زنان واخان همدوش مردان، در پیشبرد زندگی و در کلاس درس
پاییز فصل خرمنکوب و برداشت غله در واخان است. زندگی بخور و نمیر مردم هم وابسته به کشاورزی و تا اندازهای وابسته به دامداری است.
در این منطقه کوهستانی گندم تنها فراورده کشاورزی است چون به دلیل اقلیم سرد امکان گرفتن حاصل از بذرهای دیگر تقریباً وجود ندارد. اما با این همه، فقر و تنگدستی مانع آموزش کودکان در این منطقه نشده است.
واخان بدخشان از معدود مناطق افغانستان که در مکاتب/مدارس آن دختران و پسران از صنف/کلاس اول تا دوازدهم زیر یک سقف آموزش میبینند.
در این اواخر افزایش اشتیاق خانوادهها به آموزش فرزندانشان، از فردای بهتر در این منطقه خبر میدهد. اما ازدواجهای زیر سن، نبود امکانات صحی و مرگ مادران و نوزادان هنگام زایمان؛ در کنار فقر و بیکاری از واقعیتهای تلخ زندگی مردم این ولسوالی است.
آمار دانشآموزانی که از واخان با اتمام دوره مکتب به کنکور راه پیدا میکنند بسیار اندک است. دلیل آن نبود آموزگاران و امکانات آموزشی است.
در صنفهای بالاتر، آمار دانشآموزان دختر پایین میآید. سیما؛ دانش آموز صنف هشتم دلیل آن را چنین بیان میکند:
"در صنف های پایین تعداد دختران زیاد میباشه. مثلاً در همین صنف خود ما تعداد دختران ۱۸ نفر بودند که حالا به پنج نفر رسیده. دخترها عروسی کردند و بعد از او دیگه به مکتب نیامدند."
خانوادههایی که دخترانشان را در نوجوانی، وادار به ازدواج میکنند هم کم نیستند.
شمار اندکی از این دختران، تا جایی در برابر این تصمیم میایستند. مثل بخت بیگم ۱۴ ساله همصنفی/همکلاسی دیگر سیما.
او میگوید: "پدر و مادرم میگویند باید ازدواج کنی. خواهرم هم در پانزده سالگی ازدواج کرد. من برای شان گفتم دوست دارم درس بخوانم و بعد ازدواج کنم."
در گوشه و کنار واخان نمونههای زیادی از دخترانی را میتوان سراغ کرد که به آرزوی ادامه تحصیلشان نرسیدهاند. ملکه یکی از آنهاست که میگوید:
"من پانزده سال داشتم و صنف هشتم مکتب بودم که وادار به ازدواج شدم. مکتب را ترک کردم. کودک اولم همان سال به بسیار سختی در خانه به دنیا آمد. حالا دوباره حمل گرفتهام. ماه نهم است. نگران هستم که خودم یا کودکم تلف نشویم. اینجا امکانات صحی(بهداشتی) وجود ندارد."
نگرانی بسیاری از زنان به ویژه مادران نوجوان در واخان همین مساله است.
تنها مرکز درمانی فعال در واخان، با امکانات اندکی که دارد، توان پاسخگویی به این نگرانیها را ندارد.
خان محمد خالد، مسئول مرکز صحی خندود میگوید: "در سال های اخیر آمار ازدواجهای زیر سن (قانونی) کم شده"
او میافزاید:"این مرکز صحی تنها به بیماران سراپا رسیدگی میتواند. حتی یک بستر هم برای بیمارانی که نیاز دارند زیر مراقبت باشند ندارد. اینجا ما امکان ولادتهای نرمال وجود داره و اگر نیاز به سزارین باشد، بیمار باید به ولسوالی اشکاشم انتقال داده شود که با توجه به راه ناهموار و فاصله حدود ده ساعته در مسیر راه (در مواردی) یا مادر تلف می شود یا نوزاد یا هم هردو."
افغانستان هنوز بدترین کشور در دنیا برای مادران است. از صدهزار زن، دستکم هزار نفرشان هنگام زایمان تلف میشوند.
مرکز صحی خندود یگانه مرکز درمانی فعال در ولسوالی واخان است. این ولسوالی بیش از پانزده هزار نفر جمعیت دارد.
در سوی دیگر، زیر سقف مرکز بافندگی خندود در واخان، بیش از ده زن برای خودکفایی اقتصادی خیاطی، سوزندوزی و بافندگی میکنند.
از دستکش و جوراب گرفته تا دستمال و کلاه میسازند. این مرکز را بنیاد آقاخان به روی زنان در واخان گشوده است.
بانوی جوانی را میبینم که بر پارچه سفیدی که در دست دارد، نقشهای رنگین گل و گیاه میریزد. او درباره فرصتها و چالشهای صنایع دستی در این منطقه میگوید:
"۱۲ سال است خیاطی میکنم. میتوانم چیزهای زیادی ببافم. مثل دامن و ژاکت. اما از سوی دولت به ما کمکی نشده. اگر تشویق شویم و بازار فروش برای تولیدات ما پیدا شود، از این وضعیت بد اقتصادی بیرون میشویم."
در واخان بازاری وجود ندارد که مردم مواد مورد نیاز شان را تهیه کنند. سوداگران دورهگرد هرازگاهی از اشکاشم به این منطقه میآیند و کالاهای مورد نیاز مردم را میآورند.
واخان به درهای طولانی میماند و در جنوب آن کوههای هندوکش واقع شده که مرز بین واخان و گلگیت پاکستان است و در سوی دیگر (شمال) دریای پنج جاریست که مرز افغانستان با تاجیکستان است.
در آن سوی آب، مردم منطقه "بدخشان کوهی" تاجیکستان جادههای اسفالتشده، برق و دیگر امکانات رفاهی دارند که در این سوی آب از آن خبری نیست. در این طرف اما استفاده از نیروگاههای کوچک تولید برق خورشیدی در چند سال اخیر رسم شده است.
بنیاد آغا خان برخی تاسیسات دیگر را مثل پل و جاده و مکتب در منطقه ساخته است. وزارت معارف افغانستان هم مکاتبی ساخته که فعال نیست.
ارتباطات اما یکی از مشکلات این منطقه است. هیچ شرکت مخابراتی در واخان فعال نیست.
واخیها شیعیان تاجیکتبار و پیرو طریقه اسماعیلی هستند. زبان شان فارسی و واخی است.
ساکنان واخان به دلیل این که اسماعیلی هستند در جماعت خانهها فرمانهای آغاخان برای شان خوانده میشود.
فضای اجتماعی برای زنان در واخان برخلاف بسیاری از مناطق دیگر افغانستان بازتر است. همچنین در مراسم شادی شان بزمهای شعر و دف و نی برپا می کنند و رسم قدیم اسببازی نمایشی را هنوز حفظ کردهاند.
دیدگاه تان را بنویسید