روایت باغداران زیتونکار از مشکلات و چالشهای فراروی تولید و فروش زیتون در استان گیلان
درخت «صلح» را نجات دهید
کشت زیتون در مناطق غیرمستعد غیراصولی است
لیلا رزاقی: برای مردمان این شهر، درخت زیتون نماد بقا است. نماد نامیرایی یک کسب کار اجدادی و ایستادگی نسلهایی که با وجود سختیها و مشکلات فراوان، میراث طبیعیشان را حفظ کردهاند.
نام رودبار به شکوفههای زیتونش گره خورده. به عطر خوش کارخانههای روغنکشی و به اصالت صابونهای سرشور تهیهشده از روغنزیتون... تا قبل از احداث آزادراه رشت - قزوین این رنگ و بوها برای مسافران، از رستمآباد شروع میشد و با عبور از لوشان به پایان میرسید، اما حالا تمام اینها را تنها در رودبار میتوانید پیدا کنید. از ورودی شهر تا خروجی آن، جز مغازه زیتونفروشی کمتر کسبوکاری پررونقی میبینید . بااینحال وقتی پای درد دل باغداران و فروشندگان زیتون بنشینید، روایتهایی را خواهید شنید که بازگوکننده مرارتها و سختیهای این کار است؛ از سالهای بد جدال با آفت زیتون و هجوم ملخها که بسیاری از باغها را فلج کرد تا عواقب احداث آزادراهی که کسبوکار دهها فروشنده زیتون در شهرهای مجاور رودبار را با رکود روبهرو کرده است.
باغدارانی که بهسختی ادامه میدهند
آمارها از فعالیت بیش از 25 هزار باغدار شهرستان رودبار در تولید زیتون و فرآوردههای آن نشان از اهمیت کشت این محصول در مسیر توسعه بخش کشاورزی گیلان دارد. بااینحال کمبود نظارت و توجه به این بخش باعث شده، روند تولید و پرورش زیتون برای باغداران با مشکلاتی همراه شود. زیتونکاری گرچه در سالهای اخیر رشد مثبتی بهویژه در زمینه تحقیقات داشته، اما برخی از مشکلات نظیر شیوع آفت مگس زیتون و هجوم ملخ مراکشی، خسارتهای سنگینی به باغهای استان وارد کرده است.
گزارشها نشان میدهد، ورود بیرویه و قاچاق، ناکافی بودن صنایع تبدیلی بالادستی، نبود سامانه صادراتی و وجود دلالها و واسطهها در امر خریدوفروش زیتون و دستکاری قیمتها از معضلات پیش روی محصول زیتون است که در سالهای اخیر کمتر موردتوجه مسئولان قرار گرفته است. در این میان سهم باغداران و کشاورزانی که «باغداران خُرد» نامیده میشوند، از مشکلات و سختیها بیشتر است. کشاورزانی که با زمینهای دو سه هکتاری آبا و اجدادی بهسختی در بازار گسترده تولید زیتون به رقابت با زمینداران بزرگ مشغول هستند و در این راه به دلیل کمبود حمایتها، متحمل هزینههای سنگینی میشوند.
گودرزوند یکی از همین کشاورزان است که از وضعیت نظارت بر تولید زیتون در استان گیلان راضی نیست. او ضمن گلایه از وضعیت خرید لوازم و تجهیزات باغبانی که عمدتاً توسط کشاورزان و باغداران خُرد، از بازار آزاد تهیه میشود، میگوید: وضعیت کشاورزها در زمینه تهیه لوازم خیلی خرابه و هیچ حمایتی هم نمیشه. از سم و کود بگیرید تا اصلاح درخت و کاشت نهال که همهاش هزینهبره و هیچ نهادی کمکی در این زمینهها به باغداران نمیکنه. در کنار همه هزینههایی که به باغدار تحمیل میشه، اگه برای انجام کارها نیاز به کارگر داشته باشیم باید هزینههای حقوق و ایابوذهاب این کارگران رو هم اضافه کنید.
