این وصله ها به حجّتی نمی چسبد..

احمد حق پژوه - پژوهشگر و تولید کننده در بخش کشاورزی

نخستین ملاقات حضوری ام با مهندس حجتی را دقیقا" به خاطر می آورم. درحالی که وقت یک ساعته جلسه به پایان رسیده بود و از طرف مسؤولین دفتر، چندین و چند بار تذکرات کتبی و شفاهی در این مورد به ما و وزیر داده شده بود، از ایشان اجازه خواستم تا به عنوان نماینده بهره برداران بخش، مطالبی را پیرامون موضوع بیمه تأمین اجتماعی کشاورزان مطرح نمایم .

تصور می کردم آقای وزیر با توجه به ضیق وقت و فشار عوامل دفتر، حداکثر سری تکان دهند و بعد از شنیدن مطالبم چند کلمه ای برای خالی نبودن عریضه به زبان بیاورند. امّا مشاهده کردم که وزیر آه عمیقی کشیده و نشان به آن نشان که جلسه تا ساعتی دیگر ادامه یافت!!

ایشان در ابتدا خاطره ای از ملاقات با کشاورز سالخورده ای که از وی در مورد زمان بازنشستگی اش سؤال کرده بود، بازگو نمود و همان لحظه اشک حلقه زده در دیدگانش مرا نیز منقلب ساخت..

در ادامه گفتند؛ به دکتر ربیعی، وزیر رفاه که مرا با لفظ "داداش" خطاب می کند، بارها گفته ام که« اگر بمانم، حق کشاورزان را از دولت خواهم گرفت و اگر نتوانم در آن دنیا و روی پل صراط، قبل از همه مطمئن باشد خودم جلویش را می گیرم. »

گمان می برم شاید لازم باشد بار دیگر خدمت مخاطبین محترم یادآوری نمایم دوستانی که بنده را می شناسند، گواهی می دهند که حقیر بیش از ۲۵ سال از جوانی خود را درست یا غلط، در کسوت تولیدکننده بخش کشاورزی سپری کرده و می کنم و از مشکلات تاریخی این حوزه آسیب ها دیده ام و تا آنسوی مرزهای عسر و حرج هم پیش رفته ام و آنچه از جوهر قلم بر سفیدی کاغذ می فشانم در حقیقت عصاره رنج ها و دردهای چندین ساله حضور در عرصه کشاورزی است که دست روزگار مرا به آن سو کشانده است..

برخورد دیگری از مهندس حجتی در منطقه محل استقرار واحد کشاورزی ام را نیز به خاطر دارم که وقتی مشقات و معضلات دامداران و کشاورزان آن سامان را از نزدیک مشاهده می کند، پس از سوار شدن بر خودرو، از فرط ناراحتی و دردمندی زیر گریه می زند. ( با شناختی که در مقطع اخیر از ایشان حاصل نموده ام شک ندارم که این داستان هرروزه این مرد در خلوتگاه خود باشد)

فیلم مربوط به گفتگوی شالیکار گیلک با وزیر را چندباری با دقت دیده ام. مهندس حجتی در جریان آن ملاقات پاسخ پرسش کشاورز را در یک جمله و چندین دفعه تکرار می کند، ولی هیجان فراوان همشهری من (که خصوصیت ذاتی ما شمالی هاست) اجازه نمی دهد جواب وزیر را دریافت نماید و در خاتمه وزیر سعی می کند با کمی مزاح و خنده رویی (که اتفاقا" ویژگی مثبت ایشان در برخورد با کشاورزان است) کشاورز زحمتکش لنگرودی را آرام کند.

اگرچه شاید خیلی از غیر شمالی ها از خواص جادویی سبوس برنج اطلاع کافی نداشته باشند، اما اختصاصا" خدمت شخص محترمی که این اکسیر جادویی را صرفا" قوت حیوانات تلقی کرده است پیشنهاد می نمایم با این ماده ی ضدسرطان و بسیار مغذی طبیعت بیشتر آشنا شوند..

دوستان عزیز؛ حقیقتا" این وصله ها به حجتی نمی چسبد! مردم ما گول کسانی که برای کسب محبوبیت و مقبولیت کاذب به دنبال سوژه می گردند، نخواهند خورد. حساب شبکه های معلوم الحال خارجی هم که روشن است، می ماند نمایندگان محترم مجلس که کلام پایانی را خطاب به آن ها عرض خواهم کرد؛

عزیزان، مساعدت واقعی به ما بهره برداران و رنجدیدگان بخش کشاورزی، حل و فصل ریشه ای مسائل و مشکلات تاریخی و کهنه ماست. هم وزیر، هم بنده و شما به درستی نقاط اصلی و گره ی معضلات بخش را می‌شناسیم، به عنوان یک بهره بردار پیشکسوت و پژوهشگر این حوزه استدعای عاجزانه دارم که بیش از تلاش در جهت یافتن داروهای مسکّن مقطعی، کمک کنید تا زنجیره های حقیقی تولید و تأمین در همه زیربخش ها و محصولات پرمزیت کشاورزی ما نظیر چای و برنج اعلای شمال، که تنها نسخه شفابخش این دردهای مزمن است، تشکیل و نهادینه گردند. زنجیره هایی که موجب ایجاد ارزش افزوده واقعی برای کل شاغلین بخش شده و اساسا" باید متولیان و صاحبان اصلی بخش یعنی خود فعالان آن را البته با حمایت راهبردی دولت و مجلس شکل دهند.

با امید به روزی که از جانب همه دلسوزان کشاورزی و کشاورزان کشور چنین آگاهی و عزم جزمی را احساس نماییم..