در کنفرانس ملی جنگلهای شمال ایران مطرح شد:
گونههای ملج، داغداغان، به، لیلکی و شب خسب جنگلهای شمال در معرض خطر انقراض/ تعیین سطح جنگلها توسط بخش اجرا و تحقیقات غیردقیق است/ عوامل محیطی بر میزان رویش تأثیرگذار است/ سایر خدمات اکوسیستمی منبع درآمدی برای مدیریت جنگل
یکی از پنلهای کنفرانس جنگلهای شمال ایران، گذشته، حال و آینده به نام جنگلبان شهید، رشید غفاری نامگذاری شد. در این پنل، محمد امینی عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع بر اساس نتایج تحقیقات سودابه علی احمدی کروری دیگر عضو این موسسه، از در معرض خطر انقراض قرار گرفتن نسل گونههای ملج، داغداغان، به، لیلکی و شب خسب خبرداد.
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)-لیلا مرگن:
یکی از پنلهای کنفرانس جنگلهای شمال ایران، گذشته، حال و آینده به نام جنگلبان شهید، رشید غفاری نامگذاری شد. این جنگلبان با شلیک گلوله از پنجره منزلش در حضور خانواده در سال 81 به شهادت رسید و هنوز قاتل وی پیدا نشده است. در این پنل، محمد امینی عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع بر اساس نتایج تحقیقات سودابه علی احمدی کروری دیگر عضو این موسسه، از در معرض خطر انقراض قرار گرفتن نسل گونههای ملج، داغداغان، به، لیلکی و شب خسب خبرداد. در این پنل همچنین اختلاف نظرهای پیش آمده در زمینه تعیین سطح جنگلها بررسی شد. اگرچه تا کنون رویش در جنگلهای شمال ایران به دقت اندازهگیری نشده و نمیدانیم که تحت تاثیر عوامل محیطی میزان رشد درختان چقدر تغییر میکند اما یکی دیگر از سخنرانان این پنل، راهکاری برای تعیین دقیق میزان رویش در جنگلهای شمال ارائه کرد. آخرین سخنران نیز سایر خدمات اکوسیستمی جنگلها را راهی برای کسب درآمد برای مدیریت جنگلهای شمال اعلام کرد.
کنفرانس جنگلهای شمال ایران، گذشته، حال و آینده در تالار حکمت دانشگاه گیلان برگزار شد. در این همایش محمد امینی عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع و رئیس جامعه جنگلبانی مازندران با اشاره به تحقیقات انجام شده توسط سودابه علی احمدی کروری عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، وضعیت گونههای جنگلی را بر اساس تقسیمبندیهای اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) تشریح کرد.
وی افزود: از نظر تقسیمبندی IUCN درختان راش، ممرز، خرمندی و سیاه ولیک از نظر جمعیت در جنگلهای شمال وضعیت عادی دارند. درخت انجیلی از وضعیت خطرپذیری کم به آسیبپذیر تغییر وضعیت داده است. درختان توس، ارس، تیس، گیلاس وحشی و سرخدار در کنج اکولوژیک هستند و به کار احیایی نیاز دارد . درختان ملج، داغداغان، به، لیلکی، شب خسب و گونههای دیگر از جمله شمشاد در معرض خطرانقراض هستند .
رئیس جامعه جنگلبانی مازندران گفت: در سالهای اخیر فرضیه آسیبپذیری جنگلهای هیرکانی به سه دلیل رفتارهای تخریب کننده جنگل، مشاهدات زمینی دال به تخریب اصل سرمایه و غرامتهای ناشی از تخریب قبلی مطرح شده است. برای حل مشکلات راه حلهای متعدد ارائه شده است که برخی از این راهکارها به تعطیلی طرحهای جنگلداری و برخی دیگر نیز به ادامه روش گذشته منتهی میشود .
وی افزود: در طی سالهایی که طرحهای جنگلداری در ایران اجرا شده است، تغییراتی در روشهای جنگلداری ایجاد شد. گروهی این تغییرات را ناشی از بلوغ فنی و گروهی دیگر هم آن را ناشی از اشکالات در طراحی طرحهای جنگلداری میدانند .
امینی با تاکید بر اینکه طرفدار توقف بهرهبرداری از جنگل یا ادامه آن نیست بلکه طرفدار اجرای درست علم جنگلداری است، به بررسی عوامل ایجاد تغییر در جنگلهای شمال ایران پرداخت.
وی ادامه داد: عوامل تهدید کننده جنگلهای شمال، شامل 40 پارامتر است اما وزن اثرگذاری آنها متفاوت است. امیدواریم این عوامل در قالب یک برنامه ملی حل شود.
شخم کف جنگل برای تولید علوفه تا توقف بهرهبرداری
رئیس جامعه جنگلبانی مازندران با مروری بر تاریخچه برنامههای مدیریتی در جنگلهای ایران، عنوان کرد: مجریان طرحهای جنگلداری در مقاطعی موظف بودند کف جنگل را شخم زده و علوفه تولید کنند. بعد از جنگ جهانی دوم با تشکیل اداره کل جنگلبانی و تصویب نخستین قانون، این رویکردها تغییر کرد.
وی همچنین با تشریح تغییراتی که در روشهای مدیریتی جنگل بهوجود آمده است، به روند نزولی سطح طرحهای تحت پوشش شرکهای دولتی اشاره کرد و افزود: در دهه هفتاد مجریان دولتی 74 درصد عرصهها را مدیریت میکردند. در دهه 80 فقط 48 درصد مساحت جنگلها توسط شرکتهای دولتی اداره میشد و امروز این سطح تنزل بیشتری پیدا کرده است.
به گفته امینی در حال حاضر صرفا 46 درصد جنگلها طرح دارند. نقاط بدون طرح 11 درصد، بدون سابقه طرح 16 درصد، طرح تولیدی غیر چوبی 8 درصد، چند منظوره 4 درصد، پارک ملی 14 درصد و یک درصد مساحت جنگل نیز در اختیار دانشگاه برای انجام برنامههای تحقیقاتی بوده است.
وی با اشاره به تعدیل برداشت چوب از جنگلها و همچنین افت کیفیت در این اکوسیستم، نتایج بررسیهای خود به روی طرحهای جنگلداری متعلق به شرکتهای بزرگ دارای طرح جنگلداری را این چنین ارائه کرد: آمیختگی در طرحهای جنگلداری بزرگ به نفع درخت راش و گونههای صنعتی رخ داده است. حضور گونههای دیگر در جنگلهای تحت مدیریت این شرکتها مقداری کاهش یافته است. از نظر اصلاح ساختار، جنگل به سمت جوان شدن رفته است زیرا درختان پیر و فرتوت برداشت شدهاند. در این جنگلها میزان رویش افزایش یافته است اما افزایش رویش به تنهایی ملاک نیست و بحثهای ساختاری بسیار مهم است .
رئیس جامعه جنگلبانی مازندران اضافه کرد: از نظر سنی درختان پیر در جنگل کاهش یافته و درختان جوان به خاطر اینکه رویش افزایش مییابد، بیشتر شدهاند. آمیختگی در جنگل کاهش یافته و تعداد درخت ممرز به عنوان یک گونه تولیدی، به دلیل نشانهگذاریهای انجام شده توسط کارشناسان سازمان جنگلها، کاهش یافتهاند.
به اعتقاد وی دخالت در جنگل یک ضرورت بوده و نباید عملیات پرورشی در جنگل (که با قطع درخت همراه است) متوقف شود. زیرا 25 درصد جنگلهای ما دارای تاج پوشش کمتر از 40 درصد بوده و تنک هستند. 36 موجودی کمتر از 20 متر مکعب دارند، در 63 درصد کیفیت تنه درجه سه و چهار است که اگر در آن دخالت نکنیم، با اولین طوفان درختان سقوط میکنند. نیمی از درختان جنگل دچار عارضه هستند و باید به آنها کمک کرد و نمیتوان این درختان را رها کرد.
رئیس جامعه جنگلبانی مازندران بیان کرد: از سال 82 تصویب شده که طرحهای جنگلداری باید پایش شود اما معلوم نیست این پایشها توسط چه کسی باید انجام شود و بانک اطلاعات مناسبی از وضعیت جنگلها وجود ندارد.
وی با اشاره به اینکه در سال 82 تا 85 تصمیم گرفته شد که دستورالعمل طرحهای جنگلداری تغییر کند، عدم توجه به نتایج مطالعات و تحقیقات در این تغییرات را یکی از مشکلات بزرگ در این بخش دانست.
به گفته وی بر اساس تحقیقات انجام شده، شبکه آماربرداری مورد استفاده در طرحهای جنگلداری مناسب نبوده و باید از سیستم طبقهبندی خوشهای برای آماربرداری از جنگلهای شمال استفاده شود.
امینی همچنین بر باقی ماندن 50 درصد درختان شکسته و افتاده در جنگل تاکید کرد و افزود: نمیتوانیم تمام این درختان را از جنگل خارج کنیم.
این عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع ادامه داد: در شمال کشور تعداد شهرها رو به افزایش است و سیل مهاجرت از نیمه جنوبی کشور به سمت شمال در حال رخ دادن است. باید برای این مسایل تدبیری اندیشیده شود.
به گفته وی 20 هزار ویلا طی 10 سال در شمال کشور ساخته شده است و هیچ کس جلوی این تخلفات را نمیگیرد.
رئیس جامعه جنگلبانی مازندران پیشنهاد کرد: عرصههای جنگلی باید از هم تفکیک شوند. ارزیابی منابع جنگلی انجام شود و با لحاظ کردن معیارها و شاخصها، برای جنگل تصمیمگیری شود. متولی اجرای این برنامهها نیز باید به مشخص شود.
ابهام در اعداد اعلام شده برای سطح جنگلها
شعبان شتایی دانشیار دانشگاه گرگان دیگر سخنران این پنل بود که به بررسی اختلاف نظرهای پیش آمده درباره مساحت جنگلهای ایران بین موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع و سازمان جنگلها پرداخت.
به گفته وی تهیه بانک اطلاعاتی برای برنامهریزی درست بسیار مهم است به همین دلیل باید بدانیم که سطح جنگلهای شمال کشور چه تغییراتی داشته است.
دانشیار دانشگاه گرگان با بررسی اعداد اعلام شده توسط افراد مختلف در رسانهها درباره سطح جنگلها، گفت: فقط سه نمونه از این اعداد را با ذکر منبع خبر آوردهام. محمدی زاده رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده است که در 50 سال اخیر مساحت جنگلهای ایران از سه میلیون و600 هزار هکتار به یک میلیون و 900 هزار هکتار کاهش یافته است. رئیس وقت مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گفته سالانه 20 هزار هکتار از وسعت جنگلهای مازندران کاسته میشود. محمد درویش مدیر کل فعلی دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست هم اعلام کرده است که در نیم قرن پیش وسعت جنگلهای شمال 6.5 میلیون هکتار بوده است که در حال حاضر به 1.9 میلیون هکتار رسیده است. ضمن اینکه 800 هزار هکتار از این وسعت نیز مخروبه است .
وی با بررسی تعریف جنگل از نگاه سازمان جنگلها، وسعت جنگل بر اساس اعلام این سازمان بدون در نظر گرفتن اراضی جنگلی را یک میلیون و چهار هزار هکتار اعلام کرد و افزود: بر اساس نظر این سازمان از دهه 40 تا کنون فقط 15 هزار هکتار از جنگلهای شمال از بین رفته است.
شتایی افزود: موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در یک پروژه سفارشی مربوط به سازمان حفاظت محیط زیست، پهنهبندی جنگلهای هیرکانی را با استفاده از دادههای ماهوارهای در سال 95 انجام داد. این موسسه از تصاویر لندست هشت استفاده کرده و مساحت جنگلهای هیرکانی را یک میلیون و 650 هزار و 686 هکتار اعلام کرد.
وی ادامه داد: این موسسه اعلام کرده است که پوششهای با ارتفاع پنج متر و تاج پوشش پنج درصد را جزء جنگل به حساب آورده است.
دانشیار دانشگاه گرگان گفت: میرآخورلو و اخوان از اعضای هیات علمی موسسه در سال 83 با استفاده از لندست پنج، سطح جنگلهای شمال را یک میلیون 815 هزار و 832 هکتار اعلام کردند که نتیجه این بررسی در مجله جنگل و صنوبر گزارش شده است .
در ادامه وی به خطاهایی که ممکن است در محاسبات موسسه رخ دهد پرداخت و بیان کرد: قدرت تفکیک تصاویر لندست 30 متر و استر 15 متر است. در چنین شرایطی با مشکل "میکس پیکسل" در تعیین مرز جنگل و سایرکاربریها مواجه میشویم. به این ترتیب عدم قطعیت در پروژههای اجرا شده افزایش مییابد.
شتایی اضافه کرد: امکان تشخیص باغات همیشه سبز مرکبات، صنوبرکاری، اکالیپتوس کاری و پوششهای غیر جنگلی در تصاویر ماهوارهای امکانپذیر نیست. این در حالی است که در جنگلهای شمال و دامنههای شمالی از این اراضی زیاد داریم.
این دانشیار دانشگاه گرگان معتقد است: ویژگیهای ارتفاعی و ارتفاع درختان از طریق دادههای سنجش از دور اپتیکال قابل استخراج نیست و عملا موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع نمیتواند درختان بیش از پنج متر را جزء جنگل به حساب آورد. همچنین مساحت های شیبدار در تصاویر ماهوارهای به صورت افقی به دست میآید و این در حالی است که در زمین شیبدار، مساحت بیشتر است.
وی ادامه داد: در پروژه موسسه تحقیقات، روشهای ارزیابی صحت آنها با ضریب نامفهومی بالایی همراه است .
به اعتقاد شتایی مقادیر اعلام شده توسط سازمان جنگلها و موسسه تحقیقات جنگلها دارای ابهام است و از عدم قطعیت بالایی برخوردار است. نوع منبع مورد استفاده و شرایط به کار گرفته شده توسط این دو مجموعه، نمیتواند درست باشد.
وی افزود: به دنبال این نیستم که بگویم کدام کمتر و بیشتر بوده است، به نظر میرسد بهترین راهکار دراین زمینه استفاده از عکسهای هوایی است که با دوربینهای دیجیتال، تصویربرداری را انجام میدهد و در حال حاضر نیز سازمان امور اراضی در طرح کاداستر، از آن استفاده میکند. در واقع با استفاده از تصاویر دوربینهای "اولترا کم" و تصویربرداری در دو فصل خزان و دارای برگ تودهها، امکان تعیین دقیقتر مرز تودههای جنگلی فراهم میشود.
شتایی در خاتمه سخنان خود نسبت به فعالیتهای کارخانه سیمان پیوند گلستان هشدار داد و با نشان دادن تصاویر ماهوارهای مربوط به سال 84 و حال حاضر، این پروژه دولتی را عامل تخریب جنگلهای این استان معرفی کرد. وی افزود: بسیاری از پروژههای دولتی، جنگلهای ما را تهدید میکنند.
ارائه روشی برای تعیین رویش جنگل
کامبیز پورطهماسی عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه شرایط محیطی نظیر آتشسوزی، طوفان، خشکی و حتی استفاده بیش از حد از درختان بر روی رویش جنگل تاثیرگذار است، تلاش کرد در سخنان خود روشی برای اندازهگیری رویش جنگل و بررسی تاثیر عوامل طبیعی به روی آن با استفاده از متدهای جدید ارایه کند.
وی گفت: در برخی موارد خشکسالی ممکن است سبب شود حلقههای رشد تشکیل نشود و یا اینکه شرایط یخزدگی سلولها را از حالت نرمال خارج میکند. طوفان منجر به تشکیل سلولهای رزینی در درخت میشود.همه این موارد با بررسی حلقههای رشد درخت قابل استخراج است. اما باید جنگل پایش شود تا بدانیم تحت تاثیر تغییرات اقلیمی چه اتفاقی در آن رخ میدهد.
پورطهماسی عنوان کرد: بررسیهای ما رابطه بین رویش و اقلیم را نشان میدهد که مقالات متعدد آن در مجلات مختلف منتشر شده است.
به اعتقاد وی پارامترهای اقلیمی در طول فصل رویش تاثیر مختلفی بر رشد درخت دارند. دما در ابتدای فصل رویش تاثیر مثبت روی رشد دارد اما در میانه فصل و انتهای آن این تاثیر تعدیل میشود. عکسالعمل گونههای مختلف در برابر تغییر پارامترهای اقلیمی هم متفاوت است.
این استاد دانشگاه تهران بیان کرد: مجموعه جنگلهای شمال با توجه به تنوع گونهای، شیب و ارتفاع، شرایط بسیار متفاوتی را برای گونههای گیاهی ایجاد میکند. این تغییرات در همه سالها مشابه نخواهد بود و برای اینکه اطلاعات دقیقتری درباره اثرات اقلیم روی رویش داشته باشیم، باید یک پایش دائم و همیشگی در جنگلهای شمال را در دستور کار خود قرار دهیم.
وی امیدوار است: با حمایت سازمان جنگلها این پایش را در طول فصل رویش در تمام شمال کشور داشته باشیم تا درباره روند تغییرات اقلیمی و تغییرات رویش به متخصصان امر، اطلاعات مناسب ارایه کنیم.
ارزش چوب یک سیزدهم سایر خدمات جنگل
داریوش بیات مدیر پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی نیز در این پنل بر استفاده از توان جوامع محلی برای بهبود وضعیت جنگلهای شمال تاکید کرد.
وی افزود: خدمات زیست محیطی جنگلهای شمال بسیار ارزشمند بوده و این خدمات میتواند درآمدزا باشد تا اگر منابع مالی ناشی از چوب دچار مشکل شد، بتوانیم از درآمدهای این خدمات برای مدیریت جنگل استفاده کنیم.
بیات گفت: مطالعات نشان میدهد، ارزش چوب یک هکتار جنگل، یک سیزدهم سایر خدمات آن است. ما در ایران تمام گردش مالی جنگل را بر اساس یک یازدهم ارزش آن تنظیم کردهایم. باید روی این مسئله کار کرد و این رویه را تغییر داد.
وی افزود: دکتر پناهی خدمات جنگلهای ایران را ارزشگذاری کرده است و اگر از خدمات اکوسیستمی جنگلها درآمد کسب کنیم، در مدیریت جنگلها موفق خواهیم شد.
به گفته مدیر پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی در برخی مناطق جنگل، تعداد زیادی از افراد جامعه محلی ساکن هستند که درآمدهای حاصل از خدمات جنگل، نیازهای آنها را تامین نمیکند. در این مناطق ناگزیر به تزریق پول و اعتبار برای تامین معیشت مردم هستیم.
وی ادامه داد: جنگلها تامین کننده آب، خاک و ترسیب کننده کربن هستند. این اکوسیستمها آلودگی حاصل از بنزین را جمع میکنند. بنابراین چرا نباید از این محل درآمدی برای مدیریت جنگل کسب شود. در کاستاریکا از محل مصرف آب و بنزین از مصرف کننده پول میگیرند و به جوامع محلی تزریق میکنند تا این جوامع جنگل را تخریب نکنند. ما نیز در ایران باید بتوانیم به دامدار کمک کنیم که راه معیشت دیگری پیدا کند.
بیات گفت: حضور دامدار در جنگل سبب میشود هیچ مجری طرح جنگلداری حاضر به حضور در عرصه نباشد. مسئله اصلی در جنگلهای شمال ایران تعداد زیاد بهرهبرداران است که فعالیت آنها منجر به تخریب میشود. بین وظایف اکوسیستم و نیازهای بشر یک تعارضی وجود دارد که اگر این تعارض حل نشود، بازی دو سر باختی را شروع کردهایم.
وی تخریب را به گلوله برفی تشبیه کرد که هرچه به سمت پایین حرکت میکند، بزرگتر شده و تبعات منفی آن وخیمتر میشود.
مدیر پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی از عدم توجه به مسئله تنوع زیستی در طرحهای جنگلداری شمال کشور انتقاد کرد و افزود: برای رویکرد اکوسیستمی باید برنامههای محلی داشته باشیم. تجربیات ما نشان میدهد که با کمک تمام ذینفعان باید برنامه مدیریت تلفیقی نوشته شود. ذینفعان شامل سازمان حفاظت محیط زیست، گردشگری، آب منطقهای، استانداری، فرمانداری، جوامع محلی و غیره است. مشکلات یک حوزه را تنها یک مجموعه نمیتواند حل کند. باید برنامه مدیریت جامع حوضه آبریز را تهیه کنیم. امیدواریم این سند به صورت یک سند بالادستی وارد فعالیت شود که همه دستگاهها تحت آن کار کنند تا مشکلات حل شود.
وی به کمبود قوانین و مقررات برای ارائه طرح به جوامع محلی و استفاده از توان آنها در مدیریت جنگل اشاره کرد.
بیات تاکید کرد: مدیریت جنگل، مدیریت درختها نیست. مدیریت مردم و انسانها است. رعایت رویکرد اکوسیستمی است که باید سرلوحه همکاریهای ما باشد. نمونههای زیادی درباره جنگلداری اجتماعی در جهان وجود دارد. 1.3 میلیون هکتار در نپال تحت مدیریت جوامع محلی هست. در بوتان و هند نیز وضعیت به همین گونه است. در هند 21 میلیون هکتار جنگل تحت مدیریت جوامع محلی است. جنگلداری اجتماعی در رومانی از همه قدیمیتر است و مالکیت را به دست مردم سپردهاند. در این کشور، 377 میلیون هکتار زیر پوشش جنگلداری اجتماع محور قرار گرفته است.
به گفته وی عدم اعتماد بین جامعه محلی و دولت، شفاف نبودن سیاستگذاریها، نبود مهارتهای لازم برای بهرهبرداری از محصولات فرعی جنگل، تغییر نکردن رویکرد بخش دولتی برای مدیریت جنگل و عدم رعایت عدالت، مهمترین چالشهای پیش روی مدیریت چند منظوره جنگلهای هیرکانی است.
مدیر پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی همچنین بر مشارکت جوامع محلی و در نظر گرفتن مبالغی برای خدمات اکوسیستمی تاکید کرد و آن را از الزامات اجرای مدیریت چند منظوره در جنگلهای شمال دانست.
نداشتن شاخص، بزرگترین چالش برای تغییر مدیریت
در همایش دانشگاه گیلان اگرچه طرح تنفس به قانون تبدیل شده و سازمان جنگلها موظف به اجرای این قانون است اما همچنان بحثهای کارشناسی بر سر غیر قابل اجرا بودن تصمیم دولت و مجلس در زمینه توقف بهرهبرداری چوب جنگل ادامه داشت. محمد هادی معیری دانشیار دانشگاه گرگان به عنوان عضو پنل در سخنان خود گفت: اگر هدف از استراحت جنگل فرصت دادن به این اکوسیستم است، طرحهای جنگلداری در دل خود مسئله استراحت را دارند. زیرا در شیوه تک گزینی بعد از 10 سال به قطعه برداشت شده، وارد میشویم. تغییر شیوههای جنگلداری دوره استراحت طولانیتر شد و بعد از 50 سال مجددا به محل برداشت بر میگردیم.
وی بیان کرد: تحت پوشش مدیریت پایدار جنگل (SFM) تصمیمات نادرستی گرفته میشود. چرا به معیارها و شاخصهای مدیریت پایدار جنگل توجه نمیشود. SFM هفت معیار دارد که دو معیار آن اجتماعی و اقتصادی است. ما نمیدانیم سطح اراضی جنگلی چقدر تغییر کرده است. این شاخص حضور مردم را به صورت مشارکتی به رسمیت میشناسد. امیدواریم نتایج مطالعات منجر به تغییر نگرش در سازمان جنگلها شود. ما مسایل اقتصادی اجتماعی را از جنگل حذف کردهایم که منطبق بر شاخصهای SFM نیست. میزان رشد در جنگل را نمیدانیم.
معیری افزود: عدم ارزیابی توان اکولوژیک جنگلها سبب شده نتوانیم متناسب با آن، توان کاربری را مشخص کنیم. معمولا در ایران سیاستگذاریها درست نیست و به درستی انجام نمیشود.
به اعتقاد وی عدم آگاهی از محتوای مدیریت پایدار جنگل سبب شده که شاخصهای آن را خوب اجرا نکنیم. ضمن آنکه در حال حاضر SFM در دنیا قدیمی شده و مسئله مدیریت اکوسیستمی جنگل مطرح است.
این دانشیار دانشگاه گرگان تاکید کرد: ما در برنامهریزیها از دانشگاهها به صورت گزینشی استفاده کردهایم و از اجماع نظرات بهره نبردهایم. امیدواریم با تعامل دانشگاه و اجرا، مدیریت جنگل را به نحو بهتری انجام دهیم.
رامین نقدی عضو هیات علمی دانشگاه گیلان نیز با اشاره به اینکه گسترش صنایع چوب کشور متناسب با توان بوم شناختی جنگلهای شمال نبوده است، این مسئله را عاملی برای تخریب جنگلهای کشور اعلام کرد.
وی همچنین با اشاره به تناقض آمارهای موجود در کشور درباره سطح جنگلها، کیفیت درختان و غیره خواستار حضور یک هیات بیطرف برای بررسی آمارهای ارائه شده در زمینه جنگلها شد.
کامبیز طاهری دیگر عضو هیات علمی دانشگاه گیلان در ابتدای سخنان خود آرزو کرد که هرچه سریعتر قاتل شهید غفاری شناسایی و مجازات شود.
وی در ادامه با اشاره به داستانی از سعدی، گفت: پیرمردی داشت در مسجد گریه میکرد. از وی دلیل گریه را سئوال کردند، پیرمرد پاسخ داد: هفتاد سال بر نظری بودم و امروز فهمیدم که اشتباه کردهام. حاضران به پیر مرد گفتند چرا غمگینی، پیرمرد گفت: من هفتاد سال دیگر عمر ندارم و شاید زنده نمانم که نتیجه اصلاح نظرم را ببینم.
طاهری افزود: ما جمعیتی هستیم که هفت میلیون مترمکعب نیاز چوبی داریم. این نیاز، پتانسیلی برای قاچاق و تخریب جنگل را فراهم میکند. بنابراین باید برای آن فکری کرد.دولت باید سوبسید بدهد و واردات چوب تسهیل شود. اگر میخواهیم 10 سال دیگر ایرانی وجود داشته باشد، باید به مسئولان بگوییم که به فکر جنگلها باشند و حفظ جنگلها فقط در قالب شعار نباشد./
L-960208-01
دیدگاه تان را بنویسید