مدیرکل دفتر آبخیزداری و حفاظت خاک سازمان جنگلها مطرح کرد:
موفقیت مردمی قرق مراتع در بازفت چهارمحال و بختیاری
با مشارکت مردم در بازفت چهارمحال و بختیاری احیا مراتع در این استان امکانپذیر شد.
با اجرای موفق پروژه « توسعه ظرفیتسازی مدیریت مشارکتی جنگل و مرتع در بالادست حوضه کارون"» در پایلوت استان چهارمحال و بختیاری که با همکاری سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور و جایکا (آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن) انجام شد ، این پروژه حالا به شش استان لرستان، خوزستان، کهکیلویه و بویراحمد، فارس، اصفهان و مرکزی هم تعمیم مییابد. از همین رو خبرنگار گروه محیطزیست ایانا، با هوشنگ جزی، مدیر این پروژه و مدیرکل دفتر آبخیزداری و حفاظت خاک سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور درباره دستاوردهای این پروژه و علت تداوم آن در دیگر استانهای زاگرس به گفتگو پرداخته است که متن کامل آن در ذیل میآید:
معیار ارزیابی شما برای موفقیت پروژه مدیریت مشارکتی جنگل و مرتع که با همکاری آژانس جایکا در استان چهارمحال و بختیاری اجرایی شد چه بوده که حالا بر مبنای آن پروژه به دیگر استانها هم تعمیم مییابد؟
معیار ارزیابی ما به سند پروژه برمیگردد که در آن شاخصهای کمی و کیفی در نظر گرفته میشود. اگر ما این شاخصها را نداشته باشیم معیار موفقیت سلیقهای خواهد بود و بر مبنای دیدگاههای مدیران ارزیابی صورت خواهد گرفت. به عنوان مثال ممکن است مدیر پروژه، صندوقهای معیشت خرد را پایهای برای موفق بودن بداند و در مقابل یک مدیر پروژه، درختکاری را عامل موفقیت قلمداد کند، اما سلیقهها قابلتعمیم نیست. پروژه جایکا که پایلوت آن در چهار و محال بختیاری انجام شد، یک سند اجرایی دارد که در آن شاخصهایی برای ارزیابی در نظر گرفته شده و گزارشهای آن موجود است. در فاز دوم نیز قرار است همین اتفاق بیفتد به این معنا که پس از پنج سال دستاوردها بر اساس شاخصها ارزیابی میشود.
در این پروژه چه شاخصهایی در نظر گرفته شده است؟
تأکید این پروژه بر آموزش دستاندرکاران جنگل و مرتع در استان چهارمحال و بختیاری به عنوان یکی از نکات متمایز آن با سایر پروژهها بود. سطح دانش و آگاهی در کارکنان منابع طبیعی این استان در شناخت موضوعات با اجرای پروژه جایکا افزایش پیدا کرده و این امر در پایش و ارزیابی کاملاً مشخص بود.
شما از افزایش دانش کارکنان اداره کل منابع طبیعی به عنوان یکی از دستاوردهای آن صحبت میکنید، آیا هدف پروژه آموزش بوده است؟
در این پروژه قرار بود الگوهای نمونه مدیریت مشارکتی جنگل و مرتع در منطقه بازفت چهارمحال و بختیاری، یعنی در شمال حوضه کارون، پیادهسازی شود. ازاینرو در این الگوها، قرق مشارکتی، احیای مشارکتی جنگل و مرتع، معیشتهای جایگزین و نوآوریها نیز مدنظر قرار گرفت.
در پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی، هدف پروژه، جنگلداری مشارکتی بود اما با موفقیت در حوزه گردشگری ، عمده فعالیتها به این سمت حرکت کرد. آیا در این پروژه هم این اتفاق نیفتاده است؟
اساساً یکی از آفتهای هر پروژهای این است که ما از سند و اهداف پروژه دور شویم. در این حالت ما باید سند و شاخصها را اصلاح کنیم. اگر در این پروژه، جنگلداری مشارکتی به عنوان هدف انتخاب شده است، گردشگری میتواند یکی از اجزا آن باشد. اما اگر این شیوه از توریسم به جنگلداری، یعنی حفاظت به شرط بهرهبرداری پایدار کمک نکند و در آن جنگل فراموش شود، حتی به فرض ایجاد درآمد و رضایت مردم عملاً موفقیتی حاصل نشده است. اگر ما نتوانیم چند پایلوت را که مردم با قرق و حفاظت از جنگل، در آن معیشتهای مکمل ایجاد کردهاند را نشان دهیم، پس موفق نبودهایم، حتی اگر برای زنان، صندوقهای معیشت خرد ایجاد کرده و یا پروژههایی مانند خیاطی و .. را شکل داده باشیم.
در پروژه پایلوت جایکا که در چهارمحال و بختیاری اجرایی شده ، آیا تمام بخشها موفق بودند؟ ؟
این پروژه در موضوع افزایش آگاهی در میان ذینفعان دولتی نظیر کارکنان اداره کل منابع طبیعی بسیار موفق بوده است. همچنین دستاندرکاران موفق شدند نشان دهند جنگلهای زاگرس با توجه به شرایط دشوار موجود ، همچنان توان زادآوری و احیا دارند. اما در بخش مدیریت مرتع، پروژه نتوانسته - دستاوردهای قابلتوجهی داشته باشد ازاینرو در موضوع مرتعداری مشارکتی، نیازمند اقدامهای بیشتر هستیم.
سازمان محیطزیست هم در موضوع حفاظت از حیاتوحش پروژههایی را با عنوان قرقهای اختصاصی در مناطق آزاد با مشارکت بخش خصوصی و جامعه محلی اجرا کرده است. آیا قرقبانی که در این پروژه شما انجام شده - با قرقهای اختصاصی محیطزیست - – به مفهوم حفاظت به شرط بهرهبرداری پایدار- شباهت دارد؟
در این پروژه قرق به معنای توقف بهرهبرداری مقطعی از مرتع و جنگل است. بنابراین قرق سبب میشود بخشی از درآمد مردم که وابسته به مرتع است کاهش پیدا میکند. برای جبران این کاستی و افزایش درآمد ساکنان حاشیه این زیستگاهها، کشت گیاهان دارویی توسعه پیدا کرده است تا آنها بتوانند معیشتهای جایگزین پیدا کنند.
دام مازاد بر ظرفیت یکی از تهدیدهای مرتع بهویژه در زاگرس است، اما مسئولان عنوان میکنند تعداد دام سبک به میزان قابلتوجهی کاهش یافته و دامداریهای صنعتی جایگزین آن شدهاند. در پایلوتهای پروژه جایکا در چهارمحال و بختیاری آیا شما شاهد کاهش دام بودهاید؟
در زاگرس، کاهش دام یک امر بسیار دشوار است. از این رو تعداد دامی که باید کاهش یابد جزو شاخصهای پروژه تعریف نشده است. در عین حال در پایلوت پروژه « توسعه ظرفیتسازی مدیریت مشارکتی جنگل و مرتع در بالادست حوضه کارون» قرق کردن بخشهای وسیعی از جنگل مدنظر قرار نگرفته بود. در عوض ما مساحتهای الگویی را با مشارکت مردم قرق کردیم که نشان میدهد احیا در مراتع امکانپذیر است. با این حال موفقیت در قرقها در برخی مناطق سبب شده است مردم نسبت به کاهش دام در مرتع اقدام کنند اما الان نمیتوان گفت چه تعداد دام کم شده است
فارغ از مسئله کاهش دام، آیا دامداری صنعتی در پایلوتها اتفاق افتاده است؟
دامداری صنعتی شرایط خود را دارد که یکی از مشکلات آن تأمین علوفه است. اگر ما علوفه را از مرتع تأمین کنیم این سبک از نگهداری دام، تفاوتی با حضور دام در مرتع ندارد و نیازی به تغییر آن نیست. بنابراین اگر ما به دنبال کاهش دام در مراتع هستیم، باید به منابع تغذیه آن در واحدهای صنعتی فکر کنیم. حتی در قرق هم این اتفاق میافتد، به این معنا که ما عرصهای را قرق میکنیم و جامعه محلی فشار را بر سایر مناطق افزایش میدهند. یکی از بحثهای جهانی که در پروژه منارید که توسط سازمان جنگلها انجام شده است، و به آن توجه کردیم، این بود که یکی از عوامل افزایش کربن، به گاوداریهای صنعتی برمیگردد. بنابراین اگر یکی از شاخصهای پروژه کاهش انتشار کربن است، نمیتوانیم روی این موضوع به عنوان معیشت مکمل حساب کنیم. شاخصها باید با هم ارتباط منطقی داشته باشند و مسائل را همهجانبه ببینیم.
قرار است پروژه جایکا در شش استان و به مدت پنج سال اجرایی شود که دو سال پایانی به ارزیابی اختصاص یابد، آیا این مدت زمان، برای اجرای این پروژه آنهم با وسعت این استانها کافی به نظر میرسد؟
در دو سال پایانی همزمان با پایش و ارزیابی، اجرای پروژه ادامه دارد. همچنین در هر استانی پایلوتهایی در نظر گرفتهایم که با پایلوتهای پروژه منارید یکسان هستند. متخصصان جایکا دستاوردهای پروژه منارید را ملاحظه کرده و آن را در اسناد خود لحاظ کردهاند.
آیا سازمانهای مردمنهاد در اجرای این پروژهها مشارکت دارند؟
حتماً از مشارکت سازمانهای مردمنهاد کمک گرفته میشود، همانگونه که در پروژه منارید شاهد این مشارکت بودیم. ما نیازمند تقویت جامعه مدنی برای طرحهای حفاظتی هستیم.
دیدگاه تان را بنویسید