گزارش ایانا از تحصیل دانشآموزان عشایر
وقتی "مهر" با بیمهری آغاز میشود
به اعتقاد کارشناسها، آموزش و پرورش وظیفهی برقراری عدالت آموزشی برای عشایر را فراموش کرده!
چادرهای سیاه ناامن، کلبههایی که با سنگ و کلوخ ساخته میشوند یا کانکسهای تاریک، اینها نشانههای آمدن "مهر"ی است که گاهی با 15 کیلومتر پیاده روی هر روزه برای رسیدن به آرزوهای دور آغاز میشود. از دورافتادهترین مناطق مرزی زاگرس تا البرز مرکزی، هنوز هم روی برخی پلهای چوبی و صخرههای سخت، میتوان رد پای کودکانی را دید که به دلایل متعددی از حق دسترسی آسان به امکانات بهینه آموزشی محرومند. گاهی حتی مانند کودکان دانش آموز روستای گاودانه ( یکی از دورافتادهترین روستاهای کهکیلویه و بویراحمد) انگشتانشان لابه لای نخهای قرقره (گرگر) جا میماند و دیگر هرگز نمیتوانند مدادهای رنگی را لابهلای انگشتانشان حرکت دهند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایانا، آغاز «مهر» برای دانشآموزانی که در دورافتادهترین مناطق روستایی و عشایری کشور مشغول تحصیل هستند، یعنی شروع دوباره تمام این دلهرهها. از سرمایی که زودتر از شروع زمستان از راه میرسد و از فرصتهایی که به دلیل سختی رفت و آمد از دست میروند و منجر به اضافه شدن آمار کودکان بازمانده از تحصیل میشوند.
قصه پرغصه مدارس عشایری
داستان تازهای نیست، اما دغدغهاش هرسال با شروع مهر تازه میشود. « مدارس عشایری آب ندارند. برق ندارند. حتی سرویس بهداشتی مناسب برخوردار نیستند..» شبکههای اجتماعی پر شده از فیلمها و پستهایی که هرکدام ، روایتی تازه از وضعیت مدارس کپری و عشایری ارائه میکنند. از شمال تا جنوب و از شرقیترین تا غربیترین نقطه کشور تعداد دانشآموزان عشایری بیش از 180هزار نفر تخمین زده میشود اما همچنان اغلب آنها از حق دسترسی آسان به امکانات استاندارد آموزشی محروم هستند. کمبود مراکز آموزشی استاندارد، سختی رفت و آمد در مسیرهای صعبالعبور برای برخورداری از حداقلهای آموزشی و عدم تجهیز مدارس شبانهروزی باعث شده تعداد زیادی از کودکان مناطق عشایری کشور از ادامه تحصیل در مقاطع بالای تحصیلی بازبمانند. با اینهمه مشکلات آموزشی تنها محدود به دانش آموزان نیست. معلمان حق التدریسی، سرباز معلمها و آموزشگرانی که با مشکلات فراوان رنج مسیر را بر خود هموار میکنند نیز با چالشهایی مواجهاند که هر سال با شروع سال تحصیلی همراه آنهاست. عدم برخورداری از امکانات مناسب چون حق اسکان، حق کوچ ، حق ایاب و ذهاب و معوقات مزدی که گهگاه به چندین ماه متوالی کشیده میشود، از جمله چالشها و مشکلاتی است که معلمان مدارس روستایی و عشایری با آنها دست به گریبانند.
دولت از وظایفش شانه خالی نکند
زمستان 96 بود که سرپرست دفتر آموزش و پرورش عشایری وزارت آموزش و پرورش از نیاز دانش آموزان عشایر کشور به حداقل یک هزار کانکس آموزشی دیگر برای تحصیل خبر داد و از خیرین مدرسهساز خواست در این حوزه به آموزش و پرورش کمک کنند. موضوعی که به باور یک فعال صنفی معلمان گرچه با همراهی گروه کثیری از خیرین همراه خواهد بود، اما از طرفی نشان دهنده تداوم عقبنشینیهای دولت در عمل به وظایفش در حوزه آموزش است.
در همین رابطه جعفر ابراهیمی، معلم و بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسرکشور در گفتگو با خبرنگار اجتماعی ایانا با اشاره به این نکته که مشکلات آموزشی مناطق دورافتاده و دانشآموزان روستایی و عشایری را باید در بستر شرایط اجتماعی و اقتصادی که جامعه ایران و نظام آموزشی به طور خاص با آن مواجه است تحلیل کرد، به نقش دولتها در کالاییسازی آموزش حتی در مناطق روستایی و عشایری میپردازد و میگوید: این مشکلات مختص یک منطقه یا یک ناحیه نیست چرا که دولت هر روز از مسولیتهای خودش در حوزه مسولیتهای اجتماعی و به خصوص آموزشهای عمومی عقب نشینی میکند. این عقب نشینیها باعث میشود، که، وضعیت آموزش در مناطق دورافتاده وخیمتر شود.
ابراهیمی ادامه میدهد: وضعیت برخی از مدارس روستایی و عشایری در مناطق غربی کشور چون همدان و کردستان نشان میدهد، عقب نشینی دولت از مسولیتهایش در حوزه آموزش و پرورش، سطحی از پولی سازی و کالایی سازی آموزش را ایجاد کرده است.
پولی شدن مقاطع تحصیلی و بازماندگی از تحصیل
او مصداق این قضیه را پولی شدن مقطع پیش دبستانی میداند و میگوید: یک مثال واضح آن به اجباری شدن دوره پیش دبستانی برمیگردد. از یک طرف دولت پیش دبستانی را اجباری کرده و از طرف دیگر آن را پولی کرده است. یعنی هیچ پوشش دولتی برای گذراندن این دوره در نظر نگرفته است. پرسش این است که در چنین شرایطی، خانوادههای کودکان روستایی و عشایری چگونه قادرند این هزینهها را تامین کنند. آنهم در شرایطی که خانوادههای این کودکان، با مشکلات متعددی در حوزه کشاورزی و تامین منابع مالی روبرو هستند.
ابراهیمی اضافه میکند: وضعیت در روستاهایی که دورافتاده هستند به مراتب وخیمتر است. در برخی از این مناطق، دولت حاضر نیست به دلیل تعداد کم دانش آموز هزینه تامین امکانات آموزشی را بپذیرد. به همین دلیل برخی از مناطق بعد از دوره ابتدایی ، عملا از داشتن مقطع متوسطه اول و دوم محرومند. در چنین شرایطی بازهم تعداد زیادی از کودکان از تحصیل در مقاطع بالاتر بازمیمانند.
نماد محرومیت صنفی معلمان مناطق دورافتاده
این فعال صنفی در ادامه به مشکلات متعدد معلمانی که در مناطق دورافتاده مشغل به تدریس هستند اشاره میکند و با یادآوری اتفاقی که سه سال پیش برای حمیدرضا گنگوزهی معلم بلوچ رخ داد ، میگوید: حمیدرضا گنگوزهی معلم دبستان روستای نوکجوی سرحد بلوچستان بود که متوجه ریزش دیوار اتاق مخروبه در همسایگی ساختمان مدرسه روی بچهها شد و بهسرعت برای نجات دانشآموزان اقدام کرد اما در حین این کار، دیوار ریزش کرد و سرانجام این معلم زیر آوار گرفتار شد و جانش را از دست داد. به این مورد اضافه کنید معلمانی را که در مدارس کانکسی در روستاهای صعبالعبور تدریس میکنند و بعضا باید در همان کانکسها اسکان پیدا کنند. سال گذشته بود که یکی از همین معلمان بر اثر برق گرفتگی در یکی از مدارس کانکسی استان لرستان جانش را از دست داد و یا موارد مشابه دیگر که نشان دهنده کمبود امکانات است.
به گفته این فعال صنفی مساله بهبود شرایط آموزشی در مناطق روستایی و عشایری تنها در شرایطی قابل حل خواهد بود که یک اراده جمعی در راستای تحقق عدالت آموزشی در سطح جامعه شکل بگیرد. به گفته ابراهیمی، تحقق ایده عدالت آموزشی نمیتواند به صورت فردی پیگیری شود، تمام ارکان آموزشی از قبیل خانواده، جامعه و فعالان صنفی معلمان باید برای حق دسترسی عادلانه به امکانات آموزشی برای تمام کودکان متحد شوند تا به نتیجه مطلوب برسند.
گزارش: لیلا رزاقی
دیدگاه تان را بنویسید