Iranian Agriculture News Agency

در پنل جنگلبان شهید خانزاده مطرح شد

جنگلبانان مسئول حفظ جنگل هستند و نه ایجاد اشتغال/ خسارت ناشی از طغیان آفات میلیاردها تومان است/ حذف پوشش جنگلی نظام هیدرولوژی را تغییر می‌دهد/ نیاز 400 میلیارد تومانی گیلان در سال اول، برای اجرای طرح تنفس

رئیس انجمن جنگلبانی ایران با انتقاد از کسانی که بحث تنفس و توقف بهره‌برداری را به مسئله حفظ اشتغال گره می‌زنند، جنگلبانان را تنها مسئول حفاظت از جنگل معرفی کرد. به اعتقاد وی یک کارشناس جنگل موظف به تامین زمین برای احداث جاده روستایی و دپوی زباله نبوده و در تصمیم‌سازی‌های خود، باید به روی حفاظت جنگل متمرکز شود.

جنگلبانان مسئول حفظ جنگل هستند و نه ایجاد اشتغال/ خسارت ناشی از طغیان آفات میلیاردها تومان است/ حذف پوشش جنگلی نظام هیدرولوژی را تغییر می‌دهد/ نیاز 400 میلیارد تومانی گیلان در سال اول، برای اجرای طرح تنفس

خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)-لیلا مرگن:

رئیس انجمن جنگلبانی ایران با انتقاد از کسانی که بحث تنفس و توقف بهره‌برداری را به مسئله حفظ اشتغال گره می‌زنند، جنگلبانان را تنها مسئول حفاظت از جنگل معرفی کرد. به اعتقاد وی یک کارشناس جنگل موظف به تامین زمین برای احداث جاده روستایی و دپوی زباله نبوده و در تصمیم‌سازی‌های خود، باید به روی حفاظت جنگل متمرکز شود.

چهارمین پنل کنفرانس جنگل‌های شمال ایران، گذشته، حال و آینده که در تالار حکمت دانشگاه گیلان برگزار شد، به نام شهید اسماعیل خانزاده نامگذاری شده بود. وی اولین شهید از جمع خانواده حافظان منابع طبیعی گیلان بود که در راه صیانت از میهن و در دوران دفاع مقدس در بندر ام القصر فاو با قافله شهدا همراه شد. در این پنل هادی کیادلیری رئیس انجمن جنگلبانی با ادای احترام به شهدای خانواده منابع طبیعی گفت: چرا جنگلبانان ما وقتی کشته می‌شوند به آنها شهید می‌گوییم و وقتی از خود دفاع می‌کنند به قاتل تبدیل می‌شوند. این پارادوکسی است که باید حل شود. در فرهنگ ما به درگذشتگان بیش از زنده‌ها احترام می‌گذارند.

وی در ادامه انتقادی نیز به برگزارکنندگان کنفرانس گیلان داشت زیرا معتقد بود آرایش سخنرانان این کنفرانس بیشتر متمرکز بر موافقان بهره‌برداری از تنفس بود در حالی که طرح تنفس به قانون تبدیل شده و باید از مرحله مخالفت با آن گذر کرد.

کیادلیری در واکنش به سخنان افرادی که استراحت جنگل را جزئی از برنامه طرح‌های بهره‌برداری جنگل معرفی کرده و معتقدند که هر 10 سال یکبار از قطعات مشخص جنگل برداشت انجام می‌شود، بیان کرد: ما در هر سال به اندازه 10 سال به صورت متمرکز برداشت چوب را انجام داده‌ایم تا فعالیتمان اقتصادی باشد. این برداشت متمرکز در یک سطح بسیار کم، فجایعی در جنگل درست کرده است. چه کسی پاسخگوی این فجایع خواهند بود.

وی افزود: کسانی که نمی‌توانند واژه استراحت را در ادبیات جنگلداری سایر کشورهای جهان پیدا کنند، قطعا واژه تغییر رویکرد را مشاهده کرده‌اند. ما در استراحت تلاش می‌کنیم از نگاه چوب محور به سمت رویکرد اکوسیستمی در مدیریت جنگل حرکت کنیم.

رئیس انجمن جنگلبانی ایران تاکید کرد: کارشناس جنگل نباید منطقه‌ای و محلی برخورد کند. یک جنگلبان باید ملی فکر کند. به محض اینکه صحبت از تنفس می‌شود، گروهی از بیکاری و اشتغال مردم سخن می‌‎گویند. مگر شما ضامن اشتغال هستید؟ می‌گوییم زباله در جنگل نریزید یا جاده روستایی احداث نشود، بلافاصله از مردم سخن می‌گویند. مگر شما مسئول این مسایل هستید؟ اگر نسل آینده بپرسد که چرا جنگل‌ها از بین رفت جواب می‌دهید که چون پول و اعتبار نداشتید چنین اتفاقی برای جنگل‌ها رخ داده است؟

وی در ادامه بر مسئله طغیان آفات و بیماری‌ها در جنگل‌های ایران متمرکز شد و افزود: تمام نمادهای تخریب بر روی کارکردهای جنگل تاثیرگذار است اما تخریبی کمی را به راحتی می‌توان دید در حالی که مردم قادر به درک تخریب کیفی نیستند.

کیادلیری افزود: در گذشته فکر می‌کردیم که اگر تولید مستمر چوب داشته باشیم اکوسیستم ما سالم است و کارکردهای خود را حفظ کرده‌ است در حالی که امروز این معیار عوض شده است. در معیارهای اکوسیستمی، اهداف چندگانه باید مد نظر قرار گیرد. اما متاسفانه در این زمینه ابهامات زیادی وجود دارد زیرا با گذشت زمان ارجحیت اهداف عوض می‌شود. بنابراین اگر از ما بپرسند با این وضعیت، سلامت جنگل را چگونه تعریف می‌کنید، برای آن پاسخی نداریم.

وی گفت: اتفاقاتی نظیر طغیان آفات، بروز سیل و غیره را نشانه بر هم خوردن تعادل طبیعت معرفی می‌کنیم اما اگر از ما سئوال شود که با کدام معیار و شاخص اعلام می‌کنید که تعادل طبیعت به هم ریخته است، برای آن پاسخی نداریم.

به گفته رئیس انجمن جنگلبانی سلامت در اکوسیستم‌ها در سه سطح بررسی می‌شود. گاهی بر اساس پارامترهای شخصی یک درخت را سالم یا بیمار معرفی می‌کنیم. گاهی سلامت در توده مورد بررسی قرار می‌گیرد به همین دلیل خشکه‌دار که از نظر شخصی درختی بیمار است، ضامن سلامت توده می‌شود و ماده 6 طرح بهینه‌سازی و پایش جنگل‌های کشور مصوبه‌ای غیر کارشناسی معرفی می‌شود و گاهی نیز در سطح آبخیز بررسی‌ها انجام می‌شود بنابراین باید مسایل اقتصادی و اجتماعی را هم در نظر گرفت.

وی اضافه کرد: در جنگل‌های ایران با مجموعه‌ای از عوامل تخریب مواجه هستیم. در تنفس صرفا به دنبال توقف بهره‌برداری چوبی نیستیم بلکه به دنبال توقف تمام عوامل تخریب جنگل هستیم.

کیادلیری تغییر دما را عاملی برای طغیان آفات معرفی کرد و افزود: بیشتر طغیان آفات از کنار جاده‌های جنگلی به دلیل افزایش نور و دما در این منطقه، ویلاسازی‌ها و روستاها گزارش شده است. آفات خسارات اقتصادی زیادی به کشورها وارد می‌کنند.

وی بر اساس مطالعات انجام شده در سایر کشورها گفت: یک آفت منجر به کاهش 3.7 میلیارد بورد فیت تولید چوب شده که این حجم چوب معادل نیاز چوبی برای ساخت 300 هزار خانه بوده است. جوانه خوار بلوط باعث کاهش تولید دو متر مکعب چوب در هکتار می‌شود که مطالعات ما نشان می‌دهد در ایران نیز این آفت به همین میزان باعث کاهش رویش شده است.

