Iranian Agriculture News Agency

محمد درویش صاحب‌نظر حوزه منابع طبیعی و محیط زیست به ایانا تشریح کرد؛

آثار و تبعات ریزگردهای خوزستان بر بخش کشاورزی و گونه های جانوری و گیاهی

ریزگردها تبعاتی دارد که ضمن نارضایتی مردم، حیات مزارع کشاورزی و سایر گونه‌های جانوری را نیز تهدید می کند.

آثار و تبعات ریزگردهای خوزستان بر بخش کشاورزی و گونه های جانوری و گیاهی

خبرگزاری کشاورزی ایران(ایانا)- علیرضا صفاخو:

ریزگردها تبعاتی دارد که ضمن نارضایتی مردم، حیات مزارع کشاورزی و سایر گونه‌های جانوری را نیز تهدید می کند.

این پیام هشدار آمیز محمد درویش است در گفت و گو با خبرنگار ایانا نسبت به نداشتن دغدغه جدی نزد هر آنکس که می تواند در ریشه کنی ریزگردهای بلای خانمان سوز این روزها کاری کند؛ اما، نمی کند! بلایی که به گفته دوریش، گاهی هم در ظاهر روی خوش و خوبش را نشان می دهد اما نیش خود را به حیات گونه های حیاتی محیط زیست کشورمان وارد می سازد. از جمله، ماحصل گزارش اخیر جمعی از همکاران محمد درویش در مرکز صفی آباد دزفول است که مشخص می کند نوعی سن گندم که هر ساله خسارت سنگینی به گندم زارهای منطقه می زده، با پدیده ریزگردها ضربه فنی شده و دیگر به جان گندم ها نمی افتد، اما روی نا مطبوع آن تهدید به نابودی 99 درصد باکتری های کشاورزی است که مفید هستند و در طول دو دهه اخیر به دلایل شرایط رو به آشفتگی محیط زیست منطقه نابود شده اند.

وی با بیان این که تا امروز هنوز عمق فاجعه برای همگان ملموس نشده است، به مثال: دیگری از تبعات ریزگردها برای بخش حیات گونه های گیاهی و جانوری اشاره می کند که بالتبع گریبان محصولات کشاورزی را نیز می گیرد و آن پسرفت خط برف در مناطق مرتفعی است که با ریزگردها تیره شده و با جذب بیشتر نور خورشید و در نتیجه آب شدن زودهنگام ذخایر برفی در ابتدای بهار به جای ابتدای تابستان، زودتر از موعد مقرر از بین می روند.

مختل شدن فرآیند فتوسنتز درختان و گیاهان تولید کننده محصولات کشاورزی که با پر شدن خلل برگ ها رخ می دهد، از دیگر تبعات ناگوار ریزگردها بر اکوسیستم منطقه است که این فعال محیط زیستی آن را یادآور می شود. اما درویش متاثر از سبقه فعالیت ها و مطالعات محیط زیستی خود، نمی تواند به عمق دیگری از فاجعه ریزگردها اشاره نکند و آن مثالی است از تاثیرات مخرب ریزگردها بر منابع طبیعی. به گفته وی یکی از دلایل خشک شدن بلوط ها و بنه ها همین مساله ریزگردهاست که امکان فتوسنتز را گرفته و موجب تضعیف این پوشش گیاهی می شوند. اتفاقی که کاهش مقاومت آن ها مقابل سوسک چوبخوار را به همراه دارد. یا از بین رفتن پرندگانی مانند دارکوب سر سرخ و دارکوب باغی که لارو حشرات مزاحم را می خورند و مانع توسعه این گونه آفات در مزارع و باغات و پوشش های گیاهی منطقه می شدند.

درویش که تاثر را می شد در میانه توصیف اش از عمق این فاجعه ضد حیاتی احساس کرد، وقتی با این پرسش خبرنگار ایانا مواجه می شود که در مقام یک صاحب نظر زیست محیطی و محقق و فعال این بخش چه چشم اندازی را برای بخش کشاورزی و حیات سایر گونه های زنده متصور است، به گفتن این جمله بسنده می کند که شاید در خودش معانی عمیقی را هویدا می کند و آن این است: " شاید تا نیم قرن آینده و بروز فجایع بسیار سنگین تر و جبران ناپذیرترهم، کسی متوجه عمق آنچه در حالا رخ دادن است، نشود. "

اما این که چه راهکارهای برای نجات از این فاجعه می توان اتخاذ کرد پرسش دیگری است که از درویش می پرسیم و او این گونه می گوید: برای خروج از این مخمصه چند اقدام باید به صورت موازی پیش رود. نخست آن که با همکاری مسوولانه دولت های ایران، ترکیه، عراق و سوریه حق آبه رودخانه های منتهی به میان رودان و بین النهرین حفظ شود که متاسفانه خوش بینی زیادی برای اجرای این گزینه وجود ندارد، زیرا هر 4 کشور هیچ نوع نگرانی جدی برای آینده پرمخاطره این وضعیت ندارند. چرا که ترکیه بر این باور است که دود این گرد و غبارها به چشم شهروندان آن ها نمی رود و 3 کشور دیگر هم پیوسته و مشتاقانه در حال احداث سدهای بزرگ و متعدد بر روی رودخانه ها هستند. از سد بزرگ "اسد" در سوریه که 3 برابر بزرگ ترین سد ایران یعنی کرخه است گرفته تا سد موصل در عراق یا سد داریان درایران روی سرشاخه های دجله در کردستان که اجازه ورود یک قطره آب را به عراق نخواهد داد. این در حالی است که ترکیه هم در حوضه آبخیر دجله و فرات!مخزنی 120 میلیارد متر مکعبی احداث کرده است.

درویش با بیان اینکه تا زمان تغییر رویکرد این کشورها با هماهنگی سازمان ملل متحد اتفاق مثبتی در این روند رخ نخواهد داد، می افزاید: و این امر محقق نخواهد شد مگر آنکه جریان های ترورریستی و توتالیتر منطقه موضع خود را برای تحقق توسعه پایدار تغییر دهند.

این صاحب نظر محیط زیست با اشاره به اینکه ایران در اقدام یک جانبه خود 700 هزار هکتار را جهت استفاده گونه های گیاهی سازگار با شرایط بیابانی و رها کردن آب در شادگان و هورالعظیم شناسایی کرده است اما شرط توفیق آن توقف طرح های سدسازی و کشت برنج در پایاب سد کرخه است.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید