Iranian Agriculture News Agency

سدسازی موفق و مدیریت تقسیم منابع آب، ناکارآمد

باران آمد اما آب را به سدها نرساندند

جمع‌آوری آب‌های سطحی کمربند سبز شهرها را محکم می‌کند

بارش‌های چند روز اخیر سبب شده تا بسیاری از مردم تصور کنند حداقل برای امسال مشکل آب در کشور وجود نداشته باشد. بحرانی که با کاهش‌های قابل‌توجه بارش در پاییز و زمستان گذشته، نگرانی تأمین آب را پررنگ‌تر کرده بود و حالا چند روز بارش شدید، امید حل مشکل آب را در میان برخی زنده کرده است. برای تحقق این امید اما نکته‌ای نادیده گرفته شده است و آن، مدیریت نکردن صحیح آب‌های سطحی به‌ویژه در شهرهاست. همین امر باعث می‌شود باوجود بارش‌های زیاد در چند روز گذشته همچنان مشکل کم‌آبی پابرجا باشد و به قولی بارش‌های خوب روزهای گذشته تأثیر چندانی در منابع آبی کشور نگذارد. در همین رابطه تورج فتحی، کارشناس حوزه آب، با یادآوری اینکه برای جمع‌آوری آب‌های سطحی در شهرها اقدامی انجام نشده، از بی‌تأثیر بودن این بارش‌ها در بالا بردن ذخایر آبی کشور حکایت می‌کند.

باران آمد اما آب را به سدها نرساندند

یکی از بحث‌های اصلی درباره مسئله کم‌آبی در ایران، چگونگی مدیریت آب‌های سطحی در کشور است. نظر شما درباره نحوه مدیریت این بخش چیست؟

خوشبختانه در ایران و در زمینه منابع رودخانه‌ها و  سدسازی عملکرد دولت خوب بوده و تقریباً روی تمام رودخانه‌های کشور سد ساخته شده و از این طریق منابع ذخیره می‌شوند. اما در این میان نکته مغفول مدیریت منابع آب‌های زیرزمینی کشور است که از قضا ضعف اصلی نیز به همین نقطه برمی‌گردد. تنها کافی است میزان بودجه‌هایی که صرف سدسازی شده را با میزان هزینه‌ای که برای احیای آب‌های زیرزمینی شده است، مقایسه کنید.

یعنی به باور شما تاکنون در زمینه احیای سفره‌های زیرزمینی هیچ برنامه یا طرحی اجرا نشده است؟

به شکل پراکنده و در برخی مناطق محدود برنامه‌هایی وجود داشته است. با این‌ همه در بیشتر دشت‌ها به‌ویژه دشت‌های فلات مرکزی ایران برنامه جامعی برای احیای منابع آبی زیرزمینی وجود ندارد. بخش مهمی از بارش‌ها در این مناطق بدون هیچ مدیریتی هدر می‌روند و از آن‌ها استفاده درست نمی‌شود. این در حالی است که دشت‌های این منطقه همواره در دو دهه گذشته بیلان منفی داشتند و ادامه این روند، مشکلات به‌مراتب بزرگ‌تری ایجاد می‌کند.

رودخانه‌های فلات مرکزی ایران از آنجا که تحت‌تأثیر بارش‌های پراکنده هستند امکان طغیان آن‌ها وجود دارد. چنانچه در بحث پخش سیلاب‌ها و حفاظت از آب‌خانه‌ها درست عمل نشود و برنامه جامع وجود نداشته باشد، با توجه به بارش‌های پراکنده سالانه، هر سال شاهد فرونشست دشت‌های بیشتر و شور شدن و افت کیفیت آب‌های زیرزمینی این مناطق خواهیم بود. حفاظت آب‌ها به‌گونه‌ای که بتواند در مقابل این دست از تغییرات بایستد، نقطه مغفول مدیریت آب در کشور است.

از سوی دیگر با بارش‌های اخیر، همچنان مسئله کمبود آب در کشور مطرح می‌شود و به باور برخی مدیریت آب‌های سطحی در شهرها نیز دچار مشکل است. آیا راهی برای استفاده بهینه از آب‌های سطحی در شهرهای بزرگ هم وجود دارد؟

طبق قوانین موجود، مدیریت روان‌آب‌ها در مناطق شهری بر عهده شهرداری‌هاست و بنابراین وزارت نیرو در این رابطه تکلیفی ندارد. هدایت روان‌آب‌ها و ذخیره‌سازی آن‌ها، تصفیه و استفاده مجدد بر عهده شهرداری‌ها قرار دارد و در نتیجه کاستی‌ها در این زمینه به همین بخش بازمی‌گردد.

از آب‌های سطحی می‌توان برای فضای سبز، ایجاد کمربند سبز اطراف شهرها و کشاورزی استفاده کرد و طبیعتاً مدیریت درست این بخش نیز می‌تواند از مشکل آب کشور بکاهد.

با این‌ همه چرا در شهر یزد، آب تصفیه‌شده سطح شهر در بیابان‌ها تخلیه می‌شود؟

به این مسئله باید کلان‌تر نگاه کرد. حلقه مفقوده این میان را باید در قوانین موجود جست. بر اساس قوانین، شرکت آبفا وظیفه جمع‌آوری فاضلاب‌ها و آب‌های سطحی و تصفیه آن را دارد و سپس باید آب تصفیه‌شده را در اختیار شرکت‌های آب منطقه‌ای قرار دهد. منطقی نیست یک شرکت تمام‌کارها را انجام دهد، ولی درنهایت خروجی را در اختیار شرکتی دیگر قرار دهد. این مشکل باعث شده در برخی مناطق مشکلاتی مانند آنچه شما درباره شهر یزد گفتید به وجود بیاید. در یزد آب‌های سطحی و فاضلاب جمع، و سپس تصفیه می‌شوند، اما درنهایت به بیابان‌های اطراف شهر ریخته می‌ریزند.

این در حالی است که یزد شهری کویری است و همواره در معرض ریزگردها و انواع طوفان شن قرار دارد و می‌توان با سازمان‌دهی اصولی این آب، به دور شهر کمربندی سبز کشید تا مردم از گزند طوفان‌ها در امان بمانند. اکنون نه‌تنها چنین نشده، بلکه در حاشیه شهر برکه‌ای از آب نامطبوع با بوی بد به وجود آمده که مأمن انواع پشه و مگس و متعاقب آن بیماری‌ها شده است.

اساس مدیریت آب‌های سطحی در شهرها، مدیریت درست پسآب در جهت بیابان‌زدایی، ایجاد کمربند سبز و مقابله با طوفان ریزگردهاست.

این مشکل در پایتخت به شکل دیگری بروز کرده است؛ دشت‌ها و مراتع میان تهران و قم به محلی برای قشلاق تبدیل‌شده و تحت‌تأثیر چرای دام‌های، پوشش طبیعی آن به‌تدریج از بین رفته و هر آن می‌تواند مشکلاتی چون طوفان برای پایتخت به همراه آورد. در سه دهه گذشته مراتع حاشیه جنوب تهران از کلاس متوسط به کلاس خیلی ضعیف سقوط کرده که نشان‌دهنده از بین رفتن پوشش گیاهی و افزایش مناطق بیابانی در این بخش است. طبعاً جمع‌آوری آب‌های سطحی شهر تهران با مدیریت درست، می‌تواند با ایجاد کمربند سبز این مشکل را به حداقل برساند.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید