در گفتوگو با سرمایهگذار و تأمینکننده مالی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران مطرح شد:
تولید برق روی پشتبام
انرژیهای آبی، بادی و خورشیدی ازجمله مهمترین و شناختهشدهترین نوع انرژیهای تجدیدپذیر است
اکنون شرکتهایی وجود دارند که اگر فردی تصمیم به نصب پنلهای خورشیدی روی بام خانهاش بگیرد، تمام امور مربوط به نصب پنل و امور جانبی آن را بر عهده میگیرند و حتی بخشی از امور مالی و معرفی سرمایهگذار به بانک و ... را انجام میدهند و به این ترتیب وزارت نیرو با سرمایهگذار قرارداد 20 ساله برای تولید برق منعقد میکند. برای تولید 20 کیلووات برق، حدود 250 مترمربع فضا نیاز دارد. به این ترتیب یک شهروند صاحب یک نیروگاه کوچک میشود.

تا پیش از کشف نفت، سوخت اول دنیا زغالسنگ بود و بعد از کشف نفت و گذر از دوران طلایی نفت در اواخر دهه 80 و 90 مصرفکنندگان عمده نفت و سوختهای فسیلی که بیشتر در اروپا و آمریکا بودند بهدنبال راهی برای رهایی از نوسانهای ریزودرشت قیمت نفت بودند. اما موضوع مهمی که باعث شد مصرف سوختهای فسیلی با اما و اگرهای فراوان روبهرو شود "آلودگیهای زیستمحیطی" بود. در این بین دانشمندان و فعالان محیطزیست که توجهشان به سوختهای فسیلی جلب شده بود استفاده از انرژیهای جایگزین را پیشنهاد کردند. انرژیهای تجدیدپذیر، سوختهای پاک، خودروهای هیبرید و... همه راههایی بودند برای رهایی از آلودگیهای زیستمحیطی پیشنهاد داده شد.
اما بیش از همه تولید انرژیهای تجدیدپذیر مورد توجه قرار گرفت. چراکه به نظر میرسد تولید انرژیهای تجدیدپذیر بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد. احمد حاتمییزد را بیشتر بهعنوان کارشناس بانکی میشناسند، اما این بار در کسوت یک سرمایهگذار و تأمینکننده مالی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر با او گفتوگو کردهایم که حاصل این گفتوگو را میخوانید.
****
* تاکنون نگاهها به تولید انرژی از منظر اقتصادی نبوده است. به این معنا که تأمین انرژی یا مصرف آن همیشه در بخش اقتصادی تعریفشده اما تولید انرژی کمتر به بخش اقتصادی آمده است. ورود تولید انرژی به بخش اقتصادی به این معناست که نحوه تولید انرژی بیشتر مدنظر قرار میگیرد. اینجاست که موضوع انرژیهای تجدیدپذیر و صرفه اقتصادی آنها مطرح میشود. چرایی یا موضوعیت تولید انرژیهای تجدیدپذیر در عرصه اقتصادی لزومی دارد یا از اساس صحیح است؟
بله درست است. انرژی تجدیدپذیر در دنیا طرفداران زیادی دارد و فعالیتهای علمی و اجرایی زیادی در این زمینه در حال انجام شدن است. گزارش وضعیت جهانی 2017 از انرژیهای تجدیدپذیر صدها صفحه است و همین نشان میدهد که در این زمینه فعالیتهای زیادی میشود هرچند در کشور ما هنوز چیز زیادی در مورد آن نمیدانیم.
انرژیهای آبی، بادی و خورشیدی ازجمله مهمترین و شناختهشدهترین این نوع انرژیها است.
تا همین چندی پیش کسانی که نگران تمام شدن انرژیهای فسیلی بودند، فکر میکردند بهترین جایگزین برای انرژیهای فسیلی، انرژی اتمی و حتی تولید برق از نیروی اتمی است. برخی کشورها مانند فرانسه بهطور تقریبی تمام برق کشورشان را از نیروی اتمی تأمین کردند. بسیاری از کارشناسان این فن اعلام کردند که انرژی اتمی انرژی سالمی نیست و ممکن است بسیار خطرناک باشد. چراکه حفظ استانداردهای ایمنی در تولید یا مصرف انرژی اتمی بسیار بالا و سخت است.
رخ دادن دو فاجعه بزرگ اتمی، باعث شد تا دنیا نظر و ایدهاش را نسبت به انرژی اتمی تغییر دهد. یکی فاجعهای بود که 25 سال پیش در روسیه و نیروگاه چرنوبیل رخ داد که هزاران نفر مردند. فاجعه دوم که چند سال پیش در فوکوشیمای ژاپن اتفاق افتاد که ضربه نهایی را به انرژی اتمی زد. به همین دلیل برخی کشورهای اروپایی ازجمله آلمان قانون منع استفاده از نیروگاه و انرژی اتمی را تصویب کردند.
در چند سال گذشته آلمان و همه کشورهای صنعتی سرمایهگذاری عظیم و هنگفتی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر انجام دادند و دولتها نیز خود را موظف به حمایت از این رویکرد کردهاند. با این شیوه سهم انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی بادی یا خورشیدی و... در حال افزایش است.
* در کشور ما چطور، آیا تا به امروز برای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر کار جدی یا منجر به نتیجهای انجام شده است؟
در سالهای اخیر معاهدهای بینالمللی در پاریس با حضور 190 کشور امضاشده که در این معاهده همه امضاکنندگان تعهد کردند که برای کاهش آلودگی محیطزیست تلاش کنند. این همان معاهدهای است که آمریکا عضو آن نشد. در کشور ما یکی از مهمترین مشکلات، آلودگی شدید استفاده از انرژیها فسیلی است.
در همین باره دولت بهدنبال آن است تا به دلیل آلودگیهای زیستمحیطی و محدودیتهای بینالمللی تولید و استفاده از انرژیهای پاک و تجدیدپذیر را افزایش دهد، بنابراین سیاستهایی را در پیش گرفته که استفاده و تولید انرژیهای پاک را برای مردم مقرونبهصرفه کند. ممکن است استفاده از این انرژیها برای مردم بهصرفه نباشد اما با سیاستگذاری دولت این کار میتواند برای سرمایهگذار خصوصی مقرونبهصرفه شود.
بهعنوان مثال در مورد انرژی خورشیدی دولت اعلام کرده است اگر کسی در محیط شخصی خودش منزل، کارگاه، مدارس، مساجد و... پنلهای خورشیدی نصب کرده و اقدام به تولید نیروی برق کند، دولت تمام برق تولیدشده را به قیمت هر کیلووات 800 تومان خریداری خواهد کرد. این برق به شبکه سراسری متصل شده اما توسط خود تولیدکننده مصرف نمیشود. چون تولیدکننده میتواند برق را از خود دولت با قیمت کیلوواتی 60 تومان خریداری کند. به همین دلیل در حال حاضر سرمایهگذاری در این بخش سودآور است. اگر با این شیوه وزارت نیرو تولید برق خورشیدی متداول شده و سرمایهگذاری در این زمینه گسترده شود، هزاران شغل و صنعت جانبی در کنار آن ایجاد میشود.
در حال حاضر تمام این پنلهای خورشیدی و تجهیزات مربوط به آن از خارج وارد میشود. اگر تولید برق خورشیدی گسترده شود تمام این تجهیزات را میتوان در داخل تولید کرد. صنعت تولید پنلهای خورشیدی و صنایع وابسته آن (inverter) هم بهتدریج با افزایش تعداد سرمایهگذاران افزوده میشود.
از همه مهمتر اینکه تولید این نوع برق به هیچ ماده اولیهای (آب، بنزین، گازوئیل و...) احتیاج ندارد و با توجه به اینکه در ایران بهطور میانگین 300 روز آفتابی وجود دارد بنابراین تولید برق خورشیدی و بازگشت سرمایه برای تولید این نوع برق مقرونبهصرفه است.
* در حال حاضر برای تولید برق خورشیدی برنامه معین و مشخصی وجود دارد؟
شرکتهایی وجود دارند که اگر فردی تصمیم به نصب این پنلها بگیرد، تمام امور مربوط به نصب پنل و امور جانبی آن را بر عهده میگیرد و حتی بخشی از امور مالی و معرفی سرمایهگذار به بانک و ... را انجام میدهند و به این ترتیب وزارت نیرو با سرمایهگذار قرارداد 20 ساله برای تولید برق منعقد میکند. برای تولید 20 کیلووات برق، حدود 250 مترمربع فضا نیاز دارد. به این ترتیب یک فرد صاحب یک نیروگاه کوچک میشود.
در حال حاضر دولت تا سقف 100 کیلووات برق را 800 تومان (هر کیلووات) خریداری میکند و این مبلغ هر سال با توجه به قیمت ارز (چون سرمایهگذاری ارزی است) و تورم تا حدودی افزایش پیدا میکند.
همین نمونه کوچک نشان میدهد که سیاستگذاری صحیح دولت چگونه باعث تشویق سرمایهگذاران شده است. در همین یک سال اخیر نه فقط سرمایهگذاران داخلی بلکه سرمایهگذاران خارجی دیگر با توجه به سیاستهای درست وزارت نیرو اعلام تمایل برای سرمایهگذاری در این حوزه کردهاند. نتیجه آن هم هفت پروژه 10 مگاواتی در کرمان، اصفهان و همدان است که با سرمایهگذاری کشورهای خارجی راهاندازی شده است. به این نکته نیز توجه داشته باشید که تولید هر یک مگاوات برق حداقل یک میلیون دلار سرمایهگذاری نیاز دارد. فکر کنید در شرایطی که این همه محدودیت و تحریم وجود دارد آوردن حدود 10 میلیون دلار سرمایه به ایران با چه ترفندهایی امکانپذیر شده. این نکته را هم در نظر داشته باشید که قرارداد فروش برق خورشیدی 20 ساله است!