رئیس انجمن جنگلبانی لیست بلندی از آفات طغیان کرده در ایران ارائه کرد و به بررسی وضعیت آفات شمشاد و بیماری‌های موجود در جنگل‌های زاگرس پرداخت.

به گفته وی شمشادها درختان همیشه سبزی هستند که اگر آفت به آنها حمله کند امکان جوانه‌زنی مجدد برای آنها وجود ندارد. در حال حاضر دو آفت به این گونه بومی ایران حمله کرده و اگر کنه و زنگ شمشاد که در سایر نقاط مشاهده شده، به این گونه در جنگل‌های شمال حمله کند، حیات شمشاد ایرانی به شدت در معرض تهدید قرار می‌گیرد.

کیادلیری آفات را به دو دسته درجه یک و درجه دو تقسیم کرد و افزود: آفات درجه یک به برگ‌ها خسارت زده و خسارات آنها تا حدودی قابل کنترل است اما این آفات به درختان سالم هم حمله می‌کنند. آفات درجه دو مثل چوبخوارها فقط زمانی به درخت حمله می‌کنند که تحت استرس باشد.

وی بیان کرد: 200 هزار هکتار از عرصه‌های جنگلی ایران به وسیله آفات درجه یک و 100 هزار هکتار توسط آفات درجه دو در معرض تهدید هستند. در زاگرس همه آفات طغیان کرده در سطح درجه دو هستند یعنی در این منطقه زوال اکوسیستم اتفاق افتاده است.

رئیس انجمن جنگلبانی همچنین عملکرد قرنطینه در ایران را ضعیف دانست. به گفته وی 120 هزار هکتار از عرصه‌های جنگلی ایران مورد حمله آفاتی قرار گرفته‌اند که از خارج کشور به ایران وارد شده‌اند.

کیادلیری همچنین از احتمال طغیان نوعی قارچ در شمال کشور خبرداد که ظرف یک دوره پنج تا 6 ساله می‌تواند تمام راش‌های جنگل‌های هیرکانی را از بین ببرد.

وی طغیان آفت را عامل مهمی در کاهش میزان رویش اعلام کرد و افزود: بررسی‌های ما نشان می‌دهد که در 20 هزار هکتار از عرصه‌های جنگلی شمال به دلیل طغیان آفت با کاهش رویش مواجه بوده‌ایم.

رئیس انجمن جنگلبانی گفت: از محل طغیان آفت بیش از 100 میلیارد تومان خسارت اقتصادی به کشور وارد شده است. حمله آفات حتی می‌تواند نوع پوشش گیاهی منطقه را تغییر داده و تشکیل هوموس در جنگل به عنوان عاملی برای نگهداری آب را با مشکل مواجه کند.

وی همچنین از اثر منفی آفات جنگلی به روی انسان خبرداد و گفت: برخی آفات در انسان ناراحتی‌های پوستی ایجاد می‌کنند. این آفات روی تمام برنامه‌های ما برای توسعه گردشگری تاثیرگذار خواهند بود. زیرا افراد بدون تماس با حشره می‌توانند دچار مشکل پوستی شوند و ممکن است فکر کنند که به جنگل حساسیت دارند و هیچ‌گاه به این اکوسیستم برای تفریح باز نگردند.

رشته‌های علوم اجتماعی می‌توانند به جنگل کمک کنند

محمد پیرصوفی دانشجوی دکترای جنگلداری دانشگاه آلمان نیز با تاکید بر اینکه رشته جنگل ایجاب می‌کند که ارتباطات زیادی با سایر رشته‌ها برقرار شود، رشته‌هایی نظیر جغرافیا، توسعه روستایی و رشته‌‎های مرتبط با علوم اجتماعی را بسیار تاثیرگذار در منابع طبیعی معرفی کرد.

وی همچنین سیاست جنگل را علمی دانست که تلاش می‌کند بین بازیگران مختلف از طریق اطلاعات و قدرت، تعادل بخشی کند. این در حالی است که در کشور ما بیشتر به محتوا توجه می‌شود اما به فرآیند سیاستگزاری و ساختاری که محتوا را تامین می‌کند، باید توجه شود.

پیرصوفی افزود: درباره تنفس جنگل همواره به محتوای این مسئله توجه می‌کنیم اما کمتر صحبت کردیم و کمتر تحقیق کردیم تا از تئوری‌های موجود، برای تحلیل محتویات طرح تنفس مندرج در قانون برنامه ششم استفاده کنیم.

وی گفت: حتی اگر همه ما پیش فرض‌های معنوی و علایق یکسانی داشته باشیم که نداریم، به دلیل خدمات مختلفی که جنگل‌ها به ما می‌دهند ناسازگاری‌های در نظرات پیش می‌آید و ما به چند راهه‌ای می‌رسیم که کشورهایی مثل آلمان، استرالیا، و غیره نیز به آن رسیده‌اند. باید برای این چند راهه‌های ناخوشایند راهکارهای سیاسی داشته باشیم و سیاست جنگل می‌کوشد که این کار را انجام دهد.

این دانشجوی آلمانی که موضوع بحث اصلی خود را بر تغییر سیاست مدیریت جنگل‌های شمال ایران قرار داده است، تغییر سیاست را این گونه تعریف کرد: تغییر سیاست چیزی نیست جز تغییر در یک مقیاس بزرگ که به دو دسته کلی تقسیم می‌شود. گاه این تغییرات در عمل و در ارتباط با بازیگران به صورت بنیادین است و یا نمادین. مثل سازگار شدن با سیستم‌های جدید، بدون تغییر واقعی و بدون وجود کنشگران سیاسی.

پیرصوفی تاکید کرد: برای پیدا کردن رویکرد مناسب باید تمام کنشگران در سطوح مختلف مورد بررسی قرار گرفته و تبعات تغییر به روی آنها بررسی شود. در گام دوم برای ارزیابی توان عوامل چند گانه از چارچوب رعایت‌های سیاسی استفاده می‌کنیم. اگر می‌خواهید بدانیم مشکل چیست باید از بازیگران سیاسی پرسید جریان چیست.

وی گفت: در کشور ما معمولا می‌گویند بازیگران کمتر موثر هستند و به جای ساختار ایده‌ها موثر هستند.

شور شدن آب‌های گیلان در اثر قطع درختان

وحید غلامی عضو هیات علمی دانشگاه گیلان از دیدگاه آب و هیدرولوژی موضوع درخت و جنگل را بررسی کرد. به گفته وی پوشش گیاهی روی کمیت و کیفیت آب اثر می‌گذارد. تخریب جنگل سبب بروز سیل می‌شود و درختان روی اقلیم و دمای هوا تاثیرگذار هستند.

غلامی قطع درختان را عاملی برای افزایش دما و کاهش تراکم بارش‌ها اعلام کرد. به گفته وی بر اساس آمارها، در مقطعی از زمان به دنبال قطع درختان میزان بارندگی در گیلان 20 درصد کاهش یافته است. با افزایش دما میزان برف در مناطق کاهش می‌یابد و چرخه آب تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

وی ادامه داد: تخریب جنگل‌ها روی نظام آبدهی رودخانه‌ها تاثیر می‌گذارد. افزایش سطح جاده‌ها در یک حوضه آبخیز و تغییر کاربری‌ها آن مناطق را مستعد بروز سیلاب می‌کند زیرا در میزان آبدهی رودخانه‌ها با تغییر در محیط، نوسان ایجاد می‌کنیم.

این عضو هیات علمی دانشگاه گیلان دوره بازگشت سیل را نیز تحت تاثیر شرایط محیطی اعلام کرد و گفت: دوره بازگشت 100 ساله برای سیل تحت تاثیر شرایط اکولوژیکی ثابت رخ می‌دهد. اگر طبیعت ضعیف شود، روان آب و میزان دبی اوج افزایش یافته و به این ترتیب به دلیل تغییر شرایط کاربری و ثابت نبودن شرایط محیط، تعریف دوره بازگشت سیل نقض می‌شود.

وی افزایش وقوع سیل در استان‌های شمالی را ناشی از دخالت‌های بیش از حد در طبیعت اعلام کرد.

به گفته غلامی اگرچه همگان تصور می‌کنند تغذیه آب‌های زیرزمینی در گیلان و مازندران وضعیت مطلبی دارد اما آب رودخانه‌ها در این مناطق کاهش یافته است. با تخریب اراضی و افزایش فرسایش خاک، رسوب وارد انهار می‌شود و ظرفیت آبگذاری رودخانه کاهش می‌یابد. تغییر کاربری ضریب روان آب را افزایش می‌دهد. تمام آب بندهای ما و حتی تالاب انزلی اگر در حال شور شدن هستند به همین دلیل درختان گز در اطراف آب بندان‌ها ظاهر می‌شود. آب با نمک بیشتر وارد آب بندان‌ها شده و تبخیر ببیشتر رخ می‌دهد به این ترتیب تمام آب بندان‌ها در معرض شوری قرار می‌گیرد.

وی ادامه داد: آب زیرزمینی که در مناطق دشتی رطوبت و آب مورد نیاز جنگل را تامین می‌کند. در گیلان و مازندران در حال افت کردن است. به این ترتیب درختانی که ریشه آنها فقط قادر است تا عمق 20 متر آب را برداشت کند، دچار توقف رشد می‌شوند.

وی تاکید کرد: نحوه مدیریت منابع آب برای حیات جنگل مهم است. فرهنگ عمومی در این مسئله بسیار دخیل است. ما فقط آموزش دادیم و آن را به مثابه فرهنگ در نظر گرفتیم. آموزش و فرهنگ‌سازی هم معنی نیست تا زمانی که آموزش به رفتار تبدیل نشود، فرهنگسازی انجام نشده است.

غلامی بر لزوم حفاظت از پوشش گیاهی برای احیای چرخه طبیعی آب تاکید کرد و پیشنهاد داد: بهتر است در استانی نظیر گلستان زراعت در دامنه کوه‌ها که با شخم در جهت شیب همراه است، به باغات تغییر کاربری بدهد تا مشکل بروز سیلاب در این استان کاهش یابد.

دریافت اعتبار برای جنگل از محل فروش بنزین

مازیار رضوی کارشناس اداره کل منابع طبیعی استان گیلان نیز در سخنان خود به تشریح اعتبارات مورد نیاز برای طرح تنفس پرداخت.

به گفته وی نبود آمایش سرزمین یکی از چالش‌های اساسی در سیاستگزاری برای منابع طبیعی کشور به حساب می‌آید.

رضوی بیان کرد: بسیاری از پروژه‌های عمرانی در جنگل اجرا می‌شود. محل دفن زباله‌ها در داخل جنگل است. مدیریت جامع در جنگل را دولت باید پیگیری کند. لزوما نباید با ادغام سازمان‌ها به دنبال حل مسایل بود. بسیاری از کشورها به دلیل آنکه اهداف مشخصی را دنبال می‌کنند، چند سازمان متولی برای عرصه‌های طبیعی خود دارند.

وی تاکید کرد: تنفس نباید صرفا طرح‌‎های جنگلداری را تعطیل کند و اقدامات مخرب جنگل نیز باید متوقف شود.

این کارشناس اداره کل منابع طبیعی همچنین بر لزوم تغییر سرفصل دروس در دانشگاه‌ها نیز اشاره کرد و افزود: بخش اجرا به دنبال ایده‌های دانشگاه و تحقیقات است.

وی با دو سناریو نوشته شده برای جنگل‌های شمال کشور در دوران گذار هزینه‌های مورد نیاز برای حفاظت فیزیکی و اجرای طرح‌های اجتناب ناپذیر در جنگل را تشریح کرد.

به گفته رضوی در گیلان برای 450 هزار هکتار جنگل طرح تهیه شده است. سال گذشته 128 هزار هکتار جنگل دارای طرح داشتیم و 264 هزار هکتار نیز طرح غیر فعال در این استان وجود دارد. گیلان از مشکل قاچاق چوب رنج می‌برد و حفاظت فیزیکی برای این استان یک ضرورت است.

وی عنوان کرد: در 128 هزار هکتار، هزینه حفاظت صرف برای هر هکتار را 120 هزار تومان و هزینه عملیات فنی 275 هزار تومان در نظر بگیریم.همچنین برای تقویت حفاظت در جنگل‌های فاقد طرح 51 میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته شود. به این ترتیب سالیانه حدود 111 میلیارد و 600 میلیون تومان اعتبار برای حفاظت جنگل‌های گیلان اعتبار نیاز داریم.

این کارشناس اداره کل منابع طبیعی گیلان گفت: در صورتی که از درختان شکسته و بادافتاده برداشت چوب انجام شود، حدود 62 میلیارد تومان اعتبار برای حفاظت جنگل‌های دارای طرح و 120 میلیارد تومان نیز برای عملیات فنی اجتناب ناپذیر در نظر گرفته شده است.

وی ادامه داد: برای کل جنگل‌های گیلان صرفا برای حفاظت فیزیکی 77.5 میلیارد تومان پول نیاز داریم.

به گفته رضوی برنامه خروج دام و جنگل‌نشینان نیز برای حفاظت از جنگل ضروری است. یک میلیون و 50 هزار واحد دامی در گیلان وجود دارد. اگر برای خروج هر واحد دامی 75 هزار تومان در نظر بگیریم. 788 میلیارد ریال یعنی حدود 80 میلیارد تومان پول نیاز داریم که برای سال اول برنامه، 157 میلیارد ریال مورد نیاز است.

وی افزود: سه هزار و 840 خانوار شناسایی شده و جنگل‌نشین پراکنده در گیلان داریم. اگر 65 میلیون تومان برای ساماندهی این خانوارها در نظر بگیریم، 249 میلیارد تومان اعتبار نیاز داریم که حدود 50 میلیارد تومان اعتبار برای سال اول نیاز است. به این ترتیب برای انجام حفاظت و خروج دام و اسکان جنگلنشینان در سال اول 400 میلیارد تومان پول نیاز داریم.

رضوی به تشریح درآمدهای حاصل از زراعت چوب پرداخت و گفت: از محل زراعت چوب، 14 میلیارد و 270 میلیون تومان چوب درآمد داریم. منابع دیگر شامل برداشت درختان شکسته و افتاده نیز 12.8 میلیارد تومان درآمد ایجاد می‌کند و از سایر خدمات جنگل نظیر گردشگری و غیره نیز دو میلیارد تومان درآمد داریم که از این اعتبارات برای اقدامات اجتناب ناپذیر می‌توان استفاده کرد.

وی اضافه کرد: اگرچه در برنامه صیانت وزارت صنعت و نفت نیز مکلف بودند اقداماتی انجام دهند اما هیچ گاه به تعهدات خود عمل نکرد اما می‌توانیم از محل فروش بنزین برای جنگل درآمد کسب کنیم. اگر به ازای فروش هر لیتر بنزین یک صد ریال به جنگل اختصاص یابد، سالانه می‌توان 255 میلیارد و 500 میلیون تومان برای جنگل منبع اعتباری بدست آورد.

این کارشناس اداره کل منابع طبیعی گیلان تاکید کرد: استراحت جنگل نباید وا نهادن جنگل باشد و باید سعی کنیم از فرصت بدست آمده نهایت استفاده شود تا طرح تنفس نیز به سرنوشت طرح صیانت دچار نشود./

L-960209-01

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید