Iranian Agriculture News Agency

"سرمایه گذاری در بخش کشاورزی" در گفت و گوی ایانا با اقتصاددانان بررسی شد

محرک‌های گریز سرمایه‌ از کشاورزی/بیدآباد: روند تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی تاریخ یک کشور است/خیرخواهان: ترس از شورش و انجام واردات بخش کشاورزی را فقیر کرد/شقاقی شهری: در کشاورزی دلالان بیشترین نفع را می‌برند

بررسی‌ها از روند این شاخص در 50 سال اخیر و سهم بخش کشاورزی از تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی نوساناتی را نشان می‌دهد که البته بازه محدودی دارد. بر اساس آمار بانک مرکزی، در طی نیم قرن اخیر سهم بخش کشاورزی از تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی در بیشترین حالت، 6.6 درصد و در کمترین حالت 1.6 درصد گزارش شده است.

محرک‌های گریز سرمایه‌ از کشاورزی/بیدآباد: روند تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی تاریخ یک کشور است/خیرخواهان: ترس از شورش و انجام واردات بخش کشاورزی را فقیر کرد/شقاقی شهری: در کشاورزی دلالان بیشترین نفع را می‌برند

خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)- الهام آبایی| روند تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی در بخش کشاورزی تاریخ پرفراز و نشیبی از این شاخص را حکایت می‌کند. بررسی‌ها از روند این شاخص در 50 سال اخیر و سهم بخش کشاورزی از تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی نوساناتی را نشان می‌دهد که البته بازه محدودی دارد. بر اساس آمار بانک مرکزی، در طی نیم قرن اخیر سهم بخش کشاورزی از تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی در بیشترین حالت، 6.6 درصد و در کمترین حالت 1.6 درصد گزارش شده است.

اما مساله دیگر در بررسی روند این شاخص افت قابل توجه سهم بخش کشاورزی در تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی در دو دولت نهم و دهم است. در حالی که در سال 1384 سهم بخش کشاورزی از تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی کشور 5.8 درصد بود، این رقم در سال‌های بعدی روندی کاهشی را تجربه کرده است. در سال 1385 سهم کشاورزی به 4.3 درصد تقلیل یافت و در سال پس از آن به 3 درصد رسید. پس از آن هم سهم بخش کشاورزی از تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی کشور بین 3 درصد و 4 درصد در نوسان بوده است.

روند تشکیل سرمایه گویای تاریخ یک کشور است

این روند از تشکیل سرمایه در بخش کشاورزی به خوبی گویای بسیاری از معضلاتی است که این بخش امروز با آن دست به گریبان است. با گسترده‌تر شدن الگوهای تولید و اتصال بازارهای بین‌المللی، می‌بینیم که کشاورزان در ایران همچنان اقشار آسیب‌پذیر با درآمدی حداقلی هستند. عدم سرمایه‌گذاری مناسب در این بخش به دلایل مختلف سبب شده تا کشاورزی در ایران از قافله جهانی عقب بمانند و هزینه‌های تولید در کشور با سایر کشورها قابل مقایسه نباشد. اما این سوال در درجه نخست به ذهن خطور می‌کند که در پس تاریخ 50 ساله تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی در بخش کشاورزی چه حقیقت‌هایی از این حوزه نهفته است؟ چرا سرمایه‌ها جذب این بخش نشدند و سهم کشاورزی از تشکیل سرمایه از حداقلی تجاوز نکرده است.

برای پاسخ به این پرسش به سراغ بیژن بیدآباد اقتصاددان رفتیم که در این رابطه گفت " روند تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی در حقیقت تاریخ یک کشور را نشان می‌دهد و به سادگی نمی‌توان آن را تحلیل کرد."

بیدآباد در گفت و گو با "ایانا" و در پاسخ به این سوال که آیا توزیع سود به نفع بخش‌های رانتی و سود اندک بخش تولید سبب شده تا سهم کشاورزی در تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی ناچیز باشد، توضیح داد: "این دلیل به تنهایی توجیه خوبی برای سهم کم بخش کشاورزی از سرمایه‌گذاری‌ها نیست؛ در این زمینه عوامل متعددی دخیل است. در درجه نخست ضعف اقتصادی بخش کشاورزی باید مورد مطالعه قرار گیرد. مساله قیمت‌گذاری، تولید، صادرات و واردات محصولات کشاورزی در این زمینه می‌تواند نقش داشته باشد."

کاری کنیم کشاورزی سودآور باشد

این اقتصاددان بر این باور است که "اگر بخش کشاورزی سودآور شود، این امکان وجود دارد که بتوانیم سهم بخش کشاورزی را در تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی افزایش دهیم."

به گفته بیدآباد، "به طور قطع ایراداتی در ساختار داخلی بخش کشاورزی در این مورد دخیل بوده است. وقتی در یک بخش منفعت اقتصادی وجود نداشته باشد، آن بخش رشد نمی‌کند. در این زمینه برای بررسی دقیق‌تر باید سیاست‌هایی که ایجاد و مانع از رشد این بخش شده است مورد واکاوی قرار گیرد."

در همین رابطه جعفر خیرخواهان دیگر اقتصاددان کشورمان با بیان این که بخش کشاورزی و صنعت کمترین سهم‌ها را در تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی دارند، گفت: "در تحلیل این سهم ناچیز می‌توان در درجه نخست گفت که بخش کشاورزی در ایران نسبت به بخش‌های دیگر اقتصاد بیشتر حالت کاربری دارد. همین امر باعث می‌شود بخش کشاورزی نیاز به سرمایه کمتری داشته باشد."

خیرخواهان در گفت و گو با "ایانا" افزود: "در کنار این امر، موضوع زمین‌های کشاورزی هم مطرح است که در عدم جذابیت بخش کشاورزی در سرمایه‌گذاری‌ها بسیار دخیل بوده است. در ایران ابعاد زمین‌های کشاورزی بسیار کوچک است که اجازه نمی‌دهد تشکیلات سرمایه‌ای وارد این بخش شود. به عبارت دیگر سرمایه‌های گران قیمت در مقیاس کوچک تولید توجیه اقتصادی ندارد."

پای کم‌کششی کشاورزی در میان است

این اقتصاددان اما بر این باور است که "توزیع سود نامتوازن به نفع بخش‌های رانتی هم در پایین بودن سهم کشاورزی در تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی موثر بوده است." خیرخواهان در این رابطه توضیح داد: "نکته مهم دیگری که در این رابطه باید حتما مورد توجه قرار گیرد این است که در ساختار اقتصاد ایران منابع به سمت فعالیت‌های رانتی و غیرتولیدی می‌رود که سود در این بخش‌ها زیاد است و باعث می‌شود سرمایه‌ها به سمت بخش کشاورزی نرود. بدین ترتیب در فضای حاکم بر اقتصاد، ممکن است ظاهراً منابعی هم به بخش کشاورزی اختصاص یافته باشد اما عملاً در بخش‌های دیگری استفاده شده است."

خیرخواهان با بیان این که کشاورزی اصطلاحا بخش کم‌کششی است، اظهار کرد: "به عبارت دیگر، وقتی درآمد مردم بالا می‌رود، تقاضای آن ها به همان نسبت برای بخش کشاورزی افزایش پیدا نمی‌کند. البته این روندی است که در سراسر دنیا وجود دارد و مختص ایران نیست. به این معنا که با گذشت زمان در همه جای دنیا بخش کشاورزی کوچک تر می‌شود. در همه کشورها هرچه توسعه‌یافته‌تر می‌شوند، سهم بخش کشاورزی کوچکتر می‌شود و در عوض عمدتا بخش‌های خدمات بزرگ تر می‌شود. همین امر قدرت چانه‌زنی کشاورزان را کم می‌کند، به نوعی که دیگر مهارت‌هایی که داشتند به کار آن ها نمی‌آید و حتی بیکار می‌شوند. این مشکلات به دلیل کم‌کششی در محصولات کشاورزی و همچنین این مساله است که امکان افزایش قیمت چندانی ندارند."

تبعات کنترل شدید قیمتی

این اقتصاددان با بیان این که در مورد سودآوری فعالیت‌های کشاورزی مساله کنترل قیمت دولت‌ها هم مطرح است، افزود: "به عنوان مثال در مورد نان می‌بینیم که سال‌هاست دولت به نان یارانه اختصاص می‌دهد و اجازه نمی‌دهد قیمت‌ها افزایش پیدا کند. مواد غذایی گوناگون مانند برنج هم از همین سازوکار تبعیت می‌کند. به نوعی که می‌بینیم به محض این که قیمت محصولات کشاورزی افزایش پیدا می‌کند، دولت این محصولات را از خارج تامین می‌کند و اجازه نمی‌دهد که قیمت‌ها افزایش پیدا کند."

خیرخواهان افزود: "هرچند به ظاهر ادعای حمایت از کشاورزان را می‌بینیم اما در عمل به دلیل اینکه محصولات کشاورزی با نیازهای ضروری و اولیه مردم سر و کار دارد، همواره در مورد مسائل قیمتی وحشتی از اعتراضات مردمی با خود به یدک می‌کشد. در نتیجه دولت‌ها با واردات و کنترل قیمت اجازه نمی‌دهند قیمت محصولات کشاورزی از حدی بالاتر برود. این امر به کسانی که در بخش‌های کشاورزی مشغول هستند آسیب وارد می‌کند و باعث می‌شود حاشیه سود اندکی برای کشاورزان باقی بماند."

کشاورزان متحد نیستند

این اقتصاددان به عامل ساختاری دیگر در عدم جذابیت در سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی اشاره کرد و گفت: "دوری و پراکندگی زمین‌های کشاورزی هم سبب می‌شود تا کشاورزان نتوانند با هم متحد شوند. بر خلاف بخش‌های دیگر که بسیار منسجم هستند و می‌توانند از منافع خود دفاع کنند، بخش کشاورزی چنین اتحاد و انسجامی را ندارد. در عین حال، دانش لازم هم وجود ندارد. این امر در کنار قدرت لابی و چانه‌زنی ضعیف کشاورزان سبب می‌شود تا در برابر سایر بخش‌های اقتصادی ضعیف باشند."

خیرخواهان با بیان این که ارتباط بین صنعت و بخش کشاورزی چندان قوی نیست، اظهار کرد: "در سال‌های اخیر خوشبختانه روستاها جاده‌کشی شده و بحث حمل و نقل محصولات تسهیل شده است اما همچنان در مساله حمل و انتقال محصولات، انبارداری، بسته‌بندی و... مشکلات متعددی وجود دارد. این موضوعات همه عواملی هستند که در سودآور بودن یا سودآور نبودن فعالیت‌های کشاورزی نقش تعیین‌کننده دارند."

وی افزود: "به طور کلی باید همه بخش‌هایی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم با تولید و ارائه محصولات کشاورزی در ارتباط هستند ساماندهی شوند. در غیر این صورت، با توجه به این که محصولات کشاورزی فسادپذیر هستند کشاورزان از لحاظ اقتصادی آسیب زیادی خواهند دید. البته در سال‌های اخیر با پیشرفت تکنولوژی به ویژه استفاده فراگیر از موبایل‌های هوشمند در روستاها، ارتباطات تسهیل شده است. کشاورز می‌تواند به راحتی با بازار اصلی تماس بگیرد و از افت و خیز قیمت‌ها مطلع شود. این امر کمک می‌کند کشاورز بتواند محصول خود را بهتر بفروشد."

خیرخواهان نبود امکان صادرات محصولات کشاورزی را عامل مهم دیگری عنوان کرد و گفت: "در حوزه صادرات محصولات کشاورزی هم ضعف‌های زیادی وجود دارد. تشکل‌های صادراتی قدرتمندی در این زمینه وجود ندارد. به همین دلیل کشاورزان نمی‌توانند در بازارهای جهانی حضور موثری داشته باشند. بسیاری از تشکل‌ها هم انحصاری است و به همین دلیل مدافع منافع کل بخش کشاورزی نیست."

مدیریت ترکیب اقتصادی روستا

وی در ادامه به روند کاهش جمعیت روستایی در پی تضعیف اقتصاد کشاورزی اشاره کرد و افزود: "البته کاهش جمعیت روستایی یک روند طبیعی در جهان است. بخش عمده جمعیت در شهرها زندگی می‌کنند چراکه شهر امکانات و مزیت‌هایی دارد که هر چه هم تلاش کنیم نمی‌توانیم آن ها را در روستاها ایجاد کنیم. روند طبیعی در دنیا کاهش جمعیت در روستاها است اما بخشی که در حال حاضر بسیار مورد توجه قرار گرفته گردشگری اجتماع‌محور و بوم‌گردی است. گرچه طبق روند طبیعی بخش عمده مردم شهرنشین می‌شوند اما در طرف مقابل تمایل به طبیعت و سفر افزایش پیدا می‌کند."

خیرخواهان با بیان این که باید به مردم روستاها آموزش داد که چگونه از این جذابیت‌ها برای گردشگران استفاده کنند، افزود: "کشاورزان می‌توانند به جای این که محصولات روستایی را با هزینه حمل بالا به شهر ببرند آن ها را با ظاهر و بسته‌بندی بهتر به گردشگران بفروشند. طبیعت روستا می‌تواند زمینه‌ساز ارائه خدمات به شکل‌های گوناگون باشد. تاکنون کشاورزان نسبت به ثروت‌ها و منابع طبیعی که در اختیار دارند بی‌توجه بودند. جاذبه‌های گردشگری روستاها متعدد است که می‌توان راه‌هایی برای درآمدزایی از این طریق ابداع کرد."

بازنگری در کسب و کارهای روستایی

این اقتصاددان راه حل دیگری نیز برای تقویت اقتصاد روستایی ارائه کرد و گفت: "روستاییان باید اتحادیه‌هایی را با همکاری هم تشکیل دهند و حتی بعضی از محصولات خود را با روش‌های خوب و قیمت‌های بالا به کشورهای ثروتمند دنیا صادر کنند. به عنوان مثال در برخی مناطق خوشه‌های صنعتی برای پرورش گل ایجاد شده است که محصولات آن به کل ایران و حتی به خارج از کشور صادر می‌شود."

وی با بیان این که باید تغییری در ترکیب کسب و کارهای روستایی ایجاد شود، تغییر رویکرد در برخی حوزه‌های سیاست‌گزاری کشاورزی از سوی دولت را متذکر شد و تصریح کرد: "در بسیاری از موارد دخالت‌های دولت کمک چندانی نمی‌کند؛ بلکه بیشتر بازار را به هم می‌زند و امنیت را از بین می‌برد. در عمل این اقدامات ممکن است به شهرنشینان منفعت برساند و اقتصاد روستایی را تضعیف کند. به همین دلیل باید دولت کمتر در قیمت‌گذاری دخالت کند. البته به جای دخالت در قیمت‌گذاری، باید خدمات پشتیبانی توسط دولت ایجاد شود. در روستا دولت باید شبکه حمل و نقل ، امکانات انبارداری و بسته‌بندی را بهبود بدهد و زمینه را برای حضور در بازارهای خارجی و منطقه‌ای فراهم کند. اگر روابط با کشورهای منطقه در این جهت بهبود پیدا کند، محصولاتی که خاص ایران است و قیمت‌های بالایی هم دارند می‌توانند در جهت اهداف صادراتی در منطقه و حتی جهان مورد بهره‌برداری قرار گیرند."

اقلیم خشک سرمایه‌ها را فراری می‌کند

وحید شقاقی شهری دیگر اقتصاددان کشورمان بر این باور است که "اقلیم خشک ایران مهمترین عامل برای پایین بودن جذابیت‌های سرمایه‌گذاری در این حوزه است." شقاقی شهری در گفت و گو با "ایانا" در این رابطه این گونه توضیح می‌دهد که "به دلیل تنگنای آب و نیمه‌خشک بودن سرزمین ایران، بخش کشاورزی نتوانسته در بخش صادرات موفق عمل کند و بر این اساس، نقشی هم که در اقتصاد ایفا کرده چندان پررنگ نبوده است. فناوری هم در حوزه کشاورزی پایین بوده و همین عامل سبب شده تا در حوزه صادرات محصولات کشاورزی، امکان تولید به‌صرفه و رقابتی وجود نداشته باشد."

وی می‌افزاید: "با در نظر گرفتن مجموع این عوامل و ضعف‌هایی که طی سالیان متمادی در این بخش وجود داشته، نمی‌توانیم ادعا کنیم که بخش کشاورزی باید در حوزه تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی سهم بالایی داشته باشد."

بخش‌های رانتی، حوزه‌های قدرت تشکیل سرمایه

این اقتصاددان می‌افزاید: "تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی اقتصاد ایران از چهار بخش نفت، خدمات، صنعت و معدن و کشاورزی تشکیل شده است. اقتصاد ایران بیشتر نفتی بوده و بنابراین بخش عمده تشکیل سرمایه ثابت ناخالص با نفت و مشتقات نفتی مرتبط است."

وی در ادامه به بخش‌هایی که بیشترین سهم را در تشکیل سرمایه دارند پرداخت و گفت: "به دلیل بهره‌مندی از منابع نفتی اقتصاد ایران، این بخش سهم عمده را در تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی داشته است. در عین حال، بخش مسکن حوزه سودآوری بوده است. به عبارتی هر گاه درآمدهای نفتی افزایش پیدا کرده، به دلیل اینکه امکان واردات مسکن وجود ندارد و کالایی غیرقابل مبادله است، شاهد جهش قیمتی در بخش مسکن بودیم و همین افزایش قیمت‌ها موجب شد تا سرمایه‌گذاری به این سمت روانه شود. به طوری که بخش عمده سرمایه‌گذاری‌ها و حتی سرمایه‌گذاری‌های نظام بانکی به طور عمده به سمت بخش مسکن هدایت شده است. بخش مسکن به دلیل بازار سوداگری و جهش‌های قیمتی قادر بوده سرمایه‌گذاران را به سوی خود جلب کند و طبیعتا بر همین اساس، سهم بخش مسکن در تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی بالا خواهد بود."

کشاورزی باید به‌صرفه شود

شقاقی شهری به الزامات افزایش سهم بخش کشاورزی در تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی پرداخت و توضیح داد: "گسترش فعالیت‌های کشاورزی به دلیل اهمیتی که از جنبه تامین امنیت غذایی دارد و همچنین موضوع توسعه روستایی که هم اشتغالزاست و هم از تمرکز جمعیت در شهرها جلوگیری می‌کند، نیازمند به‌صرفه کردن فعالیت‌های کشاورزی در روستاها و تمرکززدایی از کل اقتصاد ایران است."

وی افزود: "تا زمانی که تمرکزی در اقتصاد ایران در کلان‌شهرها اعم از سازمان‌ها، نهادهای قدرت و... وجود دارد و حمایت‌های ویژه از بخش کشاورزی و توسعه روستایی نادیده گرفته می‌شود، نمی‌توان انتظار داشت که سهم بخش کشاورزی در تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی چندان چشمگیر باشد."

شقاقی شهری به تشریح مفهوم حمایت دولتی در بخش کشاورزی پرداخت و گفت: "حمایت دولتی از تضمین قیمت محصولات کشاورزی تا حمایت‌های مختلف در شرایط بحران‌های قیمتی و همچنین حذف واسطه‌ها و دلالان در این قالب می‌گنجد. امروزه شاهد هستیم که بیشترین نفع را از فعالیت‌های کشاورزی دلالان و واسطه‌ها می‌برند. بنابراین اگر به دنبال این هستیم که روستاها را حفظ کنیم و امنیت غذایی را تامین کنیم باید تدابیر ویژه‌ای در حوزه توسعه روستایی در نظر بگیریم و اقتصاد کشاورزی را به سمتی هدایت کنیم که در درجه نخست برای کشاورز اقتصادی و سودآور باشد."

ضرورت‌های ارتقای بهره‌وری آب در اقتصاد ایران

وی موضوع مهم دیگر در افزایش جذابیت‌های سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی را ارتقای بهره‌وری آب در اقتصاد ایران دانست و تصریح کرد: "این امر به سرمایه‌گذاری هم از سوی دولت و هم از سوی بخش خصوصی نیاز دارد. چنین اقدامی اقتصاد ایران را متناسب با شرایط اقلیمی و مشکلات آبی هماهنگ می‌کند. در حال حاضر بهره‌وری نامناسب از منابع آبی مشکلات زیادی را برای ما به وجود آورده است. بنابراین اگر به دنبال توسعه روستاها و حفظ پایداری روستاها هستیم باید بهره‌وری آب را در راس اولویت‌ها قرار دهیم تا از این رهگذر اقتصاد کشاورزی را هم متحول کنیم."

روند تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی و سهم بخش کشاورزی گرچه نشان از در حاشیه بودن این بخش مهم از اقتصاد دارد اما در واکاوی علل این سهم اندک می‌توان به برخی عوامل در درون ساختار بخش کشاورزی پی برد. اگر کشاورزی فعالیتی سودآور و اقتصادی باشد، خواه ناخواه سرمایه‌ها را جذب خود خواهد کرد. هرچند فضای متعادل اقتصادی و جلوگیری از تنومندی بخش‌های رانتی اقتصاد این فرصت را فراهم خواهد کرد تا حوزه‌های تولید بیشتر جلوه کنند اما به فرض مساعد بودن زیرساخت‌های اقتصادی، فضای داخلی بخش کشاورزی هم باید برای پویایی بیشتر آماده باشد. بنابراین شابد بهتر باشد برای جلوگیری از فرار سرمایه‌ها از زمین‌های کشاورزی در درجه نخست از موانع موجود در خود بخش آغاز کنیم.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید