سالهای دور از بهرهوری
شهروند ، لیلا مهداد| از سالهای دور است که سروصدایی به خانهها اضافه شده است؛ سروصدایی که حالا با نبودنش آدمها نمیدانند چطور باید زندگی کنند! سروصدایی که با همنوایی ماشینلباسشویی و ظرفشویی، جاروبرقی، سوت مایکروویو، تلویزیون، رادیو، غذاساز و... بهوجود میآید و در مصرف انرژی سیریناپذیر است و در حد بضاعت خود رقم قبضها را جابهجا میکند و شاید برای همین بود که بیش از یکدهه گذشته سازمانها و شرکتهایی مرتبط با بهینهسازی مصرف انرژی شکل گرفتند و سابا و سانا نامیده شدند؛ شرکتهایی که گذر زمان از موفقیت نهچندان چشمگیر آنها حکایت دارد، البته داستان برچسب انرژی نیز به همان سالها برمیگردد و از همان سالهاست که برخی محصولات خود را به این برچسب مزین کردهاند، اگرچه با وجود الزام، هستند محصولاتی که این برچسب را به خود ندیدهاند و از آن سر باز میزنند. درواقع گویی مصرف بهینه طی همه این سالها نخواسته تا پا را فراتر از گفتار بگذارد و عرصه عمل را بیازماید، شاید برای اینکه هنوز به عمق بحران انرژی باور ندارد؛ بحرانی که با بالا رفتن قیمت نفت دیده شد و بهدنبال خود مصرف بهینه انرژی را در دنیا مطرح کرد؛ مسألهای که جای خود را در میان مباحث مهم اقتصادی باز کرده و راهحلهایی را نیز به خود اختصاص داده؛ راهحلهایی که برخی جوامع را به تامینکننده انرژی سایر نقاط جهان بدل کرده و در همین راستا قدرت سیاسی آنها را جان داده است. واقعیت جهان امروز این است که سرمایه و نیروی انسانی که در گذشته قدرت به حساب میآمدند، امروز انرژی را نیز در کنار خود نیازمندند تا در کنار یکدیگر عوامل اصلی تولید را شکل بدهند؛ تولیدی که از پیشرفت و توسعه جوامع حکایت دارد، البته باید این نکته را مدنظر داشت که گفتن از بهینهسازی مصرف انرژی به معنای کاستن از رفاه جامعه نیست، بلکه هدف تنظیم و اجرای یک برنامه منظم برای کنترل و استفاده منطقی از انرژی و همچنین کاهش ائتلاف انرژی است، بهگونهای که تاثیری منفی در راندمان جامعه نداشته باشد؛ برنامهای که باید آموزش و آگاهسازی و ارتقای آگاهی افراد جامعه را در دل خود داشته باشد و در عین حال گوشهچشمی به بهبود لوازم و تجهیزات انرژیبر و استانداردکردن آنها از طریق افزایش کارایی بیندازد تا درنهایت مدیریت صحیح انرژی شکل گرفته و اجرایی شود.
اپیزود نخست
ایران کشوری است که از لحاظ عرض و طول جغرافیایی موقعیتی برای خود دستوپا کرده است که میتواند در عین بهرهبردن از انرژی تجدیدپذیر از تجدیدناپذیرها نیز استفاده کند و دور نیست زمانی که انرژی هستهای نیز به سبد انرژیهای مصرفی ایران اضافه شود. درواقع منبع انرژی ایران به اندازهای است که کارشناسان آمریکایی معتقدند از انرژی خورشیدی کویر لوت میتوان بخش قابلتوجهی از برق مصرفی ایالات متحده آمریکا را تولید کرد؛ انرژیای که به بیمهری دچار است! اما آنچه در این میان اهمیت دارد فرهنگ بهره بردن از این انرژی است! فرهنگی که شاید به دلیل وفور انرژیهای فسیلی اهمیت و جایگاه خود را نیافته است، درحالیکه واقعیتها از فراررسیدن روزی خبر میدهند که عمده انرژی مصرفی واحدهای خانگی و صنعتی رو به اتمام خواهند گذاشت و در آن روزگار است که فناوری میتواند کمکحال شرایط حاکم باشد، اگرچه در این عرصه سالهای طولانیای را از جهان عقبتر میگذرانیم؛ بیش از یک و شاید چنددهه! شاید برای رسیدن به راهحلی سریعتر در این زمینه بتوان از تجربه کشورهای توسعهیافته بهره برد؛ تجربهای که در عین اثربخش خواندن فرهنگسازی در اصلاح الگوی مصرف از ناتوانبودن آن بدون اجرای برنامههای صرفهجویی و ایجاد انگیزههای اقتصادی روایت میکند. بهعنوان مثال افزایش عمومی قیمتهای انرژی میتواند انگیزه کافی را در مردم برای اصلاح الگوی مصرف و اجرای صرفهجویی ایجاد کند، اما نباید فراموش کرد که بروز مشکلات اقتصادی و نارضایتیهای اجتماعی مانعی جدی برای اجرای این راهکار به حساب میآید؛ مانع جدیای برای صرفهجویی! و این درحالی است که بزرگترین منبع انرژی، صرفهجویی انرژی است، البته ایران نیز به این مهم پی برده و دراین راستا برنامه کاهش ٥٠درصدی شدت انرژی تا سال ١٤٠٠ را درنظر گرفته، اما جای تعجب آنجاست که هنوز از اجراییشدن آن نشانی نیست و دلیل این ادعا این است که اگر از سال پایه (سال ٨٩) تدوین این برنامه تا ٥سال اجرایی میشد، با احتساب رشد اقتصادی ٦درصد باید شاهد ١٩درصدی بهبود شدت انرژی بودیم، یعنی باید با اجراییشدن این برنامه تا پایان برنامه ششم توسعه حدود ٥میلیارد بشکه نفت خام صرفهجویی شود!
اپیزود دوم
محیطزیست یکی از مقولههای مهمی است که ضرورت آن بر جهان امروز غیرقابل انکار است؛ مقولهای که ارتباط تنگاتنگی با انرژی و مصرف بهینه آن دارد، البته ایران نیز از این امر مستثنا نیست و عواملی همچون یارانه پرداختی دولت، محدودیت منابع فسیلی، رشد بالای مصرف سالانه انواع حاملهای انرژی در ایران، عدمکارایی فنی و اقتصادی مصرف انرژی، امکان صادرات فرآوردههای نفتی در صورت صرفهجویی و مشکلات مرتبط با محیطزیست ناشی از مصرف غیرمنطقی و ناکارای سوخت، بهینهسازی مصرف انرژی نیز بر ضرورت این مقوله اصرار دارند. یکی از چشماندازهای ایران رسیدن به توسعه پایدار است؛ توسعهای انسانمحور و بر پایه دانش. مهمی که تحقق آن وابسته به استفاده صحیح و بهینه از تمامی منابع و امکانات موجود و انجام برنامهریزی و داشتن بینشی بلندمدت، با تاکید بر برنامههای اجرایی واقعبینانه است. در این میان باید توجه داشت که مهمترین روش کنترل مصرف حاملهای انرژی و نگهداری از سرمایههای ملی توسعه دانش عمومی، تخصیص بهینهسازی مصرف انرژی و درنهایت استانداردسازی مصارف انرژی در بخشهای مختلف است. واقعیت امر این است که اجرای صحیح و اصولی برنامههای بهینهسازی مصرف حاملهای انرژی که آثار آن در تمامی زیربخشهای اقتصاد ملی و بهبود محیطزیست ملموس است در تامین سیاستهای راهبردی کشور در سطح ملی و بینالمللی نقش تعیینکنندهای برعهده دارد.
پیشینه
وظیفهای به نام صرفهجویی!
شاید بهینه استفادهکردن از انرژی از زمانی متداول شده که وزارت نفت تصمیم گرفت در راستای اجرای سیاستهای استراتژیک در بخش انرژی و براساس ماده ١٢١ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و اعمال صرفهجویی و منطقیکردن مصرف انرژی حفاظت از محیطزیست و همچنین اجرای اقدامات مرتبط با بهرهبرداری کارآمد و بهینه از انواع حاملهای انرژی درسال ١٣٧٩ شرکت بهینهسازی مصرف سوخت را تاسیس کند؛ شرکتی که وظیفه تهیه و تدوین معیارها، حرارت، مشتمل بر معیارها و استانداردهای ساخت تجهیزات، فرآیندها، سیستمها و وسایل و تجهیزات مصرفکننده انرژی را به عهده دارد. در حقیقت توسعه فرهنگ مصرف بهینه انرژی یکی از وظایف خطیر این شرکت است، البته یکی از قدیمیترین روشهای ذخیرهسازی انرژی تغییر ساعت بود که برای نخستینبار در سال ١٧٨٤ در فرانسه مطرح شد و این مسأله در ایران به سال ٥٧ میرسد؛ روشی برای بهرهبردن بیشتر از نور خورشید. در سال ٧٠ در دوران ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی مصوبهای به تصویب رسید؛ مصوبهای که مطالعات انجامشده در مورد آن نشان میدهد در آن دوره حدود ١٠٠مگاوات کاهش مصرف در زمان پیک وجود داشته است.
دیدگاه تان را بنویسید