مافیای پشت پرده خریدوفروش زیتون
مسئله دیگری که این باغدار به آن اشاره میکند، موضوع بازار خریدوفروش زیتون است. او به مافیای پنهانی اشاره میکند که عملاً زمینههای نوسان بازار خریدوفروش زیتون را با قیمتهای متنوع ایجاد میکند. گودرزوند میگوید: کاش موضوع فقط به مشکلاتی که باغداران در روند تولید دارن، محدود میشد. از اوایل شهریور تا پایان مهر که زمان برداشت محصوله و محصول به بازار عرضه میشه، واسطهها و دلالها وارد میشن و آنقدر توی سر محصول میزنن که عملاً کمترین سود نصیب کشاورز میشه. این وسط فقط وضعیت باغدارهای بزرگ که از منابع طبیعی زمین گرفتن مناسبه چون با کارخونهدارای بزرگ کار میکنن و از طرفی بخش عمده محصولشون میمونه برای روغنگیری و سایر صنایع تبدیلی...
این کشاورز درباره روند خرید محصول توسط واسطهها میگوید: مثلاً همین سال گذشته، زیتون را از من کیلویی چهار هزار تا چهار هزار و 500 خریدن درحالیکه چیدن و برداشت همان زیتون فقط هزار و 500 تومن برای من هزینه برداشته، الآن میبینیم همون محصولی رو که از من چهار هزار تومن خریدن، در بازار کیلویی 16 - 17 هزار تومان میفروشن.
او ادامه میدهد: متأسفانه طی این سالها هیچ نظارتی از سوی نهادهای مسئول صورت نگرفته تا دست واسطهها را از بازار زیتون کوتاه کنه. اینکه مثلاً بیان و جایی رو معرفی کنن و بگن این شرکت یا این خریدار مورد اعتماده و محصولتون رو به فلان قیمت میخره! چنین چیزی وجود نداشته... خب در چنین فضایی واسطه و دلال هم رشد میکنه دیگه...
بحران ادامهدار آفات و کمبود حمایت جهاد کشاورزی
وجود آفت مگس در سالهای گذشته بحران دیگری بود که گریبانگیر کشاورزان زیتونکار استان گیلان شد. آفتی که کشاورزان و باغداران را مجبور کرد، محصول را زودتر از موعد مقرر برداشت کنند. کشاورزان میگویند در یکی دو سال اول شیوع آفت مگس، جهاد کشاورزی کمک کرده تا با این آفت مقابله کنند، اما در یکسال گذشته این روند هم متوقف شده و به کشاورزان گفته شده؛ «اگر میخواهند با آفت مگس مقابله کنند، آفتکش را از بازار آزاد خریداری کنند!»
بهگفته کشاورزان شیوع آفت مگس در شهرهایی چون رستمآباد و رودبار تا کنارهای سد منجیل بیشتر است و مناطق خشکتر مثل لوشان و منجیل از خطر این آفت در امانند. یکی از کشاورزان رودباری در اینباره میگوید: این آفت در مناطقی مثل رودبار که مرطوبتر از منجیل و لوشان است بیشتر است و به همین دلیل ما هرسال با این پدیده دستوپنجه نرم میکنیم. حداقل میخواهیم در زمینه تزریق آفتکشها به مزارع، دولت کمکمان کند.
این کشاورز به مورد دیگری هم درباره آفات باغهای زیتون اشاره میکند که به گفته او مختص شهرهایی چون منجیل، لوشان و طارم است و طبق گزارشهای در دسترس در سالهای اخیر بارها محصول باغهای زیتون این مناطق را به نابودی کشانده است. اشاره او به هجوم ملخهایی است که به آنها «ملخهای مراکشی» میگویند. به گفته این کشاورز هرساله از اواسط بهار این ملخها به باغهای زیتون اطراف منجیل و لوشان حمله میکنند و خسارتهای سنگینی را به باغها وارد میآورند. «مبارزه با این ملخ خیلی سخته. سال 94 شاهد هجوم گسترده این ملخها به باغهای زیتون در لوشان بودیم که باعث وحشت همگانی شد.»
این کشاورز میگوید: «شرایط جوری بود که خودم به اداره کشاورزی مراجعه کردم و حدود چهار لیتر سم به من دادن و گفتن خودت برو با ملخها مبارزه کن! حالا من تونستم باغ سه هکتاری خودمو نجات بدم، اما به زمین خیلی از کشاورزان و باغدارها آسیب رسید. این مسئله برای همه باغدارها اعم از کوچک و بزرگ مشکل ایجاد میکنه.»
به گفته او، سال گذشته بازهم بخشی از باغهای زیتون در شهرستان منجیل در منطقه جمالآباد درگیر هجوم این ملخ شد که خوشبختانه بهسرعت از شیوع آن جلوگیری شد. بااینحال این کشاورز میگوید، خطر بازگشت این ملخ به مزارع زیتون در سال جاری و سالهای آتی بازهم به قوت خود باقی است و باید مسئولان برای مبارزه با این آفت که مختص مناطق منجیل و لوشان است چارهای اساسی بیاندیشند.
استمرار آبیاری سنتی در باغهای زیتون
غیر از موضوع مبارزه با آفتها و چالشهای مربوط به فرآیند خریدوفروش محصولات که عمده باغداران و کشاورزان زیتون در گیلان با آن روبهرو هستند، مکانیزه نشدن سیستم جمعآوری محصول در باغهای زیتون است. آنچنانکه کشاورزان میگویند بخش عمدهای از باغهای زیتون در شهرستانهای رستمآباد، رودبار، منجیل و لوشان همچنان از شیوههای سنتی برای تولید و برداشت محصول خود استفاده میکنند.
یکی از کشاورزان دراینباره میگوید: «در زمینه تولید محصول باید بگم فقط اون دسته از باغهای بزرگی که توسط دولت و منابع طبیعی واگذار شده و در دامنه کوه قرار دارن، به سیستم آبیاری قطرهای مجهز شدن، ولی در مناطق مختلف رودبار، مثل «کلشتر»، «ویایه»، «سرخن» یا «دوگاهه» و بهطورکلی محلههای بالای رودبار همچنان سیستم آبیاری سنتی حاکم است. جالبه براتون بگم که در آخرین روستای استان گیلان، یعنی پاچنار در لوشان تنها دو نفر تونستن باغشون رو به سیستم آبیاری قطرهای مجهز کنن و مابقی همچنان بهصورت سنتی آبیاری باغها رو انجام میدن.»
به گفته این کشاورزان، تجهیز باغها و مزارع به سیستم آبیاری قطرهای نیازمند طی کردن پروسهای پیچیده است که بیشتر کشاورزان را از ادامه مسیر منصرف میکند. دریافت مجوز آب و برق برای تجهیز سیستم ضروری است و کشاورزان میگویند؛ جهاد کشاورزی میتواند با اهدای وامهای بلاعوض و در غالب تعاونی پمپاژ آبیاری قطرهای را ایجاد کند تا همه باغهای زیتون و کشاورزان از آن بهرهمند شوند.
نقص حمایتهای بیمهای مورد دیگری است که این کشاورز به آن اشاره میکند. او میگوید: «سال گذشته بخشی از باغهای ما آتش گرفت و هیچکس نیومد کمک ما. وقتی با کمک مردم تلاش کردیم از طریق پمپاژ آب، آتش را خاموش کنیم فقط حدود 100 - 150 متر لوله پمپاژ سوخت که هرگز نتوانستم خسارتش را از جایی جبران کنم. همون موقع جهاد کشاورزی بهم گفت کمکت میکنیم، اما بعد که رفتم برای پیگیری، گفتن میخوای معرفیت میکنیم بانک بهت چهار - پنج میلیون تومن وام 20 درصد بدن! این بود که دیگه بیخیال دریافت خسارت شدم...»
او ادامه میدهد: بیمه فقط برای خشکسالی و آفات وجود دارد و بیمهای در خصوص محصول و آتشسوزی وجود ندارد و اگر از این جهات هم امکاناتی فراهم شود تا باغداران بتوانند باغهای خود را بیمه کنند، بسیار خوب است.
«به ما زمین نمیدهند اما در کرمانشاه، زیتون کشت میشود!»
موضوع دیگری که بیشتر کشاورزان و باغداران زیتون در گیلان به آن اشاره میکنند بحث واگذاری باغهای زیتون به باغدارانی است که قصد گرفتن زمین دارند. آنها میگویند، باوجودآنکه در سالهای اخیر شاهد رشد تولید زیتون در این استان بودیم، اما سختگیریهای منابع طبیعی در واگذاری زمین باعث شده خیلیها نتوانند زمین و باغها را در اختیار بگیرند و در عوض در شهرها و مناطق غیرمستعد دیگر شاهد کشت زیتون هستیم.
یکی از کشاورزان رودباری که نسبت به کشت زیتون در شهرهای دیگری که به لحاظ آب و هوایی برای کاشت زیتون مناسب نیستند، معترض است و میگوید: «چرا باید برویم در شیراز و دزفول و اردبیل و جاهای اینچنینی زیتون بکاریم. در اردبیل 300 هکتار زیتونکاری هست! چه لزومی داره در منطقهای که مستعد کشت سیب و هلو و گلابی هست، زیتون پرورش پیدا بدن؟! چرا این 300 هکتار نباید در این منطقه که مستعد این کار است واگذار بشه...! به باور این کشاورزان کاشت زیتون در مناطق کمتر مستعد به لحاظ آب و هوایی، اقتصاد منطقه رودبار را که از قدیم بر پایه خریدوفروش زیتون میچرخد و به این نام شهره است تحت تأثیر قرار میدهد. اقتصادی که از مدتها پیش و با تأسیس آزادراه رشت - قزوین با نگرانی رکود دستوپنجه نرم میکند.»
تأسیس آزادراه و رکود بازار زیتون در برخی نقاط
ایجاد آزادراه رشت - قزوین گرچه باعث سهولت عبور و مرور شده، اما وضعیت برخی فروشندگان زیتون در مسیرهای محل تردد مسافران را دچار رکود کرده است. یکی از فروشندگان زیتون در رستمآباد دراینباره میگوید: قبلترها در این منطقه بازار پررونقتر بود، اما از زمان احداث آزادراه عملاً بازار ما دچار رکود شده و مشتری جدید نداریم.
او ادامه میدهد: در حال حاضر فقط وضعیت فروشندگان زیتون در رودبار نسبتاً روی روال است و در رستمآباد و لوشان این رکود بیشتر حس میشود و هرسال هم بدتر میشود.
به گفته او، همین مسئله باعث شده خیلیها به خردهفروشی محصول در مسیرهای منتهی به رودبار و منجیل روی بیاورند.
اشاره این فروشنده زیتون، به رشد تعداد خردهفروشها در سالهای اخیر در رودبار و منجیل است؛ که معمولاً با ماشین یا بهوسیله یک گاری در کنار جادهها اقدام به خردهفروشی محصولات زیتون میکنند. او میگوید، بخشی از این مسئله به نرخ بالای بیکاری در این شهرستان برمیگردد و بخش دیگر به کسبوکاری که در معرض خطر قرار گرفته و باید حفظش کرد. «وقتی کار نباشه هرکسی که خودش یه محصولی داره، اما شرایط خرید و اجاره مغازه نداره، میاد با یه گاری یا پشت ماشین تو جاده شروع به خریدوفروش زیتون میکنه. یه عده هم از همین جمعیت بدون شغل، محصول را با قیمت پایینتر از واسطهها در بازار میخرن و بعد از فرآوری با قیمت بالاتر کنار جاده به فروش میرسونن. اینا فروش بالایی ندارن و خردهفروش باقی میمونن...»
دیدگاه تان را بنویسید