مدل مشارکتی، بهترین مدل برای مدیریت اکوسیستمهای جنگلی است
جنگلهای شمال درگیر دور باطل شده، نیازمند نظام مدیریت مشارکتی هستیم
مدیر پروژه ملی مدیریت چند منظوره جنگلهای هیرکانی با اشاره به عدم موفقیت طرح خروج دام از جنگل، برنامهریزی برای جنگلهای شمال را درگیر دور باطل اعلام کرد. به اعتقاد وی مدل مشارکتی که تصمیمسازی با نظر جوامع محلی ساکن در جنگل انجام میشود، بهترین راهکار برای مدیریت جنگلهای شمال کشور است.
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - لیلا مرگن:
مدیر پروژه ملی مدیریت چند منظوره جنگلهای هیرکانی با اشاره به عدم موفقیت طرح خروج دام از جنگل، برنامهریزی برای جنگلهای شمال را درگیر دور باطل اعلام کرد. به اعتقاد وی مدل مشارکتی که تصمیمسازی با نظر جوامع محلی ساکن در جنگل انجام میشود، بهترین راهکار برای مدیریت جنگلهای شمال کشور است.
داریوش بیات مدیر پروژه ملی مدیریت جنگلهای هیرکانی در همایش "ملی مدیریت پایدار جنگلهای شمال (فرصتها و چالشها) که در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد، به عنوان سخنران پنل "ساختارها و تشکیلات" با تأکید بر اینکه جنگل فقط گیاه نیست و جانوران نیز نقش اساسی در پایداری اکوسیستم جنگلی دارند، سخنان خود را با طرح این پرسش که آیا سطح جنگلهای هیرکانی فقط محدود به بخشهای دارای طرح میشود، ادامه داد.
وی افزود: آیا برای تمام دو میلیون هکتار سطح جنگلهای شمال برنامه داریم یا تمام تمرکز ما به روی یک میلیون و 500 هزار هکتار جنگلی است که برای آن طرح تهیه شده است. اگر فقط برای مناطق دارای طرح برنامه داریم، وضعیت جنگلهای بدون طرح چگونه خواهد بود.
بیات با انتقاد از اینکه در جنگلهای شمال فقط بحث بهرهبرداری چوب از سوی کارشناسان مورد توجه قرار دارد، سخنان خود را با طرح این پرسش که آیا در تصویب قانون تنفس جنگلها، فقط نگران بیکاری چند شرکت بهرهبردار هستیم، ادامه داد.
به گفته وی جنگلنشینان ذینفعان اصلی اکوسیستمهای جنگلی هستند که حضور آنها در همایش دانشگاه تربیت مدرس که روز چهارشنبه گذشته برگزار شد، ندیده گرفته شده است و فقط چند تن از اعضای سمنهای فعال در حوزه محیط زیست، در این همایش حضور یافتهاند.
مدیر پروژه ملی مدیریت چند منظوره جنگلهای هیرکانی یادآور شد: اگرچه تشکیل تعاونیهای جنگلنشین را تبلیغ میکنیم اما رفتار درستی با این تعاونیها نداریم.
وی تأکید کرد: واقعیت این است که تاکنون درست به سراغ مسئله نرفتهایم. در پروژه مدیریت چند منظوره بسیاری از مسایل را از نزدیک لمس کردهایم. مردم حاضرند در مدیریت و حفاظت جنگل به ما کمک کنند اما آیا حاضریم به آنها دست مشارکت دهیم و آنها را تشویق کنیم که با ما همکاری کنند؟ ما تا کنون چنین چیزی را ندیدهایم. بخش دولتی آمادگی مشارکت با جوامع محلی را ندارد. همیشه یاد گرفتهایم که از بالا نسخه بنویسیم و برای اجرا به تعاونیها و جوامع محلی بدهیم.
به گفته بیات شعار پروژه مدیریت چند منظوره هیرکانی، "جوامع توانمند، جنگلهای پایدار و میراث جهانی" است. به همین دلیل این پروژه تلاش میکند که به جنگلها از ابعاد مختلف توجه کند.
وی اضافه کرد: به جنگل از بعد اقتصادی و اکولوژیکی میتوان توجه کرد. بخش دولتی به دنبال استمرار خدمات در جنگل است اما جنگلنشین دنبال معیشت خود است. بنابراین در برنامهریزیها باید برای معیشت آنها فکر کنیم تا تقابلی که بین جنگلنشین و کارشناسان وجود دارد، از بین برود. زیرا این تقابل سبب میشود بیش از توان، از جنگل برداشت کنیم.
مدیر پروژه ملی مدیریت چند منظوره جنگلهای هیرکانی با تأکید بر وابستگی معیشتی جنگلنشینان به این اکوسیستم طبیعی، عنوان کرد: یک تراژدی به نام تراژدی منابع مشترک وجود دارد. بر اساس این تراژدی، هرکس زودتر دستش به منابع برسد، بیشتر میخواهد از این منابع برداشت کند. در نتیجه این تفکر، بهرهکشی از منابع رخ میدهد.
وی افزود: برداشت بیش از حد، پیامدهایی نظیر فرسایش خاک، سیل و غیره را برای عرصههای طبیعی به همراه دارد. در حال حاضر در منطقه مینودشت به همین دلیل هیچ پوشش گیاهی وجود ندارد. در یک عرصه کوچک 5 تا 6 هزار هکتاری، 140 هزار واحد دامداری میچرند و پوششی باقی نمیگذارد. زمانی میتوانیم کارمان را درست انجام دهیم که اقتصاد اکولوژیک به کمک ما بیاید و در حد توان اکولوژیک، بهرهبرداری از عرصههای طبیعی داشته باشیم. زیرا جوامع ما نیاز به این منابع اقتصادی دارند.
برنامهریزی خطی، بلای جان منابع طبیعی
به گفته بیات خروج دام و دامدار از جنگل، تفکر و اندیشه درستی نیست زیرا نزدیک به دو دهه است که تلاشها در این رابطه موفق نبوده است.
وی اضافه کرد: دور باطلی در نظام اقتصادی و مدیریتی جنگل داریم. این دور باطل برنامهریزی خطی و از بالا به پایین است. در تصمیمسازیها از جوامع محلی هیچ وقت کمک نگرفتهایم. همواره نسخه نوشتهایم و در اختیارشان برای اجرا قرار دادهایم. هیچ وقت فرضیات ما درست نبوده و در نهایت ضعف مشارکت مردم را به همراه داشته است. مردم وقتی میبینند برنامهریزی ما کاربردی نیست، با ما همکاری نمیکنند و راه خود را ادامه میدهند.
مدیر پروژه ملی مدیریت چند منظوره جنگلهای هیرکانی افزود: عدم همسویی بین جوامع محلی و دولت، همچنین کمبود تخصیص اعتبارات لازم سبب شده ماموران اجرای قانون (کارمندان سازمان جنگلها) در مینودشت از دست جوامع محلی کتک بخورند زیرا آنها نمیگذارند مردم محلی دامداری کنند. این تنشها اعتماد را از بین میبرد.
وی مشارکت را ساز و کاری معرفی کرد که در آن همه ذی نفعان از جمله بهرهبرداران، بهطور مستقیم در تصمیمسازیها مشارکت میکنند.
به گفته بیات وقتی دورهای باطل در کنار هم قرار میگیرند وضعیت فعلی برای جنگل رقم میخورد. در حال حاضر در مشارکت دور باطل میزنیم، در استفاده از منابع دور باطل میزنیم و در نظام مدیریت اقتصادی نیز درگیر دور باطل هستیم. به این ترتیب همه منابع را از دست میدهیم. در واقع درگیر بازی دو سر باخت هستیم.
وی اضافه کرد: در روند کنونی سازمان جنگلها نمیتواند منابع را حفظ کرده و در نتیجه بازنده میشود، جوامع محلی نیز به دلیل آنکه از منابع بهرهکشی کرده و درآمد کافی ندارند، بازنده این میدان خواهند بود.
مدیر پروژه ملی مدیریت چند منظوره جنگلهای هیرکانی گفت: در مینودشت صاحب 100 راس گوسفند ماهیانه 450 هزار تومان درآمد به ازای 20 ساعت کار شبانهروزی دارد که این مسئله به معنی باخت جامعه محلی است.
وی افزود: پروژه ما برای حفظ تنوع زیستی تلاش میکند و برای دستیابی به این هدف، نیازمند نظام مدیریت مشارکتی هستیم. ناگزیریم تمام دستگاههای دولتی به عنوان مجریان قانون در کنار هم جمع شوند و قوانین دست و پا گیر را اصلاح کنند.
بیات عنوان کرد: جوامع روستایی باید توانمند شوند و به آنها اختیار داده شود که نوع فعالیت خود برای کسب درآمد را انتخاب کنند. جوامع محلی منطقه بلیران دوست دارند برای کسب درآمد به فعالیتهای مرتبط با گردشگری بپردازند. ما به نظام حکمرانی و سیاستگزاری کلان و مدیریت بین بخشی نیاز داریم. سازمان جنگلها تنها متولی جنگل نیست. سازمانهای حفاظت محیط زیست، میراث فرهنگی و آب منطقهای، همچنین وزارتخانههای آموزش و پرورش و بهداشت و درمان نیز در مسئله جنگل و مدیریت آن دخیل هستند زیرا جوامع محلی نیازهای متعددی دارند.
وی ادامه داد: در یکی از پایلوتهای پروژه مدیریت چند منظوره 90 درصد مردان روستا معتاد هستند و برای رفع نیازهای خود به جنگل آسیب میزنند. سازمان جنگلها در مدیریت منابع نمیتواند به آنها بیتوجه باشد.
مدیر پروژه ملی مدیریت چند منظوره جنگلهای هیرکانی همچنین بر ایجاد مکانیزمهایی که بتواند مابهازای خدمات اکوسیستمی را تبدیل به منابع مالی کرده و این منابع را در اختیار جوامع محلی قرار دهد، تأکید کرد تا با استفاده از این مکانیزمها، جامعه محلی جنگل را حفظ کرده و کارکردهای اکوسیستمی جنگل نظیر تولید آب، برای کشور باقی بماند.
وی تأکید کرد: جنگل فقط درخت قابل بهرهبرداری نیست. بلکه سطوح میانی جنگل، حشرات، جانوران و غیره نیز در این سیستم زندگی میکنند و باید به همه این ها فکر کرد.
بیات گفت: برای اجرای طرح تنفس، تنها مدلی که میتوان ارایه داد، مدیریت مشارکتی چند منظوره و مدیریت تلفیقی اکوسیستم است.
صنایع چوب، جایگزین دامداری
اگرچه بیات، به عنوان سخنران پنل، مدلی جدید برای مدیریت جنگلهای هیرکانی ارایه کرده و معتقد است که باید با مدل مشارکتی و مدیریت چند منظوره، حضور دام در جنگل را به رسمیت شناخت و نسخههای مدیریتی را منطبق بر خواست جوامع محلی تنظیم کرد؛ اما تقی شامخی عضو هیات علمی دانشگاه تهران در واکنش به این سخنان تأکید کرد: در اروپا نیز شغل مردم جنگلنشین، دامداری بود اما وقتی موتور توسعه تصمیم گرفت که از جنگلها چوب برداشت کند، این گروهها به راحتی دامداری را کنار گذاشته و جذب صنعت شدند.
وی افزود: در ایران، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن تصمیم گرفته شد به دلیل آن که فقط دو میلیون هکتار از عرصههای جنگلی کشور توان تولید چوب دارند، شغل دامداری از این مناطق حذف شود، زیرا توان دامداری در 164 میلیون هکتار از سایر عرصههای طبیعی کشور نیز وجود داشت.
شامخی گفت: اگر ما در خروج دام از جنگل شکست خوردیم، به دلیل توسعه نیافتگی بود. اگر امروز جنگلهای شمال بهطور ویژه مورد توجه هستند و هدف حفظ آن است، با برنامههای توسعهای ویژه خواهیم توانست مسایل را حل کنیم.
وی در ادامه عدم هماهنگی بین تصمیمسازی برای حیات وحش و گیاهان جنگل را نوعی نقص دانست.
این استاد دانشگاه تهران افزود: جنگل، اکوسیستمی متشکل از گیاهان و جانواران است. در جنگلداری به گیاهان میپردازیم و مسایل جانوران در سازمان محیط زیست مورد توجه قرار میگیرد. این اشکال جدی است که از نظر تشکیلاتی داریم. مدیریت جنگل باید موظف به حفظ گیاه و جانور باشد.
وی یادآور شد: بهعنوان جنگلبان نیاز جانوران را نسبت به گیاهان جنگل اصلا نمیدانیم در حالی که همه گیاهان برای پاسخ به نیاز جانوران در این سیستم بهوجود آمدهاند. اما متاسفانه نسبت به آن اطلاع نداریم.
تشکیل وزارت منابع طبیعی ضروری است
شامخی همچنین با توجه به عنوان پنل که بحث اصلی آن باید بر ساختار و تشکیلات متمرکز باشد، تشکیل وزارت منابع طبیعی را جزء سیاستهای برنامه سوم توسعه اعلام کرد.
وی افزود: در سال 64 جنگلبانان کتابی به نام فریاد نسلهای بعد چاپ کردند و در این کتاب، تأکید کردند که نباید جنگلبانی جزء خدمات روستایی گنجانده شود و این مجموعه نیازمند ساختار مستقل است.
سید محسن حسینی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس نیز در تکمیل سخنان شامخی بیان کرد: از تشکیلات ضعیف سازمان جنگلها نمیتوان انتظار کار خارقالعاده داشته باشیم. در سالهای اخیر چهار هزار نفر از تشکیلات سازمان جنگلها بازنشسته شدهاند و با توجه به سیل بیکاری دانش آموختگان منابع طبیعی، متاسفانه تاکنون جایگزینی برای نیروهای بازنشسته انجام نشده است. در حالی که یک سیستم قدرتمند میتوانست این مسئله را حل کند.
وی ادامه داد: چندی پیش با یکی از مدیران منابع طبیعی صحبت میکردم. این مدیر اعلام کرد عرصه طبیعی توسط فردی تصرف شده اما منابع طبیعی به دلیل کمبود منابع مالی، قادر به ادامه مراحل دادرسی نبوده و مالکیت عرصه طبیعی را از دست میدهد.
حسینی با تأکید بر مدیریت حفاظتی جنگل، حضور دام در عرصههای جنگلی را عاملی برای پیر شدن جنگلهای هیرکانی اعلام کرد.
وی افزود: دامها بر اساس خوش خوراکی نهالها، از آنها تغذیه کرده و ساختار جنگل را تحت تاثیر قرار میدهند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، شکست طرحهای قبلی را به دلیل حضور دام در جنگل اعلام کرد و گفت: برشهای جنگلداران که باید زادآوری را در جنگل مستقر کند به دلیل حضور دام به موفقیت دست پیدا نکرده است. ضمن آنکه دامدار برای تامین نیازهای خود، درجنگل سایه روشن ایجاد میکند.
شعبان شتایی به عنوان یکی از اعضای پنل، با اشاره به عدم وجود آمارهای دورهای مناسب از جنگلهای کشور، عنوان کرد: بیاییم بر مبنای مستندات علمی و مشاهدات آماری بسیار دقیق، به شکل آماری و مکانی، تجزیه و تحلیل درست و منطقی انجام دهیم و بعد برای جنگل تصمیم سازی کنیم.
مینا استقامت مدیرعامل مرکز حفظ و توسعه زیست بومهای پایدار نیز از عدم حضور شیوههای موثر حفاظتی در جنگلهای ایران انتقاد کرد و افزود: تمام برنامههای سازمان جنگلها بر روی بهرهبرداری متمرکز شده در صورتی که هدف اصلی این سازمان بهرهبرداری پایدار، احیا و حفاظت از عرصههای طبیعی اعلام میشود.
وی گفت: برای پارسل شاهد در جنگلها، هیچ چارچوب حفاظتی تعریف نشده است. در حالی که زون امن، یک پنجم مناطق حفاظت شده سازمان محیط زیست را شامل میشود و برنامهها برای مدیریت این زون مشخص است.
استقامت عنوان کرد: مدلهای مشارکتی برای مدیریت جنگلها نداریم. مدلهای مشارکتی ما بر اساس این است که رویکرد خود را میخواهیم با مردم اجرا کنیم. مدلهای مشارکتی یعنی اینکه برنامهها از صفر تا صد با حضور ذینفعان تعریف و اجرا شود. متاسفانه سازمان محیط زیست هم این اشتباه را میکند و همواره تلاش کرده طرحهای خود را با مشارکت مردم اجرا کند.
وی همچنین بر ورود به شبکههای بینالمللی تأکید کرد و گفت: باید وارد شبکههایی نظیر FSC شویم که استانداردها، شاخصها و معیارهای مدیریتی را تعریف میکنند. آیا ما از نظارتهای بینالمللی میترسیم که وارد این مدلها نمیشویم. اگر نمیترسیم واقعا مهم است که وارد این شبکهها بشویم و از تجربیات آنها استفاده کنیم./
L-951213-04
دیدگاه تان را بنویسید