شایعات اصلاحات قیمتی و راهی که به واقعیت نمیرسد
دو راهی به نام تصمیم عقلانی و جو روانی
دولتیها اغلب در بحث اصلاح قیمت مُردد بودهاند و همیشه این داستان را با دست پَس و با پا پیش میکِشند. این دوگانگی بین عقل و جَو روانی جامعه، آنها را با تردید مواجه کرده. یعنی عقل ایجاب میکند جلوی رانتخواریها و مصرف بیرویه انرژی گرفته و یک مدیریت علمی مانند تمام دنیا بر جامعه حاکم شود.
داستان هجوم مردم به سمت جایگاههای سوخت، واکنش کهنهای است که هر بار به بهانههای مختلف از سوی شهروندان ایرانی رخ میدهد. مردمی که با شایعه گرانی بنزین، زلزله، تعطیلی برای سفر و... به سمت پمپ بنزینها روانه شده و صفهای طویلی را در گرما و سرما خلق میکنند. شهروندان ایرانی همان کسانی هستند که توانستهاند در آخرین روزهای اسفندماه سال گذشته، مصرف بنزین را در یک روز به 115.8 میلیون لیتر برسانند و در این ماجرا رکورددار شوند!
برخی از کارشناسان انرژی معتقدند که یارانه تعلق گرفته به بنزین، یکی از عوامل اصلی مصرف بیرویه آن است. از این رو چند سالیست، دولتیها در جهت افزایش نرخ بنزین تلاش میکنند که هر بار با مخالفت شدید مجلسیها روبهرو میشوند. این مخالفت در حالی رخ میدهد که بسیاری از کارشناسان معتقدند واقعیسازی قیمت بنزین در ایران از الزامات است. به دنبال شایعاتی که طی چند ماه اخیر در جهت چند نرخی شدن قیمت بنزین و یا سهمیه بندی آن به علت آشفته بازار اقتصادی رخ داد، هر بار توسط دولتیها و مجلسیها تکذیب میشود و اینبار هم رئیس کمیسیون انرژی خبر ثابت ماندن قیمت بنزین و گازوئیل در سال جاری را تائید کرد. از این رو کمیسیون انرژی مجلس با حمایت از ثابت ماندن قیمتها به دولت هشدار داد که به هیچ وجه بدون مجوز و مصوبه مجلس حق افزایش نرخ بنزین و گازویل را ندارد.
در این باره، موید حسینی صدر، کارشناس انرژی در گفتوگو با خبرنگار گروه اقتصادی ایانا میگوید: «دولتیها اغلب در بحث اصلاح قیمت مُردد بودهاند و همیشه این داستان را با دست پَس و با پا پیش میکِشند. این دوگانگی بین عقل و جَو روانی جامعه، آنها را با تردید مواجه کرده. یعنی عقل ایجاب میکند جلوی رانتخواریها و مصرف بیرویه انرژی گرفته و یک مدیریت علمی مانند تمام دنیا بر جامعه حاکم شود. اما جو روانی ایجاد شده به ویژه از جانب افرادی که تریبونهای عمومی دارند ولی تخصص و دانش لازم را ندارند، ورق را جوری دیگر برمیگرداند. این افراد در ظاهر تصور میکنند به نفع مردم گام برمیدارند، درحالی که در باطن به ضرر مردم و جامعه مسیر را پیش میبرند.»
او با اشاره به اینکه شهروندان ایرانی 2.5 برابر میانگین جهانی مصرف انرژی دارند، ادامه میدهد: «مصرف بیرویه سوخت در ایران میتواند یکی از عوامل ایجاد رانتهایی در این زمینه شود. افرادی که راههای میانبر و لابیگری را خوب یاد گرفتهاند، صاحب ثروتهای نجومی شدهاند. چرا که سوء مدیریت یارانهها و ناعادلانه توزیع شدن آنها، این ماجرا را به جایی کشانده که برخی هر روز ثروتمندتر و باقی فقیر و فقیرتر میشوند، علت این تراژدی تلخ را میتوان رانت دولتی اعلام کرد. متاسفانه در ایران 10 یا 20 درصد ثروتمندان بر اساس شایستگی یا نبوغ و نخبه بودن کسب ثروت کردهاند، در حالی که 80 درصد باقی قشر مرفه جامعه، ثروتشان را از طریق رانت مدیریتی بدست آوردهاند. به جرات میتوان گفت مدیریت کشور در 40 سال گذشته طوری نبوده که منابع بین ایرانیان به صورت عادلانه تقسیم شود.»
حسینی صدر تاکید میکند: «نیاز است که مجلس و دولت یک بار برای همیشه تمام اختلاف قیمتها را حذف و تمام حقوق ایرانیان را ماه به ماه تنظیم و بازنگری کند تا کشور به ثبات برسد، این راهی است که سایر کشورها نیز آن را پیمودهاند. امروز مجلس با گرانی بنزین به علت بار روانی و هزاران استدلال دیگر مخالفت میکند. در حالی که تبعات این تصمیمات نسنجیده چند سال بعد مشخص خواهد شد. حدود 30 سال پیش در هر شهری تنها چند خانواده ثروتمند وجود داشت، اما امروز این رقم به دهها خانواده افزایش یافته که بیشتر آنها با رانت، لابی، ارتباطات فامیلی و... صاحب چنین ثروتهای افسانهای شدهاند که نتیجه آن فاصله طبقاتی جهنمی است.»
او ادامه میدهد: «از همینجا مجلسیها، دولتیها، نخبگان سیاسی و افرادی را که صاحب تریبون هستند، دعوت میکنم که یکبار برای همیشه بحث رانت را که در تفاوت قیمتهای دولتی و واقعی است حذف کنیم. همچنین هم زمان با آن بستهای تعریف شود که پول و درآمد مستقیم به مردم برگردد که این به کارگیری این سیاست قطعاً مانند تمام کشورهای پیشرفته به نفع مردم خواهد بود.»
حسینی معتقد است که حتی اگر امروز با زور بنزین را ارزان نگه داریم، قطعاً سال به سال مصرف افزایش خواهد یافت. آمار نشان میدهد مصرف بنزین افراد، هرچه ثروتمندتر هستند بیشتر است تا قشر متوسط و پایین جامعه. یارانه بنزین این روزها تنها به جیب ثروتمندانی میرود که هیچ نیازی به این تخفیف قیمتی ندارند. پس بهتر است بیش از این تعلل نکنیم و بسته اصلاح دستمزدها، یارانهها، قیمتها انجام بگیرد و اجازه دهیم مدیریت مالی کشور به دست مردم نیز صورت گیرد تا قیمتها واقعی باشند و تنها دولت تصمیم گیرنده نشود. چرا که حتی با دستگیری متخلفان تنها یک درصد آنها دستگیر میشوند و 99 درصد آنها باز هم فرار خواهند کرد.»
دیدگاه تان را بنویسید