بحران آب یا بحران مدیریت بر منابع آب؟!
علی فریدونی
در کتیبههای پرسپولیس از قول داریوش، پادشاه هخامنشی به هنگام نیایش با اهورامزدا آمده است که این سرزمین اهورایی (پارس) را از گزند خشکسالی، دروغ و هجوم دشمنان مصون بدار ... اینکه با وجود سابقه درخشان و افتخارآمیز ملت ما در دفاع از تمامیت ارضی کشور و مقابله با دشمنان متجاوز خارجی، متأسفانه دروغ با وجود تأکید دین مبین اسلام بر قباحت و زشتی آن تا حد دشمنی با خدا، در تار و پود روابط اجتماعی ما ریشه دوانیده است و متأسفانه مجازات قانونی درخوری برای مرتکبان این عمل زشت وجود ندارد و همین مسئله باعث بروز ناهنجاریهای فراوان و بالطبع ایجاد خدشه جدی در سرمایه عظیم معنوی اعتماد عمومی در جامعه اسلامی ما شده است، موضوع مورد نظر راقم این سطور نیست، بلکه آنچه مورد بحث است موضوع مهم خشکسالی در کشور و استان ما و عوارض مترتب بر آن است.
مشکلی که بهعلت بیمبالاتیها، بیتدبیریها و عدم توجه به سرنوشت آیندگان طی دهههای اخیر در کشور ما تشدید شده است، چرا که خاطرات سیاحان و جغرافیدانان نشان میدهد مناطق بیابانی و عاری از سکنه امروز ما، روزگاری پوشیده از مراتع و جنگهای سرسبز و بالطبع چشمهها و قنوات پرآب بوده است!
آنچه در این باره مهم است، نحوه مواجهه با این مشکل (خشکسالی) است. موضوعی که باید بپذیریم با عنایت به شرایط اقلیمی و اکولوژیک کشورمان، دیگر یک پدیده ( Phenomenon ) نیست، بلکه یک واقعیت است و باید با آن زندگی کنیم و با استفاده از روشهای علمی و تدابیر دوراندیشانه مدیریتی بر آن غلبه کنیم! آیا واقعاً ما چنین کردهایم؟
1- بهعلت تداوم خشکسالی و نیز نیاندیشیدن تمهیدات و تدابیر لازم برای مقابله با کمآبی ناشی از این وضعیت، مجاوران و زائران امام رضا (ع) تابستان بسیار سختی را پشت سر نهادند! این در حالی است که مردم با تمام برنامههایی که مسئولان ذیربط اعلام کردند، نجیبانه همکاری کردند، اما دریغ از اجرای صحیح یک برنامه!
2- آنچه که نگارنده را واداشت تا این چند کلمه را قلمی کند، سختی و شدائد ناشی از این مسئله نبود، بلکه سوءاستفاده از نجابت مردم، بحران مدیریت بر منابع آب را بحران آب اعلام کردن و نیز فرافکنی برخی از مسئولان ذیربط بود. این مسئولان به جای قبول مسئولیت قصورهایشان در انجام مأموریتهای محوله در سالهای گذشته و عذرخواهی از مردم، توپ را به میدان دیگران افکندند و با اعلام عدم صرفهجویی در مصرف آب و هدر دادن آن توسط مردم عموماً و کشاورزان خصوصاً، آنان را مقصر معرفی کردند. دلیل دفاع بنده از این قشر نجیب و صبور، تخصص و مسئولیت چند سالهام در بخش کشاورزی استان نیست، چرا که سابقه کشاورزان کشور ما نشان میدهد که اتفاقاً ایشان مقتصدترین قشر در مصرف این کالای گرانبها هستند. استفاده از آبیاری کوزهای در صدها سال قبل مؤید این ادعاست که اگر هنوز هم مزارع و باغها به شکل سنتی (غرقابی) آبیاری میشود یا محصولات با نیاز آبی بالا کشت میشوند آنان مقصر نیستند، بلکه ما دولتیها مقصریم که اهرم و قدرت اجرای الگوی کشت مناسب را نداریم و از آنان به قدر کافی حمایت نکردهایم!؟
3- مسئولان حفاظت و تأمین منبع آب در ماههای اخیر مصاحبههای زیادی در این باره داشتند. همچنین نقش رسانههای گروهی استان درباره دعوت از مردم برای صرفهجویی و اجرای صحیح برنامههای مسئولان بهویژه دفاع از حقوق مردم، جداً قابل تحسین است! اما نکته تأسفآور این است که آنان بدون توجه به اقدامهای مثبت کشاورزان جهت صرفهجویی در مصرف آب، طلبکارانه از نقش این اقدامات در تغذیه سفرههای زیرزمینی پرسش میکنند. این در حالی است که تاکنون حدود 45 هزار هکتار از مزارع و باغهای استان به سیستمهای آبیاری تحت فشار مجهز شده، حدود 20 هزار کیلومتر از انهار سنتی استان پوشش داده شده و... و در نتیجه راندمان آبیاری از 18 تا 22 درصد در دهه 50، به حدود 40 درصد در دهه اخیر افزایش یافته است. مضافاً اینکه صرفاً بر اثر اقدامات آب و خاک در پنج سال اخیر در استان، صرفهجویای معادل 800 میلیون مترمکعب (36 درصد بیشتر از کل حجم سد دوستی) و 248 میلیون مترمکعب (336 درصد بیشتر از حجم بقیه سدهای موجود در استان) صورت گرفته است. مسئولیت بخش کشاورزی اینها است یا بهرهبرداری صحیح از منابع آب بهمنظور افزایش تولید محصولات کشاورزی؟
4- خوشبتخانه مسئولان تأمین و حفاظت از منابع آب طی دهه اخیر تغییر نکردهاند و به همین دلیل بهخوبی میتوان از آنان پرسید که چرا مجوز بیرویه حفر چاههای عمیق و نیمهعمیق دادهاند و با چاههایی که بهصورت غیرمجاز حفر شده یا بیش از آبدهی تعیین شده، آب برداشت کردهاند برخورد لازم را نکردهاند و اینک که این اقدامات باعث خشکیدن صدها قنات، چشمه و افت قابل توجه سطح سفرههای زیرزمینی بهویژه در دشت مشهد شده است، این سر و صداها و تبلیغات به راه افتاده است؟! بعید میدانم که هیچیک از مسئولان بخش کشاورزی از متخلفان حمایت کنند، بلکه بحث درباره شیوه برخورد با کشاورزان و رسیدگی دیرهنگام به این تخلفات است؟
5- البته طرح این مسائل به معنی نادیده انگاشتن زحمات این دوستان در احداث سدهای کوچک و بزرگ در استان و سایر اقدامات مثبت برای تأمین آب نیست، اما همه باید بپذیریم که امر مهم حفاظت از منابع آب بهویژه تغذیه سفرههای زیرزمینی طی سه دهه اخیر مغفول مانده یا حداقل به اندازه احداث سدها مورد توجه نبوده است! هرچند که همین سدهای موجود نیز بهدلیل انجام نشدن عملیات آبخیزداری در حوزههای بالادستی و تجمع سریع و پرحجم رسوبات، عمر کوتاهی دارند، هیچوقت با ظرفتی کامل آبگیری نمیشوند و در نهایت خشک میشوند، مانند سدهای طرق و کارده در مشهد.
6- صرفاً مسئولان ذیربط مقصر این مسئله نیستند که چرا بدون انجام عملیات آبخیزداری در حوزه سدها برای آبگیری اقدام شده است یا اصولاً چرا جنگلها و مراتع تخریب میشوند یا چاههای مجاز و غیرمجاز فراوانی حفر شده و باعث بروز این بحرانها شدهاند، بلکه باید به نقش برخی ارگانهای دولتی که تحت عناوین مقدس، توسعه کشت گندم دیم (بخوانید تخریب جنگلها و مراتع) را ترویج میکردند، نیز اشاره کرد!
7- با وجود اینکه مأموریتهای قانونی مسئولان بخش کشاورزی اعم از دولتی و غیردولتی، استفاده صحیح و علمی از منابع آب و خاک بهمنظور افزایش تولیدات کشاورزی بوده است و طی سه دهه اخیر موفقیتهای چشمگیری نیز داشتهاند (صرفاً در پنج ساله اخیر تولیدات کشاورزی کشور با 37 درصد رشد از 7.64 میلیون تن به 7.88 میلیون تن رسیده است) از این امر مهم تغذیه سفرههای زیرزمینی نیز غافل نبودهاند. انجام عملیات آبخوانداری و آبخیزداری در حوزه سدها و غیرسدها در سطح صدها هزار هکتار مؤید این ادعاست.
8- چه باید کرد؟! ضمن تأیید اقدامهای فوری مسئولان استان جهت مقابله با بحران کمآبی مشهد (انتقال سریع آب سد دوستی، استفاده از چاههای آهکی ذخیره و برخورد قاطع با مالکان چاههای غیرمجاز) بهنظر میرسد که این اقدامات مسکنی بیش نیست و برای حل قطعی بحران کمآبی و مقابله با خشکسالی اتخاذ تدابیر و تمهیداتی به شرح ذیل اجتنابناپذیر است:
1-8- اختصاص اعتبارات و تسهیلات ویژه و فوری بهمنظور 1-1-8 توسعه و گسترش فعالیتهای آبخیزداری و آبخوانداری با همکاری مردم. 2-1-8 حفاظت از منابع آب موجود از طریق نصب کنتور بهمنظور کنترل برداشت آب متناسب با پروانه و تأمین منابع جدید آب از طریق احداث سدهای کوتاه و بلند، لایروبی و مرمت قنوات، پیشگیری از خروج آبهای مرزی و اصلاح شبکههای توزیع آب. نکته تأسفآور این است که بهرغم اختصاص میلیونها تومان از اعتبارات ملی، استانی بهویژه خشکسالی در سالهای گذشته برای اصلاح شبکههای توزیع آب در مشهد، بنا به گفته مسئولان کنونی هنوز هم 30 درصد پرت آب در همین شبکهها وجود دارد. 3-1-8 توسعه شبکههای انتقال آب با لوله و توسعه آبیاری تحت فشار. در صورت انتقال آب با لوله در هر کیلومتر 50 هزار مترمکعب آب صرفهجویی میشود و با اجرای سیستمهای مدرن آبیاری در هر هکتار مصرف آب به یکسوم کاهش و تولید آن تا دو تا سه برابر افزایش مییابد. با عنایت به ترکیب و فضای حاکم بر مجلس هفتم و دولت نهم (که در حمایت از روستاها عموماً و بخش خصوصی خصوصاً جدی هستند) و نیز افزایش جهشی قیمت نفت، بهنظر میرسد که در صورت تعامل مناسب مسئولان ذیربط با مراجع مذکور، زمینه اختصاص اعتبارات مورد نیاز بخشهای کشاورزی و آب فراهم است.
2-8- اصلاح سیاستهای مدیریتی در بخش کشاورزی از طریق تصویب قوانین لازم بهمنظور اجرای قاطعانه الگوی کشت مناسب با اقلیم هر منطقه، پرهیز از شعار خودکفایی در محصولات با نیاز آبی بالا، توسعه کشتهای گلخانهای و ایجاد و گسترش شرکتهای سهامی زراعی. یقیناً با اجرای این سیاستها آب مصرفی در بخش کشاورزی صرف محصولات بسیار ضروری میشود و مصرف آب به میزان قابل توجهی کاهش مییابد.
3-8- ایجاد عزم ملی برای حفاظت از جنگلها و مراتع و منابع آب اتز تعرض متجاوزان و برخورد قاطع و جدی با آنان. گفته شده است که شهیدبهشتی در سال 58 از جمعی اساتید دانشگاه خواسته است، طرح جامع مدیریت بر جنگلها و مراتع کشور را تهیه کنند که البته بهعلت تعجیل آن شهید و عدم امکان اجرای این طرح در مدتزمان مورد نظر ایشان، این کار عملی نشده است. ضمن ادای احترام به روح آن شهید مظلوم و دوراندیش از مقامات محترم قضایی کشور که جانشینان آن سلف صالح هستند، انتظار میرود با مسئولان حفاظت از منابع آب، جنگلها و مراتع کشور جداً همکاری کنند. لازم به ذکر است که یکی از دلایل ناکامی مسئولان ذیربط در مقابله با متجاوزان به عرصههای منابع طبیعی و منابع آب عدم قاطعیت و همکاری مناسب دستگاه قضایی در این باره است.
4-8- بالاخره اینکه پیشنهاد میشود همانطور که پس از تأمین آب شرب، توزیع و بهرهبرداری آن در شهر و روستا به دستگاه مصرفکننده آن، یعنی شرکتهای آب و فاضلاب روستایی و شهری سپرده شده است، درباره آب کشاورزی نیز مدیریت توزیع و بهرهبرداری آن به بخش کشاورزی واگذار شود. البته به جای واگذاری این مسئولیت به بخش دولتی میتوان آن را به قسمت غیردولتی بخش کشاورزی ازجلمه نظام مهندسی و تشکلهای موجود در آن بخش یا کنسرسیومی متشکل از همه بهرهبرداران واگذار کرد، کاری که در بسیاری از کشورهای پیشرفته که حتی مشکل آب نیز دارند، انجام شده و با موفقیتهای چشمگیری همراه بوده است.
امید است با عملی شدن این پیشنهادها و نیز سایر راهکارهایی که توسط صاحبنظران ارائه میشود، بتوانیم عملاً با خشکسالی مقابله و با آن زندگی کنیم، البته زندگی همراه با رفاه و سلامتی نه همراه با رنج و مشقت!/
دیدگاه تان را بنویسید