سرمایهگذاری اولیه آن حدود 120 تا 130 میلیون تومان است که اگر آورده سرمایهگذار داخلی بین 70 تا 60 میلیون تومان باشد، مابقی این سرمایه با معرفی سرمایهگذار به بانکها تأمین میشود.
دولت برای اینکه نیروگاههای کوچک را تقویت کند هر کیلووات برق را تا سقف 100 کیلووات را حدود 800 تومان خریداری میکند. از 100 کیلووات به بالا که در واقع از دید دولت تولید انبوه میشود، هر کیلووات را 700 تومان خریداری میکند.
* در مورد انرژیهای تجدیدپذیر دیگر مانند باد چطور، آیا در این زمینه هم کاری انجامشده است؟
انرژی بادی در مقیاسهای کوچک و به این شیوه امکانپذیر نیست. حداقل میزان تولید برق از طریق باد 2.5 مگاوات است که این مقدار برق فقط با یک توربین بادی تولید میشود. مکان و وسعت برای برقراری پنل تولید برق بادی، یک هکتار زمین است و حدود 10 میلیارد تومان سرمایهگذاری نیاز دارد.
قیمت خرید دولت برای انرژی بادی 590 تومان است. این نوع برق تولیدشده برای تولیدکننده هم صرفه اقتصادی ندارد و بهتر است از همان برق با یارانه دولت استفاده کند تا این نوع برق به تولید انبوه برسد.
در سالهای اخیر یکی از شرکتهای آلمانی پس از تحقیق و بررسی اقدام به ترسیم نقشه تونلهای باد ایران کرده است. ارزیابیهای بادی انجامشده و نشان داده که بهترین جا همان دره منجیل است. اما محیطزیست اجازه برپایی علمکهای توربین بادی برای تولید برق را در این منطقه نمیدهد. نقطه بعدی که مشابه منطقه منجیل تشخیص دادهشده در خراسان، نزدیک به مرز افغانستان به نام "خاش" در نزدیکی تربتجام است. این منطقه وضعیت مناسبی برای تولید برق بادی دارد.
* از این منطقه یا تولید انرژی در این منطقه خبری نشنیدهایم. روال کار و تولید برق در این منطقه چگونه است؟
یکی از مهمترین و بزرگترین مشکلات موجود در این منطقه برای گرفتن زمین بروکراسی اداری است. بد نیست بدانید که این زمینها قابل کشت نیست در واقع یک بیابان برهوت است که استفاده قابل توجهی از آن نمیشود. در بسیاری از موارد مهمترین و اصلیترین مانع خرید و فروش زمین "تغییر کاربری" است. این زمینها تغییر کاربری ندارد و از آن مهمتر این زمینها به دلیل شرایط جغرافیایی برای هیچ کاری مناسب نیست. این غیر از مجوزها و اجازههایی است که از نهادهایی مانند وزارت کشاورزی، محیطزیست یا میراث فرهنگی و... باید گرفته شود. تعداد آنها امروز بهطور دقیق 20 نهاد مختلف با سیاستهای مختلف است که باید از آنها اجازه اخذ شود! که هر مجوزی بین دو هفته تا دو ماه زمان میبرد و موانع اداری فراوانی دارد. خیلی از سرمایهگذاران با توجه به وجود چنین موانعی از خیر راهاندازی علمکهای توربین بادی گذشتند و کار رها کردند. این در حالی است که الآن فقط حدود سه توربین در این منطقه کار میکند، اما میتوانست (با توجه به مدتزمان) در این منطقه حداقل 200 توربین کار کند. البته در این مدت فاصله بین مشهد و نیشابور (نیروگاه بینالود)، توربینهایی دایر شده اما این مناطق هیچکدام به اندازه این منطقه برای دایر کردن توربینهای بادی مناسب نیست.
ما برای حل مشکل و تأسیس یک منطقه که شهرک صنعتی برای توربینهای بادی باشد، سعی کردیم با آقای شریعتمداری وزیر صنعت ملاقاتی داشته باشیم. شیوه پیشنهادی هم این بود که یک منطقه در نظر گرفته شود و تمامی نهادهای مربوطه (20 نهاد و سازمان) این منطقه را بازبینی کنند و برای منطقه گواهی صادر کنند. به این ترتیب یک شهرک صنعتی برای "تولید برق با توربینهای بادی" یا شهرک صنعتی نیروگاهی تأسیس شود.
پیش از این سازمانی به نام شهرکهای صنعتی در وزارت صنعت تأسیسشده است. این سازمان تمام مجوزهای لازم برای تأسیس واحدهای صنعتی را از نهادها و سازمانهای مختلف اخذ میکند. پس از این هر فرد حقیقی یا حقوقی که متقاضی تأسیس واحد صنعتی باشد به این سازمان مراجعه میکند و باقی روند اداری از طریق مراجعه به این سازمان بدون اتلاف وقت انجام میشود. این کار برای سرمایهگذاران تخصصی بسیار مقرونبهصرفه است و بزرگترین حمایت را از آنها میکند./
دیدگاه تان را بنویسید