عملکرد گذشته محصولات چه آیندهای را برای بشریت رقم میزند؟
سرمایهگذاری صحیح، نقش بزرگی در آینده کشاورزی بازی میکند
سرمایهگذارانی که به اقتصاد جهانی نگاهی کلان دارند بدون شک رشد جمعیت را در نظر میگیرند. با وجود اینکه اوج سرعت گسترش جمعیت در سالهای 196۳ - ۱۹۶۲ بوده است، رقم کلی رشد جمعیت با ظهور بازارها، در حال بالا رفتن است. تخمین زده می شود که در اواسط دهه ۲۰۳۰ کل جمعیت به ۸،۴ میلیارد نفر و در اواسط ۲۰۵۰ به ۹،۶ میلیارد نفر برسد. بر اساس این پیشبینیها میتوان گفت که طول عمر مردم بیشتر شده است.
سرمایهگذارانی که به اقتصاد جهانی نگاهی کلان دارند بدون شک رشد جمعیت را در نظر میگیرند. با وجود اینکه اوج سرعت گسترش جمعیت در سالهای 196۳ - ۱۹۶۲ بوده است، رقم کلی رشد جمعیت با ظهور بازارها، در حال بالا رفتن است. تخمین زده می شود که در اواسط دهه ۲۰۳۰ کل جمعیت به ۸،۴ میلیارد نفر و در اواسط ۲۰۵۰ به ۹،۶ میلیارد نفر برسد. بر اساس این پیشبینیها میتوان گفت که طول عمر مردم بیشتر شده است.
به گزارش ایانا از وبسایت بلومبرگ، یک نتیجهگیری منطقی این خواهد بود که بهدلیل اینکه این رقم ماهیانه افزایش مییابد و این افراد باید تغذیه شوند، تقاضای بیشتری برای غذا وجود خواهد داشت. این تقاضای رو به افزایش، برای کشاورزان و تولید غذای کافی برای مصرف، بالا رفتن بالاجبار قیمت محصولات کشاورزی، ایجاد جذابیت برای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی برای تولید محصولات در آینده، یک انتخاب بهینه برای رشد و درآمد مداوم، چالش ایجاد کرده است. درست است؟
خیر، اشتباه است. عملکرد کلی محصولات کشاورزی در طول چند سال گذشته مانند یک گوجهفرنگی بیش از حد رسیده بوده است. تصویری که در زیر آمده است گرافی از شاخص کشاورزی S&P GSCI است، شاخصی که بازارهای آینده محصولات کشاورزی را دنبال میکند. این گراف میزان این شاخص را در دوره یک ساله خود نشان میدهد که بازدهی آن منفی ۱۱،۷۳ درصد بوده است.
ما نمیخواهیم بگوییم که همه بخشهای کشاورزی ضعیف عمل کردهاند؛ مثلاً کتان ۲۴ درصد افزایش داشته است (در ۵۲ هفته). اما همه سرمایهگذاران به اندازه کافی زیرک نیستند که محصول درستی را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند. چه میشود اگر سرمایهگذار به جای محصولات نامناسب روی گندم (منفی ۱۷ درصد)، ذرت (منفی ۱۰ درصد) یا پرتقال (منفی هشت درصد) یا بدتر از همه کاکائو (منفی ۳۰ درصد) سرمایهگذاری کند؟
با این وجود، یک سرمایهگذار نیازی ندارد که سود خود را تنها از سرمایهگذاری خالص در بخش کشاورزی به دست آورد. نسل دوم سرمایهگذاری را در نظر بگیرید، مانند سهام تولیدکنندگان بخش کشاورزی که بازگشت مالی بهتری نیز دارد.
اما زمانی که انتخاب نوع سهام در تخصص سرمایهگذار نیست، رویکرد آسانتر و بهتر در بخش سرمایهگذاری این است که اجازه دهند شرکتهای متخصص برای آنها انتخاب کنند، که این کار میتواند با استفاده از یک شاخص انجام شود. برای مثال، شاخص جهانی کشاورزی IShares را ملاحظه کنید؛ یک صندوق سرمایهگذاری قابل معامله در بورس اوراق بهادار با هدف قرار دادن سهام و اوراق بهادار مربوط به حقوق صاحبان سهام در ایالات متحده آمریکا و بدین شکل شرکتهای جهانی در تولید محصولات کشاورزی، سمپاشی، مواد شیمیایی کشاورزی، ماشینآلات کشاورزی و بستهبندی گوشت و غذاها مشارکت میکنند. این صندوق بهدنبال آزمون کردن مجدد عملکرد شاخص جهانی کشاورزی manulife در زمینه مدیریت دارایی و خالص هزینههاست. سود سالانه این صندوق ۲۷،۷ درصد بوده است (تا ۳۰ اپریل ۲۰۱۷).
به علاوه اینها، وسایل دیگری نیز که فعالانه مدیریت شدهاند وجود دارند، ازجمله صندوقهای متقابل و صندوقهای سرمایهگذاری تأمینی که بر این بخش متمرکز شدهاند، اما اگر سرمایهگذار بر اساس این باور که آنها بیش از ارزش واقعی سهم بر آن ارزشگذاری میکنند و در پرتو پیشبینی افزایش نرخ اضافی در آن سال بخواهد از خرید سهام در ایالات متحده اجتناب کند چه؟ در این شرایط موقعیتهای جهانی نیز وجود دارند، مثلاً در نیوزیلند. شاخص هفتگی سهام کشاورزی S&P/NZX ، تمام شرکتهای موجود در نیوزیلند را که در صنعت کشاورزی مشارکت دارند را لیست کرده و گزارش انها را ارائه میدهد. این شاخص بازده سالانه در حدود ۲۳،۰۲ داشته است.
بازارهای حوزه کشاورزی میتوانند متغیر و غیرقابل پیشبینی باشند. آنها ویژگیهای منحصربهفرد بسیاری دارند و همبستگی کمی با بازارهای بزرگتر نشان میدهند. این بازارها به شدت تحت تأثیر سیاستهای دولت، زیرساختها، تحولات و طبیعت هستند، اما درباره یک چیز اطمینان وجود دارد: مردم نیاز به غذا دارند و زمانی که کلیت بازار سهام برای بازارهای آینده بهتر عمل میکند؛ بنابراین سهامها باید وجود داشته باشند./
مترجم: بهاران پدرام
دیدگاه تان را بنویسید