Iranian Agriculture News Agency

فقر دانش موجب تخریب جنگل‌ها شده است

جنگل‌ها و عرصه‌هاى جنگلى در طول تاریخ بیشتر از سایر منابع‌ طبیعى مورد تعرض انسان‌ها قرار گرفته‌اند. عملیات تخریب در جنگل‌هاى طبیعى با چراى دام و سپس با تبدیل عرصه‌هاى آنها به زمین‌هاى کشاورزى، مسکونى، صنعتى و غیره سبب شده است که در عرض 8000 سال گذشته، حدود 78 درصد ازمساحت آنها و هرساله نیز 6 میلیون هکتار از این منابع تخریب و سطح این پوشش تقلیل داده شود.

فقر دانش موجب تخریب جنگل‌ها شده است

دکتر مظفر شیروانى، کارشناس و مشاور بین‌المللى جنگل

جنگل‌ها و عرصه‌هاى جنگلى در طول تاریخ بیشتر از سایر منابع‌ طبیعى مورد تعرض انسان‌ها قرار گرفته‌اند. عملیات تخریب در جنگل‌هاى طبیعى با چراى دام و سپس با تبدیل عرصه‌هاى آنها به زمین‌هاى کشاورزى، مسکونى، صنعتى و غیره سبب شده است که در عرض 8000 سال گذشته، حدود 78 درصد ازمساحت آنها و هرساله نیز 6 میلیون هکتار از این منابع تخریب و سطح این پوشش تقلیل داده شود. ( UNESCO sekretaria waldformem )

با شروع انقلاب صنعتى و نیاز وافر به چوب، توجه جوامع صنعتى به جنگل‌ها بیشتر شد. این جوامع با صرف هزینه‌هاى سنگین بیشتر جنگل‌هاى طبیعى خود را به جنگل‌هاى دست کاشت سوزنى برگ تبدیل کردند، مرز بین جنگل و زمین‌هاى کشاورزى را کاملا مشخص و از همه مهمتر دام‌ها را بسرعت از عرصه هاى جنگلى خارج نمودند و مراتع را احیا کردند. در این جوامع گرچه بیشترین جنگل‌هاى طبیعى به جنگل‌هاى دست کاشت مصنوعى مبدل شدند اما این جنگل‌ها با توجه به رشد کمى و کیفى افزاینده خود در توسعه صنایع و برآوردن نیازمندی‌هاى صنعتى نقش بسیار ارزنده‌اى را ایفا کردند. مردم این جوامع، به اهمیت، نجات طبیعت برای حیات بشر، پى بردند و تلاش زیادى را برای حفظ و احیاى آن انجام دادند. همزمان با صنعتى شدن جامعه، نگرش به منابع جنگلى نیز تغییر کرد. در کشورهاى در حال توسعه جنگل‌زدایى سر و شاخه‌زنى و تبدیل عرصه‌هاى جنگلى به زمین‌هاى کشاورزى با افزایش رشد جمعیت مانند گذشته ادامه پیدا کرد. مصارف روستایى، دخالت‌هاى سنتى اعم از زغال‌گیرى، چراى دام، بهره‌برداری‌هاى به اصطلاح صنعتى و تلنبار کردن زباله‌ها در جنگل که همگی بیان کننده خود مختارى مردم این جوامع است، زمینه نابودى هرچه بیشتر منابع جنگلى این کشورها را فراهم کرد. توسعه کشاورزى در مناطق خشک، سیر قهقرایى مراتع در اثر چراى مفرط دام به منظور برآوردن نیازمندی‌هاى انسانى عامل مهم دیگرى در از دست رفتن هرچه بیشتر خاک، سنگلاخى شدن زمین، فقر پوشش گیاهى، خشکسالى، گسترش ریزگردها، مرگ حیوانات و سپس کوچ مردم از مناطق تخریب شده به مناطق دیگر شده است. سیر باطل و نمونه بارز این قبیل تجاوزات را می‌توان در اکثر کشورهاى آمریکاى لاتین، آفریقا، آسیا و حتى در کشور ایران نیز به وضوح مشاهده کرد. فجایع زیست محیطى در این کشورها هرگز با مسایل و مشکلات زیست محیطى در کشورهاى صنعتى قابل مقایسه نیست. مسایل زیست محیطى امروز در کشورهاى درحال توسعه ، مسایل 200 سال قبل کشورهاى صنعتى هستند و مسایل زیست محیطى کنونى کشورهاى صنعتى، مسایل فرداى کشورهاى در حال توسعه خواهند بود.

مشکلات ناشى از جنگل‌زدایى، افزایش روزافزون دی اکسید کربن ، گرم شدن هواى کره زمین و غیره نخست مسائل منطقه‌اى و سپس مسائل جهانى‌اند. با توجه به این بحران‌ها نظر جهانیان بیشتر ازگذشته به کاربرى جنگل‌ها در حل مشکلات زیست محیطى، حفظ و حراست آنها معطوف شده است. در کنوانسیون‌هاى جهانى دستور العمل‌هاى متفاوتى در مورد حفاظت و توسعه جنگل‌ها تدوین شده است که به‌کارگیرى انها می‌توانند توسعه، احیا و پایدارى این منابع را تضمین کند. بطورکلى توصیه همگان بر این است که جنگل‌زدایى و یا رها کردن این منابع به حال خود با توجه به عوامل تخریبى که در آنها حضور گسترده دارند، حتى براى یک دوره کوتاه مدت، تحت هیچ عنوانى قابل توجیه نیست و باید بدون اتلاف وقت اقدامات عاجلى در زمینه حفاظت، پایدارى و توسعه آنها انجام شود. فعالیت‌هاى متخصصان آگاه جنگل، سازمان‌هاى مردم نهاد و فعالان زیست محیطى و غیره سبب شده است که مسئله پایدارى این منابع، مهمترین اصل حفاظت محیط زیست به حساب آید به‌طوری که امروز در اکثر کشورهاى جهان ضرورت داشتن گواهى پایدارى جنگل‌ها براى فروش هر گونه از محصولات آنها امرى تقریبا الزامى است. اتحادیه اروپا نیز با توجه به سطح و نوع جنگل‌ها قوانین و توصیه‌هایى را به‌منظور تبدیل جنگل‌هاى ناپایدار به جنگل‌هاى آمیخته، ساختارى و پایدار وضع کرده است. بر طبق این دستورات دخالت‌هاى انسانى در بخش‌هایى از جنگل‌ ها کاملا محدود و مناطق محدود شده به‌منظور تحقیق در مورد چگونگى روند و عکس‌العمل اکوسیستم جنگل در مقابل عوامل زنده و غیره زنده طبیعت مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

نیاز روز افزون صنایع چوب و کاغذ از یک طرف و تصویب قوانین مبنى بر محدودیت برداشت به میزان رشد سالیانه جنگل، مشکلات دیگرى را براى صنایع چوب این کشورها به‌وجود آورده است که خود مستلزم دستیابى به راه حل‌هاى مناسبى براى برآوردن این نیازها است. یکى از راه کارهاى مؤثر که می‌تواند پایدارى و استمرار تولید در جنگل‌ها را ارتقا بخشد و نیاز روز افزون صنایع چوبى کشور را توام با افزایش ترسیب کربن بر آورده سازد، بالا بردن میزان رشد سالیانه جنگل‌ها است. راه حلى که ایجاد یک تعادل مناسب بین اکولوژى و اکونومى جنگل فراهم می‌کند. این افزایش اجبارى رشد سالیانه خود مستلزم اجراى صحیح عملیات احیایى و پرورشى در جنگل‌ها است که متاسفانه به علت فقر دانش و تجربه، اجراى صحیح آن در بیشتر کشورها به خصوص در کشورهاى در حال رشد و توسعه نیافته به اجرا در نمى‌آید این عدم تخصص و نداشتن دانش کافى در اکثر این کشورها کاملا مشهود است. در برخى از این کشور هرگونه دخالت در عرصه‌هاى جنگلى به جای اینکه رشد کمى و کیفى این عرصه‌ها را افزایش دهد، عملا باعث درهم ریختن ساختار این منابع و فراهم کردن زمینه‌هاى مناسب برای سیر تخریب بیشتر این عرصه‌ها شده‌اند. عدم موفقیت در اجرای طرح‌هاى کلاسیک و یا همگام با طبیعت طى پنجاه سال اخیر در ایران خود دلیل آشکارى بر فقدان دانش جنگلشناسى در یکى این کشور ها است. سیر قهقرایى جنگل‌هاى زاگرس، نابودى بیشتر جنگل‌هاى ارسباران، ایران - تورانى و تخریب بلامنازع جنگل‌هاى هیرکانى، جملگى گواه این واقعیت تلخ در ایران است که باعث ناموفق بودن طرح‌هاى جنگلدارى در کشور شده است. طرح‌هاى کپى شده و به اجرا در آمده در ایران که خود سالیان سال است در اکثر کشورهاى پیشرفته جهان تجربه شده‌اند، عموما در کشور ناموفق بوده‌اند. بنا به گفته مهندس خانلرى جنگلبان پیشکسوت ایرانى "کمى دانش، جنگل‌ها را به بیراهه برده است ". طبیعى است که در این شرایط وخیم ،استراحت دادن ،تعطیلى دانشگاه‌ها، بخش علمى واجرایى کشور را در پى خواهد داشت و باعث فقر بیشتر دانش جنگلدارى خواهد شد .

بنا به اظهارنظر مسئولان و متخصصان مربوطه، جنگل‌هاى هیرکانى منابع تخریب شده و بیمارى هستند که نیاز فورى به احیا و درمان دارند. کوبیدن مداوم بر طبل "جنگل‌هاى هیرکانى جنگل‌هاى طبیعى با قدمت چندین میلیون ساله‌اند و چنانچه در طى دوره دهساله استراحت! هیچ‌گونه عملیات احیایى پرورشى در آنها صورت نگیرد، به سلامت انها آسیبى وارد نمی‌شود " با اصول حفاظت جنگل و وضعیت تخریبى این منابع مغایرت کامل دارد. در صورت اخذ چنین سیاستی، جنگل‌های شمال به طور قطع احیا نخواهند شد. عرصه این منابع حتى آنهایى که فاقد پوشش درختى هستند باز خود از پتانسیل‌هاى بالایى برخوردارند که با به‌کارگیرى دانش و تجربه پیشرفته جنگلدارى می‌توانند در کوتاه مدت احیا و مجددا به منابع تولیدى با ارزش مبدل شوند. یکى از مشکلات اخیر طرح استراحت جنگل تامین اعتبار لازم به منظور اجرایى شدن ان است که به علت کمبود بودجه دولت با مشکلات زیادى مواجه شده است. این طرح علاوه بر مسائل مالى با مشکل اساسى بى برنامه‌گى نیز دست به گریبان است . سازمان جنگل‌ها در نشست اخیر که با شرکت اساتید دانشکده‌هاى جنگل شمال کشور در تاریخ ١٠ مرداد١٣٩٦ در چالوس برگزار کرد از اساتید این دانشکده‌ها و سایر متخصصان جنگل و محیط زیست در خواست کرد که در تهیه طرح مدیریت پایدار سازمان را یارى بخشند. گرچه این دانشکده‌ها از سال‌هاى دور تاکنون همه گى طرح‌هاى آموزشى، پرورشى متعددى را به اجرا در آورده‌اند اما ظاهرا هیچ‌کدام از این طرح‌ها نیز به عنوان طرح جایگزین که باتوجه به مدیریت پایدار به اجرا در آمده باشند، مورد تایید مسئولان سازمان نیست. در این نشست از شرکت کنندگان خواسته شد که طرحى بى نظیرارائه کنند که کشور در سال‌هاى آتى با مشکلات جنگلدارى کنونى مواجه نباشد!

نمایی از یک درخت آفت زده

یکى از مواردى که جامعه جهانى جنگلبانان در اجراى آن اصرار می‌ورزند، توجه به اهمیت کمیت و کیفیت تنوع گونه‌اى در جنگل‌ها است. این تنوع تنها منحصر به گونه‌هاى گیاهى نبوده است، بلکه کلیه موجودات زنده و حتى در بعضى موارد عناصر غیر زنده یک اکوسیستم را نیز شامل می‌شوند. توجه به بیوتوپ و بیوسفرهاى جنگل و نگهدارى در صد معینى از درختان خشکیده سرپا، افتاده، درختان قطور سالم، یا حتى توخالى، آفت زده به اضافه موارد متعدد دیگر از قبیل حفظ قارچ‌ها، سرخس‌ها و غیره نکات ضرورى است که باید اقدامات لازم برای حفظ و احیاى آنها به‌کار گرفته شود. دستیابى به این اهداف تنها ممنوعیت بهره بردارى هاى صنعتى محدود نمیگردد بلکه نیاز وافر به برنامه‌هاى احیایى و پرورشى الزامى است. اتخاذ تدابیر لازم به منظور شناسایى، پیشگیرى و درمان عوامل نامساعد زنده و غیره زنده، ایجاد هرم ساختارى، نا همسالى، تنظیم تنوع گونه اى به صورت کمى و کیفى ، افزایش سر زندگى ( Vitalität ) درختان جنگلى ، مساعد نمودن شرایط براى زاد اورى طبیعى و ده‌ها مورد دیگر شروط اساسى وزیر بناى پایدارى جنگل هستند که باید بدون وفقه به اجرا در آیند.

جهانیان به این واقعیت اشکار پى برده‌اند که هر چه سطح جنگل‌هاى جهان گسترده‌‌تر، متنوع تر و با افزایش رویش سالیانه بیشتر توام باشند، میزان ترسیب دی اکسید کربن آنها به عنوان یکى از مهمترین گازهاى گلخانه‌اى و گرم کننده هوا در آنها بیشتر خواهد بود. برعکس هر چقدر جنگلى، مسن، بیمار، درهم ریخته و مخروبه باشد، به همین نسبت نیز در ترسیب گازهاى آلوده کننده هوا ناموفق‌تر خواهد بود . در این موارد نیز جنگلبانان با اتخاذ تدابیرى همچون آزاد سازى تاج درختان، تنظیم میزان نور لازم به‌منظور به وجود آوردن زمینه هاى مناسب برای رشد زادآورى گونه‌هاى متنوع، اقدامات متناسبى را به‌عمل مى‌آورند.

به کانال ایانا در تلگرام بپیوندید

درختان و به‌طور کلى گیاهان دی اکسید کربن هوا و بخشى دیگر از سایر گازها را از هوا جذب، آنها را به اشکال مختلف در برگ‌ها، شاخه‌ها، تنه ،ریشه و خاک تثبیت مى‌کنند. این گازهاى جذب شده، تغییر یافته و تثبیت شده به هیچ وجه از بین نمی‌روند، بلکه به محض آنکه اجزای این درختان پوسیده و یا سوزانده می‌شوند، مجددا به‌ صورت گازهاى خطرناک گلخانه‌اى در هوا پخش و زمینه آلودگی بیشتر هوا را فراهم می‌کنند. هر چقدر فرآیند نگهدارى و ذخیره سازى در درختان و چوب حاصل از آنها طولانى‌‌تر باشد، ارزش کمى آنها در امر ترسیب گازهاى آلوده کننده هوا بیشتر خواهد بود. در مورد تثبیت این عناصر آلوده کننده، صنایع چوب و کاغذ نقش ارزنده‌اى را ایفا می‌کنند.

اتخاذ تدابیرى چون اختصاص دادن درختان خشکیده، افتاده و یا غیره به مصارف گرمایى روستاییان، جنگل‌نشینان و تولید ذغال، خدمت ارزنده‌اى به محیط زیست نمى‌کند، بلکه سوزاندن چوب، خود زمینه بروز مشکلات حاصل از آزاد شدن مجدد گازهاى گلخانه‌اى را فراهم می‌ سازد. تحقیقات انجام شده در دانشگاه تکنیک شهر گراتس در کشور اتریش نشان می‌دهند که میزان منواکسید کربن و دی اکسید کربن آزاد شده از سوزاندن چوب چندین برابر بیشتر از سوزاندن سایر مواد فسیلى در جهان است. تصمیم در مورد سوزاندن درختان در برخى ازجنگل‌هاى کشوراجرایی شده است. ادامه چنین تفکرى اکنون در جنگل‌هاى هیرکانى نیز به اجرا در مى‌آید.

چه باید کرد ؟

1- استفاده از تجارب بین‌المللى:

توجه به محدودیت‌هاى مسافرت‌هاى تحقیقاتى در زمان تحریم کشور و فاصله‌اى که بین متخصصان جنگل با سایر دانشگاه‌ها و موسسات تحقیقاتى در جهان به وجود آمده است، ضرورت فراهم کردن تبادلات علمى و تجربى کاملا محسوس است. ایجاد رابطه‌هاى تنگاتنگ با این مراکز و استفاده هرچه بیشتر از تجارب فزاینده علم جنگلدارى و آشنایى با راه حل‌هاى متفاوت می‌توانند در حل معضلات جنگلدارى کشور کاملا مؤثر واقع شوند. امروزه با توجه به تغییرات آب و هوا، نحوه برخورد با جنگل‌ها و معیار ارزش گذارى بر آنها کاملا با گذشته متفاوت است. بهره برى از پیشرفت سریع علوم جنگلدارى می‌تواند در از میان برداشتن عوامل تخریب و ارتقاى دینامیک جنگل نقش عمده اى را ایفا نماید و این منبع را با صرف کمترین هزینه‌ها احیا کند.

٢- ممانعت از سوزاندن چوب :

به‌طور کلى در جهان، در راستاى فاصله گرفتن از مصرف مواد انرژى‌زاى فسیلى، مخصوصا سوزاندن چوب، ذغال و غیره تلاش لازم انجام می‌شود. در کشورایران با توجه به منابع گسترده و فراوان گاز و نفت توام با شرایط آب و هوایى مناسب می‌توان نیاز انرژى گرمایى جوامع روستایى را از طریق استفاده از انرژى‌هاى مفید و یا منابع گازى و غیره تامین کرد. تامین هزینه خرید انرژى‌هاى تجدیدپذیر روستاییان می‌تواند از طریق فروش سهمیه چوب مصرفى آنها به صنایع سلولزى و کمک دولت تامین شود. بدین وسیله ضمن ممانعت از سوزاندن چوب بخشى از نیازمندی‌هاى کارخانه‌هاى سلولزى نیز بر اورده می‌شود.

٣- تهیه و اجراى طرح‌هاى احیایى:

اقدامات عاجل برای تهیه و اجراى طرح‌هاى احیایى پرورشى مخصوصا در جنگل‌هاى مخروبه باید پیگیری شود. اجراى این قبیل طرح‌ها می‌تواند ضمن احیاى این منابع مخروبه و اشتغال روستاییان، قسمت عمده‌اى از نیاز کارخانه‌هاى صنایع سلولزى را نیز بر طرف کند. مصارف این کارخانه‌ها عمدتا چوب‌هاى غیر صنعتى و هیزمى‌اند. تبدیل این مواد به کاغذ، نئوپان، MDF ، فیبر، سلولز و غیره می‌توانند ضمن ایجاد اشتغال و ارزش افزوده بالا، نقش عمده‌اى را نیز برای ممانعت از آلودگی‌هاى زیست محیطى و انتشار بیشتر دی اکسید کربن ایفا کنند. مصارف روزانه این کارخانه‌ها مخصوصا با توجه به سطح گسترده جنگل‌هاى جلگه‌اى مخروبه می‌تواند باعث احیاى سریع‌تر این جنگل‌ها و منبع اقتصادى مهم جهت عدم وابستگى سازمان جنگل‌ها به صندوق دولت باشند. نباید فراموش کرد که جنگل مخروبه اى احیا نخواهد شد مگر اینکه صنعت پشتیبان آن باشد. مشکل بیکارى و فقر در کشور از بین نخواهد رفت، مگر اینکه صنعت سالم در ان کشور رشد کند.

