دسترسی روستاییان به وسایل ارتباط جمعی در گفتوگو با دکتر قراییمقدم
روستایی همان موبایل طبقه ثروتمند را دارد/ سیستان و بلوچستان محروم با دسترسی به موبایل به روحانی رأی داد/ رسانه همه ابعاد روستا را متحول کرده است
دسترسی وسیع به وسایل ارتباط جمعی امروز بهگونهای رواج یافته که کوچکترین اتفاق در سراسر کشور از چشم مردم دور پنهان نمیماند. تبادل اخبار و اطلاعات در بستر فضای مجازی باعث شده تا مردم بهصورت شبکهای واحد درآیند و با دسترسی به گوشیهای هوشمند خود، به گزارشگری کوچک در این شبکه گسترده ارتباطی تبدیل شوند.
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) -الهام آبایی
دسترسی وسیع به وسایل ارتباط جمعی امروز به گونهای رواج یافته که کوچکترین اتفاق در سراسر کشور از چشم مردم دور پنهان نمی ماند. تبادل اخبار و اطلاعات در بستر فضای مجازی سبب شده تا مردم به صورت شبکهای واحد درآیند و با دسترسی به گوشیهای هوشمند خود، به گزارشگری کوچک در این شبکه گسترده ارتباطی تبدیل شوند. به همین ترتیب است که میبینیم در پی حادثهای که در یک معدن در شمال کشور رخ میدهد سراسر جامعه از روستایی تا شهری مطلع و داغدار میشوند و در پی این دسترسی به شبکه گسترده ارتباطی البته مطالبهگریهای خود را مطرح میکنند.
در این میان، دسترسی به گوشیهای هوشمند و اینترنت حتی در دورافتادهترین مناطق روستایی کشور گرچه اثر مثبتی در دسترسی به اطلاعات، آموزش و آگاهسازی جامعه داشته است اما اثرات منفی آن هم قابل چشمپوشی نیست؛ چراکه تغییرات شگرف در سبک زندگی و رنگ باختن اصالت روستایی هم در همین بستر زاده شده است. در پی هجوم رسانهها، مهاجرت هم به شدت افزایش یافته که علاوه بر اثراتی که این مهاجرت بر جامعه روستایی برجای گذاشته، آسیبهایی همچون حاشیهنشینی و بروز جرائم مختلف را رقم زده است.
در این زمینه امانالله قرایی مقدم جامعهشناس و استاد دانشگاه بر این باور است که با دسترسی گسترده جمعیت روستایی به وسایل ارتباط جمعی، امیال و خواستههای آن ها دچار تغییر شده و در پی این تغییرات برآن شده تا با مهاجرت دنبال خواستههای جدید خود برود. قرایی مقدم بر این باور است که دسترسی به موبایل هوشمند و اینترنت گرچه در آگاهسازی ذهن یک روستایی بسیار تاثیرگذار بوده، اما در عین حال ریزترین ابعاد زندگی او از خورد و خوراک و پوشاک، تاازدواج و حتی نحوه خوابیدن را دچار تغییر کرده است. این جامعهشناس هشدار میدهد که با غفلت از این شرایط، اصالت و فرهنگ روستایی به طور کامل از بین خواهد رفت و بر این باور است که دولت باید به جای تمرکز نقطهای قطبهای صنعتی در برخی شهرها، صنایع مختلف را به روستاها بیاورد و به این وسیله جلوی مهاجرت روستاییان را بگیرد. به گفته او، باید از همه ابزارها با توجه به پتانسیلهای منطقهای برای جذابتر کردن روستاها بهره ببریم. قرایی مقدم دارای دو مدرک دکترا در حوزه تعلیم و تربیت و جامعهشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی تهران است. مشروح گفت و گوی "ایانا" با او از نظرتان می گذرد.
اگر زندگی روستایی امروز را با 10 سال پیش مقایسه کنیم، دسترسی به وسایل ارتباط جمعی بسیار گستردهتر از سابق است. با گستردگی اینترنت در سراسر کشور، حتی هزینه این ارتباط به بخشی از هزینههای ضروری یک خانوار روستایی تبدیل شده است.این مقوله چه تاثیری بر سبک زندگی روستایی میگذارد؟
دهها سال پیش، زمانی صحبت از دهکده جهانی به میان آمد که هنوز موبایل و شبکه مجازی به ترتیب امروزی وجود نداشت. وقتی "مارشال مک لوهان" جامعه شناس بزرگ امریکایی این تئوری را مطرح کرد، نه فضای مجازی امروز وجود داشت، نه تلویزیون تا این حد گسترش یافته بود. البته رادیو تا حدودی در دسترس بود. در چنین شرایطی بود که او گفت براثر وسایل ارتباطات جمعی، جهان به صورت یک دهکده درآمده است. یعنی هرچیزی که در جهان رخ میدهد، تاثیر شگرفی بر شیوه زندگی انسان دارد.
بنابراین مسلم است که رسانهها نقشی بسیار اساسی در سبک زندگی روستایی دارند. به ویژه این نقش در بین دختران و پسران نوجوان پررنگتر است. رسانهها سبک زندگی، آمال و آرزوها و خواستههای افراد را تحت تاثیر قرار میدهند. بر این اساس، زوایای مختلفی از زندگی روستایی از ازدواج وطلاق تا خورد و خوراک و پوشاک با دسترسی به رسانههای ارتباط جمعی تغییر کرده است. مصداق آن را در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس دیدیم که گرایش سیاسی افراد هم تحت تاثیر رسانه قرار گرفته بود.
یقیناً تاثیر رسانه در باز کردن ذهن روستاییها غیرقابل انکار است. چراکه به مدد رسانهها و فضای مجازی که حتی در دورافتادهترین روستاها هم گسترش یافته، امروز روستایی همان چیزی را میبیند که من و شما میبینیم. روستایی خوشبختانه به همان فضای مجازی دسترسی دارد که من و شما داریم. این از نعمات این کشور است که فرد روستایی همان موبایلی را در اختیار دارد که شما دارید، عکس میفرستد، گزارش میدهد و به شبکه ارتباطی متصل است. شکی نیست که این ارتباطات گسترده در خورد و خوراک، اندیشه، پوشاک، آرایش و پیرایش و به طور کلی سبک زندگی قشر روستایی نقش مهمی دارد.
آیا دسترسی به وسایل ارتباط جمعی آنقدر تاثیرگذار است که سنتها و سبک زندگی روستایی را دچار تغییر کند؟ عواقب این تحولات در سبک زندگی چه خواهد بود؟
به طور قطع همین طور است. امروز در اثر دسترسی گسترده به وسایل ارتباط جمعی نوعی فروریختگی فرهنگی به وجود آمده است. وقتی صحبت از دهکده جهانی میشود، یعنی دیگر همه چیز به صورت بینالمللی در خواهد آمد. البته بر اساس تئوری "سر ادوارد برنت تیلور"، اصولا گرایش به سمت فرهنگ آنگلوساکسون و یا غرب وجود دارد. بر اثر همین تغییرات در سبک زندگی در سراسر دنیا، در حال حاضر زبانها و لهجههای محلی از چندین هزار به ۴۰۰ تا ۵۰۰ مورد تبدیل شده است. بنابراین هدف این است که جهان سوم از فرهنگ اصیل خود دور شود. بر این مبنا، دهکده جهانی یعنی همه باید از یک نوع خورد خوراک، یک نوع لباس، یک نوع آرایش و... استفاده کنند. در این شرایط دیگر روستایی هم همان لباسی را میپوشد که یک شهرنشین میپوشد و این به معنای تخریب سنتهای روستایی است.
به عنوان مثالی ساده در مورد تاثیر رسانه در تغییر سبک زندگی میتوان به تاثیرپذیری زنان و دختران از این شرایط و اثر آن در جامعه اشاره کرد. در حال حاضر حدود ۶۰ درصد دانشجویان، دختر هستند که بخش مهمی از آن ها از روستاها و حاشیه شهرها به دانشگاه میروند. در عین حال شاهد هستیم که میزان باروری به شکل چشمگیری کاهش پیدا کرده است. به این علت که امروز سبک زندگی عوض شده و بر این مدار است که من یک بار زندگی میکنم و میخواهم از زندگیام لذت ببرم. با شکلگیری چنین طرز فکری، ازدواج و مساله باروری هم در روستاها و هم در شهرها تحت تاثیر قرار گرفته است.
متاسفانه شاهد هستیم که فرهنگ اصیل ایرانی به دلیل ندانمکاریهای مسوولان در گذر زمان تقلیل یافته است. سی و چند سال پیش این جمله را مطرح کردم که ایرانی بمانیم اما از تمدن غرب عقب نمانیم. منظور من همان تئوری ژاپن بود. ژاپن در سال ۱۹۴۹ میلادی این شعار را مطرح کرد که ژاپنی بمانیم اما از تمدن غرب عقب نمانیم. باید سعی میکردیم اصالت فرهنگی خود را حفظ کنیم که متاسفانه این اتفاق نیفتاد. مسلم است وقتی همه به یک شکل، یک رنگ، یک فرم و یک طرز فکر در بیایند، اصالت از بین خواهد رفت.
در میان صحبتهایتان اشاره کردید که آمال و آرزوهای جمعیت روستایی در گذر زمان با دسترسی به رسانه تغییر کرده است. این مقوله چه تاثیری در سطح کلان جامعه دارد؟
در اثر چنین فضایی، نوعی همگونی در بین افراد جامعه به وجود میآید. امروز گرچه یک روستایی با یک تهرانی متفاوت و در جنبههای مختلف از یک پایتختنشین عقبتر است اما او هم با تغییری در شیوه زندگی خود مواجه شده است که مسالهبرانگیز است.
دیدگاه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی افراد در اثر دسترسی به رسانه و وسایل ارتباط جمعی تغییر میکند. در عصر امروز حتی دیدگاه سیاسی یک روستایی تحت تاثیر رسانههای جمعی عوض میشود. بنابراین نمیتوان نقش رسانه را در تغییر خواستههای افراد در زندگی دست کم گرفت. به عنوان نمونه نتایج انتخابات اخیر ریاست جمهوری نشان داد که بیشترین درصد آرا به روحانی در سیستان و بلوچستان که یکی از محرومترین استانهاست، حاصل شده است. چرا چنین اتفاقی افتاده است؟ به این دلیل که دیدگاه سیاسی افراد تحت تاثیر رسانه قرار گرفته است.
امروز حتی نوع خانهسازی و سبک زندگی روستایی هم با دسترسی به وسایل ارتباط جمعی دستخوش تغییر شده است. بنابراین میتوان گفت نوعی همگونی اجتماعی بین شهر و روستاها در اثر دسترسی وسیع به رسانهها ایجاد شده است. به تدریج در اثر این همگونی، آداب و رسوم روستایی و سنتی هم با کمکاریهای مسوولان به فراموشی سپرده شد. به شکلی که امروز دیگر از کوزه شکستن، فالگوش ایستادن و بازیهای محلی قدیمی خبری نیست و روستایی هم فوتبال و والیبال بازی میکند. تغییرات به قدری عمیق بوده که حتی نحوه خوابیدن یک روستایی هم عوض شده است. رسم روستایی این بود که با غروب آفتاب میخوابید و سحرخیز بود که در حال حاضر چنین نیست. روستایی هم تا پاسی از شب بیدار است و دیگر خبری از سحرخیزی نیست .
تغییراتی که در پی نفوذ رسانه در روستاها رخ داده، چه تاثیری در ترکیب جمعیتی و مهاجرت دارد؟
نخستین اثر این است که مهاجرت از روستاها به شهرها به شدت افزایش یافته است. روستاییان به شهرها هجوم آوردهاند که این مساله تحت تاثیر تبلیغات رسانهها بوده است. در این میان، بخش مهمی از مهاجران، آقایان هستند که سبک زندگی زنان روستایی هم از این مساله متاثر شده است. متاسفانه این مهاجرتها میزان ازدواج را در روستاها کاهش داده است. این اتفاق باعث شده است که در مساله ازدواج دختران روستایی مشکل ایجاد شود.
با این همه با توجه به توزیع نابرابر رفاه و امکانات، وقتی یک فرد با تغییر در خواستههای زندگی خود مواجه میشود، حق دارد که برای دسترسی به زندگی مطلوبتر، شغل مناسبتر، درآمد بالاتر و رفاه بیشتر، گزینه مهاجرت را برگزیند.این طور نیست؟
ما در اینجا به اقدام روستایی برای مهاجرت کاری نداریم. مساله مهم اقداماتی است که دولت میتواند در راستای جلوگیری از مهاجرت روستاییان انجام دهد. ما میگوییم باید قطبهای صنعتی از شهرهای بزرگ به سمت دهکدههای مستعد حرکت کند تا روستایی برای شغل و کسب درآمد مجبور به مهاجرت نشود. بر این اساس، نباید همه صنایع را در تهران، قزوین و یا کرج جای دهیم و قطبهای صنعتی باید در تمام مناطق کشور گسترش داشته باشد. تمرکز نقطهای صنایع باعث میشود مهاجرت افزایش پیدا کند، در پی این مهاجرتها نظم ازدواج روستایی به هم بخورد و باروری کاهش پیدا کند. در چنین بستری روابط نادرست و آسیبهای اجتماعی متعددی هم شکل میگیرد. بسیاری از جرائم همچون قتل، سرقت، تجاوز و... در پی مهاجرت اتفاق میافتد. بنابراین آسیبهای مهاجرت همهجانبه است و به یک مورد ختم نمیشود.
البته در این زمینه طرحی به نام آمایش سرزمین جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که میتواند بسیار کمککننده باشد. این طرح نشان میدهد کدام منطقه چه استعدادی و چه جمعیتی دارد و چه نیازها و توانمندیهاییدارد که متاسفانه این طرح اجرا نمیشود. به همین دلیل است که تاکنون نتوانستهایم از پتانسیلهای منطقهای به بهترین شیوه استفاده کنیم و جلوی مهاجرت روستاییان را بگیریم.
در حال حاضر دولت در تلاش است که صنایع روستایی را گسترش دهد که اقدام بسیار موثری است. به طور کلی باید از همه توان و ابزارها استفاده کنیم تا روستاها را جذاب کنیم و همه امکانات را در شهرها متمرکز نکنیم. با آبادی روستا، بخش یک یعنی بخش کشاورزی، رونق میگیرد. بخش کشاورزی بسیار راهبردی و مهمترین بخش است. ابتدا باید بخش یک باید بارور شود تا سایر بخشها همچون صنعت و خدمات هم به بالندگی برسند.
فارغ از اقدامات بازدارنده مهاجرت روستاییان، امروز جامعه روستایی هم همان انتظار جامعه شهری را از رفاه دارد و دستهبندی جامعه به طبقه اول و دوم منسوخ شده است. دیگر نمیتوان از قشر روستایی انتظار داشت که تنها به واسطه روستایی بودن خود را متعلق به طبقه پایینتر و شایسته رفاه کمتری بدانند.
خیر، درست است که جامعه به سمت همسانی در حرکت است اما هنوز سطح توقعات یک روستایی با یک شهری متفاوت است. چراکه محیط روستا بستهتر است. تاخر فرهنگی یک دختر تهرانی از یک دختر مشهدی کمتر است و به همین ترتیب تاخر فرهنگی یک دختر شهری از یک دختر روستایی کمتر است. مردم ایران بر اساس تئوری تاخر فرهنگی روی یک خط مورب بالارونده قرار دارند که نوک آن تکنولوژی است. کمی پایینتر فرهنگ معنوی یا ذهنیت یا سبک زندگی قرار دارد. باید بپذیریم که سبک زندگی مردم شمال تهران با مردم جنوب تهران اندکی متفاوت است.
اما این نباید مزیتی برای یک شهرنشین ایجاد کند به این معنی که امکانات و رفاه بیشتری داشته باشد. بنابراین نمیتوانیم یک روستایی را منع کنیم از این که رفاه بالاتری میخواهد؟
مسلما نمیتوانیم. به همین دلیل است که میگویم باید از روستا شروع کنیم. اما تصور نکنید که روستایی به همان سرعت به یک پدیده واکنش نشان می دهد که یک فرد شهرنشین واکنش نشان میدهد. علت این اختلاف هم تفاوت در تاخر فرهنگی است. طبقه اجتماعی و جایی که شما زندگی میکنید، در تاخر فرهنگی تفاوت ایجاد میکند. چراکه محیط بر رفتار انسان تاثیر میگذارد و بر همین اساس، سطحی از دید که برای یک شهرنشین وجود دارد، کاملا منطبق بر دید یک فرد روستایی نیست. همان طور که یک دختر فقیر با یک دختر ثروتمند متفاوت است. این موضوع محدود به ایران هم نیست. حتی در امریکا هم یک فرد فقیر تاخر فرهنگی بالاتری نسبت به یک فرد ثروتمند دارد.
با این حال، طبق گفته شما با دسترسی وسیع به رسانههای ارتباط جمعی، آمال و آرزوها، خواستهها، طرز فکر و سبک زندگی روستایی دستخوش تغییرات مهمی شده است. آیا این دسترسی وسیع به رسانه و تغییر نگرش روستاییان زنگ خطری برای یکدست شدگی جامعه نخواهد بود؟
جامعه هیچ گاه یکدست نخواهد شد. اقشار مختلف جامعه ممکن است به هم نزدیک شوند اما هیچگاه کاملا یکدست نمیشوند. اساسا جامعه یکدست به این معنی است که در سیر زمانی، تغییر و تحولی وجود نداشته است. وقتی حتی مردم شمال تهران با جنوب تهران متفاوتند، نمیتوان مدعی شد که مردم شهرنشین و مردم روستانشین یکدست شدهاند. به عنوان یک مثال ساده در این مبحث، بر اساس اظهار نظر مسوولان، میزان تخلفات رانندگی در شمال تهران کمتر از جنوب تهران است. چرا چنین اتفاقی میافتد؟ تنها به این دلیل که افرادی که در شمال تهران زندگی میکنند زودتر با تکنولوژی آشنا شدهاند و تاخر فرهنگی کمتری دارند. بنابراین همسانی هیچگاه بین جمعیت شهری و روستایی به وجود نخواهد آمد. البته دولت هم امکانات متعددی از جمله اینترنت، امکانات آموزشی و پرورشی، دانشگاهها و... را در سراسر کشور گسترده کرده که تغییر در سبک زندگی را رقم زده اما هیچ گاه نمیتوان مدعی شد که جمعیت شهری و روستایی کاملاً منطبق بر هم و با یک سرعت در یک مسیر یکسان سیر میکنند.
دیدگاه تان را بنویسید