آویزان کراوات نیستیم، روی پا ایستادهایم
ایانا در پاسخ به انتشار تیتر" کشاورزی کراواتی " در روزنامه همدلی / آنچه از آن با عنوان کشاورزی لوکس و مدرن یاد میکنند که آن روزنامه وزین در تاریخ شنبه 24 شهریور 1397 به صورت استعاری با تیتر «کشاورزی با کراوات» از آن یاد کرد، برای یافتنش در کشور نیاز به شستن چشمها دارد و جور دیگر نگاه کردن، البته عینکش فرق میکند چه مارکی باشد، چینی باشد، انگیلسی باشد، آمریکایی باشد یا ایرانی و باید به قول عکاسان دقیق دیدن را بهانه کنیم.
البته برای دیدن این قشر باید شرایط روحیمان از سیاستزدگیهای ما شرقیها و این دلار پرنوسان بالای 11هزارتومان بازار آزاد آرام بگیرد و فکر احتکار در بازار آشفته اجناس نیز از پوشک گرفته تا نوار بهداشتی رهایمان کند، تا بدون دغدغه و نگاه منتقدانه بتوانیم از سرحوصله سراغ این عزیزان که کم هم نبوده اما کم ادعا هستند و در هر استان کشور بسیارند رفته و از شغلشان تصویری برای خلق انگیزه در دیگران ارائه کنیم.
حال که به این موضوع با نفسی عمیق دل داده و خواستیم دست نوازشمان را از روی سینهها و سر، نه از سر ضعف بلکه افتخار به همنوع برداریم، خیلی هم سخت نیست آه گرم خودمان را در صدای ذهنمان حس کرده و از خود بپرسیم که کشور در این 5 ساله اخیر که به گفته کارشناسان و آمار، بیش از 33درصد منابع آبیاش را از دست داده و کاهش ارزش و کلاس خاکهای کشاورزی در بسیاری از استانهای پر محصول به دلیل خشکسالی و عدم مدیریت صحیح منابع آب جاری، سطحی و تجدیدپذیر اتفاق افتاده، چطور در کشاورزی کشور و مولفه امنیت غذایی به خودکفاییها و خوداتکاییها رسیدیم. چطور در گندم و نان بعد از آنکه در سال 91 بزرگترین وارد کننده گندم در دنیا بودیم توانستیم خودکفا یا خوداتکا شویم و این خودکفایی را حفظ کنیم، در شکر، برنج و امروز کلزا و سایر محصولات پروتئینی و باغی و محصولات جدید برای جلوگیری از ضایعات بخش کشاورزی هم به همین شکل، که نزدیک به 4 سال است دوست و دشمن از آن یاد میکنند و مذاکره کنندگان سیاست خارجی از این دستاورد به عنوان اهرم و بازویی مهم در کنار بازوی دیگر که همان قدرت منطقهای و نظامی کشور است به سراغ مذاکره با سایر قدرتهای جهانی میروند و امتیازهای بزرگ میگیرند و البته که چه خوب است که بیندیشیم به دلیل ابرتحریمهای سال 97 آمریکا دیگر حداقل برای 6 ماه در بحث غذا برایمان دغدهای بزرگ پیش نمیآید که کشتیهایمان تحریم شود و نه کشتی بیاید و نه کشتی برود.
حال که از این آگاهی از پس آن اندیشه آرام گرفتیم و بدنمان از ذوق این موضوع گرم شد و آب خونمان در تکتک سلولها و مجاری حیاتی رگهایمان به جریان افتاد، کمی عمیقتر نیز میتوانیم نگاه کنیم و از خودمان این سوال را بپرسیم که حتما کشاورز و کشاورزی کشور در این قدرت بلامنازع نقش اصلی، محوری و پایهای را داشته و حتما سودهای خوبی نیز برده است که ناز نفس، تلاش، همت و بازویش که مزد زحمتش را گرفته و قطعا اگر لوکسنشین هم باشد که بالانشینی حقاش است، امروز باید گوارای وجودش باشد چرا که توانسته یک کشور در معرض تحریم را از بعد غذا در امنیت کامل قرار دهد و جامعه این نوید را دهد که هر مشکلی داری، خیالت از غذا راحت، بخواب که غذا در امن و امان است و این دستاورد بزرگی بود که حتی کشورهای توسعه یافته بسیاری نیز از آن محرومند.
البته این همه ماجرا نبود و نیست، چرا که وقتی شرایط خط فقر را برای بسیاری از کارمندان و کارگران نهادهای صنعتی، بازاری و اداری در کشور نیز بررسی کنیم و سود و زیان کشاورزان را نیز در همان سمت به ترازوی عدالت بسپریم قطعا متوجه لوکسنشینی در بسیاری از کشاورزان میشویم چرا که هستند کشاورزانی که امروز با دلار تجارت کرده و محصولات را میفروشند.
حال چطور میشود این مدل کشاورزی را در کشور دید، احتمالا سوال دیگر شما بود در متن چاپ شده، برای این منظور باید اشاره کنم، شما برای اینکه با ابرشرکتهای گوگل، فیسبوک، تلگرام، آمازون آشنا شوید دو راه دارید یا اطلاعات در اینترنت را مطالعه کنید یا به ساختمانهای این شرکتها مراجعه کنید و در مراجعه به این شرکتها حتما مواجه خواهید شد با فضایی بسیار کوچکتر از مساحت یک روستا، خیلی خیلی کوچکتر از یک شهر، بینهایت کوچکتر از یک کشور و حتی قاره و این است مساحت کوچک چشمی اقتصادهای بزرگ دنیا که از هریک از آنها به عنوان یک کشور بسیار بزرگ ارتباط جمعی یاد میکنند.
پس شاید امروز برای دیدن کشاورزی نوین در کشور نیز با سوددهی بالا نیازی نباشد خاطرات مزارع بزرگ و کوچک کنار هم کشاورزیهای سنتی را در ذهن مرور کنیم بلکه میتوان بعد از گذرهای اینترنتی به روستایی در اطراف ورامین رفته و گلخانههای بزرگ تجاری اقتصادی را دید یا کمی به خودمان سختی دهیم و به جلفا رفته و در مساحت بسیار کوچکی گلخانهای را ببینیم که ارزش اقتصادی آن بسیار بالاست.
گلخانهای که صادرات 85 درصدی یک قلم محصول گوجه فرنگی را به قیمت 4دلار در برابر نفت بشکهای 30سنت عرضه جهانی میکند. خوب است تا جلفا که رفتیم با کشاورزی که صاحب آن گلخانه است چای هم به جای فالودههای شهری بنوشیم، بعد که کمی نفسمان همچون اتاقهای مه سرد در استخرهای لوکس شهری آرام گرفت، با همان تیپ خاکی نشدهمان گذری به دامداریهای بزرگ بزنیم و کارخانههای محصولات خوراکی، تنقلاتی، لبنی، شیر، پنیر، میوههای خشک کرده، آبمیوهها، ماکارونیها و زنجیرههای دام و طیور بزنیم و با صاحبان کشاورز آنها نیز آشنا شویم.
حتما با افتخار به ما خواهند گفت که امروز ایران جزو سوددهترین و بزرگترین کشورهای تولید کننده میوه و سبزیجات و دام و طیور در جهان است. آن هم با تولید سالانه ۱۲۰میلیون تن محصول کشاورزی که قطعا ایجاد اشتغال بسیار نیز در کشور نموده و جور بسیاری از نهادهای صنعتی و درمانی و ... را نیز در کشور
کشیده است.
حتما به شما خواهند گفت که ایران امروز دومین کشور در ساخت گلخانه در دنیا است و شما را متوجه این مهم خواهند کرد که در این شرایط بیآبی در کشور و شرایط اجتماعی و بحران شغلی این دستاورد چه مفهومی دارد. چرا که از سه و نیم میلیون هکتار گلخانه در دنیا، بیش از 12هزار و 300 هکتار آن فقط در کشور کم آب ایران در این 4 و 5 سال اخیر وجود داردکه میتوان با چشم و همان عینکهایی که در اول این یادداشت اشاره کردیم یافت. حتما باغدارانی هستند که تعدادشان نیز کم نیستند که به شما بگویند در زمینه باغداری نیز باغداران لوکسنشین بسیارند که خوراک کارخانجات را میدهند و میوههای بازاری شمال و جنوب شهریها را.
حال چه شما بخواهید این توانمندی را با ذرهبین چینی در بازار شده و جستجو و ضایع کنید و یا با دیدن باغهای مدرن و تحت حفاظت ایرانی به آن افتخار.
اما این یک واقعیت انکارناپذیر است که ایران بالاترین آمار تولید میوه در خاورمیانه را داشته و 4درصد از محصولات کشاورزی جهان را تولید میکند. پنجمین کشور تولیدکننده سبزی و صیفی است و رتبه دوم تولید گردو در آسیا را دارد، همان محصولی که مادران من و شما فسنجان ناب ایرانی را از آن درست میکنند.
وقتی با تولیدکنندگان بزرگ که همان صاحبان دامداریها و کارخانجات لبنی بزرگ در خاورمیانه هستند حتما به شما خواهند گفت که کشاورزان شیکپوش ایرانی 12میلیون تن شیر خام تولید میکنند و ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان شیر در دنیا است و کمی آن سوتر هستند دامداران لوکسنشینی که از حدود 900 هزار تن مصرف گوشت داخلی، 840 تا 850 هزار تن را با دامداریهای نوین و مدرن
تولید میکنند وسود سرمایههایشان را مثبت میکنند.
البته اگر به چشمتان نیز اعتماد نداشتید به آمار فائو مراجعه کنید که میگوید ایران در محصولات گوجه، هندوانه، شیر گاو و انگور دارای رتبه بالا و در برخی محصولات دارای رتبهای
مناسب است.ضمن اینکه در برخی محصولات نظیر پسته نیز رتبه اول در دنیا را دارد حال بروید و عکس از مزارع پستهای بگیرید که کارشناسان خوبی بر سرآنها نبوده و میوههای چینی را در بازار پیدا کنید که تاجری در ازای صادرات بالای محصولات داخلی آن را نیز وارد کرده است. بله این که کشاورزان لوکسنشین و کشاورزی نوین با تضمین سرمایه در کشور نه تنها کم نبوده بلکه بسیار نیز هست، واقعیت امروز است که
بازار میگوید.
و در آخر این یادداشت بیایید با هم از این اتوبوس بدبینی پیاده شویم و به کشاورزی ایران نگاهی دوباره انداخته و با تامل فکر کنیم که آیا اگر برنامهریزی مناسب، ارتقای ضریب مکانیزاسیون و بهزراعی در کشور، مدیریت صحیح منابع، کاهش مصرف آب و تغییر الگوی کشت و بهرهگیری کشاورزان از دانش و جوانان دانشمند و با مطالعه ایرانی در حوزه کشاورزی نبود آیا با این بحران بیآبی و بیبارانی و خشکسالی و کاهش سطح زیر کشت در بسیاری از استانها این خودکفاییهای و خود اتکاییها اتفاق میافتاد؟ قطعا پاسخ این سوالها در کراواتفروشیها همی یافت نمیشود که گشتم نبود و نگرد نیست.
و در آخر که خوب گشتیم و آرام شدیم، بایستیم و به کشاورز سلام کنیم.
http://www.hamdelidaily.ir/index.php?year=1397&month=06&day=24&category=1&
دیدگاه تان را بنویسید