سایه احمدینژادیسم بر اقتصاد ایران
اعتماد / جدالی که یک سوی آن مسوولان اقتصادی دولت اصلاحات و روحانی باشند و سوی دیگرش اقتصاددانان حامی ابراهیم رییسی، حتما نبردی تماشایی است؛ جدالی که در آن هر یک جناح مقابل را به لیبرال بودن متهم کرد و از طرف دیگر بدون هیچ رودربایستی از ضعفها گفتند. هرچند موضوع بحث نقد سیاستها و عملکرد دولت روحانی است اما کارشناسان اقتصادی حامی روحانی کمی پافراتر نهاده و میگویند که سه کاندیدای این دوره انتخابات سایهای از دیدگاههای احمدینژاد دارند؛ دیدگاههایی که برخیها آن را احمدینژادیسم اقتصاد ایران نامیدهاند. این مناظره با حضور محسن صفاییفراهانی، حجت میرزایی، حجتالله عبدالملکی و یاسر جبراییلی برگزار شد و چالشهای جالبی برای طرفین مطرح شد. محسن صفاییفراهانی قائممقام وزیر اقتصاد دولت اصلاحات، حجت میرزایی معاون وزیر کار دولت روحانی در مقابل حجتالله عبدالملکی و یاسر جبرییلی مشاوران اقتصادی ابراهیم رییسی در آخرین روزهای ماراتن انتخابات، به بحثی گرم در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران پرداختند تا در روزهای آخر تبلیغات، اردوگاه خود را تقویت کنند. مشروح این مناظره در زیر آمده است:
صفاییفراهانی: من خواهش میکنم دوستان، با حوصله بروند قراردادهای پارسجنوبی را بررسی کنند. صورت وضعیتها در وزارت نفت در دوره گذشته موجود است. بیش از ٩٠ درصد پول واحدها را گرفتند، اما بهترین واحد نزدیک به ٦١، ٦٢ درصد پیشرفت کرده و بدترین واحد، نزدیک به ٣٨ درصد. ولی پولها بیش از ٩٠ درصد پرداخت شده است. پس چرا همان زمان تمام نشده است؟ پول که بود. میگویید مجموعه پولهایی که در دولت قبل بابت اینها داده بود، ٤٦ میلیارد دلار بود. هر کدام از واحدهای پارسجنوبی حداکثر در گذشته با ٢ میلیارد دلار تمام شده و الان که با هم صحبت میکنیم، به ٥ میلیارد دلار رسیده است.
در رابطه با ضریب جینی هم من میخواهم به گزارشهای اقتصادی مراجعه کنید. در دولت قبل سر هرم زده شد. در سال ٨٧ و ٨٨ نزدیک به ٢٥میلیارد دلار از ایران فرار سرمایه شده است. شما سر هرم را میزنید و فاصله دو مقطع هرم به هم نزدیک میشود. فقرا که بالا نیامدند، آنهایی که پولدار بودند، رفتند. بعد ما این را به عنوان دستاورد دولت قبل اشاره میکنیم؟ اینکه دستاورد نیست. دستاورد این بوده که در منحنیهای اقتصادی نشان میدادید عملا درآمد عمومی مردم بالا رفته است. گزارشهای بانک مرکزی بیانگر این است که از سال ٨٧ درآمد عمومی مردم پایین آمده؛ برای همه اقشار جامعه، چه قشر متوسط و چه دهکهای پایین.
میرزایی: برای دفاع یا نقد عملکرد دولت باید چارچوبی را داشته باشیم. در یک مقالهای نشان داده شده آنچه در ونزوئلا اتفاق افتاده، نتیجه عملکرد آقای چاوز نیست، بلکه نتیجه عملکرد سیاستهای لیبرالی و تعدیل قبل از چاوز است. ببینید چقدر سعی جدی دارند که عملکرد چاوز را هم تطهیر کنند! چطور در ونزوئلا عملکرد و آنچه در این کشور میبینیم، نتیجه یک دوره تاریک ١٥ سال قبل است، اما آنچه امروز در اقتصاد اتفاق میافتد، مربوط به همین دوره ٤ ساله است؟! این چه منطقی است که ما پیوستگی تاریخی را فراموش میکنیم؟
پروژههای عمرانی در ایران بین ١٥ تا ٢٠ سال دوره ساختشان طول میکشد. هیچ دولتی پروژههایی را که آغاز میکند، نمیتواند تمام کند. کاملا طبیعی است که دولت اصلاحات هم از پروژههای دوره سازندگی بهرهبرداری کرده است. احمدینژاد هم از پروژههای دوره اصلاحات بهرهبرداری کرده است. در دولت یازدهم هم پروژههای ناتمام دوره قبل به اتمام رسیده است.
بنگاهها با ٤ شوک مهم در دوره احمدینژاد مواجه شدند. شوک اول، حاملهای انرژی بود که قیمتها بین ٤ تا ٨ برابر افزایش یافت و بخش زیادی از بنگاهها با مشکل نقدینگی مواجه شدند. در آن دوره، قبضهای برق از دو و سه ماه، به ٤٥ روز کاهش یافت. شوک دیگر، ارز بود. تقریبا قیمت ارز ٤ برابر شد و بنگاههایی که از مواد اولیه و قطعات و ماشینآلات خارجی استفاده میکردند، با مشکلات زیادی برای تامین نقدینگی مواجه شدند. از زمان جهش ارزی سال ٩١ به این سمت، بخش بزرگی از بنگاهها نتوانستند نوسازی صنعتی انجام دهند.
شوک دیگر، تحریمها بود. شوک چهارم نیز استخدامها بود. در دو سال آخر دولت احمدینژاد برای اینکه کارنامه اشتغال را پررنگ کنند، به صورت فلهای در بخش بزرگی از بنگاهها استخدام کردند. برای مثال، در زغالسنگ کرمان ٤ هزار نفر و در بانک توسعه تعاون هزار نفر را استخدام کردند. بر این اساس، بنگاهها با تراکم نیروی انسانی مواجه شدند. شوک پنجم نرخ سود بانکی بود. بعضی از بنگاههای ما سالی هزار میلیارد تومان سود و جرایم وامهای بانکی خود را پرداخت میکنند.
از زندان هشدار دادم که هدفمندی اشتباه است
عبدالملکی: ما اینجا درباره حق دولت روحانی صحبت میکنیم و به باطل ایشان اشاره نمیکنیم. عملکردی که دولت روحانی انجام داده، اینی نیست که میگویید. اسم این در ادبیات رسانهای عوامفریبی و پوپولیسم است. الان افتتاحهایی نشان داده میشود که ٤ بار قبلا افتتاح شده بود و آقای روحانی برای پنجمین بار افتتاح میکند و دوباره صداوسیما نشان میدهد.
الان که دوستان از آقای احمدینژاد انتقاد میکنند، باید بگویم آن زمانی که ما در سال ٩٠ و ٩١ دولت احمدینژاد را در حالی که در راس قدرت بود، نقد میکردیم، این بزرگواران معلوم نبود کجا بودند.
صفاییفراهانی: من برای اینکه ایشان بدانند، سال ٨٩ به مجرد اینکه احمدینژاد پرداخت یارانههای نقدی را اعلام کرد، از معاون سازمان اطلاعات سپاه خواهش کردم که به زندان بیاید و برای ایشان یک ساعت و نیم استدلال کردم که این اقدام چقدر به ضرر اقتصاد ایران خواهد بود. ما همان موقع هم انتقادمان را مطرح میکردیم، ولو اینکه در زندان بودیم.
میرزایی: من خوشحالم آقای عبدالملکی گزارشی از نقدهایی که به احمدینژاد داشتند را بدهند. اما خاطرتان هست که سال ٨٤ که نه روزنامهای و نه حزبی و نه هیچ انجمن علمی جرات نقد احمدینژاد را نداشت، ٥٠ اقتصاددان با شجاعت نامه نوشتند و آنچه را در پایان دوره احمدینژاد رخ داد را هشدار دادند.
سال ٨٥ و ٨٦ دوباره نامه نوشتند. در واقع ٤ نامه نوشتند. اما یکسال بعد از نامه اول، از آن ٥٠ اقتصاددان، ٢٥ نفر یا اخراج یا بازنشست شدند که یکی از آنها من بودم. آقای عبدالملکی همان کسی هستند که وقتی من را از دانشکده علوم اجتماعی علامه اخراج کردند، کلاسهای اقتصاد شهری من را برعهده گرفتند. آنچه در صنف بناها اتفاق نمیافتد که یک بنایی، متاسفانه در صنف اعضای هیات علمی دانشگاه اتفاق افتاد. متاسفانه پاسخی که از سوی بعضی از دوستان گرفتیم، این بوده که رانتخواران بریده دست از بیتالمال، امروز ناراحت هستند که در مقابل احمدینژاد ایستادند.
ضعف اقتصادی روحانی ناشی از عملکرد هشت سال پیشتر است
عبدالملکی: پس شما نقد داشتید، ما هم داشتیم. بیاییم درباره ٤ سال روحانی صحبت کنیم. دولت یازدهم ادعا میکند که آواربرداری کرده است. وضعیت اقتصاد کشور چه به لحاظ معیشت مردم و چه به لحاظ ساختارهای کلان اقتصادی در سال ٩٦ به مراتب از سال ٩٢ بدتر است. ابتدا درباره معیشت صحبت میکنم. معیشت مردم سه شاخص اصلی دارد: بیکاری - قدرت خرید - شکاف طبقاتی.
وضعیت بیکاری در سال ٩٢ چه به لحاظ درصد و چه به لحاظ اداره بیکاران از الان بهتر بوده است. در سال ٩٢ نرخ بیکاری ٥/١٠ درصد و تعداد بیکاران ٢ میلیون و ٢٠٠ هزار نفر براساس آمارها بوده است. آمار تعداد بیکاران واقعی سال ٩٢ حدود ٤ میلیون و ٧٠٠ هزار نفر بوده است. اما در سال ٩٦ نرخ بیکاری ٨/١٢ درصد است. تعداد بیکاران واقعی نیز از ٧/٤ میلیون نفر به ٧/٦ میلیون نفر رسیده است. به اضافه اینکه عمده مشاغلی که ایجاد شده، در بخشهایی بوده که بهرهوری ندارد، در ازای آن، مشاغلی ایجاد شدند که به اذعان عیسی منصوری، معاون وزیر کار، در بخشهای خدماتی غیربهرهور بوده است.
در واقع در این ٤ سال وضعیت بیکاری به مراتب بدتر شده است. حدود یک میلیون نفر سر کار هستند و حقوق نمیگیرند. همین معدنکاران که آقای روحانی رفت به آنها سر بزند، مهمترین دردی که داشتند، این بود که ماهها است که سر کارند و حقوق نمیگیرند.
صفاییفراهانی: بگویید آن معدن برای کیست؟
عبدالملکی: قدرت خرید مردم بهشدت کاهش پیدا کرده است. میگویند نرخ تورم تکرقمی شده است. اما نرخ تورم خانوار ٢٢ درصد بوده است. حقوق کارمندان دولتی چقدر افزایش پیدا کرده است؟ سالی ١٠ تا ١٢ درصد. چرا؟ چون نرخ تورم را کنترل کردیم. در حالی که هزینه همان خانوار کارمندان دولت بهشدت افزایش یافته است.
بر این اساس، نرخ بیکاری افزایش یافته، قدرت خرید مردم کم شده و شکاف طبقاتی افزایش یافته است. به عبارتی، از ٣٦/٠ ضریب جینی به ٤٠/٠ رسیدیم. این در حالی است که دولتها ٤ سال تلاش میکنند سیاستهای عدالتی را اجرا کنند تا یک درصد ضریب جینی را کاهش دهند. از سوی دیگر، سوال اینجاست که سرمایهگذارانی که رفته بودند، آیا برگشتند؟
صفاییفراهانی: قبول دارید که تا پاییز ٩٤ رشداقتصادی منفی بوده است. براساس گزارشهای بانک مرکزی رشد اقتصادی در زمستان ٩٤ از به ٣/٢ رسیده است. بهار ٩٥ رشد اقتصادی به ٤/٧ درصد، تابستان ٩/١١، پاییز ٩٥ به ٧/١٥ و رشد میانگین رشد ٩ ماهه به ٦/١١ رسیده است.
عبدالملکی: فقط بفرمایید چقدر این رشد مربوط به نفت خام است؟
صفاییفراهانی: این دولت با بشکهای ٣٠ دلار دارد کشور را اداره میکند. شما آنجا میگویید دولت احمدینژاد به دلیل تحریم مشکل پیدا کرد، درمورد این دولت میگویید که درآمد خوب داشته، فرض کنید که اصلا درآمدهای نفتی این دولت خوب بوده، آیا نفت با تلاش این دولت به ثمر نرسید؟ اینکه تولید نفت از یک میلیون بشکه به ٥/٢ میلیون بشکه رسید، دستاوردی برای مردم ایران است. شما میگویید این رشد ناشی از نفت است، من رشد بخش صنعت را هم اضافه میکنم. زمستان ٩٤ به میزان منفی ٨/٣ درصد، بهار ٩٥ به ٧/١ درصد، تابستان ٩٥ به میزان ٤/٤ درصد، پاییز ٩٥ هم ٣/١١ رسیده است. این آمارها را از نماگرهای بانک مرکزی ببینید. این گزارشها هم در مرکز آمار است و هم بانک مرکزی ارایه کرده است. به معنی واقعی اینکه در بحران اقتصادی زندگی میکنیم و ناشی از این ٤ سال است مربوط به این دولت نیست.
جبرییلی: رشد صنعت ٦/٤ درصد در ٩ ماهه اول سال ٩٥ بوده، این آمار را از کجا آوردهاید؟ رشد صنعت منفی ٤ بوده، سیب را با پارچه قاطی نمیکنند.
جبرییلی: ایرادی که دولت روحانی دارد، دولت نقاش بودن است. در آمار اشتغال دست برد و آن را افزایش داد. سال ٩٤ را اعلام نکرد چون به مذاق دولتیها خوش نیامد. این را آقای قربانی، معاون اقتصادی بانک مرکزی جایی گفت. آمار میعانات گازی را به صادرات غیرنفتی اضافه کردند و گفتند صادرات ما مثبت شده است.
این هم از آن نقاشیهاست. ما هم مستند داریم که همان آمار بانک مرکزی است. آقای صفایی گفتند که برای کسی درباره هدفمندی صحبت کردم و گفت این کار غلط است. شما اشتباه کردید، آقای صفایی. دولت آقای خاتمی که شما مسوولیت در آن داشتید خودش اعلام کرد که یکی از آرزوهای ما هدفمندی بود. هدفمندی یارانهها یعنی یارانهای که دولت از ابتدای انقلاب بر کالاها پرداخت میکرد، از روی کالاها برداشته شود تا کسی که توان دارد، بخرد و او که ندارد به صورت نقدی این پول را دریافت کند. نه دولت آقای احمدینژاد این کار را کرد و نه دولت آقای روحانی. دولت آقای روحانی بسیار پوپولیستیتر در این زمینه عمل کرد.
من از شما سوال میکنم، دولت یازدهم ٨٠ هزار میلیارد تومان از محل یارانهها درآمد دارد، در حالی که ٣٣ میلیارد آن را به مردم میدهد، بقیه این پول را چکار کرده است؟ چرا این پول را به خزانه واریز نکردهاید؟ ایشان گفتند، قراردادهای پارس جنوبی خاتمالانبیا موفق نبود. مگر پالایشگاه خلیج فارس را قرارگاه خاتم اجرا نکرد که شما الان میخواهید جشن خودکفایی بگیرید. ما اصلی در اقتصاد داریم به نام آموزش حین یادگیری، پیشرفت صنعتی جز از این طریق در دنیا اتفاق نیفتاده است. این دوستان لیبرال ما میگویند چون کاری که داخلیها انجام دادهاند و هزینه داشته، به صرفه نیست. در حالی که قطعا به صرفه است چون آن توان در کشور شما ایجاد میشود.
شما میگویید که کاررا به توتال بسپارید و او در منطقهای که هرجا چاه بزنید، نفت فوران میزند، صاحب منفعت شود ولی شرکت داخلی توانمند نشود. همین آقایانی که گفتند قرارگاه خاتم رقیب بخش خصوصی شود، درحالی که ٥ هزار شرکت خصوصی در آن منطقه کار میکرد و سازندگی میکرد. آقای صفاییفراهانی الان که پروژههای ایرانی از بخشهای خصوصی گرفته میشود به خارجیها میدهند، چرا نگران بخش خصوصی نیستید؟
صفاییفراهانی: دوستان به عرایض بنده ایراد گرفتند؛ در دولت اصلاحات شرکتهای مپنا و فرآپ را من پایهگذاری کردم. افتخار این شرکت این بود که در آن دوره نیروگاه برق چه آبی و چه حرارتی را داخلی کردم. نیروگاه اراک ١٢٠٠ مگاوات برق تولید کرد. ٤ساله انجام شده و با ٣٥٠ میلیون دلار در حالی که قیمت کانادایی ٦٥٠ میلیون دلار بود. شما به من بگویید از ناحیه شرکتهای جنوب برای اجرای چنین پروژههایی اصلا به وجود آمدند؟
جبرییلی: اگر ما توان ساخت نیروگاه داریم، چرا در این دولت پروژه نیروگاهسازی را به شرکت ترکیهای دادید؟ آقای خاتمی آن بخش را تقویت کرد، دستش درد نکند.
میرزایی: اصطلاحا میگویند تخریب نهادی به سرعت اتفاق میافتد اما بازسازی نهادی بسیار تدریجی، بطئی و آرام است. یکی از بیسابقهترین تخریبهای نهادی در دوره پیشین است و آثار آن تا نسلهای آینده ادامه مییابد. دلیلش این است که آقای احمدینژاد تمام نشده و تمامقد پشت کاندیداهای موجود ایستادهاند. رییس ستاد آقای رییسی کی هستند؟ آقای میرکاظمی و رهبر در کدام ستاد است؟
عبدالملکی: این هم یک دروغ بزرگ است. اگر ما بگوییم تعداد مدیران فعال احمدینژاد در دولت آقای روحانی هستند، شما باور میکنید؟
وعده رقبای روحانی خسارتبار است
میرزایی: آقای دکتر عبدالملکی استاد محترم دانشگاه امام صادق که دانشگاه شما نماد اخلاق است، از شماخواهش میکنم وسط صحبت دوستان نروید. من معتقدم نه تنها آقای احمدینژاد تمام قد پشت کاندیداها ایستاده است امروز اصولگرایان سه تا کاندیدا ندارند، بلکه اصولگرایان یک قاب کامل و تمامعیار از موجودیت خود را به نمایش گذاشتهاند. آقای میرسلیم نماینده تمام عیار مدیریت فرهنگی بخش اصولگرایی است. آقای رییسی نماینده تمامعیار مدیریت بخش اجتماعی و آقای قالیباف نماینده تمامعیار مدیریت اقتصادی اصولگرایان است. بنابراین آقای روحانی با یک کاندیدا روبه رو نیست، بلکه مقابل هویت اصولگرایانی است که تجربه آن روبهروی ما است همان رویکردی که منجر به صدور حکم شلاق برای کارگر میشود.
عبدالملکی: شاکی که دولت بود
میرزایی: حکم را قاضی میدهد. کارفرما بخش خصوصی بود، نه دولت. ما بیسابقهترین سقوط آزاد در شاخص فساد را در دولت احمدینژاد داشتیم. از رتبه ٨٦ به ١٦٨ در دوره ایشان سقوط کردیم و تنها ٢٠ کشور بیشتر از ما فاسدتر بودند. در شاخص محیط عمومی با ٦٦ رتبه سقوط آزاد کسب و کار از ٨٨ به ١٥٢ رسیدیم. دردولت آقای روحانی در شاخص نوآوری جهانی از رتبه ١١٣ به ٧٨ رسیدهایم. در شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١٥٢ به رتبه ١٢٠ رسیدهایم. در شاخص ریسک اعتباری از رتبه ٨٢ به ٥٤ رسیدهایم.
در شاخص ادراک فساد از رتبه ١٤٤ به ١٣١ رسیدهایم. در شاخص رقابتپذیری جهانی و حقوق مالکیت جهانی از رتبه ١١١ به ١٠١ و در سایر شاخصهای نهادی بهشدت عملکرد دولت روحانی قابل دفاع است. ما شاخص فلاکت را میشناسیم و میدانیم که شاخص فلاکت شاخصی است که بعد از جدلهای بسیار زیادی است که راستگراها و چپگراها بعد از ارزیابی کلی به دست آمده است. ما بیسابقهترین شاخص فلاکت را با ٤٥ تجربه کردیم و این شاخص الان به ١٨ کاهش یافته است. در دوره آقای احمدینژاد بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای جدالهای مجلس که در اختیار دوستان آقای عبدالملکی بوده، نشان میدهد که به ازای هر درصد رشد ٥ برابر گذشته منابع ارزی مصرف شده است.
در گزارش دوم تاکید شده، نزدیک ٧ درصد جمعیت به دلیل هزینههای بالای درمان به زیر خط فقر رسیدهاند. در ابتدای دوره احمدینژاد، دوره انتظار برای خانهدار شدن برای دهک اول ٥٩ سال بود در پایان دولت ایشان به ١٢٠ سال رسید.
شاخص دسترسی مسکن به یک ششم تنزل پیدا کرد و نرخ تورم مسکن ٥ برابر شد. مسکندار شدن و برخوردار شدن از داراییها به یک آرزو تبدیل شد. نمیشود که برای شاخص اشتغال در ابتدای دوره روحانی به گزارشهای مرکز آمار استناد کنیم اما درپایان سال چهارم دولت به گزارشهای موهومی استناد کنیم. براساس همان گزارش مرکز آمار تعداد بیکاران ٢/٣ میلیون نفر است و نه ٧ میلیونی که ایشان اعلام میکنند. یادتان باشد که بیکاری و اشتغال یک پیوستار تاریخی و جمعیتی است. همه میدانید که علت این جمعیت بیکاران در بازار کار چیست. باز میدانید در دورهای که ٨٢٦ میلیارد دلار در کشورمصرف شده، براساس گزارش مرکز آمار همان دولت، خالص ایجاد اشتغال در سالهای ٨٤ تا ٩٣ سالی ١٤ هزار شغل بوده است.
در چند روز گذشته چند نامه از سوی اقتصاددانان منتشر شده است، ١٧٥ نفر بدون اینکه از کسی حمایت کنند، تاکید کردهاند که وعدههای رقبای روحانی نه تنها شدنی نیست بلکه بسیار خسارت بار، پرهزینه و ویرانگر است. نامه دیگر با ١٦٣ امضا است که به صراحت از آقای روحانی امضا کرده و گروهی هم ٥٠ امضا دارد که در همه این نامهها از چپ کلاسیک تا راست لیبرال وجود دارد. میتوانم به صراحت بگویم که از ١٣ سیاست تعدیل ساختاری که شاخص دولت لیبرال است در کدام بخشها تجربه شده است؟
روحانی به کشور آسیب نمیزند
سوال دانشجویان: بعد از افزایش یارانه چه کسی میخواهد افزایش یارانه مالیات و تورم و... را ضمانت کند ؟
صفاییفراهانی: اشاره کردند به هدفمند کردن یارانهها. به برنامه چهارم مراجعه کنید که آخر مجلس ششم تصویب شد و مجلس هفتم برگرداند و دوباره تصویب شد. من بعد از مجلس ششم رفتم وزارت اقتصاد و با نمایندگان مجلس هفتم جلسات طولانی داشتیم دوستان اصلا اعتقادی به اجرای قانون نداشتند و برای همین قانون بودجه سال ١٣٨٥ را مراجعه کنید میگوید نرخ کلیه تولیداتی که وزارت نفت و نیرو میداد را تثبیت کردند.
بعد از سه سال توکلی گفت این از اشتباهات بزرگ ما بود. همان موقع دولت روحانی اصرار داشت بر اینکه اگر هدفمندی باید اتفاق بیفتد قیمت را طوری ببریم بالا که به آسیب پذیرها کمک کنیم. قرار نبود کمیته امداد ٧٥ میلیونی راه بیندازیم نه اینکه پول مملکت را به ثمن بخس بدهیم. از ٨٩ تا آخر سال ١٣٩٣ معادل ٢٨٠ هزار میلیارد تومان یارانه در ایران پرداخت شده اما در همان مدت کل طرحهای عمرانی اجرای شده در ایران ١١٠ هزار میلیارد بوده. واقعا اشتغال مهمتر بود یا این پول.
دیدگاه تان را بنویسید