Iranian Agriculture News Agency

سدهای بحران‌زا در همسایگی ایران

به نظر می‌رسد، کنفرانس تهران نخستین گام برای شکل‌گیری ضوابطی باشد که محوریت آن را کانون‌های ریزگردها تشکیل می‌دهند. شاید در آینده‌ای نه چندان دور، این اقدامات منجر به تدوین ضوابط جدیدی برای ارزیابی پروژه‌های سدسازی و بررسی دقیق تاثیر این پروژه‌ها بر تشکیل کانون‌های گرد و غبار باشد.

سدهای بحران‌زا در همسایگی ایران

خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)-لیلا مرگن:

پروژه‌های سدسازی در کشورهای همسایه و کنترل منابع آب سطحی، به تشکیل کانون‌های گرد و غبار در منطقه دامن زده است. مطالعه مستند و دقیقی در رابطه با تاثیر سدسازی بر گرد و غبار در دست نیست به همین دلیل تمام کشورها تلاش می‌کنند پروژه‌های خود را بدون اثر بر محیط زیست جلوه دهند. آنچه مسلم است، ریزگردها یکی از تبعات دستکاری بیش از حد انسان در طبیعت هستند که در دهه‌های اخیر، تمام ابعاد زندگی مردم یک چهارم کشورهای جهان را تحت تاثیر قرار داده‌اند. در کنفرانس تهران تلاش شد با محوریت مسئله ریزگرد، همکاری‌هایی در زمینه تولید و تبادل اطلاعات و تشکیل کارگروه‌های چند جانبه برای مهار ریزگردها شکل بگیرد. به نظر می‌رسد، کنفرانس تهران نخستین گام برای شکل‌گیری ضوابطی باشد که محوریت آن را کانون‌های ریزگردها تشکیل می‌دهند. شاید در آینده‌ای نه چندان دور، این اقدامات منجر به تدوین ضوابط جدیدی برای ارزیابی پروژه‌های سدسازی و بررسی دقیق تاثیر این پروژه‌ها بر تشکیل کانون‌های گرد و غبار باشد.

12 تا 14 تیرماه سال جاری، تهران میزبان "کنفرانس بین‌المللی مقابله با پدیده گرد و غبار، چالش‌ها و راهکارهای عملی" بود. در این کنفرانس کشورهای درگیر با این پدیده، به دنبال ارائه راهکاری برای مقابله با گرد و غبار بودند. در این میان سخنان رئیس جمهور در مراسم افتتاحیه کنفرانس با واکنش‌هایی همراه بود. مردم افغانستان به عنوان همسایه شرقی، سدسازی در این کشور را حق مسلم خود دانستند و کشور ترکیه نیز تلاش کرد پروژه گاپ را بدون تاثیر در گرد و غبار منطقه معرفی کند. اما پیش‌بینی‌های انجام شده در گذشته نیز نشان می‌دهد که سال‌ها پیش، مردم منطقه می‌دانستند که با توسعه پروژه‌های آبی، به طور قطع خاورمیانه دچار بحران‌های جدی خواهد شد. ریزگردها فقط یکی از تبعات اجرای پروژه‌های آبی گسترده در خاورمیانه است. کنفرانس تهران مکانی بود که زمینه همکاری بیشتر کشورها برای مقابله با پدیده ریزگرد را فراهم کرد. حسن روحانی در جریان مراسم افتتاحیه اجلاس تهران اعلام کرد: کشورهای عراق، اردن، کویت، سوریه، عربستان، پاکستان، افغانستان و ترکمنستان جزو کشورهایی هستند که در منطقه ما، منشا گرد و غبارهای ایران هستند و 80 درصد غبارهای ایران، از این کشورها منشا می‌گیرد.

به گفته رئیس جمهوری گاهی در طول ۲۴ ساعت، ۸ میلیون متر مکعب خاک با طوفان گرد و غبار جابه‌جا می‌شود و این به معنای آثاری است که می‌تواند در زندگی،‌ سلامت، کشاورزی و باغات مردم و محیط زیست کشورمان داشته باشد.

آن طور که از سخنان مسئولان ایرانی حاضر در کنفرانس تهران برداشت می‌شد، بخش زیادی از گرد و غبارهایی که مردم غرب و جنوب غرب ایران را درگیر کرده است، از منطقه بین‌النهرین سرچشمه می‌گیرد. بین‌النهرین منطقه‌ای است که رودخانه‌های دجله و فرات در آن جریان دارد و ترکیه، با سدسازی‌های گسترده و اجرای پروژه‌ای تحت عنوان گاپ، حجم زیادی از آب این دو رودخانه را مهار کرده است. بر اساس آنچه در کتابی با عنوان "بحران آب در خاورمیانه" به قلم غلامحسین نهازی که توسط مرکز پژوهش‌های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در سال 78 منتشر شده است، رودخانه‌های موجود در منطقه خاورمیانه، قوانین حقوقی روشن و خاصی ندارند. نویسنده در نزدیک به دو دهه پیش، به بررسی بحران آب در حوضه رودخانه‌های مهم خاورمیانه شامل نیل، اردن و لیطانی و دجله و فرات پرداخته و نیم نگاهی نیز به کم‌آبی در شبه جزیره عربستان و ایران داشته است. در این کتاب نبود رژیم حقوقی مشخص برای رودخانه‌های مشترک خاورمیانه، عامل بروز تنش در این منطقه معرفی شده است. در زمان تدوین کتاب، ترکیه هنوز در ابتدای مسیر ساخت سدهای گسترده به روی دجله و فرات قرار داشته است.

بر اساس اطلاعات درج شده در فصل سوم کتاب، سرچشمه‌های رودخانه‌های دجله و فرات و انشعاب‌های عمده فرعی فرات در ترکیه واقع شده‌اند. دجله نیز پس از عبور از ترکیه و طی مسافت زیاد در سوریه به عراق می‌ریزد و در آنجا با شعبه‌های زاب کوچک، زاب بزرگ، ادهیم و دیالی تقسیم می‌شود که سرچشمه‌های آن در ایران قرار دارد. ترکیه تنها 28 درصد از مجموعه 440 هزار هکتار وسعت حوضه آبریز فرات را در اختیار دارد و 17 درصد وسعت این حوضه آبریز در سوریه، 40 درصد در عراق و 15 درصد نیز در عربستان سعودی واقع شده است. حوضه آبریز رودخانه دجله نیز بین چند کشور توزیع می‌شود. 12 درصد حوضه این رودخانه در ترکیه، دو درصد در سوریه و 54 درصد در عراق و 34 درصد در ایران واقع شده است. رودخانه دجله و فرات در "قورنه" عراق با یکدیگر تلاقی کرده و رود کارون با آبدهی 15.5 میلیارد متر مکعب که سرچشمه آن در ایران است، به آن پیوسته و رودخانه اروند رود را تشکیل می‌دهند.

اجرای پروژه‌های آبی ترکیه با هدف تامین نیازهای آبی و انرژی ارزن

در کتاب بحران آب در خاورمیانه، آب دجله و فرات تامین کننده یک سوم آب سطحی ترکیه معرفی شده است. این کشور با هدف تامین انرژی ارزان‌تر و رفع مشکل کم آبی در مناطق جنوب شرقی خود طرحی را به نام "عمران آناتولی جنوب شرقی" تهیه و اجرا می‌کند. این طرح به زبان ترکی به اختصار گاپ نامیده می‌شود. در طرح گاپ که دارای 13 طرح فرعی است، 21 سد و 17 نیروگاه آبی به روی رودخانه‌های دجله و فرات پیش‌بینی می‌شود. در زمان تدوین کتاب، تنها سد آتاتورک با ظرفیت 50 میلیارد متر مکعب در ترکیه احداث شده بود. برای پر شدن مخزن این سد، سهمیه آب سوریه و عراق حدود دو سال، به میزان 40 و 80 درصد کاهش می‌یابد که این مسئله نگرانی‌هایی را برای این دو کشور پایین دست ترکیه ایجاد می‌کند. این نگرانی‌ها سبب می‌شود که سوریه و عراق با اعتراض به بانک جهانی مانع پرداخت تسهیلات به ترکیه شوند. بانک جهانی نیز بر این اساس که هیچ گونه توافقی در زمینه حقوق مربوط به آب، بین کشورهای مجاور رودخانه انجام نگرفته است، از اعطای وام به ترکیه خودداری می‌کند. البته این عدم پرداخت اعتبارات منجر به توقف پروژه‌های سدسازی ترکیه نمی‌شود زیرا بعدها ترکیه با استفاده از اعتباراتی که از طریق رژیم اشغال‌گر قدس دریافت می‌کند، پروژه‌های آبی خود را تکمیل می‌کند. در حاشیه اجلاس تهران نیز اطلاعات غیر رسمی درباره نگرانی کشورهای حوضه آبریز دجله و فرات در زمینه انتقال آب پشت سدهای ترکیه به رژیم اشغال‌گر قدس به گوش می‌رسید. زیرا ترکیه در اواسط دهه 80 رویای انتقال آب با دو خط لوله به نام صلح به 9 کشور شامل سوریه، اردن، بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را در سر می‌پروراند که با مقاومت این کشورها مواجه شد.

اگرچه بر اساس اطلاعات کتاب بحران آب در خاورمیانه، ترکیه و کشورهای همسایه در جریان منازعات آبی خود دور یک میز جمع شده و تلاش کرده‌اند که با انعقاد تفاهم نامه‌هایی، مشکلات خود را حل کنند اما درگیر جنگ شدن این دو کشور، عملا کنترل مفاد این تفاهم‌ها را با دشواری مواجه کرده است و کسی نمی‌داند آیا در طی سال‌های متمادی که عراق درگیر جنگ بوده و طی چند سال اخیری که سوریه با نیروهای معارض می‌جنگد، حق‌آبه مورد توافق بین این کشورها از سدهای ترکیه رها شده است یا خیر.

مقامات ترکیه‌‎ای در جریان اجلاس تهران مدعی شدند که این کشور با همسایگان آبی خود هر زمان که لازم باشد، دور یک میز جمع شده و بر سر منابع آبی خود تفاهم خواهند کرد اما فضلی چرمن رئیس هیات اعزامی ترکیه به ایران نیز در صحبت‌های خود به این نکته اشاره کرد که جنگ در عراق و سوریه، انجام هرگونه مذاکره و تفاهم بر سر آب را با مشکل مواجه خواهد کرد. مسئول ترکیه‌ای مدعی شد که ترکیه پس از انجام مطالعات زیست محیطی و بررسی تبعات این اقدام، سدهای متعدد به روی دجله و فرات ساخته است اما آیا این مطالعات در دسترس عموم برای بررسی بیشتر قرار گرفته است؟ با توجه به وسعت حوضه آبریز دجله و فرات و تاثیر کاهش آورد این رودخانه‌ها بر اکوسیستم خلیج فارس، آیا این مسئله مورد توجه ارزیابان پروژه‌های سد ترکیه قرار داشته است؟ سئوالات بی‌پاسخ زیادی درباره تاثیر پروژه‌های سدسازی ترکیه بر تشکیل کانون ریزگردهای خاورمیانه مطرح است اما از آنجا که مطالعات دقیقی در این رابطه وجود ندارد، دقیقا نمی‌دانیم که سهم سدسازی‌های ترکیه در طوفان‌های ریزگرد منطقه چقدر است تا با برنامه‌ریزی درست، اثرات منفی سدسازی‌ها را کاهش دهیم. همین خلاء اطلاعاتی سبب شد که یکی از بندهای بیانیه فنی به تکمیل بانک اطلاعات کشورها اختصاص یابد. بر اساس این بیانیه، بعد از اتمام کنفرانس تهران، کشورها باید اطلاعات لازم در زمینه کانون‌های گرد و غبار خود و دلایل تشکیل این کانون‌ها را جمع‌آوری و در اختیار سایر کشورها قرار دهند.

سدسازی به روی رودخانه‌های مشترک حق مسلم نیست

رئیس جمهوری در جریان افتتاحیه اجلاس تهران درباره احداث سد و بندهای متعدد در شمال و جنوب افغانستان نیز هشدار داد. این سازه‌ها می‌تواند استان‌های خراسان و سیستان و بلوچستان ایران را تحت تأثیر قرار دهد. به اعتقادحسن روحانی اگر دریاچه هامون به‌طور کامل خشک شود، نه تنها از گرد و غبار آن استان‌های شرقی ایران در رنج خواهند بود، بلکه مردم افغانستان هم در رنج خواهند بود. این اظهارات رئیس جمهوری با واکنش مردم افغانستان مواجه شد و تجمعات اعتراضی در این کشور شکل گرفت. مردم افغانستان معتقد هستند که ساخت سد حق مسلم آنهاست! اما آیا با توجه به تبعات دستکاری بشر در طبیعت که کیلومترها دورتر از مرزهای سیاسی کشورها را تحت تاثیر قرار می‌دهد، باز هم می‌توان هر نوع دخالتی را حق مسلم خود دانست و حقوق همسایگان را نادیده گرفت؟

ایران و افغانستان سال‌هاست که در زمینه حق‌آبه ایران از رودخانه‌های مشترک بین دو کشور در حال مذاکره هستند. ایران درباره رژیم حقوقی هیرمند با دولت افغانستان پس از طی یک دوره مذاکره طولانی 150 ساله، در سال ۱۳۵۱ قراردادی منعقد کرده است اما درباره رژیم حقوقی هریرود هیچ قراردادی تا کنون نداشته‌ایم. در قرارداد هیرمند، یک حجم آب قید شده است که باید بر اساس یک جدول ۱۲ ماهه، به ایران تحویل شود. بر اساس این قرارداد، ۸۲۰ میلیون متر مکعب حق‌آبه شرب و کشاورزی به ایران در طول سال تحویل خواهد شد. اما در این قرارداد هیچ صحبتی از حق‌آبه زیست محیطی تالاب هامون نشده است. بر اساس قرارداد ۱۳۵۱، در ماه‌هایی از سال که نیاز کشاورزی افزایش می‌یابد، حجم آب اختصاص یافته به ایران هم افزایش می‌یابد و در ماه‌هایی که فعالیت کشاورزی متوقف می‌شود، حجم آب تحویلی کم می‌شود. اما مسئله اینجاست که دولت افغانستان بر اساس متن قرارداد، رهاسازی آب را انجام نمی‌دهد. به همین دلیل دولت ایران ناگزیر است آب تحویلی را در ذخیره‌گاهای داخلی خود یعنی چاه نیمه‌های زابل ذخیره کند تا بتواند نیازهای شرب و کشاورزی را در طول سال تامین کند. رودخانه هیرمند مسافت زیادی را در افغانستان طی می‌کند تا به پایین دست برسد. در طول مسیر این رودخانه کانال‌های فرعی زیادی وجود دارد که در سال‌های اخیر با توجه به منابع مالی که از خارج افغانستان تامین می‌شود، این کانال‌ها لایروبی و بازسازی شده‌اند. بهترین کانالی که توسط افغانستان بازسازی شده،"نهر لشکری" است که در ۴۰ کیلومتری مرز ایران واقع شده است. افغانستان در بستر رودخانه هیرمند تاسیساتی ایجاد کرده است که پای آب رودخانه هیرمند را به سوی نهر لشکری منحرف می‌کند. علت اینکه در سال‌های اخیر از پایان اردیبهشت و خرداد آبی در این منطقه نمی‌بینیم، به خاطر ایجاد این تاسیسات است که آب را به سمت بند لشکری منحرف می‌کند تا با این آب، زمین‌های کشاورزی جدیدی در اطرف شهر نیمروز سیراب شود.

در قرارداد هیرمند این حق برای ایران به رسمیت شناخته شده که از ایستگاه آب سنجی که در بالادست سد کجکی و در محلی به نام دهراوود واقع شده است، بازدید کند. اگر در سال‌های خشکسالی میزان آورد رودخانه از حالت نرمال کاهش یافته بود، حق‌آبه ایران هم به همان نسبت باید کاهش یابد اما در سال‌های اخیر و از سال ۸۱ تا کنون دولت افغانستان امکان بازدید از این ایستگاه را برای ایران به علت ناامنی درحوزه سد کجکی، فراهم نکرده است.

به دلیل این مشکلات، به گفته فرجاد امین معاون ستاد افغانستان وزارت امور خارجه "با روی کار آمدن دولت روحانی، تمام موضوعات مذاکرات و روابط بین ایران و افغانستان به حل مسایل آبی و محیط زیستی گره زده شد تا هرچه سریع‌تر مشکلات مرتبط با خشکی هامون حل شود. زیرا مشاهده می شد که دولت افغانستان بی‌توجه به خواسته‌های ما موارد مورد نیاز خود را به‌صورت دو جانبه در مذاکره با نهادهای مختلف دریافت می‌کند و توجهی به خواسته‌های ما ندارند".

این دیپلماسی منجر شد که زمینه تدوین یک معاهده جامع همکاری بین ایران و افغانستان در قالب پیش نویس تهیه شود و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه نیز در اردیبهشت ماه سال جاری، ضرب الاجلی سه ماهه برای نهایی شدن این پیش‌نویس همکاری که در بخش‌های مختلف آب، آموزش، امنیتی و دفاعی، اتباع، اقتصاد و ترانزیت است، تعیین کند. به این ترتیب دیگر سدسازی حق مسلم کشور همسایه یعنی افغانستان بدون در نظر گرفتن حقوق عرفی ایران در بخش آب نیست زیرا منافع اقتصادی این کشور با تامین حقوق آبی ایران گره خورده است.

L-960421-02

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید