف کشور سیل بوده، طرف دیگر کشور، موقعیت آب‌وهوایی متفاوتی را تجربه کرده است. ایران از نظر طبیعی، کشور بزرگ و اتفاقا با موقعیت ویژه اقلیمی و جغرافیایی است.
آیا بارش برف و باران به‌صورت سیل‌آسا و سنگین، نشانه‌ای بر پایان خشکسالی است که پیش‌بینی می‌شد ایران نزدیک به 30 سال درگیر آن باشد؟
وقتی ما از خشکسالی حرف می‌زنیم؛ یعنی از یک پدیده موقت صحبت می‌کنیم. موضوعی به نام میانگین‌های اقلیمی داریم که اصطلاحا به آنها میانگین‌های احمقانه گفته می‌شود چون هیچ‌وقت این اتفاقات رخ نمی‌دهند؛ برای مثال وقتی می‌گوییم میانگین بارش در تهران فرضا 250 میلی‌متر است، به معنی این نیست که دائم 250 میلی‌متر بارش داریم، ممکن است در 50 سال فقط یک‌بار این 250 میلی‌متر بارش صورت گیرد؛ البته یک حداقل و یک حداکثر میانگین نیز به‌طور فرضی در نظر گرفته می‌شود که واقعا نمی‌تواند در تعیین میزان بارش به‌طور دقیق برای تعیین موقعیت بارش تأثیر‌گذار باشد. گاهی صد میلی‌متر بارش هست که می‌گوییم خشکسالی و گاهی 500 میلی‌متر بارش داریم که می‌گوییم‌ ترسالی رخ داده است. هر سه موقعیت خشکسالی، نرمال و ترسالی‌، جزء چرخه اقلیم هستند. هر سه نیز نرمال بوده‌اند. خشکسالی و ترسالی لزوما امری غیر‌عادی نیستند و اینکه بارش برف و باران به‌صورت سیل‌آسا و سنگین در یک‌سال هیچ‌چیز جز اینکه امسال، سال پربارش یا ترسالی بوده را نشان نمی‌دهد. و این نمی‌تواند اوضاع خشکسالی طولانی‌مدت را یکباره جبران کند. ما گاهی دچار خشکسالی انباشت یا خشکسالی هیدرولوژیک هستیم و این یعنی خشکسالی ادامه پیدا کرده، لایه‌های پایین خاک دچار خشکی عمیق شده است، سطح آب‌های زیرزمینی پایین رفته، حجم آب دریاچه‌ها و تالاب‌ها کم شده و... باید به همان نسبت وضعیت تعادل برقرار شود؛ یعنی اگر سه سال خشکسالی بوده، باید سه سال نیز به همان نسبت‌ ترسالی باشد تا وضعیت قبلی جبران شود و به نوعی تعادل هیدرولوژیک برسیم. به‌همین‌خاطر، با یک‌سال بارش نمی‌توانیم هیچ قضاوتی بکنیم. ضمن اینکه نظر سازمان هواشناسی این است بارش امسال نسبت به سال آبی قبل حدود 34 درصد کمتر بوده و حتی این میزان بارش نه‌تنها نرمال نیست بلکه از وضعیت نرمال نیز کمتر شده است.
قبلا درباره خشکیدگی سرزمین صحبت کردید. آیا با چنین رخدادهای طبیعی، هنوز معتقد هستید ایران دچار خشکیدگی شده است؟
من قبلا درباره خشکیدگی سرزمین گفتم، حالا هم دارم از خشکسالی نرمال سخن می‌گویم. نرمال یعنی اینکه وضعیت برگشت‌پذیر است. برای اینکه بگوییم یک سرزمین از نظر اقلیم‌شناسی، چطور آب‌وهوایی دارد، دست‌کم باید به روندی 30 ساله مراجعه کنیم؛ یعنی اگر می‌خواهیم بگوییم انزلی مرطوب‌تر از تهران است، باید 30 سال بارش انزلی و تهران را در اختیار داشته باشیم و بعد بر‌اساس داده‌ها مطالعه کنیم و از این هر دو داده، به یک معدل برسیم و نظر نهایی دراین‌باره را صادر کنیم؛ بگوییم که انزلی مرطوب‌تر از تهران است، با یک سال نمی‌توان قضاوت کرد زیرا شاید سالی را بتوان پیدا کرد که در طول آن در تهران بیشتر از انزلی بارندگی داشته باشیم. درباره واژه خشکیدگی برای اینکه آن را از خشکسالی جدا کنم، توضیح می‌دهم که تا وقتی از خشکسالی حرف می‌زنیم، از اتفاقی نرمال و بازگشت‌پذیر صحبت می‌کنیم؛ یعنی چند سال بارندگی نیست ولی دوباره سال بعد، بارش به حالت عادی برمی‌گردد اما چون 60 سال مطالعه آمارها نشان می‌دهد که روند بارندگی در کل منطقه خاورمیانه کاهشی است، باید دقیق‌تر راجع به این وضعیت مطالعه و صحبت کرد. ما در کتاب‌های درسی بچه‌ها خوانده‌ایم که در ایران، متوسط بارش 250 میلی‌متر است. باید قبول کرد که این آمار قدیمی بوده و حالا متوسط بارش در ایران، کمتر از 200 میلی‌متر در طول سال است؛ یعنی 20 درصد کاهش بارندگی را در طول روندی 60 ساله نشان می‌دهد چون از 30 سال گذر کرده و روند بیشتر است، می‌گوییم ایران دچار تغییر اقلیم شده و دیگر نمی‌گوییم خشکسالی نرمال است، می‌گوییم خشکیدگی که خود یک نوع نرمال جدید محسوب می‌شود و اصطلاحا به آن «پست نرمال» می‌گویند، بیرون از نرمال قبلی است. وقتی گفته می‌شود ایران دچار خشکیدگی شده به این معنی نیست که هر سال بارش در ایران زیر نرمال بوده، نه، گاهی در طول 60 سال گذشته، بیشتر از نرمال در ایران باران باریده است. اوایل دهه 80، بارش‌ها بالای نرمال بود و بعد حدود هشت سال، بارش زیر نرمال داشتیم و در دهه 70، اتفاقا باز وضعیت بدتر از
دهه 80 بود و بارش‌ها زیر نرمال گزارش شده است. امسال به نظر می‌رسد بارش خوبی داشته‌ایم، درحالی‌که خوب است بدانید امسال از پارسال کمتر باران بارید. ما با یک سال یا دو سال یا سه سال یا پنج سال بارش خوب نمی‌توانیم بگوییم تغییر اقلیم صورت گرفته است. نمی‌توانیم در این مدت کم، راجع به وضعیت نرمال صحبت کنیم، باید روند نشان دهد و باید این‌طور گفت که روندها در ایران، حکایت از تغییر اقلیم دارد.
آیا پدیده ال‌نینو واقعا در ایران وجود دارد؟ این پدیده چگونه می‌تواند سرزمین را دچار چالش یا حتی دچار دگرگونی مثبت کند؟
نمی‌توانیم به‌طور مستقیم وضعیت آب‌وهوایی ایران را به ال‌نینو ربط دهیم. شاید بتوان به‌طور غیر‌مستقیم گفت ایران متأثر از شرایط ال‌نینو است. ال‌نینو، پدیده‌ای است که به صورت موجی، وضعیت را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. ما از این وضعیت دور هستیم که به‌طور مستقیم تحت‌تأثیر ال‌نینو باشیم. مسئله ما ال‌نینو نیست. من در مقاله‌ای اسم این پدیده را «هایپر اکتیویتی اقلیمی» گذاشته‌ام. ایران در دوره‌های مختلف تاریخی، هرازچندگاهی دوباره گرم‌تر و خشک‌تر از قبل شده است؛ یعنی به شکل منظمی، ما با کاهش بارش و تغییر وضعیت آب‌وهوایی مواجه بوده‌ایم. 2500 سال پیش، متوسط بارش در ایران 1500 میلی‌متر بوده و تمدن باشکوه هخامنشی و آثار تاریخی مثل تخت جمشید، محصول آن وضعیت آب‌وهوایی نیز هست. بعد که این بارش رو به کمترشدن رفت، مدنیت و تاریخ ما کمتر شده است؛ یعنی آب‌وهوای ایران توانسته وضعیت حکمرانی سرزمینی در ایران را نیز کوچک‌تر و کوچک‌تر کند. آن چیزی که ما را به‌طور دائم متأثر می‌کند، خشک‌شدن تدریجی عرض جغرافیایی است؛ یعنی ما در همین عرض جغرافیایی تحلیل رفته‌ایم و اتفاقا در شرق ما نیز هند، در غرب، تمدن بین‌النهرین تحلیل رفته است. روی همین عرض جغرافیایی، اگر به‌دقت بررسی شود، می‌بینیم که در شمال آفریقا، رقبای تاریخی ایران، مانند فینیقی‌ها، کارتاژ و... نیز حکومت‌های آنها تحلیل رفته است. در آن طرف دنیا نیز، در آمریکای‌جنوبی، تمدن‌های مایا و آستک نیز تحلیل رفته‌ و مرزهای جغرافیایی خود را به سبب همین وضعیت تغییر اقلیمی از دست داده‌اند. ما قربانی چنین وضعیت‌هایی هستیم که قطعا نمی‌توانند با ال‌نینو تحلیل شوند.
بحران گردوغبار در خوزستان به عقیده شما، محصول چه شرایطی است که تا امروز نه‌تنها کنترل نشده بلکه بر شدت آن افزوده شده و حتی دارد تبدیل به چالشی امنیتی می‌شود؟
راجع به وضعیت ریزگرد خوزستان نیز بارها صحبت شده است. دو منشأ داخلی و بیرونی دارد. یکی از مقامات مسئول، چندی پیش می‌گفت 65 درصد دلیل رخداد گردوغبار در خوزستان، منشأ بیرونی و 35 درصد منشأ داخلی دارد. شاید بیراه هم نباشد ولی چون من تحلیل میدانی خودم را انجام نداده‌ام، نمی‌توانم به‌طور دقیق دراین‌باره نظر بدهم اما یک تحلیل از دور که می‌توانم انجام دهم، این است که به نظرم منشأ بیرونی بزرگ‌تر و منشأ داخلی کوچک‌تری این وضعیت، را پدید آورده است. منشأ بیرونی، درست مثل کشور ماست و هر دو وضعیت، ترکیبی از تغییر اقلیم و وضعیت مدیریت سرزمین است. خاورمیانه در حال خشک‌تر و گرم‌ترشدن است و این خشکی دائم دارد بر میزان تبخیر و تعرق تأثیر می‌گذارد و آن هم باز خشک‌تر می‌شود اما سیاست‌های غلط بهره‌برداری از منابع آب را نباید نادیده گرفت و باید روی این موضوع به‌خوبی بحث شود زیرا یکی از دلایل تشدید وضعیت آلودگی گردوغبار در خوزستان و دیگر مناطق ایران و خاورمیانه، همین وضعیت نبود مدیریت دقیق منابع آب است. کشاورزی ناپایدار در ایران، ترکیه، سوریه و عراق، وضعیت منابع آبی را به چنین روزی انداخته است. همه اینها باعث شده تالاب‌ها خشک شود و اراضی دیم به حال خود رها شوند. در ایران به‌خاطر سد‌سازی‌های متعدد، خاک رطوبت خود را از دست داده است و همه این عوامل باعث شده که کشور به کانون تولید ریزگرد تبدیل شود.
طوفان‌های گردوغبار را در جهان چگونه مهار می‌کنند؟ چرا ما نمی‌توانیم این وضعیت را تثبیت کنیم؟
نمی‌توانیم طوفان گردوغبار را به‌عنوان یک پدیده اقلیمی ناگهانی مهار کنیم، ممکن است بتوان گردوغبار را مهار کرد. ما می‌گوییم گردوغبار از بیابان‌های دوردست می‌آید؛ برای مثال، سالی یک میلیارد تن خاک از صحرای آفریقا به سمت مدیترانه حرکت می‌کند و بخشی از این گردوغبار هم به سمت ایران می‌آید، ما قطعا نمی‌توانیم این وضعیت را مهار کنیم؛ یعنی ما نمی‌توانیم مانع از برخاستن گردوخاک و حرکت آن از آفریقا و خاورمیانه به سمت ایران شویم اما در مقیاس محلی می‌توانیم وضعیت را کنترل کنیم؛ برای مثال، در جایی آب و پوشش گیاهی بوده ولی الان وجود ندارد، جایی خاک مرطوب بوده ولی حالا نیست، جایی زمانی تالاب بوده ولی اکنون از بین رفته است.

بله، در این‌چنین جایی اگر رطوبت را برگردانیم، می‌توانیم گردوغبار را مهار کنیم اما الان درحال‌حاضر، بیشتر از آنچه بر سر مهار بحث باشد، بحث بر سر انطباق است؛ یعنی باید بررسی شود ببینیم خاکی را که از آفریقا بلند می‌شود و به‌سوی ایران می‌آید، چه‌کار کنیم؟ آیا می‌توانیم خود را با آن منطبق کرده و زندگی‌مان را با آن هماهنگ کنیم؟ آیا اساسا ایران قربانی تغییرات اقلیمی شده است؟ آیا روند تغییر اقلیم نمی‌تواند ایران خشک را به سرزمینی متفاوت در بلندمدت تبدیل کند؟
بله، قطعا ایران دچار تغییر اقلیم شده و طبق نرم‌های 60 ساله اخیر و بر‌اساس آمارهای موجود تا اکنون 20 درصد به‌طور سالانه با کاهش بارش مواجه بوده‌ایم و به‌طور دقیق،
1,1 درجه نسبت به گذشته، گرم‌تر شده است و از قضا روندها از گرم‌تر شدن و کاهش بیشتر بارش در ایران برای آینده حکایت دارد و با صراحت باید بگویم، ایران وارد یک مرحله پست نرمال اقلیمی شده است. ما یک نرمال اقلیمی چند صدساله را پشت سر گذاشته‌ایم و حالا وارد یک پست نرمال اقلیمی جدید شده‌ایم که باید برای زیست در آن خود را آماده کنیم. خیلی از مسائل مانند ریزگردها، بحث منابع آب، نابودی پوشش گیاهی، آتش‌سوزی مناطق جنگلی و خیلی چیزهای دیگر نشان می‌دهند ایران وارد یک مرحله خشن‌تر طبیعی شده و به این سمت حرکت می‌کند. برخلاف تصور، ما به سمت یک جامعه متمدن‌تر حرکت نمی‌کنیم و به نظر من، ما به سمت یک جامعه خشن‌تر پیش می‌رویم و اینها همه می‌تواند تحت‌تأثیر این تغییر اقلیمی باشد که در ایران رخ داده است.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید