دکتر محمدحسین عمادی، مشاور فناوریهای نوین وزیر جهاد کشاورزی عنوان کرد:
محیط زیست در تمام جهان راهحلمحور است؛ در ایران مچگیر/ ضرورت بهکارگیری الگوهای جهانی برای اجرای سیستم مدیریت پسماند و بازچرخانی آب در دامداریهای ایران/ برای جذب 100 میلیارد دلار سرمایهگذاری در کشاورزی، به مجموعهای چابک، دانا و سریع نیاز داریم
دکتر محمدحسین عمادی، مشاور فناوریهای نوین وزیر جهاد کشاورزی، در گفتوگو با ایانا پیرامون راهکارهای مدیریت بهینه آب دامداریها از طریق فناوریهای نو و همچنین راهکارهای اصولی جذب سرمایهگذاری خارجی جهت ایجاد اشتغال پایدار و اصولی سخن گفت...
چکیده:
* در یک گاوداری، میزان آبی که از چرخه خارج میشود، بسیار زیاد است، فضولات گاو دوباره مورد استفاده قرار نمیگیرد و حجم تولید گاز دی اکسید کربن، متان و سایر گازهای گلخانهای در این واحدها به مراتب بالاتر از استانداردهای جهان است. این در حالی است که عمده واحدهای دامداری در دشتها واقع شدهاند و دشتهای ایران از نظر شرایط آبی در وضعیت بحرانی قرار دارند .
* از آب تصفیه شده دامداری میتوان برای علوفهکاری استفاده کرد. هرگاه بحث صرفهجویی در منابع آب مطرح میشود، به سراغ زراعت و باغداری میرویم، در صورتی که آب مجازی مصرف شده برای تولید گوشت به مراتب بیشتر از محصولات زراعی است
* سازمان محیط زیست در تمام جهان یک مجموعه راه حل محور است، اما در ایران این سازمان مجموعه ای مچگیر است و مسایل را به جای آن که بسط دهد، قبض می کند
* دامداران ایران با فشار مضاعف محیط زیست ممکن است خدای ناکرده برای حل مشکل خود با محیط زیست، رشوه پرداخت کنند تا اعمال ضوابط زیست محیطی در واحدهای تولیدی خود را به تاخیر اندازند
* در چین، تمامی دامداریها باید از فضولات گاوی بیوگاز تولید کنند و برق تولیدی با بیوگاز نیز نیازهای انرژی واحد دامداری را تامین میکنند . برق مازاد نیز توسط دولت خریداری میشود. در مقابل دولت بخشی از پول ژنراتور گازی که با بیوگاز کار میکند را به دامدار پرداخت میکند .
* بهبود سیستم پسماند دامداری، ملت ایران را منتفع میکند؛ بنابراین باید هزینه این انتفاع از طریق بودجه عمومی تعیین شود
* یک دامداری 300 تا 400 راسی با یک میلیارد تومان به طور کامل میتواند سیستم بازچرخانی آب در واحد خود مستقر کند. کود حاصل از مدیریت پسماند را نیز به عنوان محصول ارگانیک برای مزارع میتواند استفاده کند .
* به جای کمپانی نستله، دولت ایران باید برای مدیریت پسماند یارانه پرداخت کند. حاکمیت ایران باید به فکر محیط زیست ایران باشد، نه شعبه چین کمپانی نستله که شیر خشک را از ایران صادر میکند
* تا قبل از تبدیل شدن آب به کالای قیمتدار، هیچ کس نمیتواند شعار صرفهجویی در آب بدهد
* در بسیاری از ارتفاعات با نصب صفحات جاذب که در شبها بخار آب را جذب میکند و آن را تبدیل به شبنم میکند، میتوان بهره برد. آب حاصل از شبنم، ذخیره شده و برای تامین نیاز گیاه به کار گرفته میشود. با پرداخت 300 هزار یورو میتوانید با نصب این سیستم، نیازهای آبی خود را تامین کند .
* برای جذب 100 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی در بخش کشاورزی به یک مجموعه تصمیمگیرنده چابک، دانا و سریع در جهاد کشاورزی نیاز داریم که بتواند با دفاتر وزارت امور خارجه در سایر کشورها ارتباط سریع برقرار کند. نه اینکه منتظر حضور هیاتهای خارجی در ایران باشیم.* در بخش کشاورزی سنتی با آقای کلانتری هم نظر هستم که این بخش اشتغالزا نیست. اما کشاورزی در حال توسعه و مدرن شده، نیاز به نیروی انسانی دارد .
* در آمریکا 1.8 درصد از کل اشتغال توسط بخش کشاورزی ایجاد میشود. این میزان ایجاد اشتغال نیز روز به روز به دلیل توسعه تکنولوژی در حال کاهش است، اما بیش از 13 درصد شغلهای آمریکا در صنایع وابسته به کشاورزی تامین میشود ***************************************************
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)-لیلا مرگن :
بحران آب یکی از 10 مشکل اصلی کشور بر اساس مطالعات آینده پژوهی است که توسط مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری انجام شده است. وضعیت نامناسب محیط زیست ایران هم با توجه به وقوع پدیده ریزگردها، سیلابهای ویرانگر، خشک شدن تالابها و معضلات متعدد پیش رو، بر کسی پوشیده نیست.
دکتر محمد حسین عمادی، مشاور فناوری های نوین وزیر جهاد کشاورزی در گفت و گو با خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)، توجه به مقوله محیط زیست را یک ضرورت برای ایران میداند. زیرا بر این باور است که شیوع بیماریهاى خاص، بحران آب و غیره، تصمیمسازان را ناگزیر میکند که به مسایل محیط زیستی و اجرای سیستم مدیریت پسماند و بازچرخانی آب در بخش کشاورزی بیش از گذشته توجه کنند. اما به این نکته هم اشاره دارد که اعمال استانداردهای زیست محیطی نباید با تنبیه و تعطیلی واحدهای تولیدی همراه باشد، چرا که این رویه علاوه بر اینکه تامین امنیت غذایی کشور را با مخاطره روبرو میکند، بلکه ممکن است به کاهش نرخ اشتغال و افزایش فساد اداری نیز منجر شود. مشاور فناوری های نوین وزیر جهاد کشاورزی علاوه بر تاکید بر تغییر سیاستهای سازمان حفاظت محیط زیست، در نظر گرفتن مشوقهای لازم برای تولیدکننده به منظور اعمال استانداردهای زیست محیطی و جذب سرمایهگذار خارجی را به عنوان راهکارهایی برای برون رفت کشور از شرایط بحرانی کنونی معرفی میکند.
در ادامه مشروح گفتگوی ایانا با وی را میخوانید :
************
بحران آب یکی از 10 معضل اصلی ایران در آینده خواهد بود. بخش کشاورزی به عنوان بزرگ ترین مصرف کننده آب از عدم سرمایهگذاری رنج میبرد و قادر نیست برای کاهش مصرف آب به دلیل نبود سرمایه از تکنولوژی مناسب استفاده کند. آیا راهکاری برای خروج از این شرایط وجود دارد؟
بحثهای آینده پژوهی ایران عمدتا بر اساس نظر سنجی از صاحبنظران انجام میشود. اطلاعات دریافت شده از این قشر آنالیز میشود و خروجی آن به جامعه عرضه میشود. این نوع مطالعه برای شناخت وضعیت موجود مناسب است هرچند اثر سنجی نیست و نظر سنجی است. همانطور که اشاره شد، مهم ترین چالشهایی که ما در سطح ملی با آن روبرو هستیم، بحث آب و مدیریت منابع است. شرایط کنونی نشان دهنده کارنامه علمی و اجرایی ما در 20 تا 30 سال گذشته است. در حال حاضر وضعیت آب ایران به شکل فزاینده و تصاعدی در حال بحرانى شدن است. با توجه به مسایل جهانی و گرم شدن کره زمین، خاورمیانه نیز وضعیت بسیار بحرانی در زمینه منابع آب دارد. تبخیر و تعرق در این منطقه رو به افزایش است و عدم مدیریت صحیح و نبود نظامهای هوشمند مالکیتی و حقوقی در کشور، مسئله آب را به یک مقوله پیچیده تبدیل کرده است. یکی از مسایل پیش روی ما در آینده، مسئله آب است که باید به صورت خاص به آن توجه کرد. عدم توجه به ابعاد محیط زیستی مسایل در یک دهه آینده، چالشهای جدی پیش روی ما قرار خواهد داد. اثرات این عدم توجه در حوزه زراعت، باغداری و دامداری در قالب کمبود منابع آب خود را نشان خواهد داد. در دو یا سه دهه گذشته، عمده انرژی خود را صرف افزایش تولید کردهایم. در شعار هم بالابردن بهرهوری را مد نظر قرار دادهایم اما در عمل، تولید از طریق بهبود بهرهوری افزایش نیافته است. با وجود اینکه برای بهبود بهرهوری در مجلس قانون جامع بهرهورى در کشاورزى به تصویب رسیده است اما در عمل اهداف بهرهوری در بخش کشاورزی محقق نشده است. یکی از ابعاد بهرهوری در بخش کشاورزی توجه به مسایل محیط زیستی است. مثال مشخص آن در زمینه دامداری است. رکورد تولید شیر در گاوداریهاى صنعتى کشور، با رکورد دنیا بسیار نزدیک است. در یک دهه گذشته علاوه بر کمیت تولید به مسئله بهداشت این محصول هم تا حدودی توجه شده و در قالب کاهش بار میکروبی و کنترل آن در شیر، تلاش کردهایم محصول سالمتری به بازار عرضه کنیم. اما در کنار این تلاشها از یک موضوع غافل شدهایم. ما در واقع کمیت تولید در گاوداریها را به عنوان یک اصل در نظر گرفته و کیفیت محیط تولید را فدای حجم تولید کردهایم. براى مثال در یک گاوداری، میزان آبی که از چرخه خارج میشود، بسیار زیاد است، فضولات گاو دوباره مورد استفاده قرار نمیگیرد و حجم تولید گاز دی اکسید کربن، متان و سایر گازهای گلخانهای در این واحدها به مراتب بالاتر از استانداردهای جهان است. این در حالی است که واحدهای دامداری عمدتا در دشتها واقع شدهاند و دشتهای ایران از نظر شرایط آبی در وضعیت بحرانی قرار دارند .
نکته دیگر توجه به بهداشت و پیشگیرى بیماری هاست. تا همین چند هفته پیش شیوع آنفلوانزای فوق حاد پرندگان بحران اصلی کشور بود. برای مهار این بحران چند میلیون قطعه مرغ را امحا کردیم. در حال حاضر تب کریمه کنگو به بحران تبدیل شده است و ما تازه متوجه شدهایم که مسئله بهداشت محیط دامداریها برای بهداشت عمومى کشور بسیار مهم است. تا قبل از وقوع این خسارتها کمتر به این مسایل توجه میشد .
برای تولید محصول در دامداریها چقدر آب صرف میشود؟
بر اساس برآوردها، در محیطهای دامداری به طور متوسط به ازای هر راس دام شیری، نیم متر مکعب آب برای شستشوی گاو استفاده میکنیم و این آب از چرخه تولید خارج میشود .
در سایر کشورهای جهان نیز برای شست و شوی دام همین میزان آب صرف میشود؟
در کشورهای اروپایی سال هاست که بازیافت آب را در دستور کار خود دارند. کشورهای در حال توسعه نیز چند سالی است که به چرخه بازیافت اصولی آب وارد شدهاند. در این کشورها مشابه کارواشها آب بازچرخانی شده و مجددا مورد استفاده قرار میگیرد. این در حالی است که در ایران، آب مصرفی دامداریها به شکل غیر بهداشتی دفع شده و وارد چرخه آب زیرزمینی می شود. یا اینکه تبخیر شده و به عامل عفونت و مصیبت برای انسان تبدیل میشود. در مسئله آب مباحث بهداشتی، زیست محیطی و وضعیت منابع آب باید مورد توجه قرار گیرد. با توجه به محدودیت منابع آب، از دست دادن نیم متر مکعب آب برای شست و شوی هر گاو شیری منطقی نیست و این آب باید بازچرخانی شود .
برآوردی وجود دارد که در سراسر کشور چه میزان آب صرف شست و شوی دامها میشود؟
در گاوداریهای صنعتی تراکم دام افزایش مییابد. هرچه تراکم بیش تر شود، بهداشت اهمیت بیش تری پیدا کرده و نیاز به آب بیش تری برای شست و شوی دام وجود دارد. بنابراین مصرف آب در دامداریهای صنعتی به صورت تصاعدی افزایش مییابد. هرچه دامداری تراکم بیش تری داشته باشد، میزان آبی که مصرف میشود، بیش تر است. دامداریها در جاهایی واقع شدهاند که برای علوفه کاری به آب نیاز دارند. این واحدها عمدتا در دشتها واقع شدهاند و در دشتها هم با کمبود منابع آب روبرو هستیم. از آب تصفیه شده دامداری میتوان برای علوفهکاری استفاده کرد. هرگاه بحث صرفهجویی در منابع آب مطرح میشود، به سراغ زراعت و باغداری میرویم در صورتی که آب مجازی مصرف شده برای تولید گوشت به مراتب بیشتر از محصولات زراعی است. اگر هر راس گاو شیری را در حداقل نیم متر مکعب آب مورد نیاز برای شست و شو ضرب کنیم، بدون در نظر گرفتن آبی که صرف آشامیدن دامها میشود، حجم قابل توجهی آب به دست میآید که در دامداریها تلف میشود. متاسفانه برای کنترل این رویه هیچ اقدامی انجام ندادهایم .
در دنیا برای حل این مشکل چه اقداماتی انجام دادهاند؟
در همه دنیا سازمان محیط زیست یک مجموعه راه حل محور است و برای حل مسایل، راهکار ارائه میکند، اما در ایران این سازمان یک مجموعه مچگیر است. محیط زیست سازمانی است که مسایل را به جای آنکه بسط دهد، قبض می کند. از روز اول نیز سازمان حفاظت محیط زیست در ایران طوری طراحی شده است که از تخلفات جلوگیری کرده و هشدار بدهد. این رفتارها برای 45 سال پیش که سازمان محیط زیست تشکیل شد، خوب بود، زیرا مردم از محیط زیست چیزی نمیفهمیدند؛ اما در حال حاضر، حدود 20 سال است که سازمان محیط زیست در دنیا راه حل تکنیکال و مدیریتی پیدا میکند و به مخاطبان ارائه میدهد. بعد اگر راهکارها توسط جامعه هدف اجرا نشد، ضربالاجل برای اجرا میگذارند. در نهایت افراد متخلف جریمه میشوند. اما کار اصلی سازمان محیط زیست ایران به وعظ کردن، تعطیل کردن واحدهای تولیدی و جریمه کردن خلاصه میشود. یک گاوداری که با 500 راس دام روزی 20 هزار لیتر شیر تولید میکند، وقتی با اخطارهای محیط زیست درباره تعطیلی واحد خود روبرو میشود و به این مجموعه اعلام میشود که باید واحد خود را ساماندهی کرده و سایر معضلات آن را حل کند، به دلیل آنکه تولیدکننده قادر نیست مجموعه خود را تعطیل کند، ناگزیر میشود خدای ناکرده به راهکارهای غیر قانونی روی آورد. این رفتارها به فساد اداری منجر میشود، زیرا به تولیدکننده هیچ راهکاری برای حل مشکل اش ارائه نشده است. در حال حاضر دامداران ایران با فشار مضاعفی از سوی محیط زیست روبرو هستند، در نتیجه خدای نکرده ممکن است برای حل مشکل خود با محیط زیست، رشوه پرداخت کنند تا اعمال ضوابط زیست محیطی در واحدهای تولیدی خود را به تاخیر اندازند. به این ترتیب، با پرداخت رشوه در واقع سرنوشت جامعه و منافع مردم فروخته میشود و از سوی واحد تولیدی زمان خریداری میشود .
عدم مدیریت پسماند و بازچرخانی آب در تمام واحدهای دامداری بزرگ که عمدتا نیز در فاصله کمی از شهرها واقع شدهاند، مشاهده میشود. دامداریهای مجاور شهرها با عدم رعایت استانداردها، سلامت مردم را به خطر میاندازند. دامداریهایی هم که از شهر فاصله دارند نیز دارای مشکل عدم مدیریت پسماند هستند؛ اما سازمان محیط زیست به دلیل تداخل کمتر این واحدها با مسایل شهری، کمتر به آن ها توجه کرده و هشدار میدهند. بیش از چندین سال است که در همه جای جهان بحث مدیریت پسماند دامداریها اعم از گاوداری، گوسفند داری و مرغداری مطرح شده است. باید یکسری استانداردها در این مناطق اعمال شود تا یک محیط پایدارتر ایجاد شود. اما متاسفانه در کشور ما قوانین و مقررات کاملی در این رابطه وجود ندارد. صرفا در قانون به این نکته اشاره شده است که اگر اقدامات محیط زیستی در واحدهای تولیدی انجام نشد، این واحدها باید تعطیل شوند. نقش بخش خصوصی، سازمانهای هشدار دهندهای مثل سازمان حفاظت محیط زیست و غیره در قانون به درستی تعریف نشده است .
به نظر شما برای مدیریت پسماند صرفا نیاز به اصلاح قوانین و مقرارت داریم یا اینکه باید تدابیر دیگری نظیر تغییر رویکردهای سازمان حفاظت محیط زیست و غیره نیز توسط دولت اندیشیده شود؟
باید علاوه بر اینکه سازمان حفاظت محیط زیست راهکار ارائه میدهد و قوانین اصلاح میشود، تسهیلاتی نیز از سوی دولت به دامداران بدهیم. وقتی یک دامدار علوفه را با نرخ جهانی و بدون یارانه میخرد و ناگزیر است شیر را به قیمت دولتی به بازار عرضه کند، به حد کافی تحت فشار قرار میگیرد. تولیدکننده برای جبران این فشار به ناچار یا حقوق کارگر را کم میکند و یا مجبور است مالیات ندهد، تقلب کند و یا راهکارهای غیر قانونی دیگر را در پیش بگیرد. واقعیت این است که اگر شما به دنبال حفظ مصالح ملی هستید و قصد دارید دامدار را مجبور کنید که مسایل بهداشتی را رعایت کند، باید از محل بودجه عمومی به تولیدکننده مشوق بدهید. در تمام جهان این مشوقها وجود دارد. در اروپا روزانه یک میلیارد یورو که سالانه 360 میلیارد یورو میشود، به کشاورزان و دامداران یارانه ارائه میشود .
این یارانه برای مدیریت پسماند به تولیدکننده داده میشود؟
این یارانه شامل ایجاد تعادل در تولید، ثبات بازار و رعایت مسایل زیست محیطی با هدف کاهش گازهای گلخانهای و تغییر روشهای تولید به نفع محیط زیست و ایجاد پایداری در آن است .
ما در ایران هیچ یارانهای به بخش تولید، با اهدافی مشابه آنچه در اروپا تعریف شده، ارایه نمیدهیم؟
در ایران برای اجرای آبیاری تحت فشار در مزارع یارانه میدهیم. در حال حاضر نیز برخی افراد کارایی این سیستمها را زیر سئوال بردهاند. تامین ثبات بازار نیز بخشی از یارانههای کشاورزی را به خود اختصاص میدهد. خرید تضمینی گندم با هدف ثبات بازار، بهویژه در محصول گندم پیگیری میشود. در حال حاضر فشار جدی روی دامداریها و مرغداریها وجود دارد، زیرا آن ها باید نهادههای خود را از بازار جهانی با قیمتهای روز خریداری کنند، اما محصول خود را با قیمت تعدیل شده به بازار داخل ارائه دهند. در نتیجه آن ها قادر نیستند هزینههای مدیریت پسماند را بپردازند. بنابراین در چند سال نخست آغاز فعالیت برای ساماندهی مصرف آب و مدیریت پسماند در واحدهای دامداری، باید یارانه پرداخت شود. در چین، تمامی دامداریها باید از فضولات گاوی بیوگاز تولید کنند با بیوگاز برق تولید میشود و این برق نیازهای انرژی واحد دامداری را تامین میکند. برق مازاد نیز توسط دولت خریداری میشود. در مقابل دولت بخشی از پول ژنراتور گازی که با بیوگاز کار میکند را به دامدار پرداخت میکند. باید از چنین الگویی برای اجرای سیستم مدیریت پسماند و بازچرخانی آب در دامداریهای ایران استفاده کرد .
چند بار آب در سیستمهای دامداری چین یا سایر کشورها بازچرخانی میشود؟
بازچرخانی آب در این واحدها به دو شکل است. بخشی از آب برای شست و شوی دامدارى باز میگردد و بخشی از آن صرف کشاورزى میشود. در برخی کشورها درجه تصفیه به حدی بالاست که آب خروجی از تصفیه خانه به مصرف شرب میرسد. هرچه درجه تصفیه بالاتر باشد، هزینه تولید آب تصفیه شده نیز افزایش مییابد. تولید آب سبز از فاضلاب هزینههای کمتری نسبت به تولید آب آشامیدنی دارد و استحصال آب خاکستری کمترین هزینه را برای دامدار ایجاد خواهد کرد. آب خاکستری را میتوان داخل رودخانه رهاسازی کرد، زیرا نیترات آب را اضافه نمیکند و محیط را آلوده نخواهد کرد. اگرچه در ابتدای استقرار سیستمهای تصفیه، میزان هزینه کشاورز افزایش مییابد اما در ادامه، با کاهش مصرف آب، این هزینه سرشکن میشود. در ایران به ازای یک گاوداری 300 راسی، 150 متر مکعب آب در روز مصرف میشود که با بازچرخانی این آب، رقم درشتی برای دامدار صرفهجویی شده، آب کمتری مصرف میشود و بهداشت محیط هم تامین میشود. بنابراین باید دولت در این بخش سرمایهگذاری کند و در چند سال آینده، یارانه هایی برای ورود به این عرصه در نظر بگیرد. خوشبختانه در برنامه ششم توسعه سیاستهای زیست محیطی پیشبینی شده است. البته باید آیین نامههای مرتبط با بندهای مختلف برنامه ششم نیز تدوین شود. در این آیین نامهها باید شیوه کمک به کشاورز تعیین شود تا کشاورز بداند که چگونه نظام مدیریت پسماند دامداری را باید اعمال کند تا علاوه بر اینکه شیر سالم تولید میکند و افزایش محصول دارد، به محیط زیست نسل آینده نیز آسیبی وارد نکند .
پیشنهادی برای تعریف مکانیزم پرداخت مشوقها دارید؟ به نظر شما کدام مجموعههای دولتی باید پرداخت مشوقها را به عهده بگیرند و اساسا پرداخت این مشوقها چگونه باید باشد؟
بر اساس تقسیم کاری که در کشور وجود دارد، مکانیزم پرداختها نیز مشخص است. کسی که بهرهبردار است باید هزینهها را پرداخت کند. بهرهبردار شخصی است که از اجرای برنامهها منتفع میشود. بهبود سیستم پسماند دامداری، ملت ایران را منتفع میکند؛ بنابراین باید هزینه این انتفاع از طریق بودجه عمومی تعیین شود. بخشی از منافع در بلند مدت نصیب بهرهبردار میشود. بنابراین نظام تولید و بهرهبرداری باید در پرداخت هزینهها سهیم شود. تشکلهای بخش کشاورزی نیز در مکانیزم پرداخت مشوقها باید ورود پیدا کنند .
سهم کشاورز در پرداخت هزینهها چقدر باید باشد؟
این سهم به کشش بازار و آمادگی و تحمل کشاورز بستگی دارد. با فشارهایی که در حال حاضر محیط زیست به دامداران وارد کرده است، افراد همان پولی که در غالب فشار و رشوه برای فرار از مصیبتها پرداخت میکنند را حاضرند در سرمایهگذاری برای بهبود شرایط محیطی زیستی واحد تولیدی هزینه کنند. از آنجاییکه تکنولوژی پیشرفته شده است، هزینهها نیز کاهش یافته است. یک دامداری با 300 تا 400 راس دام با یک میلیارد تومان به طور کامل میتواند سیستم بازچرخانی آب در واحد خود مستقر کند. کود حاصل از مدیریت پسماند را نیز به عنوان محصول ارگانیک برای مزارع میتواند استفاده کند. نظام پرداخت مشوقها در کشور کاملا مشخص است. ما سازمان محیط زیست را داریم که وظیفه حفاظت از محیط زیست را به عهده دارد. در عین اینکه افراد را برای تخریب محیط زیست تنبیه میکند، باید تشویقهایی نیز در نظر بگیرد. دولت و دستگاههای اجرایی مثل وزارت جهاد کشاورزی باید به عنوان متولی تولید، مسئول تولید سالم نیز باشند. یعنی مشوق لازم برای کشاورزان در راستای رعایت استانداردهای محیط زیست در نظر بگیرد. مثلا برای کشاورزانی که این استانداردها را رعایت میکنند، برچسبهایی در نظر بگیرد. این برچسبها باید شامل ردههای مختلف باشد و تولیدکننده سالم، تولیدکننده برتر، دوستدار طبیعت، تولیدکننده سبز و غیره را برای ردههای مختلف تعریف کنند. اگر کسی استانداردهای محیط زیستی را رعایت نکرد، نمیتواند برچسب بگیرد و اگر این برچسبها دریافت نشود، قیمت محصول نیز افزایش نمییابد. پروژهای چند روز پیش توسط وزیر جهاد کشاورزی افتتاح شد که کمپانی "نستله" به عنوان خریدار شیر یک واحد دامداری، هزینه مدیریت پسماند این واحد را پرداخت کرده بود . به جای کمپانی نستله دولت ایران باید این کار را بهعهده بگیرد و برای مدیریت پسماند یارانه پرداخت کند. حاکمیت ایران باید به فکر محیط زیست ایران باشد، نه شعبه چین کمپانی نستله که شیر خشک را از ایران صادر میکند. یک عقب ماندگی حاکمیتی برای پیدا کردن راه حل به منظور اجرای سیاستهای زیست محیطی داریم که باید اجرا کنیم. نباید محیط زیست صرفا به دنبال جریمه کردن و خط قرمز کشیدن باشد. بلکه قبل از اینکه شرایط به مرحله هشدار برسد، باید مسایل را تعریف کند. دلایل مناسب درباره ضرورت اجرای طرحهای زیست محیطی را ارائه دهد، ضربالاجل بگذارد و بعد از آن جریمه تعیین کند. نه اینکه صرفا به تولیدکننده اعلام کند که آب خروجی واحد تولیدی باید مدیریت شود، در غیر این صورت واحد شما تعطیل خواهد شد. این رفتارها به تولیدکننده فشار میآورد. در دولت آینده باید یکی از سیاستهای عمومی در ارتباط با بخش کشاورزی، تامین قوانین و مقررات، آیین نامهها و برنامههای حمایتی از دامدار باشد تا تولیدکننده وقتی میخواهد اقداماتی در راستای پایداری محیط زیست انجام دهد، مشوق لازم را هم دریافت کند و فقط رفتارها به جریمه شدن ختم نشود. این مسئله سبب میشود کشاورز سهم خود را بیش تر بگذارد. زیرا میداند که اگر محصول با برچسب سبز تولید کند، میتواند کالای خود را گرانتر بفروشد .
سیاست برچسبگذاری در محصولات زراعی امتحان شده و به نظر موفق نبوده است. تقلبها در این بخش زیاد شد و عدهای محصول سبز را به نام ارگانیک گرانتر فروختند. در نتیجه تورم ایجاد شد. اعمال چنین سیاستی برای محصولات لبنی تورمزا نیست؟ چرا برای اعمال هر سیاست تشویقی افزایش قیمتهای را در دستور کار قرار میدهیم و در واقع دست ما در جیب مصرف کننده است؟
افزایش قیمتها معطوف به تمام مصرف کنندگان نیست. حتی اگر نسبت 96 به 4 درصد را نپذیریم، باید بپذیریم که اختلاف طبقاتی در ایران بسیار زیاد است. ما کسانی را داریم که محصولات غذایی مصرفی شان وارداتی است. قیمت این محصولات 4 برابر محصول تولید داخل است. این قاعده افزایش قیمت را به همه مصرف کنندگان نمیخواهیم تسری دهیم. ما مصرف کنندگان برتری داریم که از طبقات مرفه جامعه هستند و حاضرند برای محصول با کیفیت هزینه پرداخت کنند، زیرا سلامت محصول برای آن ها مهم است. برچسبهای محصولات نیز طبقهبندی شده هستند. تمام ارگانیک، ارگانیک، سبز، بهداشتی و سالم، انواع طبقهبندیهایی هستند که برای محصولات کشاورزی تعریف میشود. نظام استاندارد ما باید مردم را توجیه کند که محصول سبز، ارگانیک نیست. دفتر اداره کل محیط زیست وزارت جهاد کشاورزی باید استانداردسازی در بخش کشاورزی را بر اساس نظرات وزارت بهداشت، سازمان استاندارد و غیره انجام دهد. برای هر طبقه محصول، لوگو تعریف شود. در این زمینه اطلاع رسانی شود که همه مردم، حتی یک زن خانهدار بداند که پاک، به معنی سبز یا ارگانیک نیست تا این لوگوها با هم اشتباه گرفته نشود. به این ترتیب مثل رتبهبندی ارتش که کسی سروان و سرگرد را با هم اشتباه نمیگیرد و همه میدانند که این افراد مراتب و درجههای مختلف دارند، درجات محصولات کشاورزی نیز اشتباه گرفته نمیشود. وقتی در رابطه با برچسبگذاریها جدیّت به خرج داده شود، کشاورز هم میداند برای رسیدن به برچسب سبز باید سرمایهگذاری انجام دهد. اگر بداند که بخشی از سرمایهگذاریها از محل فروش بهدست میآید، قطعا بیشتر هم تولید خواهد کرد . ما باید یک سیستم تشویق و تنبیه داشته باشیم. اعمال سیاستها نباید صرفا به عهده محیط زیست باشد. بلکه وزارت بهداشت و درمان و وزارت جهاد کشاورزی نیز با سازمان محیط زیست همراهی کرده و باید شورایی را تشکیل دهند که استانداردها را تعریف کرده و سیاستها را اعمال و ابلاغ کند. برای رسیدن به هر مرحله، باید تشویق هم در نظر بگیرند. لازم است بخشی از مشوقهای مالی را به محصولاتی بدهیم که استانداردهای زیست محیطی را رعایت میکنند و بخشی از هزینهها را هم باید دولت بدهد. در بخش آبیاری تحت فشار چند صد میلیارد تومان هزینه میکنیم و صرفهجویی آن قابل مقایسه با دامداریها نیست. اما اگر این سیستم بازچرخانی در دامداریها را پیاده کنیم، آب بیشتری صرفهجویی میشود .
در کل ایران، در صورت اجرای سیستم بازچرخانی آب در دامداریها، چقدر آب صرفهجویی میشود؟
ما در دامداریها دامهای دو رگ، اصیل و غیره داریم که مصرف آب در آن ها متفاوت است. اما بیش از 300 دامداری بالای 300 تا چند هزار راسی داریم. اگر 300 هزار راس دام را ضرب در نیم متر مکعب آب کنیم، 150 هزار متر مکعب در روز در دامداریها آب صرفه جویی میشود. این آب ارزش دارد، پس باید به آن یارانه داده شود. ما برای اجرای آبیاری قطرهای در یک باغ، به طور کامل پول میدهیم، اما برای دامداری چنین راهکاری نداریم. در هیچ جای دنیا برای یک کار ترویجی مثل اجرای روشهای نوین آبیاری در مزارع 85 درصد پول را نمیدهند. ارزیابیها هم نشان میدهد که عمر مفید نظام ما بالا نیست، تکنولوژیهای به کار رفته پیشرفته نیست و ایرادات زیادی دارد که جای بحث آن در این مبحث نیست. اما یارانه های صرفهجویی آب باید شامل دامداریها هم بشود. به دامدار بگوییم که اگر آب صرفه جویی کردی، به شما یارانه میدهم که نظام مدیریت پسماند خود را بهبود دهد. در مرغداریها هم میتوان از این فرمول استفاده کرد. در مرغداریها آب مصرفی برای شست و شو مصرف میشود، اما میتوان در این واحدها به نظام مدیریت پسماند توجه کرد. به نظر من باید تمام مسایل را جامع دید. یک مسئله مهم در کشور ما بحث خاک است. در حال حاضر فرسایش خاک در ایران زیاد است. به دلیل کشت متمرکز، خاک ما مواد غذایی کمی دارد. یک جمله مشهور هم داریم که برای تولید یک سانتیمتر خاک به چند صد سال زمان نیاز داریم. بنابراین نمیتوانیم منتظر باشیم که خاک خودش را بازسازی کند. یکی از مسایل مهمی که در ایران وجود دارد، این است که کودهای شیمیایی در عین اینکه مواد مغذی دارند، اما کیفیت خاک را خراب میکنند. در بسیاری از دامداریها سیستم مدیریت پسماند میتواند زمینه بهبود ساختار خاک را فراهم کند. زیرا اگر در کنار مدیریت پسماند، سیستم تولید کود را ایجاد کنیم ظرف 40 روز با روش تخمیری، کود ارگانیک به ما تحویل دهد، میزان تولید کود ارگانیک افزایش یافته و بر اساس قانون عرضه و تقاضا قیمت این نوع کود در بازار کاهش مییابد. کشاورز نیز قادر است این محصول را خریداری کرده و کیفیت خاک خود را بهبود بخشد. با مدیریت پسماند علاوه بر مدیریت منابع آب، خاک کشاورزی نیز مدیریت میشود. هیچ چیز بهتر از کود دامی تخمیر شده برای زراعت نیست. حتی از کود شیمایی هم بهتر است. بحث مدیریت پسماند فقط به پسماندها ختم نمیشود، بلکه مدیریت خاک و آب هم به آن اضافه میشود که در قالب مدیریت جامع کشاورزی مورد بحث قرار میگیرد و هر قسمتی، حمایت کننده بخش دیگری میشود. این مسئله یکی از چالشهای اصلی ماست .
در بخش آب، چه راهکارهای دیگری به منظور برون رفت از بحران فعلی پیشنهاد میکنید؟
کماکان مسئله آب اصلیترین مسئله ماست. اگر خیلی خلاصه بخواهم به آن بپردازم، حل بحران آب سه رکن اصلی: ١- حاکمیتی، ٢- مدیریتی و 3- فن آورى و تکنولوژیکی دارد. ما در بحث حاکمیتی باید به طور جدی در سه تا چهار سال آینده سه قوه قانونی کشور را برای تعیین حق مالکیت آب و تبدیل آب به یک کالای قیمتگذاری شده بهکار بگیریم. تا زمانی که آب قیمت واقعى پیدا نکند، کسی به دنبال صرفهجویی نخواهد رفت. مدتی است متداول شده که به کشاورزی فشار میآورند که 80 تا 90 درصد آب را مصرف میکند. این نکته بدیهی است. در تاریخ ایران همواره بیش از 95 درصد منابع آب را در کشاورزی مصرف میکردند. ما کشور خشکی هستیم و هر چقدر خشکتر شویم، آب ما در کشاورزی باید بیشتر مصرف شود. انگلستان کمتر از 5 درصد آب خود را هم در کشاورزی مصرف نمیکند، زیرا در طول سال، 2300 میلیمتر بارش متناسب دارند و به آب سطحی برای کشاورزی نیازی ندارند. در ایران حاکمیت باید درباره قیمت و مالکیت آب تصمیمگیری کند. قیمت آب باید مشخص شود تا کسی که مصرف میکند برای صرفهجویی انگیزه پیدا کند. یعنی مالک آب باید بداند که اگر آب را صرفه جویی کرد، میتواند از محل آب صرفهجویی شده، درآمد کسب کند .
معتقدید تشکیل بازار آب به حل مسئله آب کمک میکند؟
بازار آب، بانک آب و غیره مفاهیمی است که در چهار سال آینده باید به عمل تبدیل شود. آب باید به یک کالای تعریف شده، قیمتگذاری شده و مالکدار تبدیل شود. کشاورز باید بداند که اگر از حق آب خود با زراعت سود میبرد، آن را به کشت محصول اختصاص دهد، درغیر این صورت، امتیاز آب را به شخص دیگری که سود بیشتری از آب بهدست میآورد، واگذار کند. این مبنای صرفهجویی در آب است. تا قبل از تبدیل شدن آب به کالای قیمتدار، هیچ کس نمیتواند شعار صرفهجویی در آب بدهد. عدهای فکر میکنند باید برای کشاورز هزینه ایجاد کنند و با اعمال فشار، وی را به سمت صرفهجویی سوق دهند. به عقیده من با فشار و افزایش هزینه نمیتوان به این هدف دست یافت. آب اگرچه منبعی ملی است، اما مالکیت آن خصوصی است. کشاورز مالک حق چاه، قنات و رودخانه است و با فشار و تهدید نمیتوان آن ها را وادار به صرفهجویی کرد. باید آب را ارزش گذاری کرد. برای چاههای غیر مجاز ارزش قائل نشد و حتی آن ها را مسدود کرد. در این شرایط است که مبانی صرفهجویی معنی خواهد داد. چون در حال حاضر آب به کالا تبدیل نشده و قیمت ندارد، کشاورزان انگیزهای هم برای صرفهجویی نخواهند داشت. تمام سازمانهای دولتی اعم از محیط زیست، وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و بهخصوص آب و فاضلاب شهری که آب شرب شهرها را تامین میکند، باید بپذیرند که صرفهجویی خاص بخش کشاورزی نیست و همه باید در این رابطه وارد عمل شوند. مدیریت شهرى و جامعه شهری در حال حاضر آب زیادی را هدر میدهد. به دلیل نظام ناصحیح شبکه در شهرها و عدم بازچرخانی آب، کل آب مصرفی منازل به شبکه فاضلاب ختم میشود. الگوی مصرف در جامعه شهری، مناسب نبوده و هدر رفت شدید آب را به دنبال دارد. چمن کاشتن در شهرها رفتار غلطی است. در کالیفرنیا دیگر چمن کاشته نمیشود. در چین از سروهای رونده و خانواده کاج برای فضای سبز شهری استفاده میکنند. مدیریت شهری، مبلمان شهری و مصرف کننده شهری باید با شرایط آبی کشور همخوانی پیدا کنند.
مشکل بعدى صنعت است. صنعت ما به مسئله کمبود آب توجهی ندارد. صنعت فولاد ایران آبی که برای تولید یک کیلوگرم فولاد مصرف میکند، پنج برابر آب مورد استفاده در هندوستان، هفت برابر اروپا یا 6 برابر چین است. زیرا تکنولوژی ما متعلق به گذشته است، صنعت و معدن و کشاورزی و سایر بخشها باید کمک کنند که آب صرفهجویی شود، اما این هدف صرفا با هماهنگی در مدیریت محقق میشود. بعد سوم هم موضوع فن آورى است. باید بپذیریم که تکنولوژی به حدی توسعه یافته است که نباید صرفا معطوف به آبیاری تحت فشار و قطرهای و بارانی برای بهبود راندمان آبیاری باشیم . باید از تمام فنآوریهاى "آب اندوز" استفاده شود. انواع جدید نظام آبیارى، شیوههاى جدید کاشت، اقدام به نشاء کارى و نه کاشت بذر، گسترش انواع گلخانهها در صرفهجویی آب موثر هستند. از انواع انرژیها و آبشیرین کنها برای آبیاری مزارع کشاورزی میتوان استفاده کرد. همچنین چرخش آب دریا و استفاده از بخار آب در گلخانهها، میتواند بدون نیاز به شیرینسازی آب دریا، آب مورد نیاز بخش کشاورزی را تامین کند. برای تامین نیاز آبی گیاهان از برخی جاذبهای رطوبت میتوان استفاده کرد. در بسیاری از ارتفاعات با نصب صفحات جاذب که در شبها بخار آب را جذب میکند و آن را تبدیل به شبنم میکند، میتوان بهره برد. آب حاصل از شبنم، ذخیره شده و برای تامین نیاز گیاه به کار گرفته میشود. با پرداخت 300 هزار یورو میتوانید با نصب این سیستم، نیازهای آبی خود را تامین کند. بنابراین قصد دارم بگویم که تکنولوژی را فقط در قالب آبیاری تحت فشار و روشهایی که سالهای پیش بوده است، نباید دید. دهها تکنولوژی دیگر وجود دارد که من از ذکر آن ها خودداری میکنم. پوشاندن سطح سدها با پنلهای خورشیدی یکی از تکنولوژیهایی است که علاوه بر جلوگیری از تبخیر، برق تولید میکند.
این ها روشهایی است که برای استفاده از آن ها نیازمند مراکز تحقیقاتی آب با بخش تحقیق و توسعه (R&D) قوی هستیم. در بخش آب نمیتوانیم کماکان در حوزه تحقیقات آب در علم 30 سال قبل بمانیم و توقع داشته باشیم کشاورز ما تغییر کند. باید بحثهای علمی و کاربردی را در حوزه آب به کار ببریم. برای حل مسئله آب، فقط وزارت جهاد کشاورزی نمیتواند وارد عمل شود، اما تبعا این وزارتخانه، نقش اساسی در اجرای برنامهها ایفا خواهد کرد .
وزارت جهاد کشاورزی در دولت دوازدهم چه اقداماتی برای بهبود وضعیت کشاورزی و تامین منابع آب باید انجام دهد؟
مشکل و تنگناى اصلی دیگر بخش کشاورزى کمبود سرمایهگذارى است. اعتقاد دارم یکی از اصلیترین کارهایی که وزارتخانه باید انجام دهد، تسریع روند سرمایهگذرای خارجی در بخش کشاورزی است. تحول کشاورزی در قالب آمدن پول و ورود تکنولوژی خارجی است اما در ایران با تمام مشکلاتی که وجود دارد، وزارت جهادکشاورزی در مقایسه با سایر وزارتخانهها نظیر نفت، صنعت و معدن و غیره که محتاج سرمایه گذاری خارجی هستند، کمتر در جذب سرمایهگذار خارجی موفق بوده است. در حالی که بخش کشاورزی پتانسیل و آمادگی بیش تری برای این مسئله دارد و سرعت بازگشت سرمایه در آن وضعیت مطلوبی دارد. همچنین پیچیدگی کمتری بر سرمایهگذاری در این بخش حاکم است. ورود تکنولوژی جدید در سایر بخشها، مشکلات مدیریتی، تکنولوژیکی محیط زیستی و غیره دارد، اما ورود تکنولوژی در بخش کشاورزی سادهتر است. استقرار تکنولوژی در این بخش هزینهبر هم نیست و میزان اشتغالزایی آن به ازای هر واحد سرمایهگذاری بیش تر از سایر بخشها است. این مسئله را همه اقتصاددانها قبول دارند. اگر پتروشیمی ایجاد کنیم، یک واحد بزرگ پتروشیمی برای 200 تا 250 نفر نیرو اشتغال ایجاد میکند در صورتی که یک گلخانه با توجه به سرمایه کمتر، مشکلات زیست محیطی کمتر و مزیت صرفه جویی آب، اشتغال بیش تری هم ایجاد میکند. در پتروشیمی بهدلیل پیچیدگی تکنولوژی، آموزش کارگران به صرف زمان زیادی نیاز دارد اما در گلخانه برای آموزش کارگر، صرفا دو هفته وقت صرف کردن کافی است .
برای جذب سرمایه گذار خارجی، چه موانعی در بخش کشاورزی وجود دارد؟
اعتقاد من این است که در حوزه جذب سرمایهگذار خارجی چند مانع در بخش کشاورزی وجود دارد. یکی اینکه حداقل در دوره بعد از انقلاب به طور جدی در جذب سرمایهگذار خارجی معتقد و مشتاق نبودیم. اما در حال حاضر مسئله جذب سرمایهگذار خارجی از اعتقاد گذشته و یک ضرورت است. به اعتقاد بسیاری از جمله آقای کلانتری، وزیر سابق کشاورزی، بخش کشاورزی ایران 100 میلیارد دلار سرمایه برای بخش کشاورزی خود نیاز دارد تا در این بخش تحول جدی ایجاد شود. برای جذب این رقم به یک مجموعه تصمیمگیرنده چابک، دانا و سریع نیاز داریم تا بتواند با دفاتر وزارت امور خارجه در سایر کشورها ارتباط سریع برقرار کند. این مجموعه باید با کشورهایی که سرمایه دارند، انگیزه هم دارند و آمادگی خود را اعلام کردهاند، ارتباط برقرار کند. این کار، کار وزارت جهاد کشاورزی است. وزارت بازرگانی، بانک مرکزی و سفارتخانههای ما در سایر کشورها قادر به جذب سرمایهگذار خارجی برای بخش کشاورزی نیستند. چنانچه تا کنون هم نبوده است. لازم است که ما باید بخشی را در معاونت برنامهریزی یا بازرگانی برای جذب سرمایه خارجی به شکل بسیجی ایجاد کنیم که به قوانین بینالملل و روابط بینالملل آشنایی داشته و اشتیاقات و امتیازات سرمایهگذار بخش کشاورزی را برای سرمایهگذاران سایر کشورها بیان کند. ارتباطات خارجی برقرار کند و از کمکهای فائو و غیره هم بهره ببرد. مشوقهایی لحاظ کند که اتاقهای بازرگانی جهان بدانند این امتیازات در ایران وجود دارد. نباید منتظر صید سرمایههای سرگردان باشیم. زیرا به هدف دست نمی یابیم. ما باید جذابیتهای سرمایهگذاری را تعریف کنیم و دوره بازگشت سرمایه را تعیین کنیم. قوانین و مقررات را ترجمه کنیم. در حال حاضر یک سرمایهگذار خارجی وقتی بخواهد در بخش کشاورزی سرمایهگذاری کند، باید به قوانین ایران از طریق منابع مختلف دسترسی داشته باشد. قوانین سرمایهگذاری باید مشخص باشد. سرمایهگذار نیاز دارد اصول اولیه و اطلاعات اولیه کشاورزی را بداند، فهرست پروژهها باید مشخص باشد. پتانسیلهای ایران و امتیازاتی که کشور میدهد را باید به اطلاع سرمایه گذار رساند. وقتی که به یک بانک مراجعه میکنید، ظرف 10 دقیقه برای شما حساب باز میکنند، زیرا میدانند که مشتری هستید. ما باید مثل یک بانکدار همه چیز را آماده کنیم. اما در حال حاضر هیچ یک از این اطلاعات برای جذب سرمایه خارجی وجود ندارد. در چند سال گذشته وزارت بازرگانی و قسمت جذب سرمایهگذاران خارجی این وزارتخانه، اقداماتی انجام دادهاند اما عمدتا سرمایههای جذب شده در بخش صنعت، معدن، پتروشیمی نفت و انرژی و بهطور محدود در قسمت گردشگری هدایت شدهاند. باید به بخش خصوصی هم فشار آورد که سرمایهگذار برای بخش کشاورزی جذب کند، اما بانی اصلی حرکت در این مسیر، باید وزارت جهادکشاورزی باشد. یک اداره کل جذب سرمایهگذار خارجی با یک تیم مطلع از قوانین بینالمللی نیاز داریم. نه اینکه منتظر حضور هیاتهای خارجی در ایران باشیم. ما باید هیات جذب سرمایهگذار بفرستیم. بعد از جنگ جهانی دوم، کشاورزی ویتنام از طریق جذب سرمایه شرکتهای کشاورزی بینالمللی رشد کرد. ویتنام را این شرکتها وارد سازمان تجارت جهانی کردند. در بخش کشاورزی باید بهرهوری را بالا ببریم. برای افزایش بهرهوری نیازمند سرمایه و تکنولوژی هستیم. هر کس که میخواهد سکان وزارت جهاد کشاورزی را در آینده در دست بگیرد، باید روی جذب سرمایهگذار خارجی به صورت فعال کار کند. اعتقاد دارم کشورهایی مثل چین جنوب شرق آسیا و حتی ترکیه آمادگی دارند که در بخشهای مختلف کشاورزی ایران سرمایهگذاری کنند. ما نیازمند جذب فعال سرمایهگذار خارجی در حوزه تکنولوژی و صادرات محصولات کشاورزی هستیم. برخی محصولات ما پتانسیل جذب در بازار داخلی را ندارند و باید بتوانیم این محصولات را به بازارهای روسیه، اربیل عراق و حتی کشوری مثل افغانستان صادر کنیم. در حال حاضر بیش از 2 میلیارد دلار صادرات به افغانستان داریم و عمده صادرات ما مواد غذایی است. بنابراین باید به بازار کشورهای همسایه توجه کنیم. اگر در چهار سال آینده نتوانیم این دوره حیاتی را پوشش دهیم و سرمایهگذار خارجی جذب کنیم، بعید میدانم که کشاورزی دچار تحول اساسی شود .
دکتر کلانتری معتقد است که بخش کشاورزی پتانسیل ایجاد اشتغال ندارد. ما دچار تورم بهرهبردار در بخش کشاورزی هستیم. چطور با این بخش قرار است اشتغال ایجاد کنید؟
در ایران 3 نوع کشاورزى داریم؛ کشاورزی سنتی، در حال تحول و مدرن. در بخش کشاورزی سنتی با آقای کلانتری هم نظر هستم. این بخش اشتغالزا نیست. اقتصاددانها نیز با این مسئله موافق هستند. کشاورزی سنتی امکان جذب نیروی جدید ندارد. اما کشاورزی در حال توسعه و مدرن شده نیاز به نیروی انسانی دارد. یک مثال کاملا مشخص براى شما میزنم. یک هکتار زمین اگر تبدیل به گلخانه شود، متصدی سیستم گرمایشی، تعمیرات، نگهداری و غیره نیاز خواهید داشت. وقتی میزان تولید و تراکم در کشت 40 برابر زمین است، به چندین برابر نیروی انسانی نسبت به زمین زراعی نیاز دارید. گلخانه 12 ماه سال کار میکند و شغل تمام وقت است و گلخانهدار در تمام فصول مشغول به کار است. نمیتوان کشاورزى را فدای اشتغال و بازار کار کرد. اما خوشبختانه کشاورزی ما در حال حرکت به سمت کشاورزی مدرن است. کشاورزی مدرن زمینه جذب نیروی کار بیش تری دارد. باید بپذیریم که تکنولوژی را باید بر اساس شرایط خود به کشور وارد کنیم. گلخانه سوپر مکانیزه ایتالیایی و هلندی را وارد ایران میکنند که صحیح نیست. ما بهجز موارد خاص، به سیستمى از گلخانه نیازمندیم که متناسب با شرایط ایران باشد. هم قیمت آن مناسب باشد، هم نگهدارى آن پیچیده نباشد. باید بپذیریم که با توجه به ضریب اشتغال، دسترسی به نیروی انسانی و غیره، بخشی از تکنولوژی را به کشور وارد کنیم که صرفا از هدر دادن آب و انرژی جلوگیری میکند و بهرهوری را افزایش میدهد. کاهش ضریب اتوماسیون هزینه اولیه اجرای سیستم را کاهش داده و ضریب اشتغال را افزایش میدهد. کشاورزی در ایران باید رشد عمودی داشته باشد. برای رشد افقی پتانسیل زیادی نداریم و صرفا درخوزستان و مناطقی که آب وجود دارد، امکان توسعه یک میلیون هکتار زمین وجود دارد. وسعت زمینهای کشاورزی به دلیل توسعه شهرها و غیره در حال کاهش است. بنابراین برای تامین غذا ناگزیریم کشاورزی را عمقی توسعه دهیم. برای توسعه عمقی کشاورزی باید بتوانیم با استفاده از تکنولوژی، محصول بیشتری بهدست آوریم. کشاورزی قرار نیست حلّال مشکل بیکاری باشد . کشاورزی در حوزه محدوده و توان خود، اگر پول بیاید، میتواند اشتغال ایجاد کند. در آمریکا 1.8 درصد از کل اشتغال توسط بخش کشاورزی ایجاد میشود. این میزان ایجاد اشتغال نیز روز به روز به دلیل توسعه تکنولوژی در حال کاهش است، اما بیش از 13 درصد شغل
دیدگاه تان را بنویسید