Iranian Agriculture News Agency

سیاه‌جامگان، سیاه‌پوشان، مشکی‌پوشان و بلک کلوزان! اسم مار، شکل مار

هومن جعفری/ روزنامه‌نگار

اصلا هم روزگار غریبی نیست نازنین. اسمت را عوض می‌کنند که حساب کار دستت بیاید که کت تن کیست. تو هم شیطنت می‌کنی و یک اسمی می‌گذاری که عین اسم قبلی باشد که طرف بفهمد خیلی هم کت تنش نیست. در حقیقت کت تن هیچ‌کدام ما نیست نازنین. مدت هاست که ما لختیم و خودمان خبر نداریم و هیچ کودکی هم نیست که فریاد بزند این آقا لخت است. بچه‌ها دیگر به خیابان نمی‌آیند.

آن ها مدت هاست هر کدام یک گوشی و تبلت دست گرفته‌اند و دارند آنلاین بانک‌ها و حساب‌های خصوصی را هک می‌کنند! ما تنها مانده‌ایم و کسی نیست یادمان بیندازد که کتی تنمان نیست که اسمش را بگذاریم ابومسلم یا سیاه‌جامگان یا مشکی‌پوشان دیار خراسان! چند وقت دیگر به این اسم هم گیر می‌دهند و بعد نوبت می‌رسد به تیم تیره‌پوشان خطه شمال شرق! بعدتر دوباره گیر می‌دهند و اسم تیمشان را می‌گذارند «بلک کلوز آف ایست نورث » یا حتی نمونه بهترش «البسین سواد فی ولایه خراسان»! آنقدر اسم عوض می‌کنند تا تیمشان سقوط کند و مالکش تیم را رها کند و سر به بیابان بگذارد و یک تیم خصوصی دیگر هم کله‌پا شود!

بله نازنین من! روزگار ما اینطوری است. رسم روزگار ما هم اینطوری است. اسم عوض می‌کنیم. اسم این خیابان را برمی‌داریم و یک اسم دیگر می‌گذاریم روی آن و خلاص. اسم‌ها را که عوض کنیم، آمارهای رسمی دست نمی‌خورند و ما مردان آمارهای رسمی هستیم. مردانی که باید فلان‌قدر پرونده تحویل بدهیم تا احساس کنیم که کار به درستی انجام شده. این جزو کار ما نیست که کاری را درست انجام دهیم. فقط باید به گونه‌ای انجامش بدهیم که دو سه نفر مقام بالادستی دلشان غنج برود! بقیه‌اش مهم نیست. مردم از خودمانند. می‌فهمند که ما هم غم نان داریم.

بله نازنین ! اسم سیاه‌جامگان را می‌‌گذاریم مشکی‌پوشان! چرا؟ چون سیاه‌جامگان آدم‌های بدی بوده‌اند ولی مشکی‌پوشان آدم‌های خوبی هستند! اینجا ما سیاه را رنگ بد و مشکی را رنگ خوبی می‌دانیم. اینجا حتی داشته‌ایم آدم متعصبی که وقتی داخل چلوکباب رفته تأکید کرده که برایش به جای نوشابه مشکی نوشابه سیاه بیاورند که مسئله‌ای پیش نیاید. ما اینطور مردمانی هستیم.

غصه نخور نازنین! ما مردمان با فکری هستیم. خلاقیم. مدام چرخ را از نو اختراع می‌کنیم. مدام به پرسپولیس می‌گوییم پیروزی و فکر می‌کنیم بالاخره مردم کوتاه می‌آیند. مدام اسم ابومسلم را عوض می‌کنیم و فکر می‌کنیم مردم هم سرانجام خسته می‌شوند. نمی‌شوند ولی مهم نیست. ما به دنبال این نیستیم که مردم راضی باشند. همین که «جناب بنده» و «حضرت خودمان» احساس بکنیم که کار مفیدی انجام داده‌ایم کافی است!

حالا فهمیدی نازنین؟ فهمیدی چرا باید روز بازی با استقلال در باشگاه را پلمب کنیم؟ که چرا باید اسم سیاه‌جامگان تبدیل به مشکی‌پوشان شود؟ حالا فهمیدی چرا اسم پرسپولیس را به پیروزی تبدیل کردیم؟ حالا فهمیدی چرا پاس تهران را که داشت مثل بچه آدم در تهران زندگی می‌کرد را فرستادیم همدان که با خاطره‌ها عجین شود؟ فهمیدی چرا دیگر از هما و کارگر و دارایی و بانک ملی و بقیه تیم‌ها خبری نیست؟ چون ما درگیر اسمیم برادر. ما درگیر اسمیم. آن مثال اسم مار و شکل مار را شنیده‌ای؟ این اسم مار است که باید عوض شود. شکل مار که تغییری نمی کند.

منبع: فرهنگستان فوتبال

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید