تغییر کاربری زمینهای کشاورزی افزایش یافته است
دومینوی انقراض در مازندران
تالابها و محیطزیست این استان شمالی ایران در حال نابودی است
«باید مرثیه مازندران را از الان خواند، تا چند سال دیگر همه چیز نابود خواهد شد.» این روایت کشاورزان مازندرانی از آغاز دومینوی انقراض در این استان شمالی کشور است.

سید حسن محمودی فعال محیطزیست شهرستان رویان میگوید: «تنها پلنگ مازندران در آستانه انقراض نیست بلکه زمینهای کشاورزی، تالابها و محیطزیست منطقه نیز در حال نابودی است.»
تغییر کاربری زمینهای کشاورزی و رشد پدیده پرسود «ویلاسازی» از یکسو سبب مرگ زمینهای کشاورزی و از دیگر سو باعث مهاجرت روستاییان به شهرها شده است. تنها آمار رسمی اعلام شده در خصوص تغییر کاربری زمینهای کشاورزی استان مازندران مربوط به سال 1392 است و براساس این آمار 3810 هکتار از اراضی یعنی معادل 89 درصد زمینهای کشاورزی منطقه، تغییر کاربری یافته است. محمودی دلیل تغییر کاربری زمینها را کشاورزی سنتی و توسعهنیافته در منطقه میداند و میگوید: «پایین بودن سود کشاورزی، سن بالای کشاورزان، جادهسازیها و تمایل کم به کشت و کار باعث شده صاحبان زمین شبانه آن را خشک کنند و بهدنبال تغییر کاربری و ویلاسازی بروند».
صدای دشمن نیستیم!
کشاورزان استان مازندران ناامید هستند. آنها میگویند در گرمای تابستان و با دشواری برنج را برداشت میکنند اما باید رنجشان را با قیمتی ناعادلانه در بازار دلالها به فروش برسانند. محمد رمضانی یکی از کشاورزان اهل شهرستان نور در اینباره به ایانا میگوید: «زمین شالیکاریام را تغییر کاربری دادم زیرا دیگر کشت برنج ارزش نداشت!»
مدتهاست اختلافات کشاورزان با مسئولان سازمان جهاد کشاورزی استان بر سر قیمت تمام شده تولید برنج به یک داستان تراژیک تبدیل شده است. اتفاقی که سال گذشته پای وزیر کشاورزی را نیز به ماجرا باز کرد. کشاورزان میگویند دولت راهکاری بیاندیشد تا میان برنج وارداتی و محصول داخلی تعادل ایجاد شود. با این حال سیاستهای انقباضی دولت در نگهداری تورم ده درصدی هم مانع از تحقق چنین ایدهای شده است. البته ماجرا تنها به زمینهای شالیزار ختم نمیشود بلکه باغهای مرکبات هم بازار پرفروشی ندارد. میوهها در انبارها باقی میمانند و نبود روزنه تجاری مناسب آنها را به مرز نابودی میکشاند.
سید محمد جعفری رئیس اتاق بازرگانی استان مازندران به وبسایت محلی«اندیشه بیداری» گفته است: «سیاست و اقتصاد با یکدیگر پیوند خورده و با اینکه در منطقه رقیب قدرتمندی در حوزه مرکبات نداریم، اما تعرفههای سنگین و عدم حمایت دولت، راه صادرات را بسته است.»
ناامیدی از تولید و فروش، منطقه را بهسوی رکود برده است. یکی از کشاورزان منطقه میگوید: «به کشاورزان اصفهانی میگویند اگر اعتراض کنید با دشمن همکاری کردهاید، اما ما صدای دشمن نیستیم، خواهان عدالت در صادرات و واردات هستیم.»
گردشگری یک شعار با چندین محدودیت
اگرچه مازندران در آستانه از دست دادن کشاورزی است، اما اگر توجه بخش خصوصی از ساخت ویلا، هتلها و رستورانهای کمبهره بهسوی طبیعت مدهوشکننده برود، کشاورزی استان دوباره جان میگیرد. در فصل بهار ردیف منظم کندوها و زنبورداری میتواند هم محصولی پرسود تولید کند و هم پای گردشگران را بهسوی مزارع باز کند. تنوع تولید محصولات کشاورزی در استانهای شمالی میتواند گردشگری مزارع را افزایش دهد. این نوع گردشگری جزئی از گردشگری روستایی از برداشت محصول، رسیدگی به دام تا آموزشهای تجربی و تورهای مزرعه را شامل میشود. از نگاه پژوهشگران، گردشگری کشاورزی منجر به راهبرد توسعه پایدار در کشاورزی و روستاها میشود.
از سوی دیگر تنوع درآمدی در بخش کشاورزی باعث عدم تغییر کاربری مزارع، کاهش فقر و کاهش مهاجرت و حتی حفظ سبک زندگی روستایی و موجب احیای اکوسیستم در حال نابودی شمال کشور میشود. گردشگری مزارع تنها تماشای شیوه زندگی روستایی نیست بلکه باعث لمس بدون واسطه تولید محصولات کشاورزی هم میشود.
در آمریکا سالانه 10 میلیون بازدید و تور گردشگری مزارع همراه با خرید اقلام کشاورزی صورت میگیرد، در حالیکه در ایران بهجز چند مورد محدود پای بخش خصوصی به این موضوع باز نشده است.
تغییر در سیاست کشاورزی
ورود بخش خصوصی به بخش کشاورزی میتواند در دسترسترین ابتکار برای بقای کشاورزی در استانهای شمالی کشور باشد. در حال حاضر دولت با سیاست «تثبیت قیمت» کشاورزان را در برابر راهکار «زمین را میفروشم» قرار داده است. زیرا کشاورزی غیرصنعتی و سنتی، تاب ایستادگی در برابر رکود تورمی دولت را ندارد. قرار گرفتن همه ظرفیتهای تولیدی در اختیار دولت، همه نهادها را از ابتدای کاشت تا برداشت انحصاری کرده و تقاضای بازارها نه توسط خود بازار بلکه توسط دولت تعیین میشود و تولید را از چرخه رشد دور نگه داشته است.
کارشناسان اقتصاد کشاورزی اعتقاد دارند راه حل نهایی «نجات کشاورزی»برداشته شدن سایه سیاست از سر اقتصاد است. این اتفاق نیازمند یک تفاهم ملی و پرهیز از سیاستزدگی است. آغازسال 97 همراه با تند شدن شیب سیاست خارجی ایران فرصتی برای این اتفاق است، تنها کافی است از پیچ شعارزدگی و سیاست رانتزا عبور کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید