Iranian Agriculture News Agency

تنش‌های سیاسی و عصبانیت‌های فردی



| عباس عبدی |

شهروند : اتفاقی که در شهرستان رامهرمز و باغملک در استان خوزستان رخ داد، موجب تأثر هر شهروندی شده است. اینکه دو طایفه به دلایل بسیار پیش‌پاافتاده وارد درگیری با یکدیگر شوند و طی دو‌سال بیش از ٢٠ نفر کشته و تعداد زیادی مجروح شوند و دو روستا به کلی از سکنه خالی شود، در قرن ٢١ پذیرفتنی نیست. آن هم در کشوری که دولت مرکزی قدرتمندی دارد و قادر است هر نوع رفتار ضد امنیتی را خنثی کند، ولی متاسفانه این واقعیتی است که وجود دارد. در چنین شرایطی که بیکاری و کمبود تولید، مشکل ماست، یک روستا با دو‌هزار نفر جمعیت که زمین‌های آن به لحاظ مرغوبیت در سطح منطقه زبانزد است، تخلیه شده و حالا دو سالی می‌شود که به دلیل این اختلافات، اراضی آن به زمین بایر تبدیل شده است.
این اختلافات را بگذاریم در کنار این گزارش موسسه نظرسنجی گالوپ که چند روز پیش منتشر شد و ایرانیان را یکی از عصبانی‌ترین مردم معرفی کرد؛ عصبانیتی که به‌طور طبیعی در رفتارهای ما بازتاب پیدا می‌کند و یکی از مهمترین بازتاب‌های آن نزاع فردی یا دسته‌جمعی است. حادثه تأسف‌بار رامهرمز و باغملک ذیل عنوان نزاع‌های دسته‌جمعی تقسیم می‌شود. آماری که برای اطلاع از آن نیازمند مراجعه به تعداد پرونده‌های مربوط در دادگستری هستیم که متاسفانه سال‌هاست کمتر در دسترس پژوهشگران قرار می‌گیرد، ولی آمار دیگری که مرتبط با آن است، تعداد مراجعه‌کنندگان به پزشکی قانونی کشور بر اثر نزاع است. این آمار واقعیت مهمی را نشان می‌دهد. روند تغییرات مراجعه‌کنندگان به پزشکی قانونی به دلیل نزاع در ١٠‌سال اخیر به شرح زیر است.

مشاهده می‌شود که در ١٠‌سال گذشته حدود ٣٠‌درصد بر آمار مراجعان به سازمان پزشکی قانونی که بر اثر نزاع مصدوم یا مجروح شده‌اند، اضافه شده است. در این فاصله حداکثر ١٤‌درصد به جمعیت کشور اضافه شده است، پس در این فاصله حداقل ١٦‌درصد بر این مسأله اجتماعی یعنی نزاع افزوده شده است. ولی این جدول نکات مهمتری نیز دارد. آمار نشان می‌دهد که بیشترین رشد طی چهار‌سال اول بوده که ٥٠‌درصد رشد نشان می‌دهد. یعنی در ‌سال ١٣٨٩ به بالاترین نرخ رسیده و از آن پس روند کاهشی را طی کرده است و از‌ سال ١٣٨٩ تا ١٣٩٥، حدود ٢٠‌درصد از مجروحان نزاع یا تعداد نزاع کاسته شده است. این تحول را می‌توان با میزان تنش در فضای سیاسی همبسته دید. هرچه فضای سیاسی آرام‌تر و امید به آینده بیشتر می‌شود، از میزان نزاع نیز کاسته می‌شود و برعکس. در گزارش گالوپ نیز دیگر کشورهای عصبانی در کنار ایران، عراق و سودان جنوبی هستند که در آنها نیز همین منطق حکمفرماست. بنابراین مهمترین کوشش ما برای کاهش عصبانیت مردم و رسیدن به آرامشی قابل قبول در زندگی باید معطوف به آرام‌سازی سیاسی و افزایش امید به آینده باشد. وجود تنش و بیان سخنان تند و به‌هم‌زننده آرامش ذهنی مردم از سوی هر کس و هر گروهی به ضرر جامعه و مردم است. عصبانی کردن مردم، فقط در قالب نزاع شخصی یا گروهی بازتاب پیدا نمی‌کند. برخی از افراد آمادگی ورود به منازعات شخصی و گروهی را دارند، ولی بسیاری از مردم وقتی عصبانی می‌شوند به نوعی خودخوری می‌کنند و آثار این عصبانیت را در محل کار یا به صورت‌های دیگر بروز می‌دهند. وندالیسم و خسارت زدن به اموال عمومی و بی‌تعهدی نسبت به انجام وظایف محوله نیز از آثار عصبانی شدن است. متاسفانه باید گفت که اگرچه مردم ایران به یکی از دو نامزد رأی دادند، ولی اختلافات این مردم با یکدیگر بسیار کمتر از آن است که در سطح سیاست میان این دو نامزد و طرفدارانشان دیده می‌شود. یکی از علل مهم نزاع، فقدان نهاد حل اختلاف است. وقتی مردم می‌بینند که مسئولان برای رفع اختلاف خود هیچ مرجع حل اختلاف مورد قبولی ندارند، در این صورت مردم چرا و به چه دلیل باید نهادهای حل اختلاف موجود را به رسمیت بشناسند و به آنان اعتماد کنند؟ انتظار می‌رود که سیاستمداران تا حد ممکن از تنش‌های گفتاری موجود بکاهند، در غیر این صورت این تنش‌ها به صورت طبیعی به میان مردم و جامعه منتقل و سرریز می‌شود و موجب افزایش و شیوع نزاع از یک‌سو و از سوی دیگر ناراحتی‌های عصبی و... می‌شود.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید