سازوکارهای مدرنسازی بنگاههای کوچک با تکیه بر نمونه خرما
توسعه روستایی بر اساس شناخت، آگاهی از امکانات و مزیت و توانمندیهای منطقهای، امکانات موجود و با شناخت از نیروی انسانی فعال و بهکارگیری ظرفیتهای انسانی، مالی و فنی یکی از اساسیترین شیوههایی است که موفقیتهای مطلوبی را بر اساس برنامهریزی روستایی فراهم کرده است.
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - حمید کشاورز:
توسعه روستایی بر اساس شناخت، آگاهی از امکانات و مزیت و توانمندیهای منطقهای، امکانات موجود و با شناخت از نیروی انسانی فعال و بهکارگیری ظرفیتهای انسانی، مالی و فنی یکی از اساسیترین شیوههایی است که موفقیتهای مطلوبی را بر اساس برنامهریزی روستایی فراهم کرده است.
بدون شک شناخت اقلیم، توانمندی، مزیت جغرافیایی، خصوصیات و روابط انسانی، توان مالی، گستردگی مشارکت، اخلاقیات و خصوصیات حاکم بر روابط فردی و اجتماعی محیط، وضعیت فنی و تکنولوژی منطقه، روابط اقتصادی و بازار حاکم بر منطقه، لازمه برنامهریزی منطقهای است و هیچ جامعهای بدون طراحی و ساخت الگوی بومی و ارتقاء آن توان و برنامه ادامه توسعهای را نخواهد داشت و اکثریت قریب به اتفاق پروژههای توسعهای پایدار بهویژه توسعه روستایی که از الگوهای تقلیدی و کپیبرداریشده با شکست فاحش روبهرو شده است.
توجه و پرداختن به اقتصاد کشاورزی و روستایی کشور از اساسیترین و مبرمترین برنامههای کاری توسعه پایدار کشاورزی محسوب میشود.
امروزه عدم حضور کشاورزان در زنجیره فرآوری و صنایع تبدیلی محصولات کشاورزی و بازارهای عرصه محصولات و از سویی شیوع واسطهگری و دلالی در بخش کشاورزی در حیطه کاری تهیه و عرضه محصولات کشاورزی از تولید به مصرف با انگیزه کسب درآمد و منفعتطلبی هرچه بیشتر که باعث نگرانی دستاندرکاران بخش تولید و مصرفکنندگان میشود که بخش عمدهای از ارزش افزوده و محصولات را نصیب واسطهها و دلالان با کمترین نقشی در تولید و تبدیل میشود.
بر این اساس، تغییر نگرش در مدیریت کشاورزی و برنامههای توسعهای روستایی، برنامهریزی جدید منطبق با واقعیات حاکم موجود و جذب مشارکت همگانی روستاییان و دستاندرکاران در بخش کشاورزی از مرحله کاشت، داشت، برداشت و فرآوری و بازاریابی و بازاررسانی از مبرمترین و حیاتیترین مسائل مرتبط بخش کشاورزی الزامی است.
یکی از مراحل تأثیرگذار در اقتصاد کشاورزی فرآوری و صنایع جانبی محصولات کشاورزی است که تاکنون به این بخش با دیدگاه نگاهی کلان و کلینگری و الگوبرداری از صنایع و تأسیسات فرآوری محصولات کشاورزی رایج در کشورهای پیشرفته اروپایی بوده و از پرداختن و مطالعه و برنامهریزی، سرمایهگذاری در ابعاد خرد و کوچک غفلت شده است و همین نحوه نگرش و غفلت تأثیر بسزایی در قطع و مغفول ماندن توسعه پایدار روستایی کشور شده که در نهایت به فقر حاد جامعه روستایی منتهی و باعث قطع رابطه کاری کشاورزان با مراحل بعدی تولیدات و محصولات تولیدی در پروسه از تولید به مصرف محصولات کشاورزی را فراهم کرده است که صدمات جبرانناپذیری را به این بخش در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و صنعتی وارد کرده است که ضرورت دارد با مطالعه و تهیه برنامهای نسبت به حل آگاهانه این معضل و مشکلات اقدام و از تمرکز و انحصارطلبی قدرت سرمایه و واحدهای بزرگ در بخش کشاورزی جلوگیری کرده و با برنامهریزی اصولی واقعبینانه و منطقی سهم فعالیتهای خرد کشاورزی بهویژه کشاورزی خردهپا با دارا بودن قطعات کوچک باغی و زراعی بیآنکه به نفی یکی از دو سیستم (فعالیتهای خرد - کلان) به انجامد، اقدام کرد که ضمن این کسب و کار در مناطق روستایی و ایجاد ارزش افزوده در محصولات کشاورزی نسبت به گسترش تولید فردی با جذب نیروهای سرریز آماده به کار در مناطق روستایی اقدام کرد.
امروزه تمرکززدایی بهمنظور شکستن سازمانهای بزرگ به جهت قدرت مافوق مادی و صنعتی در به انحصار درآوردن فعالیت و انحصار تولید و بازار با کوچک کردن فعالیتهای بنگاههای اقتصادی در جهان بهصورت فزایندهای نمایان است و بدین جهت توجه و اهمیت دادن به فعالیتهای کارگاههای کوچک از اهمیت بالایی برخوردار است که تحقق و اجرای این سیاست با توجه به وضعیت عمومی کشاورزی ایران، از اساسیترین و مهمترین وظایف در توسعه پایدار روستایی است.
از آنجا که بنگاههای کوچک و متوسط در خلق و بهکارگیری نوآوریها از مزیتهای بسیاری برخوردار هستند، چون کارایی بهتر، ایجاد اشتغال، ماندگاری کشاورزان در روستاها و ارزانسازی مراحل تبدیل و فرآوری محصولات کشاورزی و بروز خلاقیت و تولید با هزینه بسیار کم و درآمدزایی برای کشاورزان در فعالیتهای مکمل کشاورزی این بنگاهها بهعنوان بستر خلق و بهکارگیری نوآوریها و عامل و محرک نظامهای اقتصادی در حرکت به سوی دانشمداری شناخته میشوند.
برخی از زمینههایی که منجر به ایجاد قابلیتهای نوآوری در بنگاههای کوچک میشود، به شرح زیر است:
1- بنگاههای کوچک که به جهت تخصصی شدن کارهایشان بیشترین خلاقیت، نوآوری و تحقیقات کاربردی را در جهت تنوع بخشیدن به تولیدات و کسب بازارهای جدید از خود نشان میدهند و توانایی آن را خواهند داشت که بهترین محصول را در ظرفیتهای پایین و به صرفه اقتصادی تولید و به بازار عرضه کنند.
2- فرآیند دیوانسالاری موجود در شرکتهای بزرگ که باعث تحمیل هزینههای اضافی در قیمت تمامشده میشود در بنگاههای کوچک به حداقل هزینه تنزل پیدا میکند که در نتیجه ضمن استقبال مصرفکننده موجبات افزایش تقاضا را در بازار فراهم و باعث گردش پرکاری در جامعه بازار خواهد شد.
3- پیچیده نبودن فرآیندها در بنگاههای کوچک که قابلیت خلق و بهکارگیری سریع نوآوری برای تغییر محصولات و منطبق کردن آن را با نیازهای مشتری بهوجود میآورد.
4- از ویژگیهای عمده بازارهای مصرفی امروزه وجود تنوع نسبتاً بالا در محصولات و خدمات است که بنگاههای کوچک میتوانند به جهت انعطافپذیری با نوآوریهای متنوع نسبت به حل این مشکل اقدام کنند.
به همان میزان که نقش بنگاههای کوچک در فرآیند توسعه اقتصادی کشورهای توسعهیافته مورد توجه قرار گرفته است، در واقع نقش مؤثر و ویژه بنگاههای کوچک در رشد شتابان بسیاری از کشورها بهویژه کشورهای جنوب شرقی آسیا، معلول سیاست راهبردی صنعتی و تکنولوژیک خاص بنگاههای کوچک و متوسط بوده است. در واقع اگر تجربه کشورهای موفق را در زمینه ساماندهی بنگاههای کوچک و متوسط مورد مطالعه قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که ما نیز ملزم به اقدامات اساسی در نظریهپردازی و تدوین سیاستهای راهبردی این بخش جهت مزیتهای ذیل از بنگاههای کشور خواهیم بود.
5- اهمیت این بنگاههای کوچک حرکت به سوی بومیسازی صنعت و توسعه صنعت بومی بهعنوان زیربنا و پایههای اولیه توسعه پایدار صنعتی و کارآفرینی در جامعه روستایی و حاشیه شهری محسوب میشود.
کارگاههای کوچک میتوانند حلقه رابط و پرکننده فضای خالی صنایع بزرگ و متوسط و همچنین فاصله بین شهر و روستا عمل کرده و حداقل نسبت به انجام یکی از امور مربوط به تبدیل، فرآوری و... را در زنجیره صنایع تبدیلی، فرآوری و... را فراهم کنند که تحقق این عمل ضمن صرف هزینههای پایین نسبت به انجام سفارشهای کارخانهها و مؤسسههای بزرگ تجاری در مناطق تولید با انجام هزینههای بسیار پایین و ایجاد صرفهجویی در هزینه مربوط به حمل و نقل - مظروفات و بستهبندی - اقدام کنند.
تمام سیاستهای کلان فناوری در کشورهای توسعهیافته توجه ویژهای به بنگاههای کوچک داشته و معطوف کردهاند. مطالعات انجامگرفته بیانگر آن است که بنگاههای کوچک و متوسط کاربران و اشاعهدهندگان پیشرفت تکنولوژیک در سراسر ساختار صنعتی کشورها است. بر همین اساس است که حمایت هرچه بیشتر از بنگاههای کوچک کلید موفقیت سیاست فناوری است.
6- سیاست مدرنسازی صنایع کوچک (خانگی) بهمنظور افزایش قدرت رقابت و پایداری آن در شرایط متغیر و متحول فضای اقتصادی و بهروز کردن فعالیتها در کارگاههای کوچک و ایجاد پایگاهی مستحکم جهت صنایع کوچک در اقتصاد ملی بهمنظور توسعه پایدار اقتصاد کشاورزی بهویژه مناطق روستایی صورت میگیرد.
امروزه، ساختار صنعتی مبتنی بر تولید انبوه با مشکل ارائه کالاهای رقابتی و متنوع به خرده بازارهای مصرف امروزی روبهرو شده است. عدم توانایی تولید کالاهای رقابتی ارزان که عمدتاً مربوط به ساختار نامناسب و روابط ساختار صنعتی کشور مربوط میشود.
7- نقش بنگاههای کوچک بهصورت پیمانکاران فرعی که توانایی تهیه و فراهم کردن نیازمندیهای مورد نیاز جامعه مصرفی امروز با قیمت کم را برای آنها تأمین کند و از تواناییهای تخصصی و مدیریتی یکدیگر بهرهمند شوند دارای اهمیت است.
برای برطرف شدن خلاء قدرت انجام فعالیتهای بزرگتر در کارگاههای کوچک خانگی و سازماندی بنگاهها و کارگاههای کوچک و تقویت ارتباطات اقصینقاط با یکدیگر از موفقیت یکسانی برخوردار هستند که میتوان به بالابری توان و حیطه فعالیت و بهبود مزیت کار و صرفهجویی اقتصادی بیشتری دست یافته که بتوانند نیازهای خریداری خود را بهصورت انبوه انجام دهند و بازاریابی محصولات خود را بهصورت مشترک (بهعلت بالا بودن هزینههای بازاریابی بنگاههای کوچک و متوسط بهتنهایی قادر به انجام نیستند.) انجام دهند و با تهیه برنامه مشارکت و تحقق سیستم یکپارچه بازرگانی و حمل و نقل کالا در افقی نقاط کشور حضور یابند.
8- شبکهسازی بنگاههای کوچک و از طریق شکلگیری صنعتی است که در نتیجه آن بنگاههای کوچک قادر به حل مشکلات مربوط به سازمان و بهبود وضعیت رقابتی خود خواهند بود و در عین حال نوآوری بنگاهها نیز محفوظ خواهد شد و همچنین ارائه خدمات به بنگاهها از کارخانهها و مؤسسههای تجاری بزرگ و نیز از سوی سازمانها و نهادهای دولتی نیز سادهتر خواهد شد.
تنوع تولید محصولات کشاورزی در اقصینقاط ایران، پرداختی و توجه به ایجاد کارگاههای کوچک خانگی را اقتصادی و دارای توجیه کرده است.
یکی از محصولات کشاورزی که از ویژگیهای اساسی برخوردار است و بخش عظیمی از کشاورزان جامعه اسلامی به آن اشتغال دارند، خرما است. خرما یکی از قدیمیترین منابع غذایی بشر محسوب میشود که ضمن مصرف غذایی از خواص بسیار بالایی برخوردار است.
ایران با در اختیار داشتن حدود 40 میلیون نفر نخل و 400 رقم خرما و تولیدی حدود یک میلیون و 63 هزار تن در سال که حدود 17 درصد تولید جهانی را شامل میشود، بزرگترین تولیدکننده خرما در جهان محسوب میشود.
سطح زیر کشت نخلستانهای بارور ایران در سال 94 حدود 200 هزار و 306 هکتار و سطح زیر کشت و نخلستانهای غیربارور حدود 30 هزار و 117 هکتار که معادل یکپنجم نخلستانهای بارور است که به همین مناسبت ایران مقام نخست احداث نخلستانها را در جهان کسب کرده است.
سالانه از مجموع یک میلیون و 63 هزار تن خرمای تولیدی کشور حدود 12 تا 15 درصد معادل تقریبی 150 هزار تن خرما بهدلیل عدم دسترسی به انبارهای نگهداری و نبود صنایع جانبی و سردخانه و کارگاههای بستهبندی مناسب و شرایط آب و هوایی منطقه و عدم امکان بازاریابی مناسب بهعلت فسادپذیری تبدیل به ضایعات و خوراک دام یا مصارف صنعتی میشود.
بر اساس آمارهای موجود حدود 400 تا 450 هزار تن خرما در سال بهصورت تازهخوری مصرف میشود. بر اساس آمارهای موجود، تا سال 1394 در مجموع 228 واحد بستهبندی خرما به ظرفیت 400 هزار و 431 تن موافقت اصولی دریافت شده که 284 هزار و 144 تن آن ظرفیت اسمی درجهبندی خرما است.
به موازات کارگاههای تولیدی و فرآوری خرما، کارگاههای بستهبندی خانگی روستایی بهطور سنتی و غیررسمی در گستره مناطق خرماخیز به فعالیت مشغول هستند که بهعلت عدم توجه و تعیین جایگاه کارگاههای خانگی، بستهبندی خرما، نبود آموزش و عدم سرمایهگذاری، نبود برنامههای حمایتی و کنترلی بهداشتی و نوآوری در ابتداییترین وضعیت باقی ماندهاند. با توجه به اینکه از سطح حدود 230 هزار هکتار نخلستانهای کشور در گستره 16 استان که عمدتاً شامل استانهای جنوبی میشود. بهرهبرداران نخلستانهای کشور را کشاورزانی تشکیل میدهند که بهطور کلی دچار مشکلات و تنگناهای خاص خود هستند که از مرحله کاشت تا بستهبندیف بازاریابی و بازاررسانی را شامل میشود.
بستهبندی خرما در مناطق روستایی خرماخیز کشور از دیرباز در کارگاههای خانگی روستایی مرسوم بوده و بخش عمدهای از بستهبندیهای بازار، بستهبندی سه کیلوگرمی در کارگاههای خانگی روستایی با فعالیت دستهجمعی خانوادگی تولید و به بازار عرضه میشود و در وضعیت کنونی کشور کارگاههای کوچک خانگی روستایی به موازات واحدهای بزرگ و مدرن فعالیت خود را در زمینه بستهبندی خرما، تولید سرکه، تولید شیره، مربای خرما و ترشی خرما ادامه میدهند که بهطور نمونه از میزان خرمای تولیدی در استان بوشهر به میزان 148 هزار تن رقمی حدود 60 درصد خرمای تولیدی در واحدهای خانگی بستهبندی (در بستههای سه کیلوگرمی و حلب 17 کیلوگرمی) به بازار عرضه میشود.
وضعیت کنونی واحدهای بستهبندی خانگی روستایی با ساختار ابتدایی و استفاده از ابزار و ادوات و ابنیه موجود قابلیت دسترسی و عدم برنامهریزی اصولی و کارشناسی بر اساس امکانات موجود جامعه و مراعات و فنون در زمینه نکات استانداردهای تولید، بستهبندی، بازاریابی و بازاررسانی در وضعیت غیرمناسبی است.
با توجه به اهمیت و واحدهای بستهبندی خانگی روستایی در ایجاد زمینههای مناسب اشتغال خانوارهای روستایی و استفاده از اوقات فراغت روستاییان و پایین آوردن قیمت تمامشده و ماندگاری ارزش افزوده در روستاها و زمینهسازی در جهت توسعه صنعت بومی همگام با توانمندی مردم و دسترسی مناسب به بازار و بازاررسانی محصولات کشاورزی که تحقق و ادامه اینگونه فعالیتها منجر به اقتصادی کردن فعالیت کشاورزی خواهد شد و حذف واسطهگری ضرورت مطالعه و پرداختن به ساماندهی و سازماندهی واحدهای روستایی از اساسیترین برنامههای توسعهای در زمینه صنعت خرما و توسعه روستایی محسوب میشود و سازماندهی و جلب مشارکت مردمی در توسعه ملی را بهدنبال دارد.
امروزه که برنامههای دولت با اتخاذ سیاستهای توسعهای با رویکردی به توسعه روستایی و بهبود وضع تولید محصول کشاورزی و صنایع جانبی و بهبودبخشی محیط زیست جامعه روستایی و رفاه بیشتر با ایجاد زمینههای اشتغال زودبارده و قابل حصول با سرمایهگذاری پایین و کوتاهمدت و اقتصادی کردن روستاها به جهت ماندگاری روستاییان و سعی در جلوگیری و قطع مهاجرت روزافزون روستییان به شهرها، برنامه توسعه روستایی و تأمین مواد غذایی کشور و بازسازی اقتصاد روستایی از اولویت خاصی برخوردار است. پرداختن به جایگاه اقتصادی و تولیدی خرما از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
گسترش باغها و خرد بودن قطعات باغی و اقتصاد معیشتی دهقانان، ضرورت و اولویت ساماندهی و سازماندهی، ارائه راهکارهای مناسب بهرهبرداری و تبدیل در نوآوری در پروسه گذار از سنت به مرحله مدرنیته بیش از پیش احساس میشود.
اهمیت و ضرورت توسعه به برنامهریزی در بهبودبخشی و توسعه و ساماندهی هرچه بهتر کارگاههای خانگی از نیازهای اولیه در برنامه توسعه کشت خرما است و بدینجهت برنامهریزی توسعه روستایی با شناخت از واقعیتهای منطقهای و ترسیم اقلیم محیط، نیروی انسانی، توانمندیهای مالی، فنی و تکنولوژی باید مورد مطالعه قرار گیرد.
توجه به وضعیت معیشت، اشتغال، سطح درآمد خانوادگی روستاییان از ضروریترین اصول برنامه توسعه اجتماع بوده و باید توجه داشت که امروزه یکی از مسائل مهم و اساسی فرآوری جامعه ما ایجاد امنیت درآمد در سطح خانوارهای روستایی است که با ایجاد و توسعه کارگاههای خانگی امکان اشتغال پایدار و ایجاد امنیت مالی برای خانوارهای روستایی، ضمن بالابری ضریب قوام و حفظ و نگهداری کانونهای خانوادگی و جلوگیری از اضطراب و نگرانیهای حادثشده از نوسانات بازار و تحمیل برنامههای ناعادلانه سلطه واسطهگری در بازار محصولات کشاورزی کاست و به حداقل خود رساند.
لذا طرح مطالعات جامع درباره نقش و جایگاه کارگاههای کوچک (خانگی) بستهبندی و فرآوری خرما و اجرا کردن آن در گستره مناطق خرماخیز و دقت و توجه به ماندگاری و توسعه آن به موازات کارخانههای بستهبندی خرما در روند توسعه پایدار روستایی و ترسیم طرح جامعی در توسعه روستایی پایدار و ایجاد تحولات فنی، اجتماعی و اقتصادی و با فرهنگسازی توانمندیهای فنی تکنولوژی کار نسبت به علمی و پایدار کردن توسعه و توجه و پرداختن به اقتصاد بومی و ساماندهی بر اساس راهکار قابل ملموس برای دستاندکاران و بهکارگیری سنتها و شیوههای بومی راهکاری خواهد بود و در جلوگیری از بروز خطاهای جبرانناپذیر روشهای انحرافی پیش روی برنامهریزی توسعه که از هرگونه افراط و تفریط و حذف برنامه را به دور داشته و با کسب تجارت بومی موجود منطقهای با بهکارگیری دائمی و یافتههای جدید همگن با نیازها و ابزارهای موجود با ساماندهی نسبت به ایجاد مدیریت و توسعه صنعت در مناطق دوردست کشور و رسیدن به اهداف ذیل همت گماشت.
1- ساماندهی و بهداشتی کردن کارگاههای موجود روستایی
2- بهبود کیفیت محصولات جانبی
3- سازماندهی دستاندرکاران کارگاههای خانگی روستایی
الف) بالا بردن توان فنی
ب) ارائه دانش فنی روز در توان و فراخور نیازهای کارگاهها و متنوع ساختن تولیدات کارگاههای خانگی
ج) بالا بردن توان مالی روستاییان
د) بالا بردن توان رقابت در بازار روستاییان بهطور مستقیم یا غیرمستقیم
4- توانمندسازی اقتصادی روستاییان با حضور در بازارهای مصرف کشور
5- ایجاد اشتغال مولد و ماندگاری روستاییان در روستاها
6- بازگشت ارزش افزوده محصولات کشاورزی با روستا
7- پایین آوردن قیمت تمامشده و کوتاه کردن دست واسطهها در بازار محصولات
8- فراهم کردن آموزشهای دستهجمعی دستاندرکاران واحدهای بستهبندی و ترویج روشهای صحیح کار
9- ایجاد ارتباط اصولی مستقیم با دستاندرکاران واحدهای بستهبندی و سازمانهای مسئول در منطقه.
دیدگاه تان را بنویسید