Iranian Agriculture News Agency

یک مشت حرف بیهوده با مصرف داخلی



سیامک رحمانی: لحن علی‌اکبر طاهری در برنامه 90 همان لحن آشناست. همان لحن طلبکار. اعتماد‎به‎نفسی که از موفقیت و برحق بودن حکایت می‌کند. این شبیه همان شیوه پاسخگویی کفاشیان و حمیدرضا آصفی در برنامه هفته قبل 90 است. دیپلمات‌های فدراسیون که آمده بودند بگویند چرا سیاست‌های فوتبال ما برای حل مشکل در میادین بین‌المللی ناکارآمد است. بگویند چرا نتوانسته‌ایم مشکل دیدار با تیم‌های عربستانی در زمین خودی را حل کنیم. که چرا تاج به نادرستی مانور پیروزی داده و بعد معلوم شده رأی AFC برای ما پوچ بوده است. کفاشیان و آصفی هم در آن برنامه، بی‌توجه به واقعیتی که در مجامع بین‌المللی رخ داده و می‌دهد، همچنان از این می‌گفتند که همه‌چیز به نفع فوتبال ایران است. از جلسه‌ای می‌گفتند که در آن اعضا با نظر ایران موافق بوده‌اند. از روزنامه عکاظ که به رأی AFC به نفع ایران معترض بوده. به تبریک اینفانتینو. اما همه اینها برای فوتبال ما یک مشت دلخوشی است. آنچه روی زمین و در عمل رخ داده این است که تلاش‌های ما راه به جایی نبرده است. باخته‌ایم. مثل اغلب محاکم و دعواهایی که در ورای مرزها داشته‌ایم.

طاهری هم دارد در همین‌باره صحبت می‌کند. پرسپولیس بر خلاف درخششی که در زمین فوتبال دارد، این طرف خطوط سفید زمین چمن، با بحران‌های بزرگی مواجه است. با بدهی‌های کلان. با محرومیت و جریمه‌های چندصدهزار دلاری. همه این ها هم در چارچوب‌های آشنای فوتبال ایران اتفاق افتاده. در ادامه همه اشتباهات مدیریتی و جریمه‌ها. در ادامه نابلدی‌ها و اشتباهات و فسادهای مدیریتی. طاهری اما می‌تواند پا پیش بگذارد و بگوید اوضاع تغییر کرده است. می‌تواند بگوید تلاش‌های مثبتی انجام شده و نگاه باشگاه به تصمیمات و چالش‌ها متفاوت از گذشته است. پرسش ها ساده است. او باید بگوید سکه‌های ادعایی هدایتی صحت دارد یا نه. اگر بله چرا به جای ده‌ سکه، سه‌سکه به بازیکنان پاداش داده شده است. پرسش ساده است. او باید توضیح بدهد که چرا قرارداد گولچ به‌درستی اجرا نشده و او مجبور شده شکایت کند. چرا پرونده طولانی شده و جریمه پرسپولیس بالا رفته است. طاهری باید بگوید که چرا در پرونده طارمی تعلل شده است. اگر پرسپولیس با او قرارداد داشته، طارمی چطور به خود اجازه داده به تیم دیگری بپیوندد. اگر با ریزه‌اسپور قراردادی امضا کرده، چطور پرسپولیس به خود اجازه داده او را دوباره و بدون طی مراحل و تسویه‌حساب با باشگاه ترک برگرداند. این ها همه از وظایف مدیریتی آقای طاهری است. همان‌طور که تسویه‌حساب با علی دایی و تلاش برای گرفتن رضایت او از وظایف مدیریت باشگاه بوده است. آقای طاهری اما به هیچ‌کدام از این پرسش ها پاسخ نمی‌دهد. او سوال را با سوال جواب می‌دهد. با حرافی و با شلوغ کردن بحث تلاش می‌کند همه‌چیز را به بن‌بست برساند. با این شیوه حتی اگر محق باشد، کسی به نفع او رأی نخواهد داد. با حمله کردن به عادل فردوسی‌پور و با بی‌جواب گذاشتن پرسش های او، با پیچاندن قضیه و با دم زدن از گذشته پرافتخار و تقوای خانوادگی و نانی که سر سفره پدر خورده، مشکلی از پرونده گولچ و طارمی و طلب‌های هدایتی حل نمی‌شود. مدل مدیریتی طاهری همان مدل رایج است. شکست خوردن در میادین بزرگ و گردن نگرفتن مسئولیت. قبول نکردن اشتباه. زدن حرف‌هایی که مصرف داخلی دارد و ممکن است عده‌ای از هواداران را هم گول بزند و راضی کند، اما اتفاقی در پرونده‌ها و در جریمه‌ها نخواهد افتاد. در هزینه‌های بیهوده میلیاردی که باید از جیب باشگاه و بیت‌المال پرداخت شود.

طاهری تازه مدیر قابل دفاع فوتبال ماست. آدمی که چند سال مدیریت بی‌هیاهویی داشته و تیم فوتبالش نتیجه گرفته. مدیری که حاشیه‌های باشگاه را جمع کرده و دنبال شو دادن نبوده. اما کارنامه او هم پر از حفره و سیاهی است. پرسش های پرشمار درباره همکارانش در مدیریت باشگاه. در خریدهای شائبه‌برانگیز. در آنچه که از خود باقی خواهد گذاشت.

حرف‌های طاهری هرچقدر هم برنامه 90 را به درازا بکشد و هرچقدر هم اذهان را به حاشیه ببرد، مشکلی را حل نخواهد کرد. او اگر می‌توانست، باید با همین لحن حق‌به‌جانب و همین استدلالات در دادگاه‌های داخلی و خارجی برنده می‌شد. اما نشده. حالا هم دلیلی ندارد این همه مغرور باشد و با صدای بلند حرف بزند. بسیاری از هواداران فوتبال ممکن بود طاهری را مدیر موفق‌تری بدانند و خاطره بهتری از او به ذهن بسپارند، اگر خودش هم تلاش می‌کرد برخورد منطقی‌تری با مسائل داشته باشد. اما او نشان داد که اگر موفقیتی هم کسب کرده، به دلیل شیوه مدرن مدیریتی و نگاه حرفه‌ای‌اش به فوتبال نبوده. حالا شاید هواداران پرسپولیس، لیدرها و روزنامه‌نگارهایی که مدیون طاهری هستند چیز دیگری از او بگویند. اما تاریخ گواهی خواهد داد که او هم یکی است مثل همه. کسی که آجری روی آجر نگذاشته است. کسی که حاضر نیست به حقیقت اعتراف کند.


انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید