سهم صنعت کشاورزی در اقتصاد آمریکا / 99 درصد از مزارع کشاورزی آمریکا، مزرعههای خانوادگی هستند
از زمانی که امریکا به عنوان یک کشور شناخته شد، کشاورزی در آن نقش و اهمیت ویژهای داشت. در قرن 20 کشاورزی در این کشور به معنی مزارع کوچک و متنوعی بود که روستاییها به عنوان بخش بزرگی از جمعیت این کشور آنها را اداره میکردند.
از زمانی که امریکا به عنوان یک کشور شناخته شد، کشاورزی در آن نقش و اهمیت ویژهای داشت. در قرن 20 کشاورزی در این کشور به معنی مزارع کوچک و متنوعی بود که روستاییها به عنوان بخش بزرگی از جمعیت این کشور آنها را اداره میکردند.
در قرن ۲۰ مردم مجبور بودند کار فشرده و سنگین را تحمل کنند. از آغاز سال ۲۰۰۰ میلادی (زمستان ۱۳۷۹) اما شکل کشاورزی در این کشور تغییر کرد و تولید کشاورزی متمرکز بر تعداد بسیار کمتری مزرعه شد که از نظر اندازه بزرگتر شدند. درواقع در آغاز قرن۲۱ مزارع در امریکا بزرگ و تخصصی شدند. در امریکا بیشترین مزرعههای کشاورزی مزرعههای خانوادگی هستند. درواقع بخش بزرگی از این نوع کسبوکارها دراختیار خانوادهها است. مزرعههای خانودگی ۹۹درصد مزارع در امریکا هستند. کشاورزی، غذا و صنایع مرتبط با آن در سال ۲۰۱۵میلادی (۱۳۹۴-۱۳۹۳) ۹۹۲میلیارد دلار به تولید ناخالص ملی این کشور کمک کرد و سهم ۵/۵درصدی از کل اقتصاد امریکاییها را به خود اختصاص داد.
البته سهم کل بخش کشاورزی در تولید ناخالص ملی بیشتر از اینها است چون بخشهای مربوط به این صنعت مهم ازجمله جنگلداری، ماهیگیری و فعالیتهای مرتبط، غذا و نوشیدنی، تنباکو، منسوجات، پوشاک و محصولات چرمی فروشگاههای عرضه مواد غذایی و نوشیدنی، مراکز ارائهدهنده خدمات غذایی و امکانی که غذا در آنها ارائه میشود، همگی برای نقش داشتن در اضافه کردن ارزشافزوده به اقتصاد این کشور وابسته به صنعت کشاورزی هستند. همچنین در سال ۲۰۱۵میلادی (۱۳۹۴-۱۳۹۳) در امریکا تعداد ۲۱میلیون شغل تمام و پارهوقت در بخش کشاورزی و مواد غذایی ایجاد شد که این ۱۱/۱درصد از کل اشتغال امریکا را در برمیگرفت. اما کسانی که بهطور مستقیم در مزرعهها کار میکردند، ۲/۶میلیون نفر بودند که این یعنی ۱/۴درصد کل اشتغالزایی در امریکا.در همین سال، بخش تولید مواد غذایی و نوشیدنی در این کشور برای بیش از ۱/۵میلیون نفر شغل ایجاد کرد. این بخش کمی بیشتر از یکدرصد کل اشتغال در امریکا را در آن سال به دوش کشید.
ذرت، سویا، گندم، یونجه و پنبه از عمدهترین محصولات کشاورزی در امریکا هستند.اما کشاورزی در امریکا از چشمانداز کلی همواره صنعتی موفق بوده که توانسته خروجی خوبی داشته باشد. اما تردیدی نیست که این موفقیتها گاهی مایه دردسر شدهاند. درواقع بخش کشاورزی در امریکا در برخی دورههای زمانی از تولید بیش از حد ضربه دیده است. تولید بیش از اندازه باعث شده قیمتها در دورههای بلندمدت کاهش پیدا کنند. دولتها البته در تمام دورههای بحران بهکمک کشاورزان آمده و اجازه ندادهاند آنها ضرر کنند، مگر در چند سال گذشته. دولتها در این سالها ترجیح دادهاند کمتر دست به اقداماتی برای کشاورزان بزنند که این نشان میدهد دولت تمایل داشته از هزینههای خود کاسته و نفوذ سیاسی خود را در بخش کشاورزی کم کند.کشاورزان امریکایی اما از امکانات طبیعی بسیار خوبی برخوردارند. برای نمونه، غرب میانه این کشور خاکی بسیار حاصلخیر و غنی دارد که در جهان بهسختی میتوان نمونهاش را یافت. خبری از بارشهای بیش از حد و محصول خرابکن نیست و رودخانهها و آبهای زیرزمینی به کشاورزان اجازه میدهد آبیاری را با خیال راحت انجام دهند. البته چنین شرایطی به این معنی نیست که کشاورزان امریکایی هیچ مشکلی ندارند.
در برابر آنها نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر نیروهایی فراتر از کنترل وجود دارد که قدرت آب و هوا در این میان از همه بیشتر است. آنها همچنین گاه با سیل یا خشکسالی هم مبارزه میکنند. تغییرات آب و هوایی باعث شده کشاورزی در این کشور چرخه اقتصادی ویژه خود را داشته باشد و بیشتر از چرخه کل اقتصاد این کشور پیروی نکند. کشاورزان امریکایی حالا چندسالی است که با دخالت کمتر دولت به خودکفایی بیشتری رسیدهاند اما هر زمان که موفقیتی برای مزرعهدارها حاصل نمیشود و فاکتورهای مهم برخلاف منافع آنها عمل میکنند. در مواردی که هر یک از عوامل موفقیت کشاورزان سر جای خود نباشد درخواستهای کمک از سوی آنها بسیار زیاد است. یکی از نهادهایی که در امریکا کارش کمک به کشاورزان است نهادی است به نام «آژانس خدمات بازاریابی کشاورزی» (Agriculture Marketing Services) که با در دسترس قرار دادن ابزارها و خدمات لازم برای کشاورزان فرصت بازاریابی ایجاد میکند. این نهاد همچنین دسترسی به غذای باکیفیت و محصولات کشاورزی سالم را برای مصرفکنندگان چه داخلی و چه خارجی (بازارهای صادراتی) فراهم میکند. یکی از دیگر وظایف مهم این نهاد خرید مازاد محصولات کشاورزی آن هم در حجم بالا است.
این باعث میشود که کشاورزان در عین اینکه دخالت دولت در کارشان کمتر شده، حمایت دولت را از کار و محصولات خود ببینند. امریکا همچنین یکی از بازارهای پیشرو در محصولات ارگانیک، سبز و سالم است که همین آژانس دربارهاش وظایفی دارد. این نهاد به مزرعههای ارگانیک پرور گواهینامهای میدهد که تاییدکننده سالم و واقعی بودن محصولاتشان است. البته کار این نهاد با دادن گواهینامه به پایان نمیرسد و نظارت پیوستهای بر کار این مزرعهها دارد.همچنین دگرگونیهایی که با حضور پررنگ فناوری در صنعت کشاورزی ایجاد شده در تغییر مدیریت مزرعهها نقش مهمی را ایفا کرده است. پیشرفت در مکانیزاسیون و افزایش دسترسی به مواد شیمیایی منجربه افزایش تولیدات کشاورزی شده است. درواقع با کمترین هزینه بیشترین تولید را داشتن رهاورد فناوری برای صنعت کشاورزی در امریکا است.
درواقع تولید کل مزارع امریکایی از سال ۱۹۴۸میلادی (۱۳۲۷-۱۳۲۶) تا ۲۰۱۳میلادی (۱۳۹۲-۱۳۹۱) به میزان ۲برابر افزایش پیدا کرده است که این نشان از تاثیر زیاد فناوری در صنعت کشاورزی امریکا دارد. امروزه کشاورزان امریکایی با استفاده از روشهایی چون آبیاری قطرهای در تلاش هستند کمبود از پس مشکل بزرگی به نام کمبود آب نیز برآیند.به هر حال کشاورزی از دیرباز یکی از مهمترین صنایع در امریکا بوده و همین حالا نیز دوشادوش صنایع دیگر کار میکند. این صنعت که در سالها است در تولید محصولات سالم و به نسبت ارزانقیمت موفق بوده همچنان در این مسیر به راه خود ادامه میدهد.
منبع :صمت
دیدگاه تان را بنویسید