بیوتوپ

٤- حفاظت و احیاى جنگل :

جنگل‌هاى هیرکانى با وجود قدمت و تبلیغات گسترده‌اى که در مورد طبیعى بودن آنها انجام می‌شود عملا جنگل‌هاى طبیعى، بیمار، سال‌خورده و تخریب شده‌اى هستند که با وجود تصویب طرح استراحت، باز هم نیاز شدیدى به حفاظت و احیا و پرورش دارند.

"یکى از دلایل عدم موفقیت تجدید حیات طبیعى در دانگ‌هاى تجدید نسل طرح‌هاى جنگدارى شمال کشور عدم اجراى به‌موقع عملیات پرورشى جنگل است . این کار در اکثر مواقع باعث رشد و توسعه بیش از حد تمشک و سرخس شده و نهال‌هاى موجود در قطعه در اثر رقابت با این گونه‌ها از بین مى‌روند" ( مهاجر جنگلشناسى و پرورش جنگل ١٣٩٠) توقف عملیات پرورشى طى 10 سال استراحت به استناد ممانعت از قاچاق چوب و اینکه این جنگل‌ها طبیعى هستند، هرگز باعث ارتقاء کمیت و کیفیت این منابع نخواهد شد، بلکه بالعکس حضور عوامل تخریب مانند حضور دام، آسیب دیدگى درختان در طى عملیات جاده‌سازى، وجود حفره‌هاى گسترده ایجاد شده در سطوح عرصه‌ها به علت بهره‌برداری‌هاى نابخردانه و قاچاق چوب، رشد سریع گیاهان مزاحم، طغیان آفت و امراض (برگ خوار شمشاد) و ده‌ها عامل تخریب کننده دیگر، جملگى باعث درهم ریختگى بیشتر این عرصه‌ها شده اند. در چنین شرایط بحرانى که جنگل‌هاى هیرکانى با آنها دست به گریبان هستند و ظاهرا وضعیت اسفناک آنها سبب تصویب قانون استراحت جنگل شده است . سپردن سرنوشت انها تنها به دست چندین قرقبان پایدارى اکوسیستم انها را تضمین نخواهد کرد.

به‌طور کلى هدف اصلى از تمام فعالیت‌هایى که در عرصه‌هاى منابع طبیعى به خصوص در جنگل‌ها انجام می‌شود، دستیابى به امر حفاظت ، توسعه و پایدارى این منابع است .همان‌طوری که بارها بیان شده است، عوامل متعددى در از بین رفتن جنگلهاى هیرکانى دخالت داشته‌اند که شاید یکى از مهمترین آنها بهره‌برداری‌هاى بی‌رویه چوب از این منابع است. در موقعیتى که جنگل باز و درهم ریخته شده است نیازمبرمى نیز به دخالت‌هاى احیایى ، پرورشى دارد اینکه به صرف طبیعى بودن نیازى به عملیات احیایى و پرورشى در طى دوره استراحت ندارند ( مهاجر ایانا تیر ماه ١٣٩٦ ) وضعیت تخریب شده و بحرانى آنها را بهتر ازاین که هستند، نخواهد کرد . قاچاق چوب و احیاى جنگل‌ها دو مسئله کاملا متفاوت از یکدیگرند که باید براى هر کدام از آنها راه حل‌هاى مناسبى اتخاذ شود. عدم دخالت‌هاى پرورشى در طول یک دوره 10 ساله به معناى عدم تولید رشد افزاینده کمى و کیفى جنگل از 4 مترمکعب در هکتار در سال به میزان 8 الى 9 مترمکعب در هکتار در سال آن هم در سطحى معادل 2.5 میلیون هکتار از جنگل‌هاى هیرکانى است (شیروانى ایانا فروردین ١٣٩٦) . اگر باعملیات پرورشى بتوان ساختار درهم ریخته شده این منابع را احیا و جنگل‌ها را جوان‌تر کرد و رشد سالیانه جنگل را افزایش داد، تدابیر مناسب به‌منظور راه‌هاى پیشگیرى از آفات وامراض ،ترسیب بیشتر گاز دی اکسید کربن و جلوگیرى از آمدن سیل اتخاذ کرد، در این صورت چشم پوشى از دست آوردهاى این ثروت، اکولوژى، اکونومى و اجتماعى مسئولیتى است که مسئولان امر باید با تعمق و دوراندیشى بیشترى وظیفه پاسخ‌گویى به انها را به عهده گیرند. اجراى این عملیات سازنده پرورشى می‌تواند علاوه بر احیاى سطح وسیعى از جنگل‌هاى مخروبه، به‌کارگیرى بیشتر کارشناسان جنگل و فارغ التحصیلان رشته‌هاى منابع طبیعى را به‌همراه داشته باشد. یکى از وظایف جنگلبانان اشتغال‌زایى و بالا بردن سطح دانش و تجربه نیروى تحصیل کرده و جوان کشور است. درست در همین شرایط که فقر دانش جنگلشناسى و بیکارى فارغ التحصیلان منابع طبیعى، محیط زیست و غیره کاملا محسوس است کارآفرینى و به‌کارگیرى این افراد باعث افزایش تجربه آنها براى قبول مسئولیت‌هاى بیشتر در آینده خواهد بود .

٥- ایجاد کارگاه‌هاى آموزشى:

کارگاه‌هاى آموزشى در داخل و خارج از کشور به‌منظور ارتقاى دانش جنگلدارى، استفاده بهینه از کاربرى‌هاى جنگل‌ها در رابطه با تغییرات اقلیمى است. اتکا به اینکه جنگل‌هاى طبیعى تنها در ایران وجود دارند و اروپا فاقد جنگل‌هاى طبیعى است، نباید این توهم را موجب شود که تنها دانش بومى و قائم به فرد است که می‌تواند جنگل‌هاى هیرکانى را از این بحران نجات دهند. این نوع تفکر با عملکرد 50 ساله اخیر سازمان جنگل‌ها و بخش علمى کشور مغایرت کامل دارد. این منابع با دستور العمل‌هاى همین سازمان جنگل‌ها و مشاوران انتخابى آن به چنین وضعیت مصیبت بارى گرفتار شده‌اند. اگر برنامه‌ریزى صحیح و دانش فراگیر در این زمینه‌ها وجود داشت، این منابع منحصر به فرد جهانى تخریب و به این سرنوشت مبتلا نمى‌شدند که استراحت دادن به آنها با وجود اعتراضات ملى و بین اللملى امرى الزامى تلقى شود. جنگل‌ها و منابع جنگلى به علل مختلف جزء سرمایه‌هاى جهانى به حساب می‌آیند و استمرار تولید آنها نیز جز وظایف جهانى است. در این راستا می‌توان با دورى جستن از احساسات ناسیونالیستى و بهره‌گیرى از امکانات ملى و بین‌المللى، خدمت ارزنده‌اى به بخش علمى و تجربى کشور به‌منظور پایدارى این منابع انجام داد.

6- تامین منابع مالى:

یکى از مشکلات اساسى کنونى در مورد جنگلهاى کشور به‌خصوص جنگل‌هاى هیرکانى کمبود منابع مالى به منظور حفاظت و احیاى انها است. ( آب پاکى سازمان برنامه و بودجه روى دست طرح تنفس ،ایانا،١١مرداد ١٣٩٦) در این رابطه می‌توان با توجه به پتانسیل ارزنده‌اى که در عرصه‌هاى این منابع (نوع خاک ، میزان بارندگى سالیانه ، درجه حرارت مناسب و دوره رویش طولانى مدت وغیره )موجود است. دست یابى به منابع مالى با توجه به شرایط متناسبى که هنوز هم در عرصه‌هاى این جنگل‌ها مخصوصا در پایگاه‌هاى جنگل‌هاى جلگه‌اى فراهم است براى متخصصان و مشاوران بین‌اللملى امرى بسیار سهل و بدیهى است. مشابه این اقدامات در اکثر کشورهاى جهان به‌طور موفقیت‌آمیزى به اجرا درآمده است و می‌توان از تجارب کسب شده استفاده‌هاى لازم انجام شود.

L-960527-01

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید